از : فیروز رسولیان
عنوان : تاریخ ما در به موقع نشناختن مردان و زنانش تبحر دارد
کدام کسانی را میشناسید که در زندگی مردم سرزمینشان موثر بوده اند ودر زمان خودشان با لعن و نفرین مردم و خصوصا روشنفکران همان زمان نواخته نشده باشند و از قضا یک قرن بعد و توسط نسل های بعدی به عنوان قهرمان معرفی نشده باشند و حتا تندیس شان در میادین شهرشان نصب نشده باشد..بشمارید..از معاصرین شروع کنید..امیرکبیر ( میرزا تقی خان آن زمان البته)...مصدق..بیشمار نباشند از ده ها متجاوزند.بنابراین به امثال آقای راستگو خرده ای نمیگیریم که ایشان هم رسم تاریخی بقول شاملوی شاعر کم حافظه های تاریخ را ادامه میدهند.از حکم ایشان هم ایرادی نمیگیریم که ایران یا ایرانی یا مردم به امثال خاتمی نیازی ندارند و اصلاح طلبان را دست بسته به میدان اعدام میبرند و در جواب یک چیز یاد گرفته اند که چون این نظام اصلاح پذیر نیست پس اصلاح و اصلاحات و اصلاح طلبی و مصلح و مصلحت و..... همه در فرهنگ لغات یک ریشه دارند و از فعل اصلاح کردن یا شدن میآیند و خب نظرسنجی هم که کرده اند پس باید همه را یکجا در کوره ریخت که البته روی این را ندارند که به موسوی بد بگویند و به ایشان لطف میکنند که ایستادگی کرده ولی آلزایمر تاریخی دارد و یادش رفته قبلا چه کرده.حالا چرا از قضا اکثر زندانیان اصلاح طلبند و هم کیشان ایشان آزاد (ببخشید در تبعید) شانسی این اتفاق افتاده است و بگذریم اینجا نمیشود زیاد بحث کرد چون معنای کامنت این نیست ولی با کمال احترام آقای راستگو در ایران جوانان ما اصطلاحی بین خودشان دارند و به این نوع تحلیلها " تحلیل های فیس بوکی" میگویند که البته ایرادی هم ندارد و فقط برای ارزش گذاری آنها را درجه بندی میکنند.جای این تحلیلها در فیس بوکتان مناسب تر است و در این صورت به "اخبار روز" هم ایرادی گرفته نمیشد که باید وزین تر عمل کند و در نشر نوشته ها بیشتر دقت نماید.
۴۶۵۵۹ - تاریخ انتشار : ۲۵ تير ۱٣۹۱
|
از : صریح
عنوان : حرف آخر
حرف من درکامنت اولم که حالا به صفحه بعدی رفته آمده است. و این که آقای فرید راستگو در یک مغلطه و سفسطه آشکار، محمد خاتمی را عملا نماینده طیف وسیع اصلاح طلبان معرفی کرده است، و به بهانه او و چند اصلاح طالب متزلزل سعی کرده است همان خطی را که متاسفانه توسط اقای بنی صدر تعیین شده است و علاوه بر نادرستی، به دور از اخلاق سالم سیاسی است به پیش ببرد.
ایشان را هم لازم نیست کارآگاه بود تا دانست در کدام خط و بر مبنای چه رهنمود هایی می نویسند. بنابراین به جای خود ایشان که چند مشابه دیگر هم دارند باید خط دهنده را متوجه عدم سلامت رفتار خود کرد.
دلایل لازم هم در بطلان این یک کاسه کردن عمدی و به دور از پرنسیپ ها را با ذکر نمونه های مستدل در همان کامنت نوشته ام.
مشخصات آن کامنت که در حال حاضر به صفحه دوم کامنت ها رفته است:
((از : صریح
عنوان : بگذارید با صراحت بنویسم
۴۶۴۵۳ - تاریخ انتشار : ۲۱ تیر ۱۳۹۱))
فکر نمی کنم دلیلی وجود داشته باشد تا دو دو تا می شود چهار تا را برای صدمین بار تکرار کنم.
تمام.
۴۶۵۵۷ - تاریخ انتشار : ۲۵ تير ۱٣۹۱
|
از : رستمی
عنوان : انتقاد
حارح از اینکه استدلات مقاله چقدر درست است یانه؟ انتخاب تیتر واقعاً عجیب است!! ایشان بر اساس کدام آمار واطلاعات عنوان میکند ایرانیان تیاز به اصلاح طلبان ندارند؟ مگر اینکه خود را و اطرافیانشان را کل ایرانیان بدانند؟؟؟ خواهشاً دوستان اینقدر خود محور نباشند!!!!!!
۴۶۵٣۹ - تاریخ انتشار : ۲۵ تير ۱٣۹۱
|
از : ایکاروس
عنوان : مغلطه به جای منطق
آقای صریح عزیز چرا به جای جواب منطقی مغلطه می کنی؟ چرا مرتب ماجرا را به بنی صدر وصل می کنی؟ او خودش باید پاسخگوی شراکتش در جنایات جمهوری اسلامی در دوران مسئولیتش باشد ولی این شما هستید که نباید عوامانه برخورد کنی: تا می گویند جمهوری اسلامی چنین و چنان است فوری می گویید پس حتما" سلطنت خوب است. تا می گویند سلطنت چنین است، عده ای می گویند پس حتما" جمهوری اسلامی خوب است. دوست عزیز کمی صبور و منطقی باش و افق ذهنیت را گسترش بده تا بتوانی بهتر از خودت و استلالت دفاع کنی هر جند روشن است که اسیر افق حفظ نظام هستید.
۴۶۵٣۷ - تاریخ انتشار : ۲۵ تير ۱٣۹۱
|
از : رضا سالاری
عنوان : خواننده ای منصف
صریح محترم. شما آیا نقد مقاله و کامنت های نوشته شده اینجا را میکنید و یا اینکه نقش کاراگاه و پلیس دارید و تاریخ و سوابق افراد را به دلخواه خود فرافکنی و تعبیر و تفسیر و پیشداوری میکنید؟
آقای فرید راستگو و ایکاروس، که حتی یک کلمه راجع به بنی صدر اینجا ننوشته اند، ولی شما هم اینجا مصراً در چندین کامنت سوالات بنی صدری تان را تکرار میکنید، چگونه به چیزی که ننوشته اند به شما باید پاسخ و توضیح دهند؟
ایشان یکبار قبلاً چنین تجربه ای را داشتند و با کوهی از کامنت و نقد و انتقاد روبرو شدند که همه در سایت موجودند! این درست مثل این می ماند که یک فرافکن دیگر به شما اتهامی از این دست بزند. لطفاً در همان حد و حدود محتوای مقاله نویسنده و کامنت ها نقد و کامنت و سوالات خودتان را منصفانه و عادلانه مطرح کنید. متشکر
۴۶۵٣۶ - تاریخ انتشار : ۲۴ تير ۱٣۹۱
|
از : صریح
عنوان : حق بنی صدر خورده شده است
راست می گویید آقای «ایکاروس»! مردم بنی صدر را می خواهند. آخر او «رییس جمهور منتخب مردم» و «معتمد شما» در سی و دو سال پیش بوده است.
رهنمود های امروزش هم بهترین رهنمود ها هستند و کافی است که مردم ما این قدر حق ناشناس نباشند و او را به رهبری خود برگزینند.
اگر شک دارید از امثال آقای فرید مدرسی و دیگر نفرات آقای بنی صدر که فعال شده اند بپرسید.
۴۶۵۲٨ - تاریخ انتشار : ۲۴ تير ۱٣۹۱
|
از : ایکاروس
عنوان : اصلاح طلبی فقط یکی است
آقای "صریح"، از نظر ماهوی فرق نمی کند که شما اصلاح طلب طرفدار موسوی باشید یا خاتمی. اصلاح طلب چه چیز را می خواهد اصلاح کند جز نظام موجود را. مقاومت موسوی قابل تحسین است ولی متاسفانه او هنوز دچار توهم است.از دل آن "دوران طلایی امام" که او می خواهد، چیزی جز رژیم آدمخوار و خونریز دیگری در نمی آید. نتیجه "دوران طلایی امام" همین است که می بینید، افقی غیر از این ندارد. حال اگر از مردم بپرسید که چنین افقی را می خواهند، قطعا" با یک نه بزرگ روبرو می شوید. به همین دلیل است که دیگر مردم نه سیاستی (سیاست را می گویم و نه شخص او را که هنوز احترامی در بین مردم دارد) مثل سیاست خاتمی و نه اصلاح طلبی را نمی خواهند.
۴۶۵۲۵ - تاریخ انتشار : ۲۴ تير ۱٣۹۱
|
از : صریح
عنوان : حرف من روشن است و ابهام ندارد
حرف من روشن تر از آن است که آقای فرید راستگو بتواند آن را ماستمالی کند. ربطی هم به آدم بی ثبات و غیر قابل اعتمادی به نام خاتمی و بخشی از اصلاح طلبان قلابی ندارد. آقای راستگو (مثل امثال خود که شاخه های تبلیغاتی آقای بنی صدر هستند ) خوشش می آید با دروغ کار خود را از پیش ببرد.
بخشی از کامنت اول خودم را که در همین صفحه موجود است نقل می کنم:
(( «چند تا اصلاح طلب در میان اصلاح طلبان را انتخاب کردن و خاتمی را هم سخنگو و رهبر همه اصلاح طلبان دانستن، پیش از آن که توهین به شعور خوانندگان باشد، توهین به خود، و ایجاد شک نسبت به حسن نیت خود است.
آقای فرید راستگو که نفر آقای بنی صدر هستید! مثلاً آقای بنی صدر خیلی انقلابی است؟ مثلاً اگر قرار باشد به پرونده های ایشان در آغاز ریاست جمهوریشان رسیدگی شود، مسئولیت ایشان خیلی کم و ناچیز است؟
مثلاً حرف هایی که این روز ها می زنند خیلی راهگشاست؟ خیلی رهنمود های عملی و درستی می دهند؟ تئوری هایشان خیل جالب است؟ «مردم! فلان کنید!» «مرم! اگر فلان نکنید فلان می شود!» «مردم چرا معطلید!»
بس کنید آقای بنی صدر. آن هم با سخن خود را از زبان این گونه افراد تکرار کردن!
اصلا اگر خاتمی، مورد تایید همه اصلاح طلبان بود، چرا مهندس موسوی برخلاف همه توصیه ها در انتخابات سال ۸۸ حاضر نشد کاندیداتوری خود را به نفع خاتمی پس بگیرد؟ و در نهایت هم خاتمی مجبور شد که بفهمد نه مردم و نه اصلاح طلبان او را به عنوان یک اصلاح طلب ثابت قدم قبول ندارند و باید به نفع مهندس موسوی کنار برود؟» ))
پایان نقل قول از کامنت اول من.
این حرف من خیلی روشن است. «عاشق سینه چاک اصلاح طلبان» دانستن من هم مضحک تر از آن است که نیازی به پاسخ داشته باشد.
در زمان آقای «رییس جمهور منتخب شما» و «معتمد مردم» همه می دانند که تا قبل از اواخر سال ۵۹ چه جنایات مسلم و آشکاری از کردستان تا ترکمن صحرا انجام شد، و آقای بنی صدر هم چه نقشی در آن داشتند. اصل ولایت فقیه را هم همه می دانند که چه کسی افتخار می کرد که من نوشته ام.
آقای بنی صدر اگرچه به خاطر استقامت های بعدی و تغییر مسیرشان مورد احترام لازم همه و به خصوص خود من هستند، در موقعیتی نیستند که طلبکار اصلاح طلبان در آیند.
این طلبکاری می تواند حق دیگرانی از جمله خود من باشد نه ایشان.
اصلاح طلبان اقلا اصلاح طلب هستند. آقای بنی صدر چه طور؟ «مردم! حالا که من شما را روشن کردم زود باشید عمل کنید. مشکل شما نفهمیدن بود که من این مشکل را حل کردم. حالا فوراً کار را یکسره کنید!»
عجبا!
۴۶۵۱۴ - تاریخ انتشار : ۲٣ تير ۱٣۹۱
|
از : فرید راستگو
عنوان : مسیحیت در قرون وسطا در عرض ۵۰۰ سال ۵۰۰۰ نفر را اعدام کردند. خمینی در ۷ سال بیش از ۲۰ هزار نفر را اعدام کرد.
در ابتدا بگویم تیتر مقاله پاسخی است به مقاله اصلاح طلبی که در بی بی سی مدعی شده ایرانیان به آقای خاتمی نیاز دارند. البته اینجانب در آخر مقاله ام نوشته ام « آقای خاتمی توجیه گر و سمبل و ماله کش رژیم مستبد و خونخوار جمهوری اسلامی است و در ایجاد چنین استبدادی صاحب نقش بوده است و بطور مدام تا کنون حقیقت را فدای مصلحت کرده است. ایرانیان هیچ نیازی به چنین افراد ابهام گو و قدرت پرستی ندارند. ». حال ممکن است برخی از هموطنان ارجمندم آقای خاتمی را مردی دمکرات و مخالف ولایت فقیه و حتی ثابت کنند که ایشان همواره با اعدام ها بویژه اعدام ۵۰۰۰ نفر در شهریور ۱۳۶۷ مخالف بوده اند و در نتیجه مخالف این جمله باشند این نظر آنان است و مورد احترام می باشد چون دمکراسی یعنی کثرت گرائی. هیچ کجا برای ایرانیان تعیین تکلیف نکرده ام و گرنه من هم میشوم ولی فقیه دیگری.
آقای صحرائی خانم آن سونگ سوگی با آقای خاتمی بسیار فرق دارند. و گرنه نمی گفتید خاتمی هم مثل او است. خانم آن سونگ سوگی همین الان هم که آزاد شده است می گوید نظامیان حاکم باید بروند. حال خاتمی و اصلاح طلبان رنگارنگ می گویند جمهوری اسلامی باید بماند و برای آنان حفظ نظام اوجب واجبات است.
آقای بی نام صریح هم می تواند از پاسخ گوئی و حرف منطقی طرفه رود. ایشان اگر حرفی برای گفتن دارد به سئوالات مطروحه در نوشته ام پاسخ دهد و نقد مرا با استدلال به نقد بکشد. فقط علاقه دارم به این مدافع سینه چاک اصلاح طلبان عرض کنم در دهه ۶۰ که اصلاح طلبان در راس امور بودند بویژه بین سال ۶۰ تا ۶۷ بیش از ۲۰ هزار ایرانی اعدام شدند در صورتیکه در دوران ۵۰۰ ساله قرون وسطا در اروپا آخوندهای مسیحی تنها ۵۰۰۰ نفر را اعدام کردند. در پایان هم بگویم علیرغم مخالفت نظریم با آقایان میر حسین موسوی و مهدی کروبی و دیگران، ایستادگی آنان در مقابل سید علی خامنه ای را ارج می نهم. نقد نظرات باعث پالایش قکری میشود و جزئی از آزادی اندیشه و کثرت گرائی است. جریان آزادی اندیشه باعث همبستگی ملی میشود و همبستگی ملی نابودی نظام ولایت مطلقه فقیه را سرعت می بخشد.
با احترام
فرید راستگو
۴۶۵۰۴ - تاریخ انتشار : ۲٣ تير ۱٣۹۱
|
از : محمد صحرالی
عنوان : اتفاقا لازم دارند
۱/ آقای راستگو منظور شما از ایرانیان چه کسانی هستند. ایا منظور تان اپوزیسیون خارج از کشور است که بیش از دو دهه از خارج نشینی شان گذشته هنوز نتوانستند خودشان را جمع و جور نمایند . ما جمع و جور کردن مردم از طرف انها را بخودشان بخشیدیم . لازم نکرده. لطفا از طرف "ایرانیان " حکم قطعی "صادر نکنید.
مواضع و سیاست های افرادی مانند " آن ساونگ سوچی" در میانمار هم درخشان تر از خاتمی و سایر اصلاح طلب ها نیست. ولی در شرائط اختناق لازم است فضا کمی باز شود و این خاتمی ها دارای چنین ظرفیتی هستند.
یک ذره واقع بینانه تر به مسائل نگاه کنیم . اپوزیسیون قرار بود یکسال بعد از انقلاب جمهوری اسلای را سر نگون کند . وهنوز هم هر از گاهی نشست هائی برای ان دارند.
۴۶۴٨۱ - تاریخ انتشار : ۲۲ تير ۱٣۹۱
|