سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

ضریحی طلائی برای تباهی ملت - ابوالفضل محققی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل [email protected] و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : مهران ش

عنوان : باز هم مغلطه و فرار از پاسخ
جناب الف باران، چرا شما شیفته گان دربار اسلام نمیخواهید برای یکبار هم شده مثل دیگران به سوالات پاسخ دهید؟ بگذارید بگویم چرا، چون جوابی ندارید و از اینرو به سفسطه و مغلطه متوسل میشود (همانگونه که مسلمین از صدر اسلام تا کنون کرده اند و هزاران مدرک در این مورد وجود دارد. البته اگر خواهان آگاهی هستید) اجازه بدهید چند نکته آخرینم را یرایتان بنویسم
۱. سوال کرده بودم که چرا شما تنها درباره دزدی، اختلاص و رشوه و این چیزها (از ارکان دین) صحبت کرده اید و نه کشتار و شکنجه و زندان و سرکوب که جوابی ندادید. شاید هم این اعمال را برای حفظ بیضه اسلام ضروری میدانید و موافق آن هستید. اگر چنین هست چرا نمیروید و در سایت تابناک و شرق، .... مطلب نمینویسید؟
۲. سوال کردم شما بر مبنای کدام آمار و ارقام از جانب مردم صجبت مبکنید (همانند تمامی افراد رژیم) که نه تنها پاسخی ندادید بلکه دوباره در همین مطلب تان باز از جانب مردم فتوا داده اید.
۳. کسانی که در یک دست قران دارند و در دست دیگر اسلحه بنا بر تمامی مدارک، ویدیو ها روانپریشان وحشی هستند که جز کشتار دیگر اندیشان کار دیگری نمیتوانند بکنند .اینها اعضای القاعده، النصرت، حزب الله، جهاد اسلامی و .... هستند و هیچ انسانی که از شعور و خرد برخوردار باشد، از این وحوش ضد بشر دفاع نمیکند.
۴. با یک نگاه به سیستم حکومت اشغالگر اسلامی در ایران متوجه خواهید شد که ۲ رکن از ۳ رکن سیستم (قضاییه و مقننه) در دست عراقی ها هست. دادستان کل عراقی هست، وزیر خارجه عراقی هست، فرمانده نیروهای انتظامی عراقی هست و ... بنابراین لطفا داد سخن ندهید که ایران متعلق به همه ایرانی ها هست. ابتدا این اجانب را از ایران بیرون بریزیم بعد در اینمورد صحبت کنیم.
۵. خلاصه شما ضدیت با دمکراسی دارید یا مخالف آن؟ مبیخشید، سوال بی موردی کردم. شما ها هر موقع که به نفع تان هست از دمکراسی دم میزنید و وقتی در قدرت هستید، دمکراسی از تحفه های غرب هست و مانع کشتار شما ها میشود

با تشکر ار مسئولین محترم سایت اخبار روز که با صبوری تمام اجازه این برخورد ها (باور من) و (اعتقاد جانب الف باران) را میدهند
۵۰۴۵۹ - تاریخ انتشار : ٣ دی ۱٣۹۱       

    از : الف باران

عنوان : فضایی باز برای خود ولی‌ بسته برای دیگران ! چرا این در‌های بسته برای همه باز نباشد ؟
مبارز مسلمانی که قرآن در جیب میگذارد و در تظاهرات شرکت می‌کند ارزش انقلابی والاتری دارد تا کسی‌ که در کافی شاپ‌های کشورهای اروپایی ،کانادا و آمریکا نشسته،کافی‌ و شراب و یا آب معدنی خود را به افتخار انقلاب آینده ایران سر میکشد . البته حساب آن مبارزانی که چون ماهی‌ آزاد در راه هدفی‌ والا از هزاران خطر گذشته تا از خود دیگرانی بسازند و آرام گیرند جداست.
این مسلمانان مبارز که از دیدگاه سوپر انقلابی‌ها به مردمانی متحجر عقب افتاده و فناتیک ممهور میشوند ، در عمل با رویارویی در مقابل گلوله‌ها ، دشنه خوردن ها، کهریزک رفتن‌ها ، شکنجه کشیدن‌ها و کشته شدنها، مبارزات ضّد دیکتاتوری خود را نشان میدهند.
اینطور نیست که مخالفان این حکومت باید همه سکولار، همه غرب گریا همه بی‌ خدا باشند. مبارزات مردم ایران مبارزات ضّد اسلامی نیست مبارزه برای کسب دموکراسی و نیاز‌های اجتماعی ، اقتصادی فرهنگی‌ و .. است.
اگر مبارزه فقط بر علیه اسلام صورت گیرد،فاتحه آن باید در ایران خوانده شود.با چنین اندیشه و افکاری نه‌ فقط حکومت به لشگریان خود فتوای جهاد شرعی میدهد بلکه گروه‌های القاعده و الارتجایی‌های دیگری هم از زمین و آسمان برای نجات این حکومت سرازیر میشوند.
هیچ معلوم نیست که این"دموکراسی" تا چه حد کشدار (ارتجایی) باید تصور شود. در دموکراسی، داشتن عقاید و ادیان برای هر کس باید آزاد باشد ولی‌ چون به اسلام و مسلمانها رسید باید پنچر شود ؟! این سیاست اسلام ستیزی آنقدر در رسانه‌های استعماری تبلیغ شده است که اگر میلوینها از مسلمانان کشته شوند و یا کشورهایشان تجاوز و تصرف شود کسی‌ صدایش در نمیاید .معلوم است که این سیاستهای استعماری ریشه در ذخایر زیر زمینی‌ آنها و ما دارد.اگر فقط تبلیغات ضدّ اسلامی و نه‌ ضّد ادیان دیگر هدف شده باشد هرگونه ظلم ، تصرف ، تجاوزی و تحریمی به کشور‌های اسلامی بدون پشتیبانی‌ سایر ملل جهان قرار خواهد گرفت. معلوم است که اگر اسلام در محوریت مبارزه قرار گیرد،خواسته و یا ناخواسته برای هر حکومت فاشیست و دیکتاتور سکولاری وابسته‌ای هم تبلیغ و مبارزه کرده و تلاش ایم .
اگر دموکراسی عقاید مردم را به رسمیت میشناسد باید به تمام عقاید و مذاهب احترام بگذارد. ایران و یا هر کشوری متعلق به به سکولارها ،ملی‌ گرایان و بی‌ باوران نیست، هرکس در هر کشوری که متولد میشود باید سهم "تساوی حقوق" در تمام زمینه‌ها را داشته باشد.ما همیشه از چاهی به چاه دیگر رفته ایم و باز هم پیشنهاد آینده ما چاه دیگری است.فضایی باز برای خود ولی‌ بسته برای دیگران ! چرا این در‌ های بسته برای همه باز نباشد ؟
۵۰۴۴۵ - تاریخ انتشار : ٣ دی ۱٣۹۱       

    از : مهران ش

عنوان : ره گم کردن برخی از ما
جناب الف باران، ممنون از پاسخ تان. اگز اجازه بدهید اشاره کوتاهی به ره گم کردن برخی از ما بنویسم.
۱. ابتدا اینکه بنا بر هر سند و مدرک مسندی که در دنیا وجود دارد، دین در نهاد و اصولش ارتجاعی، ضد بشریریال سرکوب گر، ضد آزادی، ضد پیشرفت و ترقی است. تاریخ بشریت این ها دهها هزار بار نشان داده و تا این بخت بر سر مردم هست، داستان قتل عام و وحشی گری دین هم هست. در مقابل "دمکراسی" و یا "سوسیالیسم" نه تنها در نهاد بلکه در ظاهر هم بهیچوجه شباهتی به دین ندارد. شما میتوانید مثلا کره شمالی را مثال بزنید که تحت سوسیالیسم مشغول تهی کردن مغز ها در آن کشور و تبدیل انسان به ماشین هست ولی نمیتوانید در هیچ مطلب، کتاب، سند که توسط ارائه دهنده گان سوسیالیسم نشان دهید که این تئوری (ایدئولوژی) ضد آزادی، سرکوبگر، کشتارگر، غارتگر و ضد بشر هست ولی در لابلای هر خط از کتب و مطالب هر دینی بخوبی آن را مشاهده میکنید. بنابراین، مقایسه دین با دمکراسی و سوسیالیسم ، ره گم کردن و به تاریکی رفتن محض هست و بس.
۲. شما یک ردیف از اعمال و کردار رژیم اشغالگر اسلامی در ایران آورده اید ولی آگاهانه و یا نا آگاهانه از کشتار، وحشی گری، تجاوز، شکنجه و آزار،گرفتن کوچکترین حق یک انسان از جمله لباس پوشیدن و یا آنطوری که شما میپسندید، اعتقاد به دین و مذهبی بجز شیعه را از مردم گرفته. گروه اشغال وال استریت (۹۹) مورد اشاره شما بهیچ کدام از این مشکلات و مسائل روبرو نیستند و کشورشان چنین نمیکند. حتی در کره شمالی هم شاهد چنین امری نیستم.
۳. شما نوشته اید که "ما نمیتوانیم این حکومت را بخاطر مذهبی‌ بودن محکوم کنیم و جامعه ایران هم نمیپذیرد" در بالا نشان دادم که تمام خصلت های که شما از این رژیم بر شمردید و آن خصلت های که از قلم انداخته اید، ناشی از وابستگی این رژیم به اسلام هست و بس. اما، ممکن است لطف بفرمائید و توضیح دهید که با نکیه به کدام آمار و ارقامی مینویسید که "جامعه ایران هم نمیپذیرد"؟ شما از کدام جامعه صحبت میکنید، جامعه ای که در جهل و خرافات اسلام غرق هست (اگر منظورتان حزب اللهی ها، پاسداران، وابسته گان ریز و درشت رژیم هست که این ها مادون انسان هستند و ربطی به جامعه انسانی ندارند)
میبنید که برخی از ما بد جوری ره گم کرده ایم، اینطور نیست؟ بیاد داشته باشیم که غارت ثروت و منابع کشور و مردم تنها بخش کوچکی از محکوم بودن این رژیم به نابودی هست، جنایت و کشتار این رژیم (توسط تمامی جناح های ساخته گی رژیم برای سرگرم کردن مردم و اپوزیسیون) مهم عاملی هست که این رژیم از بیخ و بن باید محو شود.
۵۰۴۴۲ - تاریخ انتشار : ۲ دی ۱٣۹۱       

    از : جمشیدد برومند

عنوان : دوست عزیز الف. باران چرا ؟ استدلال فرمائید.
فکر می کنم برخورد اندیشه با نقطه نظرات دوست عزیز الف.باران، می تواند مفید واقع شود. ما سالهاست «اخبار روز» را کانونی برای بحث آزاد تشخیص داده ایم و دوستان مسئول « اخبار روز» هم با حوصله کامنت کذاری ما را تحمل کرده و تغییرات مثبت آن هم در این سالها کاملا مشهود است.
بنظر من مناسبات سرمایه داری سراسر جهان را زیر چتر خود در آورده ست ( استثناء : کشور کوبا تنها جامعه یا مناسبات سوسیالیستی می باشد)

۱. جوامع سرمایه داری با حکومت های پارلمانی ؛ در بسیاری از کشورهای اروپائی ، آمریکای شمالی و جنوبی ، استرالیا و زولاند جدید ،آسیائی و آفریقائی با سطوح مختلف «جامعه رفاه» دیده میشود.
۲. جوامع سرمایه داری با حکومت های توتالیتر مثل چین ، عربستان سعودی ، قطر ، امارات ،بحرین ، کویت، ایران و بسیاری دیگر باشکال مختلف ایدئولوژیکی ، مذهبی و سنتی اداره میشوند که هر یک به شکل «خاصی» قابل بررسی می باشد.
در کشورهای سرمایه داری پارلمانی از فرانسه که با انقلاب و رای مردم اعلام جمهوری نمودتا بقیه کشورها که به اشکال مختلف قدرت از طبقات اشراف و فئودالها به رای مردم منتقل شد .

- مناسبات سرمایه داری در بیش از دو قرن بحران های زیادی را پشت سر گذاشته به نسبت تاثیر گذاری احزاب سوسیال دموکرات و سوسیالیست, توانسته اند«جامعه رفاه » را بمیزان متفاوت ایجاد نمایند.
میزان وسطح «جامعه رفاه» در کشورهای سرمایه داری آسان بدست نیامده ست بستگی به مبارزات مردم ، تعمیق سوسیال دموکراسی و سوسیالیزم در این جوامع دارد ، که بر می گردد به تلاش نیروهای سوسیال دموکرات و چپ .
اعم از فرانسه و آلمان که پارلمانی و جمهوری ست یا انگلستان ، سوئد و نروژ که پارلمانی و پادشاهی می باشند. ( اتفاقا سوئد و نروژ از نظر سطح «جامعه رفاه » از بقیه کشورها برتر می باشند )
بدیهی ست در کشورهای سرمایه داری توتالیتر نقش مردم در تاثیر گذاری ناچیز و یا هیچ می باشد خواهشمندم در باره ی رفاه اجتماعی در این کشورها روشنگری فرمائید.
آیا می توان مطابق نظر دوست عزیز الف .باران تمام کشورهای سرمایه داری را درهم وبرهم کنیم و نتیجه بگیریم:
«ما نمیتوانیم این حکومت را بخاطر مذهبی‌ بودن محکوم کنیم و جامعه ایران هم نمیپذیرد ولی‌ میتوانیم این حکومت را بخاطر، اختلاص ها، بی‌ لیاقتی ها،مفاسد اجتماعی،فرهنگی‌ ،سیاسی و هزار مرض دیگری که دارد محکوم کنیم. این مفاسد تنها مختص حکومتهای مذهبی‌ نیست اگر بود که اعتراضات مردم کشورهای اروپایی و ۹۹ در صدی‌های آمریکا بی‌معنی بود .
اگر ما مذهب و خصوصا اسلام را عامل اصلی ناهنجاری‌های اجتماعی خود بدانیم ، ناخواسته و یا خواسته به سیاستهای صهیونیستی و حکومتهای سلطنتی هم خوش آمد گفته ایم !
بطور خلاصه ، نه‌ فقط مردم ایران بلکه تمام مردم جهان جویایی عدالت اجتماعی برای جامعه خود میباشند و این عدالت اجتماعی بطور عام در حکومتهای سلطنتی و بطور خاص در حکومتهای مذهبی‌ وجود ندارند.»
آری بنظر من حقوق میلیونها ایرانی در حکومت مذهبی نقض شده ست که در جهان کم نظیر ست . حق امنیت ، آزادی بیان ، آزادی قلم و انتشارات ، آزادی اجتماعات ، آزادی مطبوعات ، آزادی احزاب ، آزادی انتخابات و ..و .. بدون تردید صدای خود را بلند می کنم و منظور شما را نمی فهمم که میگوئید: «ناخواسته و یا خواسته به سیاستهای صهیونیستی و حکومتهای سلطنتی هم خوش آمد گفته ایم ! »
دوست عزیز الف. باران چرا ؟ استدلال فرمائید.
۵۰۴۴۱ - تاریخ انتشار : ۲ دی ۱٣۹۱       

    از : الف باران

عنوان : اگر هدف تحصیل عدالت اجتماعی باشد سیاستهای تحمیقی مردم ارزش و کاربردی نخواهند داشت.
آقای مهران ش...

توکلی: کاهش ۱۱۳ درصدی ارزش پول ملی‌ ایران در ۱۰ ماه ۱۶ هزار میلیارد تومان از جیب ملت به کیسه قلیلی سرازیر شد (پیک ایران روز گذشته) .

شعبده باز‌ها از راه شعبده بازی پول در می‌آورند،هالیوود از راه فیلم سازی،دنیای غرب با آویزه و صادرات "حقوق بشر ، دموکراسی" و ملایان هم با دین و خرافات . پس دین میتواند وسیله‌ای برای تحمیق مردم و سرپوش گذاشتن بر روی تمام غارت درآمد ملی‌ مردم ایران باشد. ولی‌ تحمیق مردم فقط با دین صورت نمیگیرد با "دموکراسی" و "سوسیالیسم" هم میتواند صورت گیرد.شعار مهم نیست محتوا مهم است.محتوا همان حضور عدالت اجتماعی در جامعه است.اگر هدف تحصیل عدالت اجتماعی باشد سیاستهای تحمیقی مردم ارزش و کاربردی نخواهند داشت .
این حکومت از ثروتمندانی تشکیل شده و حمایت می‌کند که هم و غم آنها داشتن سرمایه بیشتر برای وارد کردن کالاهای ارزان و فروش چندین برابر آن است.می‌بینید که هرروز به تعداد بسته شدن کارخانه در ایران اضافه میشود، هرروز تولید محصولات کشاورزی در ایران تحلیل می‌یابد.برای حکومت،سرمایه گذاری در صنعت و کشاورزی مقرون به صرفه نیست و اگر کالاهای صنعتی و فراورده های کشاورزی را از کشور های دیگر وارد کند منافع بیشتری دارد.
ما نمیتوانیم این حکومت را بخاطر مذهبی‌ بودن محکوم کنیم و جامعه ایران هم نمیپذیرد ولی‌ میتوانیم این حکومت را بخاطر، اختلاص ها، بی‌ لیاقتی ها،مفاسد اجتماعی،فرهنگی‌ ،سیاسی و هزار مرض دیگری که دارد محکوم کنیم. این مفاسد تنها مختص حکومتهای مذهبی‌ نیست اگر بود که اعتراضات مردم کشورهای اروپایی و ۹۹ در صدی‌های آمریکا بی‌معنی بود .
اگر ما مذهب و خصوصا اسلام را عامل اصلی ناهنجاری‌های اجتماعی خود بدانیم ، ناخواسته و یا خواسته به سیاستهای صهیونیستی و حکومتهای سلطنتی هم خوش آمد گفته ایم !
بطور خلاصه ، نه‌ فقط مردم ایران بلکه تمام مردم جهان جویایی عدالت اجتماعی برای جامعه خود میباشند و این عدالت اجتماعی بطور عام در حکومتهای سلطنتی و بطور خاص در حکومتهای مذهبی‌ وجود ندارند.
۵۰۴۲٨ - تاریخ انتشار : ۱ دی ۱٣۹۱       

    از : مهران ش

عنوان : یعنی که باید درجا زد؟
خانم یا اقای الف باران، شما میخواهید بگوئید که چون یک اکثزیتی در سرزمینمان تحت دستگاه تیلیغاتی-شستوی مغزی کننده ارتجاعی مذهب، ۱۴۰۰ سال هست که غرق در خرافات و جهل بسرمیبرند و بجای طغیان و سرکشی علیه تمامی دستگاه مذهب و تمامی متعلقاتش و گرفتن حق و حقوق خود، میروند در مراکز ترویج جهل و خرافات (مسجد - تکیه -خانقاه-....) گریه و زاری میکنند (به حال خود و در ظاهر به حال حسین، ابوالفضل و ... عوامل جهل) ، تن فروشی میکنند، معتاد میشوند، کلیه میفروشند، تزویر و ریا میکنند، کلاهبرداری و شارلاتان گری میکنند (همه اینها دستاورد ۳۴ سال حکومت جنایتکار اسلامی است) و چون اینان از مردم کشورمان هستند و ما هم جز مردم آن کشور، میبایستی به همه ی این آلوده گی ها و در لجن فرو رفتن ها، احترام گذارد؟ یعنی اینکه وظیفه افراد روشنفکر، آگاه، و مطلع باید این باشد که خاموش باشند و این مردم را به حق و حقوق شان آشنا نکنند، آنها را برای گرفتن حقوق خویش سرکش و شورشی بار نیاورند، فقط چون آنها ایرانی اند و ما هم ایرانی؟ امید است که چنین نپدارید که این یعنی گوش فرا دادن به فرمان رژیم هست و بس. یعنی مردم در جهل غوطه ور باشند و مردم آگاه هم خاموش و هورا کش این جهالت.
۵۰۴۲٣ - تاریخ انتشار : ۱ دی ۱٣۹۱       

    از : الف باران

عنوان : مستی بهانه کردم و چندان گریستم ، تا کس نداندم که گرفتار کیستم...
مستی بهانه کردم و چندان گریستم،تا کس نداندم که گرفتار کیستم... اگر به شیون‌ های مردم داغدیده و ستم کشیده توجهی‌ شود هیچکدام برای مظلومیت امام حسین و یا جوانی حضرت قاسم گریه نمی کنند.آنها برای گرفتاریهای برگرفته از جامعه ، برای فرزندان و عزیزان داغدیده و محنت زده خود میگریند . تمام خواسته‌ های آنها ریشه در محرومیت‌های حاصل شده از فقر و نابرابریهای اجتماعی دارد. هیچ دختر یا زن جوانی بدون داشتن احتیاجات مادی به تن‌ فرشی تن‌ درنمی دهد. بدون احتیاجات مالی کسی‌ کلیه و یا فرزندان‌ خود را بدیگران نمی فروشد.هیچ جوانی ، داشتن یک زندگی‌ مرفه در کنار خانواده با احترام اجتماعی را، به عنصری واپس زده و درمانده معتاد بودن نمی فروشد.این بیماریهای حاصله از بی‌ عدالتی‌های اجتماعی و سیاسی آنچنان جگر سوز خواهند بود که مردم را به هر آتل و باطلی هم دخیل می‌سازد تا عقده‌های پنهان شده خود را بشکافانند و برای آنها بگریند.
هر چه هستند و هر چه باشند ، این مردم ، با تمام خصوصیات،مردم ایرانند و ما نیز از آنانیم . یا دوستشان بداریم و بر باورهای آنها احترام بگذاریم که بر خود احترام گذشته ایم و یا خود را از این مهلکه کنار بکشیم. ایران کشور ماست و ما نیز مردم آنیم ...
۵۰۴۱٨ - تاریخ انتشار : ٣۰ آذر ۱٣۹۱       

    از : هوشنگ فرخجسته

عنوان : از کجا باید شروع کرد؟
نوشته ء مناسبی ست در رابطه با موضوع روز «ضریح طلائی» که چند روز پیش به خوزستان رسید و «ترافیک» اهواز را مختل کرد.
این نوشته حتی برای «تلنگری » به سنّت ها که ریشه در اعماق جامعه دارد هم نمی تواند کارائی داشته باشد. تولید و بازتولید تصاعدی بدآموزیهای قرنهای متوالی زیر سیطره ء خارجی و «واعظان متشرع» ، توام با ؛ ویرانگری ،تجاوز ، غارت، مقاومت، بازسازی برای ادامه ء بقا چنان عادت های ناپسند ، جان سخت، پوست کلفت و مزمن و عفونی به جان و روانمان انداخته که نمیدانم با چه تمهیداتی می توان به علاج این بیماریها پرداخت تا کمی از عفونت آنها کاست برای علاج نیاز به تدابیر کلان مدیریتی ست که متاسفانه فاقد آن هستیم.
از کجا باید شروع کرد؟ از بحث جنجالی «تقلید» در عالم تشیع که نزدیک بود کار دست هاشم آغاجری بدهد. یا از وحی ، نزول و الهام که عبدالکریم سروش دباغ را از گردونه ء حکومت به بیرون پرتاب کرد. یا هزاران مورد ریز و درشت دیگر که از صبح تا بام و بخصوص در محرم و رمضان مانند استخوان لای زخم ، هر انسان متعارف قرن بیست و یکمی را از درد بکلی کلافه می کند. چه باید کرد؟
در زیر آفتاب سوزان تیرماه ۵۲ ، در لبه « حوض » آب وسط حیاط قزل قلعه می نشستیم تا با گذاشتن پای خود را در «پاشوره» حوض آب ، کمی از آنه همه گرما بر تنمان بکاهیم . حرارت خورشید بر در و دیوار قزل قلعه می تابید و حیاط و ۴ بند بی هواکش آن را به حمامی دَم کرده و غیر قابل تحمل تبدیل میکرد.
بنا بر توافق زندانیان و تاکید پزشکان زندانی باید بدون دمپائی پای خود را در پاشوره می گذاشتیم که ناقل «کثافت» و احتمالا «میکرب» به آب نشویم . فهمش در جمع زندانیان آسان و پذیرش تاکید پزشکان نیز انکار ناپذیر بود. با این وجود محمد کچوئی شاگرد اسدالله لاجوردی با دمپائی های خود پاها را در پاشوره میگذاشت و در اعتراض به زندانیان می گفت که دمپائی را قبلا « آب کشیده » و پاک است ! این موضوع یکی از شکنجه های زندان بود که با «آب کشیدن» شبانه ء ظرفها توسط بچه طلبه ها ی خمینی صورت میگرفت توام شده بود.
این قابل درک ست که برای جلوگیری از درگیری در زندان نمی بایست با قشریون برخورد فعال تر میکردیم.
ولی مبارزان قدیمی با کوله باری از هزاران مورد نکبت بار از این دست که در زندگی خود مشاهده و لمس کرده بودند چگونه تمام آنها را بخاطر موضوعات «تجریدی» ، «سازمانی» و «حزبی» در سال ۵۶ و ۵۷ و در خارج از زندان نادیده گرفتند تا عقب مانده ترین جریان اجتماعی حاکم بر مدیریت اجتماعی گردد؟
از کجا باید شروع کرد؟
۵۰۴۰۶ - تاریخ انتشار : ٣۰ آذر ۱٣۹۱       

    از : احمد

عنوان : کاش با تخصص حرف می زدیم
اگر یاد می گرفتیم که در دنیائی می زییم که همه چیز تخصصی شده است هر چند روزی از این شاخ به آن شاخ نمی جستیم
تاریخ یکی از علوم اجتماعی است امری است تخصصی و کاملأ هم علمی. متأسفانه آخوند ستیزی به تحریف تاریخ رسیده گویا ملت و نژاد فرهیخته ای از بهشت نزول اجلال فرموده و عقرب های همسایه هجوم آورده و همه نیکی را با خود برده اند و یکی هم نیست که بگوید شیعه یک کلاه ایرانی - زردشتی است بر سر اسلام و یکی دیگر هم نیست که بگوید جمعیت ایران در سال ۱۸۵۰ میلادی ۴ میلیون و جمعیت عربستان ششصد هزار بوده برو ۱۲۰۰ سال به عقب جمعیت ایران چقدر بوده و عربها جمعیتشان چقدر بوده است عربهای مهاجم به ایران جمعیتشان زیر ۵۰۰۰ نفر بوده. اینها به همه شهر و روستاهای ایران رفته و نیکی را با اسفنج مکیدند و رفتند این می شود تاریخ نگاری آقائی که الان حدود ۲۷ سال است اروپا زندگی می کند. این آقا نخوانده که قباد ساسانی پس از کشتن خسرو پدرش ۱۵۰ تا از برادرانش را کشت.
آقای عزیز بجای حملات عصبی بیا بعد از ۵۰ سال هیجان زدگی قدری به توسعه تعقل کمک کن تاریخ را هم بگذار متخصصانش بنویسند
۵۰۴۰۴ - تاریخ انتشار : ٣۰ آذر ۱٣۹۱       

    از : جوهر جوادی

عنوان : فقط مردم مقصر اند
با سلام و عرض ادب
دوست گرامی اگر مامردم ایران و سایر کشورها به منافع خود آگاه بودیم و متحد عمل میکریم که دنیا اینگونه نبود.وقتی که هنوز مردم ایتالیا به برلوسکونی ،مردم فرانسه به سارکوزی و مردم آمریکا به جرج بوش رأی میدهند،طبیعی ایت که وضع چنین باشد.ما مردم همه جا کم وبیش اینگونه رفتار میکنیم پس به جای محکوم کردن مردم و خشم گرفتن از آنها که بوی مردم گریزی،انتقام از مردم و روی آوری به فاشیزم میدهد،همت به خرج دهیم،بیاموزیم،بیاموزانیم،سازماندهی کنیم،پابه پای مردم در مبارزه شرکت کنیم،مبارزه کنونی مردم که علیرغم احترام آنها به ضریح،در جریان است بشناسیم و همراه با آن جهت ارتقأ آن بکوشیم.آیا راه دیگری سراغ دارید؟
۵۰۴۰۲ - تاریخ انتشار : ٣۰ آذر ۱٣۹۱       

نظرات قدیمی تر

 
چاپ کن

نظرات (۱۱)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست