یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

این دعوت اندکی متفاوت است

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : کریم قاسم زاده

عنوان : انتخابات
اصلاح طلبان میتوانند به احزاب و گروه های دیگر تشکیل جمعیت مشترک صیانت از آرا و نظارت مردمی بر سلامت انتخابات را پیشنهاد دهند. همه طرف ها در انتخابت اینده نگران تقلب صاحب نفوذ دیگر در آن هستند. بدینگونه آندسته که با این یشنهاد مخالفت میکنند تلویحا مقاصد پنهان خود را نیز برملا میسازند
۵٣۰۰۷ - تاریخ انتشار : ۱۲ فروردين ۱٣۹۲       

    از : کیوان ش

عنوان : فریاد از اینهمه بی خردی
ای کاش بجای دریافت مدرک دیپلم، فوق دیپلم، لیسانس، فوق لیسانس و دکتری که نزد ما ایرانیان بفور دیده میشود، میرفتیم بدنبال دریافت خرد و آگاهی. ایکاش جوانان نخبه ایران در زمان رضا شاه بجای رفتن به اروپا برای تحصیل علوم آزمایشگاهی و فنی و آمدن به ایران و جرخاندن دستگاه های دولتی، به تحصیل علوم انسانی مرفتند، آگاهی پیدا کردن و با خرد شدن را یاد میگرفتند و جامعه ایران را تربیت میکردند که بجای "تقلید" از آخوندی، آیت اللهی، پادشاه، و سرلشگر و اربابی، خود به بررسی مسائل مطرحه در جامعه میپرداختند، آن را با خرد و آگاهی خود به نقد میکشیدند و راه حلی پیدا میکردند.
تا جامعه ایران و "روشنفکران" آن (متاسفانه در ایران تحصیل کرده همان روشنفکر شناخته داده شده است) از قید تفکر "تقلید" کردن خلاص نشده باشند، رسیدن ایران به کمال و پیشرفت و تحول، توهمی بیش نخواهد بود.
بعنوان نمونه به این نوشته با دقت نگاه کنید، چیزی که در آن ابدا اثری نیست، عقل و خرد نقد گرا هست. تقلید تا مغز استخوان در نویسنده نفوذ کرده. آخر کدام عقل سالم میتواند اطهار دارد که:

"و آن کسی نیست جز سیدمحمد خاتمی که چه در دوران ریاست‌جمهوری و چه پس از آن، با وجود انتقادهای فراوان -و گاه کاملا موثری- که بر او وارد می‌آمد، همواره در نگاه قاطبه جامعه -با هر گرایش و مسلکی- در نهایت فردی مقبول و محبوب شناخته می‌شود که حضورش در این رقابت می‌تواند آبرویی را برای آن به ارمغان آورد و آن‌را به جایگاه شایسته‌اش دوباره نزدیک کند"

نویسنده از کدام آمار و ارقام به این نتیجه رسیده که "در نگاه قاطبه جامعه" مردی که ابدا بجز اوهام و خرافات مذهبی سرشته ای ندارد و بعد از ۸ سال به مسخره کشیدن میلیون ها آدم مسخ شده طرفدارش گفت که او تنها یک "تدارکچی" بوده، گدر نهایت فردی مقبول و مجبوب شناخته میشود" آیا این سخن، همانند سخنان آخوند های بی سوادی که بالای منبر میروند و از جهالت و نادانی پای منبر نشینان استفاده کرده و مشتی حرف های بی و سر و ته را بعنوان واقعیت بخورد مردم میدهد، نیست؟ فرهنگف فرهنگ آخوندی هست و بس.
در نزد نویسنده و دیگر شیفته گان حکومت اسلامی، فتوا دادن، بجای مردم صحبت کردن، خرد را به مسخره گرفتن، تقلید را بجای نقد نشاندن و ... راه و روشی مقبول و پذیرفته شده هست. ایکاش اینان یک لحظه ای از خواب اسلامی بیدار میشدند و در این گمان پوچ نبودند که تمامی مردم همانند آنها ریگی در کفش نداشته و خرد را بر تقلید ارچ مینهند
۵٣۰۰٣ - تاریخ انتشار : ۱۲ فروردين ۱٣۹۲       

    از : ‫البرز

عنوان : تشکل مجدد، مخالفان وضع موجود در فضایی مشروع
‫آقای گندمی، مینویسد، ‫‫وجود محمد خاتمی در انتخابات مبداء مزایای ذیل خواهد بود
‫الف. تشکل مجدد، مخالفان وضع موجود در فضایی مشروع.
‫ب. بسته شدن راه فعالیت فرصت طلبان برای سودجویی از نام اصلاح طلبی در خدمت قدرتمداران.
پ. شرکت خاتمی در انتخابات منجر به حضور تعداد بیشتری از مردم در انتخابات شده، که حاکمان آن را دلیلی بر اعتماد مردم به حکومت قلمداد خواهند کرد.
‫ت. حاکمان با تقلب در آرا و نشاندن فرد مورد نظر خود بر مسند ریاست جمهوری، با سوءاستفاده از شور و شوق مردم جهت حضور در انتخابات به لحاظ شرکت خاتمی، مشروعیت مجددی به خود خواهند بخشید.
به گمان من، آقای گندمی به زیبایی و ظرافت تمام به تشریح وضع موجود جامعه از راه طرح سئوالاتی غالباً بجا می پردازد. اما باید توجه داشت، اگر ما خواهان نهادینه کردن دموکراسی در جامعه ایرانی هستیم، الزام است، در استفاده از ابزارهایی چون انتخابات، ‫ بخصوص در این برهه از زمان که ایرانیان با جدیت تمام در حال ترسیم و تعریف هویت مردم سالار خود می باشند.
گرچه برنده انتخابات سال ۸۸ جناب احمدی نژاد اعلام شد، اما بواسطه وجود کارزارهای انتخاباتی، تعداد بیشتری از ‫ احزاب، سازمانها و جمعیتهای مختلف ایرانی و طبیعتاً عدد کثیری از ایرانیان،‫ پی به اهمیت ‫وجود دموکراسی در ایران بردند. ‫اگر به ادبیات مورد استفاده در قبل و بعد از آن انتخابات توجه کنیم، شاهد خواهیم بود، عدد بیشتری از مردم ایران، هر یک به شکل ‫و روش خود، سعی در نشان دادن گرایششان به دموکراسی یا مردم سالاری را دارند.
‫به گمان من، اگر یک خواننده مشهور پاپ یا راک به دلیل وجود احتمال خطر روی صحنه نرود، پس از چندی خودبخود به دست فراموشی سپرده خواهد شد. حال آقای محمد‫ خاتمی، بنا به دلایلی محبوب قلوب عده کثیری از ایرانیان شده اند، اگر آقای خاتمی، به دلیل وجود خطرات روی صحنه نرفته و با استفاده از موقعیت خوب، بودن روی صحنه به تشریح مواضع و برنامه های خود برای عبور ‫از بحرانهای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی نپردازد، دیر یا زود به دست فراموشی سپرده خواهد شد.
به گمان من، وقتی پاره ای از‫‫ احزاب و جمعیتهای ایرانی در قلب پاریس برای اتحاد علیه استبداد اجتماع میکنند، و سپس به خاطر آنکه یکی به آن دیگری گفته«چشم رهبر فرهیخته ات کلاج است» با لنگه کفش، چتر و اردنگی در خیابانهای پاریس به دنبال هم می ‫افتند، یا عده ای‫ در خیابانهای بروکسل به بهانه شقاوت و ستمکاری حاکمان‫، چوب حراج به مملکت زده و در خیالات ناپاک ‫و باطل خود سودای تجزیه ایران را در سر مپرورانند، خیلی طبیعی است، که روند پیشرفت اجتماع ایرانی به سوی مردم سالاری کند شده و موجبات شادی و شعف بیشتر حاکمان مستبد جامعه ایرانی را فراهم آورد.
۵۲۹٨۱ - تاریخ انتشار : ۱۱ فروردين ۱٣۹۲       

    از : الف باران

عنوان : ننگ و نفرین بر زمستان سرد زمان...
می‌توان گلدانی را با مراقبت‌های روزانه مدتی‌ پشت پنجره نگاه داشت،حتی می‌توان گلخانه‌ای کنار خانه ساخت، ولی‌ نمی توان گل‌های مصنوعی و یا طبیعی را به درختان آویزان کرد و بهار را تبلیغ نمود.این وضعیت ناپایدار،موقتی و عوامفریبی است.برای گلبار طبیعت بهاری باید . نمیتوان با اصلاح و یا اصلاحات ،نظام و جامعه آلوده‌ای را اصلاح کرد. اینگونه افکار توجیه نظام و جامعه آلوده و پنهان کننده عامل بنیادی و مخرب آن است . ما قادر خوایم بود همه چیز را به نفع خود و جامعه در کوتاهترین مدت تغییر دهیم اگر بر زمستان سرد زمان پیروز گردیم و بهار را نه‌ فقط در باغچه خود بلکه تا دوردستهای دور نظاره گر‌ باشیم . ننگ و نفرین بر زمستان سرد زمان...
۵۲۹۶۹ - تاریخ انتشار : ۱۰ فروردين ۱٣۹۲       

    از : نیما بهار

عنوان : کاندیداتوری خاتمی وسیله ای برای فعال کردن جنبش سبز.
شکی نیست که هدف نهایی رژیم بیرون اوردن فرد مورد نظر رهبریست و در این را تقلب در شمارش ارا راحت ترین وسیله پس از رد صلاحیت کردن است. عدم کاندیداتوری خاتمی بهترین هدیه به رهبریست چرا که هم تنی از اصلاح طلبان اعلام امادگی کرده اند تا رژیم در تبلیغات دست بالا داشته باشد و هم رژیم بدون زحمتی انتخابات را مهندسی کند. اما کاندیداتوری خاتمی دارای فواید ذیل است بدون توجه به نتیجه ان. ۱- بیدار و فعال کردن جنبش سبز در داخل و خارج. بدون فعال کرن توده ها بخصوص در زمانیکه تحریم ها شرایط اقتصادی همه اقشار را تحت تاثیر قرار داده و بیشترین تفرقه و شکاف در بالا پدید امده اگر توده هارا در این شرایط فعال نکنیم پس کِی. چگونه میخواهیم جامعه مدنی را قدرتمند کنیم و در چالش با حاکمیت از ان استفاده کنیم. ۲- با درنظر گرفتن خطر حذف کاندیدای احمدی نژاد و مهندسی انتخابات در این راستا امکان نظارت شفاف تر بر شمارش انتخابات از طرف احمدی نژاد بیش از پیش است که این میتواند شانس خاتمی را افزایش دهد.
۳- تمام تلاش رژیم برای جلوگیری از ریزش نیروهایش اندک نشان دادن حامیان اصلاح طلبان است. حتی یک میتینک قانونی چند میلیونی انتخاباتی بدون حتی هیچ شعاری پشت رژیم و عقبه اش را خواهد لرزاند و همان اٌسی خواهد بود برای ما بر سر میز مذاکره با قدرت.
با تشکر
۵۲۹۶٨ - تاریخ انتشار : ۱۰ فروردين ۱٣۹۲       

    از : نامی شاکری

عنوان : آچمز!
به نظر می رسد سرمایه گذاری روی آقای خاتمی و قطعی دانستن برد او در این "وضعیت"، کمی خوشبینانه است . در دوقطبی خاتمی - احمدی نژادی ، هم از نکته ای نباید غافل شد. خاتمی اگر بیاید (در مقابل احمدی نژادی ها که روی نارضایتی مردم از کل نظام حساب باز کرده اند)متاسفانه نماد دفاع از نظام و آقای خامنه ای تلقی خواهد شد و"ظاهرا"مردم این را نمی پسندند . به این ترتیب باخت آقای خاتمی نا محتمل نخواهد بود و نیازی هم به تقلب و مهندسی آرا نیست . با رویکرد "به میدان آوردن مردم و عمیق تر کردن شکاف دیوار اقتدارگرایان" ، از آمدن خاتمی به عرصه ی انتخابات باید دفاع کرد، اگرچه آمدن خاتمی به میدان انتخابات ، با این هدف کمتر محتمل است .(او برای تقابل با آقای خامنه ای به میدان نخواهد آمد.) همیشه بر این باور بوده ام که تا آقای خامنه ای (و حلقه ی قدرت پیرامونش) هست ، اجازه ی صعود مجدد اصلاح طلبان را به قدرت نخواهد داد. هنوز هم این اعتقاد را دارم اما در عین حال از "فرصت" جدیدی که در نتیجه ی مبارزه و مقاومت سبز ها از خرداد ۸۸ تا حالا به وجود آمده ؛ نباید غاقل شد. در این "آچمز" ، امکان غلبه بر اراده ی "ولایت" نامحتمل نیست. در سخنرانی اول فروردین "آقا" نشانه هایی از پذیرش چند صدایی در انتخابات آتی قابل رویت است که چاره ای برای گریز از این "آچمز" است . "این" استثنائی ترین وضعیت سیاسی پس از انقلاب است . در چهار هفته ی آینده اتفاقات مهمی خواهد افتاد."ما" به هیچ وجه نباید بگذاریم حضرت آقا با "ولایت" نتیجه ی اتتخابات را تعیین و امثال ولایتی (یا حتی در فرضی خوش بینانه ، خاتمی) را به مردم تحمیل کند....بالاتر از آن ...اگر در یک انتخابات آزاد(در چارچوب همین نظام) امثال مشایی انتخابات را ببرد و حتی بر خاتمی غلبه کند،باید به آن تمکین کرد. "این" باخت سیاسی را باید مقدمه ی یک برد اجتماعی بزرگ تلقی کرد که در بلند مدت به نفع فرایند تکوین دمکراسی در ایران است .
۵۲۹۶۴ - تاریخ انتشار : ۱۰ فروردين ۱٣۹۲       

  

 
چاپ کن

نظرات (۶)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست