سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

سازمان‌یابی کارگری ـ انتخابات مصر (۲) - محمد قراگوزلو

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل [email protected] و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
نظرات جدیدتر
    از : جلال قوامی

عنوان : نطر لنین درباره روشنفکران چپ و کارگران
تذکری در بحث روابط بین کارگران و روشنفکران در سازمانهای سوسیال دمکراتیک
و. ای. لنین ۲۰ کنگره سوم حزب کارگر سوسیال دمکرات روسیه ۱۲ (۲۵) آوریل تا ۲۷ آوریل (۱۰ مه) ۱۹۰۵

من بسختی توانستم در جایم قرار بگیرم وقتی در اینجا گفته شد که کارگری که به درد کمیته بخورد وجود ندارد. مسأله دارد زیاده از حد کش پیدا میکند؛ پیداست که حزب ایرادی دارد. کارگران باید در کمیته‌ها وارد شوند. عجیب است، تنها سه سیاسی‌نویس در کنگره حضور دارند و بقیه کمیته‌چی اند؛ اما اینطور که پیدا است سیاسی‌نویسان موافق ورود کارگران به کمیته‌ها هستند، در حالی که کمیته‌چی‌ها از این قضیه خیلی کفری اند.
بیانیه‌های رفق گولوبین Golubin و میخائیلف بیانیه‌های بسیار پُر ارزشی هستند.

کلیات آثار لنین (انگلیسی)، جلد ۸، صفحات ۳۷۷ تا ۴۰۱

این بیانیه لنین تحلیل محمد قراگوزلو را تائید میکند.
۴۵۷۴۱ - تاریخ انتشار : ۱۲ خرداد ۱٣۹۱       

    از : ناصر رحیمی

عنوان : مصر بزرگ میخروشد
www.facebook.com/l.php?u=http://negah۱.com/negah/negah۲۶/negah۲۶-۲۷.pdf&h=mAQGHfYde

http://negah۱.com/negah/negah۲۶/negah۲۶-۲۸.pdf

http://negah۱.com/negah/negah۲۶/negah۲۶-۳۰.pdf

دوستان و رفقا سلام
مسائل مصر و جنبش توده ای در کشورهای عربی و آفریقائی وارد دوران حساسی شده است. اگرچه رفیق در مقاله خود از مطالب مجله نگاه با فکت مشخص نام برده است اما چون یک مقاله جا افتاده و چون خواندن این مقالات اهمین خاصی دارد لینک آنها را برایتان گذاشتم.
مقاله اول را رفیق پریسا نصرآبادی نوشته و مقاله دوم و سوم را هم ترجمه کرده است. علاوه بر اینها برای آشنائی با سابقه خیزش مصر حتما به لینک زیر مراجعه کنید. این لینک بسیار مهم است و حاوی مصاحبه رفیق با نشریه آرش رفیق پرویز قلیچ خانی است. از توجه شما خیلی متشکرم.
http://www.facebook.com/pages/Mohammad-Qaragozlou-D۹۸۵D۸ADD۹۸۵D۸AF-D۹۸۲D۸B۱D۸A۷DAAFD۹۸۸D۸B۲D۹۸۴D۹۸۸/۲۰۲۹۴۷۵۳۳۰۹۵۱۸۳
۴۵۷۴۰ - تاریخ انتشار : ۱۲ خرداد ۱٣۹۱       

    از : فرهاد وکیلی

عنوان : مستقیم و سرراست
http://www.negah۱.com/negah/negah۲۶/Negah۲۶.pdf
با درود ویژه به رفیق بسیار عزیز قراگوزلو
ابتدا لینک نشریه نگاه شماره ۲۶ را که در این مقاله اشاره شده و از آن فاکت آمده است برای مراجعه رفقا گذاشتم. حتمن بخوانید. به غیر از مصر مقالات بسیار ارزشمندی در آن منتشر شده است. مقاله آن الکساند هم در ویژه نامه مصر آمده است. برگردان رفیق پریسا نصر آبادی.
مقایسه های اوضاع ایران سال ۵۷ و اکنون با اوضاع مصر بسیار جالب و بسیار قابل توجه است. مقاومت ارتش سوریه در مقابل تهاجم مخالفان-اینکه مخالفان ارتجاعی هستند بحث دیگری است- از آنجا ریشه می گیرد که ارتش سوریه برخلاف ارتش مصر به آمریکا و سرمایه داری غرب وابسته نیست. نه اینکه مترقی است. مانند سپاه پاسداران.
به هر حال مقاله بسیار قابل توجه است. مستقیم و سرراست.
۴۵۷٣٨ - تاریخ انتشار : ۱۲ خرداد ۱٣۹۱       

    از : حمید رضاپور

عنوان : ارتش مصر
جناب آقای صالحی
با درود به شما
من البته این توفیق و این امکانات را نداشته و هر گز نخواهم داشت که به دیدار مصر برک
بروم و تمام اطلاعاتم از روی مدیا خبر اینترنت و مقاله است
اما میخواستم در ارتباط با نظر جنابعالی یک نکته به عرض برسانم
شما آر تش مصر را پدیده ای متفاوت با ارتش شاه می دانید و
آن را بسیار قوی تر هوشمندتر از سپاه پاسداران نی دانید و معتقدید که این ارتش با سلفیها اخوان بشدت در گیر است
این نظر شما در مقابل نظر آقای قراگوزلو است که ارتش مصر راتحت کنترل آمریکا میداند گوش به فرمان امپریالیسم
من البته با نظر آقای قراگوزلو موافقم و بهمین دلیل از شما چند سوال دارم
یک ممکن است جواب بدهید که اگر ارتش مصر قوی تر از سپاه است چرا نتوانست از دولت حسنی مبارک محافظت بکند؟
آقای قراگوزلو میگوید دلیلش این است که هم ارتش و هم شخص مبارک سرسپرده بودند بسیار خوب جواب شما چیست؟
اگر واقعن ارتش مصر با اخوان مخالف است و اگر به فرمایش شما از سپاه هم قویتر است ممکن است جواب بدهید که چرا با یک کودتا مانع از قدرت گیری اخوان نشد و تود زمام امور را در دست نگرفت
تقریبن مثل حوادث ایران بعد از انتخابات سال ۱۳۸۸
من البته درباره قضاوت غیر متصفانه شما در باره شبهای شعر انستیتو گوته هم چند نکته داشتم که از آن صرفنظر میکنم
ارادتمند
حمید رضا پور
نویسنده و محقق اجتماعی
۴۵۷٣۵ - تاریخ انتشار : ۱۲ خرداد ۱٣۹۱       

    از : ناهید کشاورز

عنوان : بسیار جامع و مفید بود
ابتدا روی سخنم بآقای رضا سالاری عزیز است
البته من همین اول باید بگویم که طرفدار اقلیتوهستم و دوستان و رفقا من را می شناسند اما علاقه و سمپاتی به مقالات رفیق باعث میشود تا نظرم را زیر مقالاتش بذارم و در مواردیوهم جواب برخی را بدهم
آقای سالاری عزیز
اگر واقعن اوضاع آنگونه که شما می گویید است و همه راهها در نهایت به مکه و مدینه ختم می شود یا ختم خواهد شد پس همه ما باید علاف کنیم و بنشینیم تا امام زنان ظهور کند و ما را به جامعه عدل و انصاف رهنمون شود
اینگونه نیست دوست بسیار گرامی
قبول دارم که در اوضاع کنونی و با این وضع آشفته در میان چپ هزار تک و لت و پار شده ایران شانس آلترناتیو شدن هم برای ما مثل همیشه و بیش از همیشه بسیار کم است اما باید به چیزی بنام مبارزه سیاسی یا طبقاتی اعتقاد و باور داشت
حتی مذهبی ها هم می گوید ما به رسالت خود عمل می کنیم اگر کشته شدیم می رویم بهشت اگر پیروز شدیم که به هدف رسیده ایم
با استدلال شما مخالفم چرا که به پاسیویسم ختم میشود
از رفیق هم که لطف کردند پیام ها را شنیدند و ساده نوشتند بسیار ممنونم
۴۵۷٣۴ - تاریخ انتشار : ۱۲ خرداد ۱٣۹۱       

    از : کوروش صادقی

عنوان : نقش چپ در سازمان یابی
من تا حدودی با نظر دکتر قراگوزلو موافقم
میگویم تا ندودی چرا که برای چپ در سازمانیابی جنبش کارگری اهمیت زیادی قایل هستم و دلیل پراکندگی جنبشکارگری ایران را ضعف و پراکندگی چپ میدانم
بخش عمده این چپ در زمان شاهنشاه آریامهر نابود شد انهدام بخش دیگر به عهده رژیم شیخی سرمایه داری قرار گرفت
چپ در تبعید هم که مشعول دعواهای سکتی خودش است و مرتب انشعاب می دهد مشغول پلمیک با این و آن است
در داخل هم چپ دست بالا ندارد و صداها آنقدر بالا برترنیست که به گوش کارگران برسد وگرنه اگر ما در حال حضر حداقل هزار نفر روشنفکر چ داشتم که مانند همین نویسنده به آگاهیگری مشغول بودند بی شک وضعمان بهتر از اینها بود که حالا هست
ضمن که اینکه معتقدم باید قدر روشنفکران چپ را دانست باید تا حد ممکن از اختلاف نظرهای بی
پایه پرهیز کرد
۴۵۷٣۱ - تاریخ انتشار : ۱۱ خرداد ۱٣۹۱       

    از : ‫رضاسالاری ‫رضاسالاری

عنوان : ‫تأثیر افکار وباور های غالب در آینده حکومت انقلابی‫
‫آینده و ‫تعادل و سمت گیری و ‫نیرو و گردش به راست و چپ دولتهای انقلابی، در تمامی کشورهای مسلمان، که قبل از انقلاب دست نشانده غرب و تا حدی سکولار راست بودند، بر گرده و عهده باورها و افکار عمومی اکثریت دینی − مذهبی مردمانشان سوار است. همه راه ها نهایتاً به کعبه و مدینه ختم خواهد شد.

علتش هم سرکوب شدید نیروهای سیاسی چپ، غیر دینی و سکولار در دوران دولت وابسته قبل از انقلاب است. بویژه اگر اجتماع هیچگونه تجربه ای از احکام دینی خشن و خون آشام نداشته باشد و تصور دینی مهربان و حکومتی دینی از نوع رحمانی و بخشنده و مهربان داشته باشد.

در هر صورت، حتی ایجاد و برقراری شیوه های دموکراسی در این کشورها موضعی و مقطعی و موقت و دیرپا و لرزان و سکولار ستیزاست. بنگریید به کشمکش های سکولار ستیز و دموکراسی ستیز و مذهب گرایشی در ترکیه و اندو نزی همین امروز. در حال حاضر جامعه عربستان آرامش و تعادل بیشتری با حکومت دینی مستبد دارد تا هر حکومت سکولار و دموکرات گرای دیگری.

نوع حکومت سیاسی بعد از انقلاب را باورها و گرایشات دینی مردم اکثریت جامعه تعیین میکند. اگر اکثریت مردم سکولار گرا نباشند، هیچ دولت سکولاری برقرار و پایدار نخواهد ماند. امروز نهایت تعادل جامعه پر تلاطم افغانستان با افکار عمومی طالبانی رهبری پذیر ‫شده است.

طبقه کارگر و دهقان در چنین کشورهایی عامل پیروزی و حامی بقای قشر بالای استبداد دینی می شوند. بعلت غلبه افکار ارتجاعی و غیر واقعی گسترده در سطح کشور، این کشورها معمولاً در سطوح بسیار پائین، عقب افتاده و دست نشانده و وابسته به سرمایه داری جهانی باقی مانده، که یا وحشتناک فقیر و محتاجند و یا با اقتصادی تک محصولی همچون نفت به حیات خود ادامه میدهند و سیاستی هویجی برای امورخارجه و چماقی برای امور داخله پیشه می کنند. هیچ هراسی از مردم خود ندارند، ولی با غرب مماشات میکنند که مبادا درگیر جنگ و آماج توپها و موشکهای ناتو شوند. چون تنها ناتو است که تهدید کننده خطرناک و بیرحم و بردارنده تاج و تخت و تشک ولایت و خلافت است!

سعید جلیلی مأمور خامنه ای در مذاکرات هسته ای فقط مواظب است آن روی سگ و جنگنده ‫و حمله گر ناتو را بالا نیاورد. ‫پس امتیاز بده بقدر ظرفیت افکار عمومی غالب تا ناتو آقا را غافلگیرانه سرنگون نکند!

۴۵۷۲۴ - تاریخ انتشار : ۱۱ خرداد ۱٣۹۱       

    از : سعید سعید

عنوان : ارتش وابسته مصر
از آقای قراگوزلو انتظار دارم که نظر خود را درباره طبقه کارگر متحزب و متشکل روشنتر بنویسند. در ضمن می خواهم مرزبندی خود را با نظریه "حزب و قدرت سیاسی" وشن کنند. من از انتهای مقاله ایشان و اشاره مکرر به قدرت سیاسی و حزب و شکست نخوردگان اینگونه فهمیدم که ........شاید اشتباه می کنم. چون منظور نویسنده محترم خیلی روشن نیست.
تشبیه ارتش ایران با ارتش مصر (شاه - مبارک) به نظر من کاملن واقعی است. کما اینکه شاه نیز مانند حسنی مبارک وابسته به آمریکا بود. و زمانی که امپریالیست ها فکر کردند که انقلاب ایران ممکن است به سوی زدن کل سیستم پیش برود گوش شاه را گرفتند و بیرون انداختند و زمام امور را آرام آرام به رژیم جدید سپردند.در نتیجه استدلال های آقای قراگوزلو منطقی است. در مقابل مصر ما می توانیم از سوریه هم مثال بیاوریم. و مدعی شویم چون ارتش آن و شخص بشار اسد به آمریکا وابسته نیست به این زودی تسلیم فشار غرب نخواهد شد.
به این ترتیب من با احترام به نظر جناب آقای صالحی با ایشان توافق نظر ندارم
اما ادامه این بحث را سازنده میدانم
۴۵۷۱۷ - تاریخ انتشار : ۱۱ خرداد ۱٣۹۱       

    از : کیوان امیری

عنوان : نولیبرالیزم و مصر
دوست بسیار گرانقدر جناب احمد صالحی
سلام
نکات مفیدی را به بحث گذاشته اید و من میخواهم نظر خودم را بگویم
اشتباه است که شبهای شعر انستیتو گوته را که به همت کانون نویسندگان در حال رشد ایران با آن عظمت شروع شد و در آن رفیق سعید سلطانپور و دیگر رفقا و البته نویسندگان مذهبی همچون موسوی گرمارودی سخنرانی کردند طرحی از پیش آماده برای ساقط کردن شاه اعلام کنیم. در آن زمان هنوز شاه فرصت داشت و کارش تمام نشده بود
دیگر اینکه باز هم اشتباه است که دینامیزم حرکتها و جنبش های اجتماعی را به نامه کذائی احمد رشیدی مطلق (داریوش همایون) و مرگ مصطفی خمینی تقلیل دهیم
رژیم شاه دچار بحران جهانی سرمایه شده بود که جای بحثش در اینجا نیست
اما در وابستگی فرماندهان رژیم شاه و مبارک به امپریالیزم آمریکا نمی توان تردید کرد. همانقدر که در وابستگی شاه و حسنی مبارک به آمریکا نمیتوان تردید کرد. در نتیجه به سادگی میتوان تحلیل جناب قراگوزلو را دریافت آنجا که از این مشابهتها (طنطاوی - قره باغی) بحث میکند. شاه اگر از پشتیبانی آمریکا اطمینان داشت نمی رفت. هایزر در تهران پیام کارتر و روسای جمهور فرانسه (ژیسکاردستن) و نخست وزیر انگلستان در گوادالوپ را به شاه و فرماندهانش ابلاغ کرده بود. هایزر برای سیزده بئر مرتب به تهران نمی آمد
من مانند شما به مصر و تونس نرفته ام اما حوادث را فقط از طریق اخباری که فکر میکنم موثق است دنبال میکنم. در تونس یک جامعه لائیک وجود داشت. تونس بهشت سرمایه داری و مرکز توریسم بود. باز گشت تونس به حزب اسلامی غنوشی باور کنید کمی غیر منتطره بود.
اقتصاد درب و داغان مصر را من هم با شما هم نظرم و به نظرم در این مقاله و سایر مقالات دکتر قراگوزلو هم به آن اشاره شده است. اصولن من فکر میکنم که ریشه این تحولات را باید در همان پدیده ای جستجو کرد که همه اقتصاددانان چپ به آن اشاره کرده و با آن همنظزند. یعنی نولیبرالیزم و دیکتاتوری که در این مقاله هم به آن اشاره شده. تقریبا من مقاله ای از چپها ندیدم که نسبت به بهار عربی واکنش نشان داده باشند اما نسبت به نولیبرالیزم حرفی نزده باشند. از سمیر امین تا چپ های خودمان.
ببخشید که مصدع شدم. من همینقدر میدانم
۴۵۷۱۵ - تاریخ انتشار : ۱۱ خرداد ۱٣۹۱       

    از : پ ن

عنوان : وای به حال ما....
آنکه انقلاب مصر بود با آنهمه سابقه جنبش کارگری که در این مقاله گفته شده و آنهمه سابقه فعال احزاب کمونیستی نتیجه اش این شد که اخوان المسلمین و ساواکی های سابق پیروز شدند وای به حال ما با این چپ چهل تکه و جنبش کارگری غیر متشکل
۴۵۷۰۹ - تاریخ انتشار : ۱۰ خرداد ۱٣۹۱       

نظرات قدیمی تر

 
چاپ کن

نظرات (۲۲)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست