از : حق
عنوان : نفهمیدم چرا سانسور شدم!!!
دوبار در اینجا سانسور شدم و نفهمیدم چرا!!!
۵۰۹۱٣ - تاریخ انتشار : ۲٨ دی ۱٣۹۱
|
از : peerooz
عنوان : بنگ آرزوها
جناب داودی،
تکرار مکرراتی که بار ها مورد گفتگو قرار گرفته از حوصله خارج است. نقشه دنیا و مرزها ، بویژه در خاور میانه همیشه چنین نبوده و همیشه چنان نخواهد ماند. در ۳۰۰-۲۰۰ سال گذشته این مرزها عمدتا به تحریک از ما بهتران و بدست خود ما و به قیمت خون صدها هزار با گناه و بی گناه تغیر یافته است.
من چرس و بنگ نکشیده ام ولی آنچه خواهم گفت هذیان های یک بنگی ست .
پس از اینهمه خونریزی ها آیا میشود که ما کردها و ترکها و فارسها و عربها دور هم بنشینیم و مرزهای سیاسی و شاید اقتصادی را برداریم و یک خاورمیانه متحد بوجود آوریم؟
شما و من و همه میدانیم که چنین امری تا آنجا که چشم کار میکند عملی نیست . یعنی اگر ما به آن درجه از بلوغ هم برسیم از ما بهتران نمیگذارند. اکنون که این مساله اقلا برای من روشن است , آیا میشود که با وقایع بطرز معقول تری برخورد کنیم؟ آیا میشود به آتش دامن نزنیم و بحران ها را شدیدتر نکنیم ؟ آیا میشود اگر جنایتکاران بهر منظوری سه بیگناه را کشتند طبیبی از آلمان یک دست به قلم و یک دست به اسلحه خود را به وسط معرکه پرتاب نکرده و زخمهای کهنه را باز نکند تا شما هم " حال احزاب کورد فاسد باشند نباشند ، کوردستان آزاد آرزو باآشد نباشد، رهبران کورد فاشد و انگل باشند یا نباشند، کوردستان فدرال عراق جهنم باشد یا نباشد " را بگویید ؟ تا شاید روزی زمینه برای گفتگو آماده شود؟
نه نمیشود. و اگر ابلهی چون من تحت تاثیر بنگ آرزو ها چنین بانگی برآورد از هر طرف مورد حمله قرار میگیرد. چه بخواهیم چه نخواهیم این سرنوشت ماست و آنرا خود ما و دیگران برای ما رقم زده اند. موفق باشد .
۵۰٨۷۴ - تاریخ انتشار : ۲۶ دی ۱٣۹۱
|
از : جمال داودی
عنوان : سخنی دگر باره با پیروز
جناب پیروز شما و من و هر کس دیگری کاملأ آزاد هستید و هستیم که نظرات متفاوت داشته باشیم و نظرات خود را بیان کنیم ولی جناب پیروز باور بفرمائید شما مبارزهی ملت کورد و جنبش آزادیبخش این مردم برای آزادی را لوس میکنید شما با بیان اینکه مخالف مبارزهی مسلحانه هستید هر بار کل جنبش این مردم را تخطئه کردهاید جنبش مسلحانه چه وجود داشته باشد در مبارزهی ملت کورد چه نداشته باشد این امر کوچکترین خدشهای بر امره بر حق بودن خاستههای ملت کورد برای آزادی ندارد مسئله این است که شما مسئلهای به نام معضل کورد به رسمیت نمیشناسید و نمیخواهید بشناسید جنبشی که در ۱۰۰ سال اخیر در کل کوردستان برای رهائی نزدیک به چند ۱۰۰ هزرار قربانی داده و چندین بار این ملت به طور دسته جمعی برای رهائی از جنوساید و کشتار عمومی مجبور به مهاجرت دستجمعی و آوارگی شدند حال از مصائیب دیگر، زندان ، شکنجه. محاصرهی اقتصادی، غذائی همانچه که ایران سال ۱۳۵۸ در حملهی نظامی بر سرزمین کوردستان تحمیل کرد خلاصه شما چه قبول داشته باشید چه نداشته باشید در خاورمیانه مردمی به نام کورد زندگی میکنند در سرزمینی به نام کوردستان این مردمان برای آزادی خود هزینه دادهاند و و تمایلی هم ندارند که چون شما نظر متفات دارد و خوش نیاید از مبارزه برای آزادی خود دست بکشند ؟ اگر شما جنبش آزادیبخش این ملت برای آزادی را قبول دارید این گوی این میدان میتوان بر سر چگونگی این جنبش گفتگو کرد نظرات را بیان کرد و مجادله کرد و به شما قول میدهم بسیاری از کوردها را نیز هم نظر خواهید داشت که مخالف مبارزهی مسلحانه هستند و به مبارزهی مدنی باور دارند ولی به شما قول میدهم هیچ کوردی را نخواهی یافت که از خواستههای ملی ملی کورد دست بردارد و به اشغالگر سرزمین خود به ڤرسمیت نشناختن هویت و زبان ملت کورد تمکین کند ،
۵۰٨۷۰ - تاریخ انتشار : ۲۶ دی ۱٣۹۱
|
از : peerooz
عنوان : مخالف
جناب داودی ،
آیا همه عرب ها و ترک ها و فارس ها و روس ها و انگلیس ها یک جور فکر میکنند؟ یا باید یک جور فکر کنند؟ کرد ها چطور؟ شما حق دارید آنچه را فرمودید بگوئید؟ بنده چطور؟ توجه میفرمائید که انتخابات یعنی چه ؟ یعنی آنکه هرکس حرف خود را بزند.
فکر کرده اید که دیکتاتوری از کجا شروع میشود؟ میدانید که خفه کردن صدای
مخالف چه با اسلحه و چه با تهدید و چه با توهین سنگ اول دیکتاتوری ست ؟ و اگر دیکتاتوری از بین برود بیش از نصف مسائل حل شده است ؟ فکر کنید . مخالف ، دشمن نیست.
۵۰٨۶۱ - تاریخ انتشار : ۲۶ دی ۱٣۹۱
|
از : آدی بات میش
عنوان : اسماعیل آغای سمکو
با تمام احترام به آقای کامران امین آوه میخواهم به اطلاع برسانم که ترک کشی اسماعیل آغای سمکو در آذربایجان مخصوصاً در ارومیه واطراف ان ورد زبانها است: با تلفظ «پلو » بعضی از ترکها اعدام می شدند.
نضظل
۵۰٨۴۹ - تاریخ انتشار : ۲۶ دی ۱٣۹۱
|
از : حق
عنوان : ....
با درود، بنظر من، مبارزه علیه نابرابری، ناامنی و بی عدالتی با عملیات مسلحانه به دمکراسی و امنیت و آزادی و حقوق بشر ختم نمی شود بلکه یا همان ظلم سابق یا بدترش را دوباره حاکم می کند. همان کسانیکه با اسلحه پیروز می شوند را چگونه می توان راضی کرد که دست از اسلحه بردارند!؟ اینان خود مادام العمر بر مسند قدرت می نشینند و با اسلحه حکومت می کنند و جای ظالمان قبلی را می گیرند. جانشینانشان هم فرزندانشان می شوند. از اینروست که من مخالف مبارزات مسلحانه و مشروعیت بخشیدن به آن و توجیه کردنش هستم چون دمکراسی و حقوق بشر را نه می توان با تفنگ آورد و نه با آن مستقرش شان کرد. مبارزات مسالمت آمیز نه تنها مصون تر است و کمتر امکان فساد و وابسته شدن به بیگانه منفعت طلب را دارد بلکه همیشه شانس بیشتر و بهتری را برای نهادینه کردن فرهنگ دمکراسی و حقوق بشر در جامعه ایجاد می کند. سرانجام آنهم به یک قانون اساسی مبتنی بر منشور جهانی می انجامد که زیر سقف آن ساکنان یک کشور صرفنظر از هر نژاد و زبان و مرام و مسلک می توانند به امنیت و آزادی و رفاه نسبی برسند و طعم خوشبختی و صلح و صفا را بچشند همانطور که ملل غرب در کشورهایشان بدان رسیده اند. آنچه مهم است حقوق شهروندی انسانهاست که باید رعایت شوند. این حقوق در منشور جهانی هست. حقوق شهروندی، حقوق انسانی همه انسانهاست و ترک و کرد و عرب و انگلیسی و افغان و پشتو و و و ندارد.
امیدوارم جانیانی که این سه تن را در فرانسه ترور کردند در دادگاه های صالحه محاکمه شوند و فرانسه در مورد اینها همانی که در مورد ترور شاپور بختیار کرد را تکرار نکند.
امیدوارم فرانسه هم شیطنت بازی نکند تا همچنان اوضاع بین ترک و کرد در ترکیه را نابسامان نگه دارد. وقتی دولت ترکیه مذاکراتی را آغاز کرده است شهروندان کرد ترکیه باید حواسشان جمع شیطنت بازی های فرانسه و برخی فرصت طلبان باشد که منافعشان ایجاب می کند که مذاکرات دولت ترکیه با کردها بجایی نرسد.
۵۰٨۴۵ - تاریخ انتشار : ۲۵ دی ۱٣۹۱
|
از : جمال داودی
عنوان : سخنی با جناب پیروز
از حرفهای آخر پیروز شروع میکنم جناب پیروز می فرمایند از جنگ و خون ریزی بیزارند ، باید به ایشان گفت دیگران هم از اشغالگری، به رسمیت نشناختن حقوق، تحقیر . ممنوع کردن زبان مادری،در مدارس، اعدام فرزندان کورد، زندانی، حمله نظامی به کوردستان ((سال ۱۳۵۸) جنوساید (قارنا قلاتان ) ترور رهبران بر سر میز مزاکره و ۱۰۰۱ دلیل دیگر که زندگی ملت کورد را در چهار چوب ارضی ایران به جهنم تبدیل کرده بیزارند ..
میگوید شرایط اختناق ، کشاتر، سرکوب تنها شامل ملت کرد نمیشود شامل تمام مردم ایران میشود خوب آستین ها را بالا بزنید دفر غیر این صورت ملت کورد مصمم است در چهار چوب جهنم زندگی نکنند ،
جناب پیروز آیا تا کنون در این سایت نوشتهی بوده در مورد کورد یا کوردستان ، چه خوب چه بد موضع گیری نگاتیف نگرفته باشید من احساس میکنم که شما اصلأ به کلمهی کوردستان حساس هستید برای شما فرق نکرده که نویسنده کی هست چه میخواهد و چه میگوید هم اینکه نوشته از حقوق مردم کورد به نوعی دفاع کرده باشه پای شما به میان می آید ، جناب پیروز شما بارها اعلام کردهاید که کوردید وقعأ جای تعجب دارد چه کوردی هستید که با کلمهی کوردستان مثل جن و بسم الله شذید گاهنأ با نام حافظهی تاریخی، گاهأ با نام پیروز ، و گاهأ با نام اردلان ..... جناب پیروز من کورد ۱ نفر هستم و یک رأی دارم در فردای تصمیم گیری کوردستان شما تا میتوانید در این مورد نگاتیف کلامنت بگذارید خوب که چه من را قانع میکنید ؟؟ خیر قربان چه من باشم چه نباشم چه شما باشی چه نباشی مردم کورد در راه آزادی و خواستههای بر حق خود به پیش میروند این یک سیر تاریخیست و باور کنید کامنت شما به تعداد ما اضافه میکند نه بر عکس شما آن را آرزوی بنام که محقق نخواهد شد ما آن را آرزوی می نامیم در صورت محقق نشدن نیز باز آرزوی انسانیست و بر حق و شیرین حال احزاب کورد فاسد باشند نباشند ، کوردستان آزاد آرزو باآشد نباشد، رهبران کورد فاشد و انگل باشند یا نباشند، کوردستان فدرال عراق جهنم باشد یا نباشد تمام اینها به اندازهی یک سر سوزن از بر حق بودن مطالبات ملت و مردم کورد کم نمیکنند شآد باشید جناب پیروز ما با این آرزو زندهایم و زندگی میکنم حتی اگر محقق نیز نشود برای ما شیرین است
۵۰٨٣۶ - تاریخ انتشار : ۲۵ دی ۱٣۹۱
|
از : peerooz
عنوان : آیا همچون انسانی (یعنی بنده) را میتوان نجات داد؟
جناب ایرانپور ،
با سلام مجدد ، فرمودید " آیا همچون انسانی (یعنی بنده) را میتوان نجات داد؟ بعید میدانم. ".
با تشکر از اینکه هنوز مرا " انسان " میدانید ، چند روز پیش در آخر کامنتم در پای مقاله شما عرض شد " امید و آرزوی من اینست که ما بجای تلاش برای فصل کردن و ایجاد مرزهای بیشتر , هم خود را صرف وصل کردن نموده و مرز ها را از بین ببریم و مطمئنم که این امید در مرحله آرزو باقی خواهد ماند.".
صمیمانه آرزومندم که اشتباه کرده و این امید در مرحله آرزو باقی نماند ولی تمام شواهد خلاف آنرا ثابت میکند .
عزیز من ، کامنت من در ایجا مربوط به نوشته " طبیبی " ست که این جمله را که در وصف چه گوارا گفته اند تقریبا در نوشته خود تکرار میکند : one who was "able to wield the pen and submachine gun with equal skill". ظاهرا درک من از طبیب با شما تفاوت دارد. بازهم میگویم ، چگوارا چریک بود نه طبیب.
من از جنگ و خونریزی بیزارم و معتقدم که جنگ هیچ چیز را حل نکرده است ولی از کامنت ها بر میاید که همگی فرصت را برای " قلمی در یک دست و سلاحی در دست دیگر" مغتنم شمرده اند . چنین باد . ظاهرا من که " انسانم " " آدم" نمیشوم و هنوز " فریاد میزنم " ولی نه برای خونریزی بیشتر.
۵۰٨۲۹ - تاریخ انتشار : ۲۵ دی ۱٣۹۱
|
از : ناصر ایرانپور
عنوان : مشکل آقای
با خواندن مطلب آقای "پیروز" یاد یکی از مقالات چندین سال پیش مندرج در یک نشریهی اپوزسیون افتادم. در این مقاله کسی چون آقای "پیروز" به نقشهای از کردستان تاخته و از آن به طغیان آمده بود که بر تلویزیونهای کشورهای غربی ظاهر میشد. اما چرا آن نقشه را نشان داده میشد؟ چون دولت صدام به کردستان یورش آورده بود و صدها هزار نفر از ترس تکرار جنایت حلبجه مرزهای ترکیه و ایران را درنوردیده و آن سو رفته بودند. این رسانهها در ضمن نشان دادن این نقشه و پخش خبر شمهای هم از تاریخ کردستان، از تقسیم آن، از بیحقوقی آن، از انفال و بمباران شیمایی آن، از "ترک کوهی" خواندن آن، از اعدامهای دسته جمعی آن و غیره بهتصویر میکشیدند. هیچکدام از این دردها، هیچ کدام از فجایع و جنایات دل هموطن ایرانی مثلا همتبار ما را به درد نیاورده بود، اما نقشهی کردستان وی را به فغان آورده بود. کامنت این آقای "پیروز" مرا همچنین یاد تأسف آقای اردوغان از ارتباط رئیس جمهور فرانسه با سکینه جانساز، مبارز کردستان و از نظر آقای اردوغان "عضو جریانی که از سوی اتحادیهی اروپا تروریستی نامیده شده" انداخت. سه تن قربانی ترور فاشیستی شدند، آن هنگام اردوغانها و آن مقالهنویس و این آقای "پیروز" از این سخن میگویند که چرا آقای دکتر کامران امینآوه که تلاش کرده آن همه ظلم تاریخی روارفته بر کرد را در چند جملهی عاطفی بگنجاند، تا شاید آنانی که هنوز دل سنگ دارند را به تأمل وا دارد، "خشونتپراکنی" میکنند!؟ واقعا که خانه از پای بست ویران است! جالب است که آقای اردوغان برای مذاکره با همین افراد در اروپا هیئت فرستاده و این از نظر وی ایرادی ندارد و افراد وی در زندان با عبدالله اوجلان مذاکره میکنند، این هم ایرادی ندارد، اما ایراد دارد که رئیس جمهور فرانسه با همین افراد که پناهندهی کشور وی هستند، دیدار داشته باشد. و بلاخره اینکه آقای امینآوه از ناجوانمردی، از شیادی، از بیشرمی و سخافت حکومتهایی سخن میگوید که در ضمن مذاکره تیمهای ترور خود را روانهی این یا آن کشور میکنند. به عبارتی دیگر حکومتهای فاشیستی منطقه پاسخ صلحخواهی کردستان را به گلوله میدهند. این نیز موردی برای کامنتگذاری حضرت "پیروز" نیست. آیا همچون انسانی را میتوان نجات داد؟ بعید میدانم.
۵۰٨۲۲ - تاریخ انتشار : ۲۵ دی ۱٣۹۱
|
از : peerooz
عنوان : توضیح
روی سخن من با طبیبی ست که وظیفه او شفا بخشی ست , نه گرفتن اسلحه بدست وتبلیغ جنگ و آدم کشی. چگوارا پس از پایان تحصیل اگر هم به طبابت پرداخت بندرت بود و فعالیت های چریکی به او اجازه و فرصت این کار را نمیداد. یعنی چگوارا چریک بود نه طبیب. و فعالیت های چریکی او در آمریکای لاتین شاید به برقراری و سبعیت حکومت های نظامی کمک کرد .
برای "رسیدن به صلح و آشتی، سعادت و خوشبختی و آرامش فرزندان " لازم نیست که یک طبیب اسلحه بدست گیرد و مرثیه بنویسد. اسلحه بدست و مرثیه نویس فراوان است . اگر قصد خدمت است انبوه زیادی در کردستان به مراقبت پزشکی احتیاج دارند . قصد خدمت است این گوی و این میدان.
۵۰٨۲۱ - تاریخ انتشار : ۲۵ دی ۱٣۹۱
|