از : رضا سالاری
عنوان : احترام و تقدیر به بزرگان بله، ولی تعصب و رد نقد و انتقاد خیر!
متأسفانه سانسورهای غیرقابل پیشبینی اخبار روز آدم را همواره وادار به دست به عصا نوشتن میکند تا مبادا نوشته و نقدش زیر تیغ سانسور برود، علیرغم اینکه نه توهینی و نه تهمتی به کسی روا داشته! پس نهایتاً کامنت گذار اون کامنتی را که بدرستی در سر و دل دارد به زبان و قلم نقد نمیاورد و خود را سانسور میکند، در حالیکه نویسندگان سایت اجازه دارند هر چه دل تنگشان میخواهد بنویسند! فقط کامنت گذاران باید دچار این حرمان و مشمول سانسور شوند!
آقای نوام چامسکی از رسانه های غرب انتقاد میکند و آنرا فابریکیشن و یا مهندسی کنترل افکار عمومی در جهت الگویی از شخصیتهای محدود و محبوب مورد نظر رسانه های حامی سرمایه داری جهانی تلقی میکند. شکی نیست که زنده یاد پرویز شهریاری معلم، استاد، ریاضی دان و پژوهنده ای بسیار بزرگ بود و بسیار افتخار و غرور به ارمغان آورد و چندین نسل ایرانیان تحصیل کرده و متخصص پروراند و بر آنان اعتماد به نفس و تأثیراتی شگرف بر جای گذاشت. همچون زنده یاد مجتهدی در پرورش جوانان پرسواد و کارامد و متخصص سخت معتقد و مقید و کوشا بود. هیچ کس این جایگاه اینمرد بزرگ را در تاریخ علم این کشور نمیتواند خدشه دار کند.
علاقه آقای پاکزاد به شهریاری ناشی از نوعی عاطفه شاگرد به استاد و معلم است که قابل درک و فهم است. ولی تهمت بت پرستیدن به ایشان ناشی از نوعی بی انصافی است.
اما از طرف دیگر نوشته آقای سرکوهی هم تقدیر از کارها و آثار علمی این فرهیخته علمی عصر حاضر ما بود، و هم بازنگری نوین، توأم با نقد و مروری از کارهای ادبی و فرهنگی ایشان در مقایسه با سایر نام آوران ایران. کاری که موجب شناخت بیشتر و گشایش دریچه های دیگری به آثار او شد.
ضمن اینکه برای شهریاری بعنوان استاد و معلمی بسیار پرکار و باوجدان احترام و ارج و مقام شامخی قائلم، ولی با اینحال ایشان را بیشتر مترجم و مروج علم با پشتکاری بسیار بالا و قابل تحسین میدانم تا یک خالق و نوع آور تمام عیار علم. مثلاً مقایسه او با گالیله خالق اولین تلسکوپ نجومی و خالق بسیاری مباحث فیزیک و ریاضی مدرن چندان قیاس متقارن و متناسبی نیست. بهمین ترتیب کارهای ادبی او هم در همان سطح و سطوح ترجمه است که مسلماً با تسلط و قدرت شگرف نویسندگان و مترجمان حرفه ایی دیگر هم عصر او همچون شاملو قابل قیاس نیست، ضمن اینکه بسیار سودمند و مفید بوده اند. برای پیشرفت، احترام و تقدیر به بزرگان بله، ولی تعصب و رد نقد و انتقاد خیر!
۴۵۷۷۴ - تاریخ انتشار : ۱٣ خرداد ۱٣۹۱
|
از : رضا
عنوان : بی انصافی
آقای سرکوهی بی انصافی میکند وقتی دفتر و دستک یک در دو متری بالای یک چاپخانه مرکر شهر ِ مجله چیستا ( بی هیچ اجر و مواجبی برای نویسندگان و مترجمانش) را با تشریات تکاپو و آدینه و... با آن همه امکانات دولتی و غیر دولتی مقایسه می کند
۴۵۷۶۲ - تاریخ انتشار : ۱٣ خرداد ۱٣۹۱
|
از : الف رستمی
عنوان : ریشهٔ تخلف
جناب آقای پاکزاد. بسیار مطلب خوب و دقیقی نوشته اید. این زیباترین مطلبی بود که از شما خوانده ام. صریح، دقیق، و پر از احساسی انسانی. درست همان برداشتی است که من هم به استاد شهریاری داشته ام.
۴۵۷۴۲ - تاریخ انتشار : ۱۲ خرداد ۱٣۹۱
|
از : بابک پاکزاد
عنوان : آدم زنده وکیل و وصی نمی خواهد
سرکار خانم منیژه معینی
هیچ کس مشکلی با نقد کردن ندارد.اتفاقا خود من متدولوژی نقد سرکوهی را نقد کرده ام.و نشان داده ام که ایشان از طریق این متدولوژی کدام وجوه را نادیده می انگارد.من اعتقاد دارم علت نقد کردن به شیوه های گوناگون ،نفس نقد کردن نیست بلکه در پس پشت نوع دیدن ما منافعی نهفته.فرج سرکوهی آدم زنده ای است و آدم زنده وکیل وصی نمی خواهد.ایشان اظهار نظری درباره پرویز شهریاری کرده و من هم جواب دادم.می شود بحث را به آن منافع کشاند منتها آن بحث دیگری است.که البته کاملا برای آن آمادگی دارم.اما احترام به حقوق فردی سرکوهی ایجاب می کند که بحث رابطه نقد و منافع ( بر این بستر) با اعلام آمادگی ایشان و یا بر اساس جوابیه های متقابل صورت گیرد.از نظر من ایشان در سطحی مداخله کرده و در همان سطح هم پاسخ گرفته اند.
ضمنا خانم معینی که من را به درست نخواندن متن متهم می کنی .براساس نقل قول شما سرکوهی نوشته"...و این ترجمه ها در مقایسه با متن اصلی و در مقایسه ترجمه همین آثار به ترجمه دیگران از جمله پابرهنه های شاملو،اثر استانکو..."به نظر شما عبارت"ترجمه همین آثار"و ارجاع آن به" پا برهنه ها" معنی دیگری می دهد؟تا آنجا که من می دانم بادو باران یک اثر است و پابرهنه ها یک اثر دیگر،پس نمی شود ابتدا از باد و باران حرف زد و سپس از "مقایسه ترجمه همین آثار به ترجمه دیگران از جمله پابرهنه ها" سخن گفت.درست بخوانید و خشمگین نشوید خانم معینی!درست بخوانید!متن من را هم درست بخوانید!خانم معینی این حق افراد است که از بت شما خوششان نیاید و حق شما نیز هست که واکنش نشان دهید اما حق ندارید اتهام بزنید!
۴۵۷٣۷ - تاریخ انتشار : ۱۲ خرداد ۱٣۹۱
|
از : منیژه معینی راد
عنوان : در پاسخ آقای پاکزاد
دوست عزیز آقای پاکزاد
جواب شما به کامنت خودم و دیگران را خواندم . من نوشته بودم که شما حرفی را که سرکوهی ننوشته به او نسبت داده اید(ترجمه پابرهنه ها توسط شهریاری) پس مقاله او را درست نخوانده اید. بهتر نبود برای اشتباه خود عذرخواهی می کردید؟
حرف اصلی من و «همه منتقدان» این بود که به جای حمله شخصی به سرکوهی یا به هر کس دیگری باید دلایل اشتباه بودن حرف او را نوشت یا نقد او را از گذشته با نقد پاسخ داد یا پذیرفت و گسترش داد شما دوباره به او حمله کرده و نوشته اید او منافع دارد . چه منافعی؟
سرکوهی در ایران که بود مدافع چپ بود . ان جا و بعد از این که خارج امد برخی ابعاد گذشته چپ؛ یعنی گذشته خودش را نقد می کند اما ادعا می کند که هنوز هم چپ است و از موضع چپ نقد می کند اما می گوید چپ به نقد خود نیاز دارد. ثابت کنید حرف او درست نیست یا نقد های او غلط است. اما شماها فقط به او تهمت شخصی می زنید .
نوشته اید برداشت سرکوهی از فرهنگ سردستی است چون به چند ترجمه ها و مجله چیستا پرداخته. شهریاری چه کار فرهنگی دیگری کرده که سرکوهی بدان نپرداخته؟
نوشته اید سرکوهی «منافع »دارد. باز هم تهمت شخصی .
من با همه نقدهای سرکوهی موافق نیستم و می دانم که او مثل همه ما ضعف های شخصی هم دارد اما فکر می کنم شما و دیگر رفقای مثل شما تواناپی نقد و رد استدلال های سرکوهی را ندارید و برای جبران ضعف خود به او حمله شخصی می کنید او هم بی اعتنا به این شیوه شما کار خودش را می کند
۴۵۷۲٣ - تاریخ انتشار : ۱۱ خرداد ۱٣۹۱
|
از : بابک پاکزاد
عنوان : سرکار خانم منیژه معینی و....یعنی همه منتقدان
ای کاش فرج سرکوهی که هم اکنون با رادیو فردا،بی بی سی و... کار می کند در نقد عملکرد این رسانه ها و مهندسی افکار عمومی چند خطی می نوشت و بعد چیستا و ترجمه ها را هم نقد می کرد . اتفاقا من مطلب ایشان را خیلی خوب خواندم.و تاثیر اولیه مطلبش بر من نیز نظیر شما بود.اگر دقت بفرمایید رویکرد من به مقوله فرهنگ اساسا با دید سرکوهی متفاوت است.ایشان ابدا نقد نمی کند.ایشان تخطئه می کند. فکر نمی کنم دید سرکوهی نسبت به فرهنگ تا این اندازه سردستی باشد،در حد نگاه به چند ترجمه و یک مجله ،من تصور می کنم سرکوهی امروز منافع ویژه ای در این گونه دیدن دارد.ضمنا اعلام کنم که من هیچ بتی را باور ندارم و از هر گونه جوابیه ایشان استقبال می کنم.باشد تا در این بحث روشن شود که معنای آزاد اندیشی چیست.
۴۵۷۰۰ - تاریخ انتشار : ۱۰ خرداد ۱٣۹۱
|
از : منیژه معینی راد
عنوان : اول درست بخوانیم بعد خشمگین شویم
رفیق عزیز آقای پاکزاد
شما حتی مقاله سرکوهی در بی بی سی را درست نخوانده اید. سرکوهی ننوشته آقای پرویز شهریاری کتاب پابرهنه را ترجمه کرده . این را شما به غلط و به دلیل درست نخواندن مقاله سرکوهی به او نسبت داده اید. سرکوهی نوشته شهریاری چند کتاب از جمله رمان باد و باران اثر استانکو و چند اثر از مارک تواین و ایراک ایسموف را ترجمه کرد و این ترجمه ها در مقایسه با متن اصلی و در مقایسه با ترجمه همین اثار به ترجمه دیگران از جمله پابرهنه های شاملو ؛ اثر استانکو؛ ناتوانی او را عرصه ترجمه داستان نشان می دهد
سرکوهی از تواناپی های شهریاری در تالیف و ترجمه کتاب های علمی و از شخصیت استوار سیاسی او خیلی بهتر از شما تعریف و تمجید کرده اما انتقادی هم کرده و شما انتقاد از بت خودتان را تحمل نمی کنید. حق شما است اما دشنام و تهمت و تحریف حرف دیگران حق شما نیست . بهتر است اول درست بخوانیم بعد خشمگین شویم
۴۵۶۹۷ - تاریخ انتشار : ۹ خرداد ۱٣۹۱
|
از : عیسی صفا
عنوان : نمره
سرکوهی وظیفه نمره دادن به شخصیتهای سیاسی و فرهنگی را به عهده گرفته است. در مطلبی در مورد احسان طبری هم سر آخر وی را زندانی افکار حزبی و .. نه چندان مبتکر و متفکر معرفی کرده بود. باید از او خواست که این نمره دادن را به متفکران کشورهای دیگر هم گسترش دهد. اطمینان دارم هیچ کس از وی نمره قبولی دریافت نخواهد کرد .
۴۵۶۹۶ - تاریخ انتشار : ۹ خرداد ۱٣۹۱
|
از : محمود عظیمی
عنوان : حمله بی دلیل شخصی یا جواب به انتقاد؟
نوشته اید که شما می دانید چرا سرکوهی این گونه مقالات را می نویسد و می خواهد چیزی را به کسی ثابت کند. بهتر نیست برای ما که نمی دانیم توضیح دهید. آدم یا به کسی اتهام نمی زند یا اگر زد صریح و روشن و مستدل می نویسد و مسپولیت نوشته خود را قبول می کند
اعتراض کرده اید که چرا سرکوهی شخصیت فرهنگی و علمی شهریاری را جدا بررسی کرده . نظر او این است که شهریاری در زمینه علمی موفق بود و در کار فرهنگی ناموفق . خوب باید چه می کرد ؟ مثل شما مطلق گراپانه یک ادم را تایید می کرد و مقدس سازی می کرد یا ابعاد جداگانه او را جدا جدا نقد می کرد؟
نوشته اید شهریاری گفته رو زتولد به یاد من بیافتید این چه ربطی به مقاله سرکوهی دارد؟
نوشته اید تعداد بسیاری نویسنده که بعدا مشهور شدند و اثار خوبی نوشتند برای اولین بار ادر مجله شهریاری مطلب منتشر کردند. می توانید یبرای اثبات حرف خود نام یکی دو نفر از بسیاری ذکر کنید
نوشته اید شهرایر برای این که اسطوره جداپی علم و فرهنگ را بکشند کتابی ادبی را ترجمه کرد هر چند بد. سرکوهی می گوید ترجمه بد است . این چه کار ی است که آدم برای شکستن یک اسطوره کتابی را بد ترجمه کرده و خواننده را گمراه کند.
سرکوهی را نهدید کرده اید که دیگران هم در باره او می نویسند. این شیوه بحث درست است؟
بالاخره نگفتید کجای مقاله سرکوهی به چه دلیلی غلط است
گفته اید که سرکوهی فقط در باره به قول شما شخصیت های چپ نمی نویسد. این دروغ است .در باره یگران هم نوشته است.
با فضا سازی علیه یک نفر می توان به انتقادهای او جواب داد ؟
۴۵۶۹۴ - تاریخ انتشار : ۹ خرداد ۱٣۹۱
|
از : حسین خیرخواه
عنوان : بحث را با بحث نه با حمله شخصی جواب بدهید
آقای پاکزاد عزیز
شما هم مثل برخی دوستان چپ در پاسخ هر نوشته سرکوهی به او حمله شخصی می کنید او هم انگار به این شیوه عادت کرده و بی اعتناپی می کند. در نوشته شما حتی یک جمله از سرکوهی نقل نشده تا برخواننده ای که متن سرکوهی را نخوانده معلوم شود که او چه گفته است که شما چنین براشفته اید. سرکوهی گفته شهریاری در زمینه سیاسی انسانی باورمند به عقاید خود بود در زمینه علمی کارهای ارزشمند کرد اما کار فرهنگی او درخشان نیست . خوب شما نشان دهید کجا و چرا او اشتباه کرده . سرکوهی گفته مجله چیستاد در مقایسه با مجلیه های فرهنگی همزمان خود مثل ادینه تکاپو و دینای سخن موفق نبود ثابت کنید که بود.تیتر مقاله او هم هست پیروزی در علم؛ شکست در فرهنگ. نقد و بررسی را حتی اگر غلط باشد با دشنام گوپی پاسخ ندهیم. سرکوهی در باره برخی بت ها می نویسد و نکته های مثبت و منفی ان ها را از نظر خودش بادلیل می گوید . معتقد است که باید گذشته را نقد کرد. شما هم با دلیل ثابت کنید که او درست نمی گوید. با کلی گوپی و تهمت و دشنام شخصی هم کار درست نمی شود. او هم نقد نکند دیگران می کنند. دنبال غرض و مرض او هم نگردید.بحث را با بحث جواب بدهید نه با کنایه. رفقا وقت نقد و اندیشیدن و دادن فضا به دیگران برای پرسش و نقد و بیان نظر مخالف ما هنوز نرسیده ؟ حتی سال ها پس از فروپاشی دیوار برلین؟. پس کی؟
۴۵۶۹۲ - تاریخ انتشار : ۹ خرداد ۱٣۹۱
|