سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

دو راهی تاریخی چپ ایران در سالهای اولیه انقلاب - حمید شیرازی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل [email protected] و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : احمد صلاحی

عنوان : بجای دوراهی تاریخی چپ ایران اصولا باید بگوئید چپ چه باید میکرد !
نویسنده ء این مقاله حمید شیرازی مروری "گزینشی" و "مجرد " از مواضع جریانات چپ نسبت به بلوک های امپریالیستی و "سوسیالیستی " در قبل و بعداز انقلاب ارائه کرده که بخصوص بعداز انقلاب در برخورد به حکومت جدید مذهبی به انتخاب ۲ راه تاریخی منجرشده است. که برغم نویسنده و "همذات پنداری" های او جریاناتی که مبارزه ء ضد ارتجاعی را برگزیدند راه درستی انتخاب کرده بودند .

واقعیت بر اساس مواضع رسمی و مشخص سازمانهای و جریانهای سیاسی چپ در قبل و بعداز انقلاب چیز دیگری را نشان میدهد که نیاز به کاری وسیع تر و جامع تری دارد

اما مهمترین انگیزه ء نگارنده این کامنت جلب نظر حمید شیرازی به این نکته می باشد که ایشان قبل از اینکه به ارزیابی عملکرد این یا آن جریان چپ بپردازد و نتیجه گیری "پیش ساخته" را ارائه کند که کدام جریان مباززات امپریالیتسی را عمده و کدام مبارزه ء ضد ارتجاعی را ؛ باید ابتدا و صادقانه موضع خود را نسبت انقلاب ۲۲ بهمن ۵۷ تبیین نماید و در ادامه بگوید چرا قرار شد کودتای نوژه صورت بگیرد و در ۵۹ ارتش عراق خرمشهر را اشغال و تا تهران آمد و فرودگاه را بمباران کرد. باید به ارزیابی مواضع وعملکرد جریانهای سیاسی که حتی فاقد تحلیل روشنی از آن رویداد تاریخی ۲۲بهمن بودند بنشیند. نسبت به وقایع برشمرده چه می بایست کرد؟

در ۲۲ بهمن وحتی فردای آن که حکومت شاهنشاهی منقرض شده بود بعضی از جریانهای "چپ" با همان شعار ها و مواضع قبلی به "مبارزه " ادامه دادند. مواضع در برابر جنگ ایران و عراق "مشعشعانه "بود.

برخلاف نظر حمید شیرازی از فردای ۲۲ بهمن می توان بروشنی دید که ده ها شعار انقلابی وماورای انقلابی مطرح بود . امروز می توان گفت کدام جریان شعار های مناسب روزهای انقلاب را طرح و کدام جریان در عالم هپروت می گفتند : انقلاب مرد ، انقلاب دگری باید کرد. یا کمتر از حکومت کارگری را قبول نداشتند یا فقط مبارزه ء ضد امپریالیستی را در دستور قرار داده بود ـ بعداز شاه نوبت آمریکا ـ و یا با شوراهای دهقانی مشغول ادامه ء انقلاب بودند.

بر خلاف نظر شما مصیبت های بعداز انقلاب به دو راه تاریخی خلاصه نشد بلکه از مشحون ملغمه ای از سیاست های چپ روانه و راست روانه بود.
حزب توده از حکومت مذهبی از آغاز تا سرکوبش حمایت کرد و در سال۶۱ ادامه ء جنگ با عراق را ضروزی نمی دانست که با موضع نهضت آزادی همسو بود . خمینی از هر دو جریان عصبانی شد.

فدائیان از ۲۲ بهمن تا اشغال سفارت حامل شعارهای دموکراتیک و سوسیالیستی و ضد حکومتی بود. با تحریم همه پرسی به "چریک آمریکائی " ملقب شد . "خرمن ها را سوزاند" در ترکمن صحرا و کردستان حضور داشت که بعداز اشغال سفارت آمریکا مواضع جانبداری از حکومت افزایش یافت. در ادامه به انشعابات متعدد و نزدیکی اکثریت به حزب توده منجر شد.

مواضع سایر چپ ها نیز چندان درخشان نبود و اوج فاجعه آنها در ۳۰ خرداد ۶۰ بود که به مجاهدین پیوستند و لاجوردی ها توانستند کشورجنگ زده را با موج انفجارات و اعدامهای جنون آمیز برای ۳۰ سال تحت سلطه خود در آورند.

در سال ۶۱ حزب توده سرکوب شد و رهبری سازمان اکثریت مهاجرت نمود.
۵۱۷٨٨ - تاریخ انتشار : ٣ اسفند ۱٣۹۱       

  

 
چاپ کن

نظرات (۱)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست