سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

مارکس و بازخوانی - کیانوش دل زنده

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل [email protected] و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : محمد علی امین

عنوان : حضور متافیزیک
آن چیزی که متن را غیر قابل درک می کند همین حضور متافیزیک است. متافیزیک که حضور پیدا می کند دیگر قرار نیست درک کنیم، بلکه قرار است قبول کنیم، چون صحبت از پدیده هایی است که «پنهان» است و در ابهام «جریان» دارد.
خوبی این نوع نوشتار آن است که احتمالا کسی چیزی از آن نمی فهمد... و بدرد مذهبی ها هم نمی خورد چون به نگاه مارکسیستی نیازی ندارند.
اما نیازی را تشخیص داده که قابل تحسین است. باید کارهای تازه تری در مورد شناخت مذهب و ویژگی های روانشناسی آن بویژه روانشناسی اجتماعی را انتظار داشت تا بهتر بشود با تاثیرات مخرب سیاسی آن در جهان امروز برای دفاع از نظم حاکم مقابله کرد. امید که نویسنده با زبانی ساده تر این کار را پی بگیرد. ما مشتاقیم
۵۰۹۴۰ - تاریخ انتشار : ٣۰ دی ۱٣۹۱       

    از : مسعود راد

عنوان : مرز بین عینیت و ذهنیت واقعی است
متاسفانه کم سوادی من اجازه نداد که دقیقا متوجه منظور این نوشته شوم. شاید آسان نویسی نویسنده هم میتوانست به فهم درست مطلب کمک کند. بخصوص بخش آخر و نتیجه گیری آن:
«آگاهی از گذشته همان فرجام حضور امرواقع در عالم واقعیت است اما علت حضورش برای درک واقعیت الزامی می باشد. چه فرقی می کند؟ از خودبیگانگی هگلی! یا انقیاد اسپنوزایی! مهم حضور امر واقع در عالم نظر می باید که به کار هم نیاید در روش شناسی امکان بالا رفتن از میز شطرنج را فراهم می آورد.»

به هرحال معتقدم که وارد کردن مفاهیم متافیزیک (یا به عبارتی مذهبی)، که نویسنده با دست و دلبازی آن را در شاخه دانش و معرفت جای داده، در مباحث علمی ره به خطا می برد.زیرا که مباحث عینی پشتوانه قرنها تجربه بشر را به همراه دارند و برای همه به یک معنی هستند چون همیشه و در شرایط مشابه صادق و قابل تکرارند.

مثلا وقتی میگوییم: «اگر سنگی را به شیشه بکوبیم آنرا خواهد شکست»، برای همگان قابل پذیرش است و اثبات آن از طریق تکرار مشکل نیست. اما اگر بگوییم: «وقتی سنگی را به شیشه بکوبیم آنرا خواهد شکست، مگر خدا نخواهد»، دو گزاره ماهیتا متفاوت عینی و ذهنی را با هم مخلوط کرده ایم که نه قابل اثبات است و نه قابل رد کردن به طریق علمی. طبیعی است که اگر از مثال پیچیده تری مثلا در مباحث فلسفی و تئوریک استفاده کنیم مخاطب را بجای راهنمایی سردرگم کرده ایم.

به طور خلاصه باید گفت مفاهیم عینی که از تجربه بشر ناشی میشوند قابل تکرارند و با فراهم شدن شرایط همیشه و برای همه اتفاق خواهند افتاد. یعنی فرقی نمیکند چه کسی سنگ را به شیشه بکوبد. اگر نیروی کافی وارد شود شیشه حتما خواهد شکست.

اما یک تلقی ذهنی و بخصوص مذهبی فقط در ذهن گوینده و شنونده آن وجود دارد و خارج از ذهن ایشان قابل تکرار نیست. مثلا صرف دعا کردن وقوع اتفاق مشخصی را تضمین نمی کند. از این رو باید گفت که مرزبندی بین فیزیک و متافیزیک، یا عینیت و ذهنیت واقعی است و وارد کردن نظرات ذهنی در مباحث عینی و علمی تنها باعث خلط مبحث شده و شنونده را گمراه میکند.
۵۰٨۹٣ - تاریخ انتشار : ۲٨ دی ۱٣۹۱       

  

 
چاپ کن

نظرات (۲)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست