از : عبود حمودی
عنوان : از کمبود امکانات عرب شدیم
اولا آقای محترم..سالهاست ما عربهای عربستان یا هر چیزی که نامش را بگذارید شهروند درجه دوم که هیچ درجه هزارم بودیم و هستیم و از این تبعیضها رنج ها بردیم و بغض ها در دل داریم این فدای سر کوروش کبیر و فر همایونی..آیا میان شما آریای های اصیل انسانی منصف یافت نمی شود که یک سر جو انصاف در حق ما اعمال کند! بالاخره تکلیف ما چیست؟ ما فارس نمی شویم و نخواهیم شد و به هویت عربی مان افتخار میکنیم..کشته شدن از فارس شدن برای ما آسان تر است..حال خود تصمیم بگیرد..می خواهید ما را اخراج کنید، بکشید لکن امیدوارم در دمکراسی شما چیزی بیشتر از مشروب و کاباره وجود داشته باشد تا کمی هم به درد ملت ستمدیده و محروم عرب بخورد. و توصیه میکنم دست از سر کچل و بی موی عفلق بر دارید بدبخت سالهاست که استخوانهایش خوراک مور شده است چون عرب بودن ما ربطی به عفلق و صدام ندارد و همانطور که جوک بی مزه شما میگه ما از کمبود امکانات عرب شدیم!!!.تشکر می کنم از اخبار روز برای نشر پاسخ بنده.
۴۹٣٣۹ - تاریخ انتشار : ۱۷ آبان ۱٣۹۱
|
از : موسی مزیدی
عنوان : استفاده از منابع و یا کتابها در پژوهش
با تشکر از خانم و یا آقای الف پرسشجو که یادآوری کردند که بنده اسم کتاب را نقل نکردم ، ممنونم. کتابی که در دسترس است به نام شهریاران گمنام از سید احمد کسروی و در آن نقل شده که عربها(تازیها) در اواخر دوره اشکانیان و اوائل دوره ساسانیان به این استان مهاجرت کرده اند. در کتاب تاریخ پانصد ساله خوزسان همان نویسنده هم کلا از تاریخ این استان نقل شده است. در کتاب تاریه خوزستان ار دوره افشاریه تا دوره معاصر ار آقای موسی سیادت مطالب مفصل از تاریخ این خلق صحبت شده است. در کتاب تاریخ خوزستان از مصطفبی انصاری باز از تازیه این استان و اقتصاد دوره های مختلف قلم زده شده است. در کتا خوزستان سه جلد از انتشارات بنیاد خوزستان از تاریخ نوع زندگی و روابط اجتماعی و فرهنگی این ملیت مفصلا صحبت شده است. در کتاب تاریخ ایران از زمان باستان تا امروز از نویسندگاه ۶ مستشرق روسی ترجمه کیخسرو کشاورزی باز از تاریخ و مردم عرب بشکل خلاصه نقل شده است. در کتاب روابط سیاسی ایران و. انگلیس در دوره رضا شاه از دکتر علی اصغر زرگرباز توجه جهان به این استان و تاریخ آن گرچه مثبت نیست ولی نقل شده است. کتابهای دیگر نویسندگان انگلیسی و غیره که در این لحضه بنظرم نمی رسد. اگر لازم باشد حتما صفحات این کتابهار ار هم نقل خواهم کرد. اما اگر اشخاص بشکل حقیقی و با نان اصلی ظاهر شوند. در ضمن قبیله غساسنه بعد از قبیله مناذر از یمن به شمات یا سوریه، اردن و لبنان امروزی مهاجرت کرد و مهاجرتهای اقوان و ملل در تاریخ همان طور که اقوام آریایی در سه مرحله به منطقه ای که امروز آنرا ایران می نامیمم مهاجرت کرده اند. تا به امروز افراد به عللی دیار خود را رها و با مناطق بهتر و امنتر مهاجرت می کند. هیج قومی و ملتی روی هیچ قطعه از زمین بدنیا نیامده بلکه تقریبا همه ملل مهاجرند و ملل اصلی یا به کنار رادنده شده و یا نابود شده اند. تاریخ را می توان از کتاب و نویسندگان بی غرض خواند و نقل کرد شرینتر خواهد بود و گویای حقایق بیشتر است. حقایق یک ملیت را افراد به هر اسمی و مسمائی که باشندنمی توانند مخفی و یا به تحریف درآورند. همانطور که در رژیم سابق با خرج دلارهای نفت این استان سعی در محو زبان و. فرهنگ این ملین نویسندگان . تاریخنگاران خرید و یا به اجرت گرفت شاید آقای کاظم موافق از امضا کنندگان و مشوقین و فعالان نامه ای به نام نامه ابطحی که متن آن در سال ۲۰۰۵ منتشر شد و در آن آمده بودکه: دولت باید با به اجرت گرفتن افراد مزدور عرب جمعبت عربها در استان را به یک سوم جمعیت استان برساند. مانند انتقال آنها به استانهای دیگر و عدم استخدام عربها در استان و تشویق به مهاجرت به این استان و دادن کمکهای دولتی و تسهیلات به مهاجرین و خشک کردن رودخانه ها و تصرف به زور زمینهای مزروعی و املاک مردم عرب و غیره.
۴۹۲۴۰ - تاریخ انتشار : ۱۲ آبان ۱٣۹۱
|
از : الف ـ پرسشجو
عنوان : نام خوزستان قدیمی تر از «عربستان» است! همانگونه که شاخاب (خلیج) فارس و دریای پارس قدیمی تر از واژه عرب است.
بسیار مایل بودم که بدانم که جناب موسی مزیدی «اطلاعات» اضافی خود را از کجا دریافت مینماید که احیانآ منبع انترنتی و از جمله «ویکی پیدیا» ناکافی و نادرست می انگارند. کاشکی ایشان مینوشتند قبل از حمله اعراب بایران برای اسلامیزه و «عرب زبان» نمودن فلات بدست آمده ،آیا «گروه» خاصی قومی بنام «قوم عرب» در آنزمان در بافت اجتماعی ایران آنزمان موجود بوده و تاریخ قدمت نام خوزستان ازچه دورانی رقم خورده است؟. این جناب هنوز نمیداند که مناطق و کشورهای که امروزه «عرب زبان» هستند در نتیجه شمشیر و با فریاد « لا الله الاالله» قوم عرب حجازی ایجاد گشته اند.همانگونه که در مستعمرات مهاجرین اروپایی بقاره امریکا و یا استرالیا «زبان» انگلیسی بزور گلوله تسلط پیدا کرده. کاشکی این جناب قادر بود جواب بدهد که از چه زمانی مصریان، «عرب» شده اند تا (بخشی) از ایرانیان شده باشند؟
۴۹۲۱۹ - تاریخ انتشار : ۱۱ آبان ۱٣۹۱
|
از : موسی مزیدی
عنوان : ویکیپدیا گویای تاریخ خلقها و ملیتها نیست
با تشکر از آقای کاظم موافق در مقاله قبلی و در مقاله فعلی، نظری مخالف و رأی مخالفی را با دیگر هم موطنان عرب خویش به تحریر در آورده است. با عرب بودن آقای موافق شکی ندارم و حتی اگر هم عرب نباشد آزادی رأی و بیان حق بدیهی اوست. اما هدف از نوشتن این چند سطر تذکری است به این نویسنده عزیز و هم وطن وخوانندگان محترم می باشد. در باره تاریخ ایران قدیم و میانه وجدید و تاریخ سیاسی آن هزاران کتاب به تحریر در آمده است و در همه کتابها به نحوی از مهاجرت اقوام و ملیتهای فعلی ایران چه به شکل مثبت و یا منفی ذکر شده است. در باره تاریخ خلق عرب ایران و نام گذاری استان و مهاجرت این ملیت و سکنای او از مستشرقین، سفرنامه ها گرفته تا تاریخ نگاران ایرانی و عرب و نویسندگان هم وطن عرب در باره تاریخ این ملیت به حد کافی کتاب منتشر شده است. آقای موافق حتی به خود زحمت نداده است که کتابی را در این باره مطالعه کند و به عنوان منبع و یا شاهد بر گفته خویش ذکر کند. هرآنچه نوشته و یا به قلم در آورده و یا کپی کرده است از ویکیپیدیا است ، این منبع را نمی توان برای مبحثی به این وسعت و به عنوان، و موضوعی به این حجم برای مطالعه و پژوهش علمی به کار گرفت. گرچه اینترنت جزئی مهم از زندگی انسان را تشکیل می دهد ولی دستگاهائی چون گوگل و اپل و دیگران کتابهای کافی را به شکل دیچیتال چاپ و در اختیار پژوهندگان و خوانندگان تقدیم می کنند. در هردو مقاله آقای موافق تاریخ ملیت و یا خلق عرب در منابع ایشان که همانا فقط و یکیپدیا بوده و یا خود آنرا تحریف کرده است. ایشان حتی مهاجرت این مردمان را متاسفانه نمی داند و پناهندگان عراقی و یا مهاجران عراقی را جزی از ملیت عرب می داند در صورتی که آنان همیشه در ایران به عنوان مهاجر عراقی مورد خطاب قرار گرفته اند و گمان می کنم که آقای کاظم موافق از فرزندان خانواده های مهاجر عراقی است و از این نظر برای ایشان تقلیل و کم انصافی در حق خلق عرب ایران برای او چنان اهمیتی ندارد و یا خواهان انتقام جوئی است از کسانی که اورا جزئی از این ملیت نمی دانند. سد مأرب و سیل العرم که در قرآن در صوره سبأ آیه های ۱۵ و ۱۶ هم ذکر شده است ودر صده هفتم قبل از میلاد اتفاق افتاد. قبائل المناذره و یا مناذره از یمن به شمال شبه جزیره و بعد در عراق امروزی و قسمتی از آن در خوزستان امروزی مستقر شدند. درست این مهاجرت با مهاجرت آریاییها از شمال به فلات ایرات بود. با مهاجرت قبیله کعب و استقرار آن در شمال خلیج و در قسمت شرقی شط العرب(اروندرود فعلی) در منطقه ایی به نام قبان و بعد از آن استقرار آن قبیله در شهر فلاحیه (شادگان فعلی) در قرن پانزده و شانزده میلادی دیگر مهاجرتی محسوس در تاریخ این ملیت به ثبت نرسیده است. مگر در تاریخ نگاری آقای کاظم موافق.
۴۹۲۰٣ - تاریخ انتشار : ۱۰ آبان ۱٣۹۱
|
از : علی اصلی
عنوان : درود...
من هم چندین بار می خواستم از ایشان - آقای کاظم موافق - تشکر فراوان کنم اما امان از فرصت بس اندک... پاینده ایران و همه ایرانیان و به امید رهایی بشر از شر "اربابان جهانی" و همه ابلیسیان به هر کجا....
۴۹۱۹۴ - تاریخ انتشار : ۱۰ آبان ۱٣۹۱
|
از : خزعل جابر
عنوان : طایفه موافق!
وب سایت شما در بین وبسایتهای منصف و غیر عرب ستیز معروف بوده ولی متاسفانه اخیرا میدان پاره ای نویسنده های عرب ستیز و مغرض قرار گرفته است،نمی خواهم به مغالطات تاریخی و دروغهای آشکار آمده در این نوشته جواب بدهم چرا که ارزش رد و بحث ندارند، و لی این سوال را دارم که نویسنده خود را یک عرب تبار می داند و یکی از دوستان در کامنت هم به این مسئله اشاره کرده است،از انجاییکه نویسنده تعداد قبایل عرب موجود در عربستان ایران را یکصد وشصت قبیله می داند،آیا قبیله ای بنام قبیله موافق در بین این قبایل وجود دارد؟.
۴۹۱۹٣ - تاریخ انتشار : ۱۰ آبان ۱٣۹۱
|
از : امیر جهانفر
عنوان : تقسیم شهروندان به خودی و نا خودی
همان طور که اشاره کردید، در باور عده ای از هموطنان، خود مختاری/فدرالیسم و نظایر آن، شهروندان خودی، شهروند درجه یک، و دیگر شهروندان، درجه دو به حساب خواهند آمد. نمونه آن:
آقای یوسف عزیزی بنی طُرُف، در سیمناری بین المللی که در روز جمعه چهاردهم سپتامبر ۲۰۱۲ (حدود ۲۵ مهرماه ۹۱)، در پارلمان فرانسه در پاریس برگزارشد، در بارهی “ایران در بستر قیام های بهار عربی”و” مسأله خلق های غیرفارس در ایران” سخنرانی کردند. این سمینار به همت پارلمان فرانسه ، انستیتو کرد پاریس و حزب دموکرات کردستان ایران برگزارشد. (۱).
بند ۸ خواسته های ایشان بخوانید و قضاوت کنید:
"اولویت استخدام در بخش دولتی و خصوصی با خلق عرب ایران، در مرحله بعد با دیگر اقلیت های ملی متولد و ساکن در منطقه خودمختار می باشد".
یعنی همان آشی که آقای خمینی و دار و دسته اش، زیر عنوان متعهد به جای متخصص، برای ما پختند. به بیان ساده تر مشاغل، تنها به قوم اکثریت منطقهی خود
مختار، واگزار می شود، نه به شایستگانِ مقیم آن منطقه. در کدام منطفه؟ خوزستان، که به بیان ایشان، دو سوم ساکنان آن، و بنا به نوشته شما پنجاه درصد غیر عرب هستند.
(۱) http://www.akhbar-rooz.com/article.jsp?essayId=۴۷۹۷۹
۴۹۱۹۱ - تاریخ انتشار : ۱۰ آبان ۱٣۹۱
|
از : peerooz
عنوان : واجب کفایی
انتشار ۱۲ جلد کتاب درباره سوسیالیسم
نشر بیدار اخیر ۱۲ جلد کتاب در باره مدل¬های مختلف سوسیالیسم را در سایت خود منتشر کرده است.
http://www.akhbar-rooz.com/news.jsp?essayId=۴۸۷۴۰
جناب برنا،
کم لطفی میفرمائید. ما عجالتا مشغول مجلد اول مدل های مختلف سوسیالیسم در نشر بیداریم و چون درک مطلب محتاج باز خوانی ست " کامنت نویسان حرفه ای " شاید تا مدتها " قلم ها را غلاف کرده " باشند.
کامنت نویسی ظاهرا " واجب کفایی " ست و کامنت شما وظیفه از گردن بقیه را ساقط میکند.
۴۹۱۹۰ - تاریخ انتشار : ۱۰ آبان ۱٣۹۱
|
از : رامین برنا
عنوان : غلاف شدن قلم ها!
تعجب آور است که حتی کامنت نویسان حرفه ای ملت ساز قلم ها را غلاف کرده و چیزی نمی نویسند. اگر این مطلب را یک تجزیه طلب نوشته بود آقایان چپ و راست اظهار نظر می کردند وآفرینشان گوش ها را کر میکرد. من به نوبه خود به آقای موافق که یک عرب ایرانی وطن دوست است به خاطر نقطه نظرهای منطقی شان تبریک می گویم و از دوستانی که موافق این نظرات هستند خواهش می کنم از ایشان حمایت کنند.
۴۹۱٨٨ - تاریخ انتشار : ۹ آبان ۱٣۹۱
|