خاطرات خانه زندگان (قسمت دهم) - همنشین بهار
نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از
سیستم نظردهی سایت میباشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... میدانید
لطفا این مسئله را از طریق ایمیل
abuse@akhbar-rooz.com
و با ذکر شمارهای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده
به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
از : همنشین بهار
عنوان : از اشتباهات متن پوزش میخواهم.
سلام بر شما
• کتاب «فادایف» که زنده یاد آقا رضا شلتوکی ترجمه نمودند، «شکست» نام دارد و آنر اشتباهاً «سکوت» نوشته ام و پوزش میخواهم.
• همچنین «حمایل» را «شمایل» تایپ کرده ام که اشتباه است. آنجا که زندانیان افسر نگهبان را «هو» میکنند...
(با صدای بلند وی را هو میکنند... هو...هو...
آن افسر سکوت میکند و به زیر هشت برمیگردد ولی این واقعه اثر بسیار بدی بر او میگذارد. ساعاتی بعد در حالیکه حمایل
خودش و دکمه های «فرنچ»ش را باز کرده ...)
حمایل تسمهی چرمی است که از پشت بوسیلهی حلقه به «کمربند»ی که روی کت یا فرنچ نظامی بسته میشود، وصل است و از روی شانه و زیر پاگون رد شده و به حلقهی دیگری در جلو به کمربند وصل میشود. در واقع این تسمه دوقسمت است که یک قسمت از پشت و قسمت دیگر از جلو به کمربند وصل است و روی سینه بوسیلهی قلابی، مثل قلاب کمربندهای معمولی، به هم بسته می شود).
• مصطفی مفیدی متن مانیفست حزب کمونیست را ابتدا به بیژن جزنی سپرد و با او شرط دادن ترجمهی آن به مجاهدین را گذاشت و قرار شد «علی طلوع» ترجمه کند. ببخشید، خسته بودم و . با کمال احترام: همنشین بهار
۵۰۴۲۹ - تاریخ انتشار : ۲ دی ۱٣۹۱
|
|
|
چاپ کن
نظرات (۱)
نظر شما
اصل مطلب
|