سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

هیات مدیره سندیکای
کارگران شرکت واحد میتواند بر بحران غلبه کند!
- محمود قزوینی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل [email protected] و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : روزبه صالحی

عنوان : چگونگی رابطه فرد حقیقی با فرد حقوقی
برابراطلاعیه دوم بهمن ۹۱هیئت مدیره شرکت واحد منصور اسانلو از سمت رئیس هیئت مدیره برکنار شد . سایت اخبار روز در زمینه اطلاع رسانی رویکرد ها نسبت به رویداد تشکل کارگری داخل کشور جان کلام را ادا کرد کهدر ج خود قابل تحسین است . من نیز ذیل نوشته آقای محمد قراگوزلو نظری ارسال داشتم .همفکران اخبار روز درج نمودن . در خصوص مقاله شما نیز نظری می فرستم .
و اما انتظار بیشتر دارم که نویسندگان ونظردهندگان در خصوص تبیین موضوع مستند ، فارغ از احساسات و مبتنی بر اصول عرصه مورد نظر موضع اتخاذ نموده تا مرز حقوقی - انسانی مخدوش نگردد .در اینجا از اساسنامه تشکل سندیکا شروع می کنم . ماده ۱۷ اساسنامه سندیکا اشعار می دارد :«اعضای هیات مدیره پس از برگزیده شدندر محمع عمومی در اولین جلسه هیت مدیره از بین خود یک نفر را بعنوان رئیس / یک نفر نائب رئیس /یکنفر دبیر /یک نفر خزانه دار و یک نفر را بعنوان مسئول روابط عمومی انتخاب می کنند ..» . ضمنا مجمع عمومی بعد از برگزیدن اعضا اصلی هیئت مدیره چند تن را بعنوان عضو علی البدل برمی گزیند . بنابراین رسمیت ندادن به تصمیم هئیات دیره در خصوص برکناری هریک از اعضا هئیت مدیره عدم آگاهی به اصول تشکل سندیکای علنی ، قانونی می باشد .چرا که عدم تسلط بر اصول تشکیلات باعث موضع گیری غیرعلمی می شود وبرای دفاع از فرد از اصول تشکیلاتی عبور می کنند .تخطئه تصمیم هئیات مدیره و تضییع حقوق هیئات مدیره مجمع عمومی را مبنا تصمیم قرار می دهند . فهم مزبور را در انعکاس گزارش سالیانه هیئت مدیره توسط آقای اسانلو در خارج کشور می توان نشان داد . اگر مجمع عمومی می باست ناظر بر جزئیات هیت مدیره باشد و مقام ها را تغیی دهد چرا اعضا علی البدل را در کنار هیات مدیره می گذارند ؟ رئیس هئیت مدیره در عرض هیئت مدیره قرار دارد نه در طول . بررسی انتخاب فردی از میان افراد در مقام سمتی در تشکل زیت خارج از اساسنامه حزبی یا صنفی ایجاد نمی کند و امتیاز ویژه ای یا ریاست مادام العمری در نظر نمی گیرد .
آقای اسانلو قاعدتا اگر ماموریت تهیه گزارش سالیانه را داشته باید از مجاری اداری و انجام تشریفات قانونی اقدام نماید . ایشان چگونه گزارش تهیه شده در خارج کشور را پیش از رویت اعضا هیئت مدیره در معرض دستدرس عموم قرار میدهد؟ قاعدتا روال اساسنامه در زمینه احزاب سیاسی و تشکل های صنفی این است که گزارش ارگان و زیرمجموعه اش به عالیترین ارگان رهبری تقدیم می شود .که در تشکل های سیاسی کنگره یا پلنوم است و در تشکل های صنفی مجمه عمومی می باشد . آیا رفتار آقای اسانلو صرفا واکنشی به تصمیم جمعی تشکلی بوده که مدافع منافع رانندگان ناوگانحمل ونقل درون شهری بوده ؟ نمیدانم . آیا انتقام گیری از رفقای کارگر همراه دیروز بوده ؟ معلوم نیست . ایشان با برخورد اخیر نشان داد که روجیه جمع گرایی لازمه عنوان نمایندگی هزاران راننده و کمک راننده را در خود تقویت نکرده اگر قوام رفتار اساسنامه ای داشت باید بعد از گذشت چند جلسه عدم حضور در جلسات هیئت مدیره راسا استعفای خود را تقدیم هیات مدیره می کرد و خلاس . اما اطلاعیع ۲ بهن هیات مدیره سندیکای شرکت واحد تهران چندان بی راه نبود و بعد از چند روز آقایاانلو بدست خود جام خود ر شکست . طبعا نباید روحیه فردگرایی در سازوکارهای جمعی اجازه حضور یابد که سم کشنده شکل می باشد . باز در این زمینه خواهم نوشت .با سپاس از زحمات وتلاش وقفه ناپذیر زحمتکشان اخبار روز
/
۵۱۲۲۶ - تاریخ انتشار : ۱۵ بهمن ۱٣۹۱       

    از : حمید رضا فروتن

عنوان : به چه حقی
آقای قزوینی
سلام
شما خودتان تا کنون چند تا حزب را تجربه کرده اید و انشعاب پشت انشعاب و به جای بزرگ شدن از نظر کمی و کیفی تا حد محافل یکی دو نفره افت کرده و آب رفته اید. کمترین نتیجه این رفتار و رویکرد شما و دوستانتان در مبارزان کمونیست از جمله آقای ایرج فرزاد که گویا تئوریسین شماست این است که اگر شما واقعن به سبک کارهای کارگری وارد بودین به این حال و روز در نمی آمدین. شما خودتان چند وقت پیش در یک مقاله خطاب به دوستان و هم حزبی های سابقتان در حزب حکمتیست به صراحت فرمودین که حزب حکمتیست حتی یک هوادار کارگر در ایران ندارد. فراموش نکنیم که شما هم از همان حزب آمده اید. حالا با این وضع شما چگونه به خود اجازه می دهید تصمیم اکثریت بدون مخالف یک سندیکا را "اشتباه" بنامید.؟ کمی به خود آئید. کارگران ایران آگاه تر از آنی هستند که شما و امثال آقای فرزاد فکر می کنین. خود فریبی شاید بتواند شما را آرام کند اما کارگران می فهمند. شما البته حق دارین نظر خود را بنویسین اما حق ندارین از آنسوی مریخ برای کارگرانی که در کوران مبارزه طبقاتی هستند نسخه بپیچید.
این نظر من کاگر بود حالا خود دانید
۵۱۱۲۶ - تاریخ انتشار : ۱۲ بهمن ۱٣۹۱       

    از : ناهید عمرانی

عنوان : محمود قزوینی بازیگر کدام زمین
جناب آقای محمود قزوینی متن شما دارای تناقضات بسیاری می باشد .جا دارد به بعضی از نکته ها توجه بیشتری شود.دربخش اول نوشته چنان از حرمت افراد و پرنسیب داد سخن می گویید ودر ادامه جمله به صورت غیر مستقیم تقاضا می کنید هیات مدیره سندیکا در اطلاعیه خود به مردم موارد ناگفته را افشا کند(( نمیتوان فرد را در انظار عموم به تخلفات مهم متهم کرد، بدون اینکه در باره آن حتی کوچکترین اطلاعی به عموم داد)). باری این چگونه پرنسیبی می باشد که می فرمایید؟. در قسمتی دیگر برای دو بار چنان دل خور شده اید که چرانام وزارت اطلاعات ( جاسوسان حکومت در درون تشکل های مدنی خصوصا شرکت واحد) در نوشته های دیگران ذکر شده .احتمالا شما حضور وتاثیرمخل نیروهای امنیتی در مبارزات مدنی مردم را نفی می کنید و به عملکرد آنان در داخل و خارج ایران آشنا نیستید و یا خود را به ندیدن می زنید .
در نوشته خود آورده اید: ((مدت ها بود که سندیکای شرکت واحد از کارکرد خود به عنوان یک سندیکا و تشکل توده ای خارج شده بود ))و ادامه می دهید:
((فعالیتشان کم کم و به تدریج به رقابت و مبارزه با یکدیگر کشیده شده))،بعد اضافه می شود: .(( سندیکا به جنبش کارگری ایران دهها رهبر و کادر ارزنده ارائه داد که تاکنون در تشکلات کارگری ایران بی سابقه بوده است)). تشکلی که به گفته شما از کارکردش خارج شده چطور می تواند ده ها رهبر وکادر ارزنده تقدیم جنبش کند این جمله خود پارادوکسی دیگر میباشد؟
((سندیکا را تشکل قانونی ))در ج.ا.نامیده اید خوب بفرمایید کدام قانون ؟اگر قانون کا ر ج.ا. را می فرمایید در این باره فقط سه نوع تشکل شورا های اسلامی ،انجمن صنفی و نمایندگان کارگری به رسمیت شناخته شده.پس این قانونی را که به آن استناد می گردد لطفا ثبت بفرمایید.

برای اعتصاب کارگران شرکت واحد هورا می کشید و کلماتی چون
((یک افق رادیکال و رزمنده و یک نبرد مهم و رزمنده)) را با شور و نشاط طرح می کنید البته با تکیه بر نبرد اتحادیه کارگران نفت جنوب در سال ۱۳۰۶ تا ۱۳۰۸ و تجربه شوراهای کارگری در سال ۵۷، بسیار جالب است افق رادیکال و رزمنده نوشته های شما در سال ۱۳۹۱ همان ۱۳۰۶ تا ۱۳۰۸ باقی مانده است و سخنی از مبارزات سندیکایی در دوران ها ی متعدد حتی به قدریک کلمه به زبان نمی آورید. آیا در خارج از کشور شما می توانید درد و رنج و فغان همسران و بچه های کارگرانی که به زندان رفتند و هیچ کس از آن ها حمایت نکرد را بشنوید ؟آیا شما متلاشی شدن چهره ی پدر شرمنده ای که برای اخراج ناتوان از دادن نان به زن و بچه خود می باشد را می توانید تصور کنید ؟آیا شما صدای زجه همسران اعتصابیون سندیکا را با گوش جان شنیده اید که چگونه زیر چرخ بی رحم زندگی خرد شدند و.... ودر آخر برایشان چیزی نماند به غیر از کلمات شما در خارج از کشور به عنوان افق رادیکال رزمنده یا نبرد مهم مردمی واقعا جای بسی تاسف دارد دیگران جان بدهند و ما شعار .
مورد دیگر این است :شمادر همه حال هیات موسس سندیکا ها را به باد ضرب گرفته اید معلوم نیست از این مبارزانی که جان برکف از حق زندگی خویش و حق زن و بچه خود گذشته اند وبه پای اعتقادات خود تا دم جان خالصانه با قامتی استوار پایداری می کنند چه ضرری برای شما داشته اند که این چنین مورد تاخت و تاز قرار می گیرند.
در جایی نوشته اید:(( شهابی، مددی و بقیه اعضای هیات مدیره سندیکای شرکت واحد، ارزشی کمتر از اقای اسالو دارند که مورد این همه حمله و توهین قرار میگیرند)).در تمام مطالب منتشر شده کجا سراغ دارید کسی به مددی یا شهابی کوچکترین توهینی کرده باشد؟همه می دانند شهابی در زندان است. واقعا این نوع قلم فرسایی شما بازی در کدام زمین است که آغاز کرده اید؟
۵۱۱۱٨ - تاریخ انتشار : ۱۲ بهمن ۱٣۹۱       

  

 
چاپ کن

نظرات (٣)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست