عنوان : یعقوب لیس و انگلیسها !
هموطن گرامی جناب آقای ناصر بلیده ای و با تشکر از نوشتار جامع و روشگرانه شما لازم دانستم در دو مورد سئوالی از شما کنم اول اینکه نوشه اید قاچاق مواد مخدر
بسیار پیشتر از آنکه بلوچستان ضمیمه‌ی ایران شود، استعمارانگلیس اعتیاد به تریاک را در کل منطقه رواج داده بود ! تا آنجا که من و دیگرانی که نگاهی به تاریخ این سرزمین انداخته ایم سیستان و بلوچستان بیش از دو هزار سال جزو سرزمین ایران محسوب میگشته به صدها دلیل با سند تاریخی و کهن ترین نقشه های ترسیمی توسط بشر ! لذا بلوچستان ضمیمه ایران نگشته بلکه بر عکس توسط استعمار انگلیس دو بخش دیگرش از پیکره ایران جدا گشته نگاهی به تاریخ قاجاریه بیاندازید و داستان هرات در افغانستان و بلوچستان و تقسیم آنها توسط ماموران دولت فخیمه کمپانی هند شرقی ! حد اقل داستان یعقوب لیس را هر بچه مکتب رفته ای در سیستان و بلوچستان و مبارزه اش علیه خلافت بیزانسی مستقر در بغداد را خوانده و از پدرانش شنیده و... دوم در چند جا و در میان نوشتار گزارش گونه تان با دادن آدرسهای واضح یا به عمد یا به سهو اشاره به خلیج و کشورهای خلیج فرموده اید که اینجانب متوجه نشدم منظورتان خلیج مکزیک بود یا خلیج فارس ! شما و بعضا دیگر هوطنانی که مقاله ای مستند به رشته تحریر میاورید حتما توجه دارید که خواننده اینگونه مقالات افرادی ساده لوح و فراموشکار نمیباشند و کد ها و علامات داده شده در هر نوشته ای را به وضوح درک و میبینند . سوای این اشاره ای هم به بحث شووینیسم حاکم کرده اید ؟! و من نفهمیدم کدام شووینیست ؟! چون این سیستم استعماری حاکم بر ایران تنها نکته ای که اصلا و ابدا برایش ملاک و ارزش نیست شووینیسم ! و اگر منظورتان نیش زدن به مردم زیر ستم و گرسنه و قربانی داده کل ایران است که این رژیم عدالت اسلامی و انگلسیش هیچ گونه تبعیزی بین آذری یا بلوچ یا عرب یا کرد یا فارس نمیگذارد اتفاقا اگر به کنه و ریشه حاکمان و سرکوبگران این رژیم بروید و منابعی را که در دسترس هستند بررسی کنید ریشه غیر فارس دارند و اینکه کسی به صرف اینکه مثلا در تهران متولد شده دلیل بر شووینیسم بودن او نمیتوان یافت . و این نکته ای است که بعضیها به عمد آن را نادیده میگیرند . و اما از بدش گفتم از خوبش هم باید بگویم که سوای این سه نکته باقی و کل گزارش شما بسیار ارزشمند و آگاه کننده میباشد خصوصا در رابطه با نقش و اهداف چینیها و پاکستانیها در منطقه از اینرو من به سهم خود از بابت این روشنگری دست شما را میفشارم و تشکر میکنم .
۵۲۶۱۱ - تاریخ انتشار : ۲۷ اسفند ۱٣۹۱       

عنوان : آیا راهی جز همبستگی هست؟
جناب آقای ناصر بلیده ای
با درود و سپاس
نوشتاری آگاهی بخش و دوستانه بود که به سهم خویش، سپاسگزارم. اگر شما هم بلوچ باشید؛ که چنین به چشم می آید؛ آنگاه میتوان بسی خرسند بود که همانند کمابیش همه‍ی هممیهنان بلوچ ایرانی که در این نشریه چیزی مینویسند، روشی خردمندانه و پاسخگویانه دارید. چنین مینماید که شما نه درپی نشان دادن راهی بوده اید و نه شمشیر به روی کسی کشیده اید، تنها آنچه را دانسته‌اید به آگاهی دیگران نیز رسانده اید، و این بسی ارزشمند، و پاسخگویانه است. اما برای من، پرسشی پیش آمده است. آیا برای بهره برداری از امکاناتی که درسرزمین بلوچهای ایران هست و اکنون هدر میرود و در آینده شاید به یغما برود؛ و از میان برداشتن آنچه مردم بلوچستان و دیگر استانهای ایران را در این تنگنای کنونی گذاشته است، راهی جز همگامی شما ایرانی بلوچ با من خراسانی، و آن اصفهانی و آذربایجانی هست؟ میبنید که سپاه با ارتش پاکستان است و اگر هم روزی با هم درگیر شوند، با زهم من و شما زیان خواهیم دید. ارتش عربستان نیز با ارتش پاکستان است، و افغانستان هم شاید تا چند سده ی دیگر، از گرداب کنونی رهایی نیابد. اگر به راستی پاسخی دیگری جز این دارید؛ که چنین نمی‌اندیشم؛ از دانستن ان بسی خرسند خواهم شد. من به بلوچهای پاکستان و افغانستان کاری ندارم، تنها میپندارم که آنها؛ از داشتن همین خراسانیها، اصفهانیها، آذربایجانیها، کردها و دیگران که همه باهم سرنوشتی مشترک دارند و همه توان و قابلیت های چشمگیر دارند؛ بی بهره اند. فرصت این هم سرنوشتی ارزشمند و این پشتیبانی ارزشمند همه ایرانیان در دفاع ازهم را، دست کم نگیریم. همانگونه که شما هم به روشنی گفته اید؛ سپاه، ارتش پاکستان، شیخهای عرب و همانند آنان، نه تنها با ما هم سرنوشت نیستند، بلکه سود آنها در ستیز ما باهم است، و اگر کسانی درپی نوشیدن آبی از سراب آنها باشند؛ همواره در صحرایی سوزان درپی آبی در همان سرابها، لب تشنه خواهند دوید.
پیروز باشیم
بهرام خراسانی
۵۲۶۰۹ - تاریخ انتشار : ۲۷ اسفند ۱٣۹۱