از : سیل بهاری
عنوان : سال بی باران جل پاره ای است ...
بهار داشت جاری میشد که همه جا را ببرد
اما نشد
اگر میشد خوب میشد.
حالم بهتر شد
الفبا را از اول شروع کردم
از الف بعد ب
تا بعدها برسم تا ی
این هم برای خودش سرگرمی است
گیرم که دیگران جدی باشند
و دنیا برایشان محل رزم
من اما با شعر خوشم
حالم بهتر میشود....
و فکر میکنم نیازی به کار دیگری نیست
کیست برود بخواند این کتابها را و نظریه ها را
پای استدلالیان چوبین بود....
۴۷۷۱۹ - تاریخ انتشار : ۶ شهريور ۱٣۹۱
|
از : ب باران
عنوان : ما کجاییم در این بحر تحیر، تو کجا!
چرا سکوت؟
صدای خنده ی گل ها
به شاخه ها پیچید.
سوال ساده ی من
بی جواب بود، هنوز
بهار جاری شد!
۴۷۷۱۱ - تاریخ انتشار : ۵ شهريور ۱٣۹۱
|
از : خسرو داوری
عنوان : برای الف باران
دوست گرامی باران، اگر تو مارکسیست باشی و به گفته ام تردید کنی، نمی توان شما را مارکسیست نامید. مارکس خود مارکسیسم را فلسفه نمی داند که به زعم او موضوع دانشگاهی است. مارکسیسم راهنمای عمل انقلابی برای طبقه کارگر است که در گذر زمان و بسته به شرایط زمان و مکان تکامل می یابد و بربار و پربارتر می شود. این خود تحقیق بزرگ و طولانی نیاز دارد که بگوییم مارکس در فلان جا چه گفت و نظر گرامشی مثلاً در آن "جا" چه بود و چه نظر تازه ای ارائه داد. خیلی ها نظرهایی داده اند که برخی درست و برخی نادرست تلقی شده اند. چرا می خواهید یکی نام ببرم؟ اگر در اینترنت جستجو کنید، مقالات و کتابهای بی شمار می آید که فلاسفه مارکسیست را در سنت های گوناگون معرفی می کند. در لینک زیر که تنها مقدمه ای کوتاه در مورد سوال شماست، می توانید لااقل تصویر چندتن از آنان را ببینید.
http://www.amazon.co.uk/Marxism-after-Marx-An-Introduction/dp/۰۳۳۳۷۲۲۰۸۶
۴۷۷۰۵ - تاریخ انتشار : ۵ شهريور ۱٣۹۱
|
از : ربابه سین
عنوان : عقیده و عقل
خانم گاف گفت:
«خیلی ها اگر از خیلی چیزها دفاع نکنند، به نفع آن چیزها ست!
خیلی ها اگر سنگ خیلی از چیزها را به سینه نزنند، سنگین تر اند!»
۴۷۶۹۶ - تاریخ انتشار : ۵ شهريور ۱٣۹۱
|
از : پویان ارس
عنوان : سلاطین مضارع و زعمای بی نظیر!!!
ظاهرا مقصود آقای صفا نویسنده مقاله پرداختن به موضوع جبهه واحد ضد دیکتاتوری بود در این شرایطی که فاضلان و لیدران و مستطابان و سیاستمدار شدگان و نظریه پرداز زاده شدگان و ژنرالها و کلا انواع و اقسام الیتها که خودشان را با همه انواع امپراتورها و سلاطین تاخت هم نمیزنند سردمدار نمایندگی "ما" هستند بسیار سخت است صحبت از جبهه کنیم تازه آن هم از نوع واحدش.
این جملات را برای نا امیدی ننوشتم برای این نوشتم شاید تلنگری باشد. ضمن اینکه شاید این ضرورت تاریخ باشد که در حرکتش در عصر مشروطه بزن بهادری چون ستارخان را میکند سردار ملی و این باز تکرار شدنی است بگذار همه روسا و الیتها سرگرم دنیای خود بمانند.
.....
آقا یا خانم الف باران در سیر کامنتهایی که به اینجا رسیده اند پرسیدند کدام فیلسوف و نظریه پرداز هست که مارکسیسم لنینیسم را ارتقا داده باشد
برای نمونه نام سردبیران نشریه معتبر علم و جامعه را در این لینک ببینید و البته اگر حوصله و مجال داشتید مقالات این مجله ۷۵ ساله را بخوانید نظریات خلاقانه ای در آنها هست و این تازه یکی از دهها نشریه معتبر مارکسیستی است. اغلب نویسندگان مارکسیست و تعدادی هم لنینیست هستند
http://www.scienceandsociety.com/editorialboard.html
۴۷۶٨۹ - تاریخ انتشار : ۵ شهريور ۱٣۹۱
|
از : الف باران
عنوان : تکامل ؟
"...مگر پس از مارکس و لنین کم فیلسوف و نظریه پرداز داشته ایم که بدون عدول از این جهان بینی به تکامل ان پرداخته اند ؟ "...
آقای خسرو داوری ؛ ممکن است یکی از معروفترین فیلسوفان و نظریه پردازان معاصر را که نظریات مارکس و لنین را تکامل بخشیده نام ببرید و توضیح کوتاهی هم در این باره بفرمایید ؟ با سپاس فراوان از صداقت شما ...
۴۷۶۷۹ - تاریخ انتشار : ۴ شهريور ۱٣۹۱
|
از : حیدر دادمهر
عنوان : گذار به سوسیالیسم در ایران در دستگاه نظری حزب توده ایران .
چون آقای صفا در کامنت های بعدی خود هیچ اشاره ای به کامنت اول شهریور من ننمود لازم میدانم ملاحظه کوتاه خودرا دوباره بازنویسی نموده به امید آنکه چه آقای صفا و یا دیگر اعضا حزب توده اگر پا سخی دارند بیان نمایند.
حزب توده و گذار به سوسیالیسم در ایران؟
بن پایه نظری حزب توده در گذار به سوسیالیسم که راهنمای سازمان اکثریت نیز بود عبارت از این بود که در کشورهایی چون ایران که پایه های مادی در آنها از سطح رشد لازم برای ساختمان سوسیالیسم برخوردارنیست می توان با گسست از مدار سرمایه جهانی و پیوستن به بلوک اقتصادی و سیاسی سوسیالیسم واقعا موجود، از یک طرف پایه های مادی گذار به سوسیالیسم را به کمک اقتصاد بلوک سوسیالیسم فراهم نمود و از طرف دیگر بخاطر وجود بلوک سوسیالیسم می توان از مداخلات امپریالیستی برای شکست انقلاب و گذار به سوسیالیسم در این کشورها ممانعت نمود.
بر پایه این بنیاد نظری بود که از افغانستان تا یمن و اتیوپی و مغولستان و غیره در مسیر گذار به سوسیالیسم ویاحتی سوسیالیستی عنوان میشدند.
اکنون که بلوک سوسیالیسم واقعا موجود دیگر وجود ندارد پایه نظری حزب توده ایران برای گذار جامعه ایران به سوسیالیسم بر چه موئلفه هایی استواراست؟
اگر آقای صفا نتواند تبین این پایه های نظری را در اسناد حزب توده نشان دهد. نقد او به برنامه و اسناد سازمان اکثریت و دفاع او از مواضع حزب توده در مورد استقرار سوسیالیسم در ایران در حد شعار باقی خواهد ماند.
۴۷۶۷۷ - تاریخ انتشار : ۴ شهريور ۱٣۹۱
|
از : خسرو داوری
عنوان : برای آقا یا خانم آشنا
به نظر می آید که مدافع "حزب کار" (سازمان توفان) است که اتحاد شوروی سابق را "سوسیال امپریالیسم" تلقی می کرد. حرف من اما در اینجا مربوط به یک نکته ی لفاظی شما آن هم به شکل غلط است. می گویید حزب پیس از انقلاب بهمن گفته بود: "حزب توده ایران حزب تراز نوین طبقه کارگر ایران است. جھان بینی حزب توده ایران مارکسیسم- لنینیسم است و ھدفھای دور و نزدیک و مشی سیاسی و سازمانی اش از انطباق این جھان بینی علمی و انقلابی بر شرایط ویژه جامعه ایران ناشی می شود." حال انکه نظر جدید حزب این است: "جھان بینی حزب توده ایران، حزب طبقه کارگر و زحمتکشان ایران، بر پایه اندیشه ھای علمی مارکسیستی-لنینیستی بنا شده است، و ھدفھای دور و نزدیک، و مشی سیاسی و سازمانی آن، از انطباق خلاق این جھان بینی علمی و انقلابی بر شرایط جامعه ایران، ناشی می شود."
۱- باید عرض کنم که عبارت های فوق هر دو به یک معناست و تنها تفاوت این است که دومی به خاطر کاربرد واژه ی "خلاق" دقیق تر شده است، همان گونه که کاربست واژه ی "ویژه" در مورد شرایط ایران در عبارت نخست اشتباه بود و در دومی برداشته شد. ایراد شما را در بهترین حالت می توان "ادبی" توصیف کرد که آن هم غلط است. این درک اشتباه از آنجا ناشی شده که به جای "مارکسیسم-لنینیسم" در برنامه پیش از انقلاب، از اندیشه های غلمیِ "مارکسیستی-لنینیستی" استفاده شده. حال آنکه این ها هر دو درستند. "مارکسیسم-لنینیسم" اسم است و "مارکسیستی-لنینیستی" صفت، و این تغییر بدان دلیل رخ داده که جای موصوف (در اولی "جهان بینی غلمی" و در دومی "اندیشه های علمی") تغییر کرده است. به اینگونه ایرادها می گویند "بنی اسراییلی". ۲- چنین ایراد بنی اسراییلی را جلوتر با تکیه بر عبارت "اندیشه های علمی" گرفته اید. می گویید "اندیشه علمی" چه صیغه ایست؟ آیا اندیشه ھای غیر علمی نیز وجود دارد؟ معلوم است که وجو دارد! مثلاً اندیشه های خرافی "اندیشه های علمی" است؟ ۳- بعد، نتیجه می گیرید که حزب توده ایران در برنامه جدید خود، "اندیشه های علمی" مارکسیستی-لنینیستی را جایگزینِ "خودِ اصل جهان بینی مارکسیسم-لنینیسم" کرده است که بتواند نگاه سراسر "لیبرالیسم بورژوایی" خود را پنهان کند. اولاً اگر بخواهم مثل شما "دقیق" باشم، باید ایراد ادبی همین عبارت خودتان را بگیرم و بگویم که عبارت "خودِ اصل جهان بینی مارکسیستی-لنینیستی" درست است نه عبارت "خودِ اصل جهان بینی مارکسیسم-لنینیسم"! ثانیاً، کاربرد "اندیشه های علمی" مارکسیستی-لنینیستی به به آن معناست که حزب توده ایران "بعضی" قسمتهای این جهان بینی را قبول دارد و بقیه را قبول ندارد، بلکه به ان معناست که حزب خود را به خود مارکس و لنین محدود نمی کند و نباید بکند. مگر این جهان بینی مثل کتابهای آسمانی "وحی مُنزل" است که نباید آن را یک ذره پس و پیش کرد و چیزی بدان افزود؟ خود پایه گذاران این "اندیشه های علمی" چنین ادعایی نکردند. مگر پس از مارکس و لنین کم فیلسوف و نظریه پرداز داشته ایم که بدون عدول از این جهان بینی به تکامل ان پرداخته اند؟
۴۷۶۷۲ - تاریخ انتشار : ۴ شهريور ۱٣۹۱
|
از : عیسی صفا
عنوان : ایدیولوژی
آقا یا خانم آشنا إ فروپاشی شوروی منجر به ضربه به همه جریانهای چپ شد. مدعیانی که معتقد بودند حزب توده ایران رویزیونیست است با فرو پاشی شوروی حتی مارکسیسم لنینسم را کنار گذاشتند إ مثلا سازمان راه کارگر ، کومله عبدالله مهتدی و بسیاری دیگران.شما جریان و یا سازمان مورد دفاع خود را معرفی کنید تا من آن را نقد کنم. ایدیولوژی حزب توده ایران مارکسیسم ـ لنینیسم است و محکم پای آن ایستاده است.
۴۷۶۵۷ - تاریخ انتشار : ۴ شهريور ۱٣۹۱
|
از : مسعود بهبودی
عنوان : لینکی راجع به تعریف رویزیونیسم
http://hadgarie.blogspot.de/۲۰۱۰/۰۸/blog-post_۲۴.html
۴۷۶۵۰ - تاریخ انتشار : ۴ شهريور ۱٣۹۱
|