از : روزبه صالحی
عنوان : فترت و بی ارادگی اپوزیسیون عامل قدر قدرتی رژیم جمهوری اسلامی
درود بیکران دارم برای آقای تابان بخاطر گفتگوی با اخبار روز . باز انتخابات دیگری فرارسید و از عرصه اپوزیسیون، عناصر شاخص آن به ایراد سخن و بیان موضع پرداختند . آنان در اطلاعیه های سازمانی یا موضعگیری فردی خود توصیه مبنی بر مشارکت در انتخابات رژیم جمهوری اسلامی را صادر فرمودند . دستشان درد نکند . اما باید گفت حضور هاشمی در انتخابات یازدهمین ریاست جمهوری به چه منظور می باشد ؟ آیا رفسنجانی از موضع اختصاصی خود در راستای پیشبرد سیاست های بانک جهانی و تجارت جهانی صرف نظر کرده است و می کوشد تا سیاست توسعه متوازن متکی بر تامین منافع کارگران و زحمتک را انجامدهد ؟ هرگز ! آیا وی در برنامه کاندیداتوری خود دمکراسی ونهادینه کردن ارکان آن نظیر آزادی مطبوعات ، زادی حق تشکیل نهادهای سیاسی – صنفی را وعده داده است . ابدا ! زیرا تمایلات دفاع از دکترین سرمایه داری در اووجود ندارد .
قطعا در موضع منطقی و واقع بینانه آقای تابان شکی بخود راه ندهیم . به توصیف ایشان « اپوزیسیون وقتی توان کافی برای برهم زدن تکه هایی از بازی انتخابات را ندارد چرا صرف سیاست مشارکت به جزئی از بازی تبدیل شود » . آنها که حافظه تاریخی دارند قطعا از یاد نبرده اند که تورم و گرانی از درون بسته برنامه های اقتصادی مخرب سرمایه داری او خارج شد . رفسنجانی پدر معنوی تکنوکراتها هرگز به طبقه کارگر نگاه نمی کند تا چه رسد به اتخاذ سیاست برای تامین مطالبات آنها . بنابراین هشیار باشیم که از ترس خطر اقتدارگرایی اسیر شعارهای دون پشتوانه رفسنجانی نشویم . مقایسه آماری عملکرد دو دوره ریاست جمهوری او با دیگر دولت های اصلاح طلب و اصولگرایان امتیاز ویژه ای برای او نداشته است . در ۸ سال تصدی قوه مجریه رفسنجانی کوچکترین حرکت در زمینه منافع کارگران و زحمتکشان صورت نگرفت . بنابراین در صورت پیروزی – که بعید بنظر می آید که اگر رد صلاحیت نشود هیچ گشایشی از باب دمکراتیک تر شدن آسمان ایران انجام نخواهد شد . بنابراین با توجه به سیاست زدگی جمعیت خاکستری ایران دفاع چپ از رفسنجانی حامی سرمایه داری دنباله روی نمی باشد .پس بهتر آن است که ما چپها در انتخابات خرداد ۹۲ کاسه از آش داغتر نشویم .
۵۴۲۵٨ - تاریخ انتشار : ۲۹ ارديبهشت ۱٣۹۲
|
از : پنهان
عنوان : نباید عجله کرد و به این سرعت فتوای تحریم داد
جناب تابان،
مطابق تحقیق و نوشته آقای عمار ملکی در سایت روزآنلاین، ما تابحال مشارکتی کمتر از ۵۰ درصد نداشته ایم. یعنی اگر کل واجدین شرایط را ۶۰ میلیون فرض کنیم، حداقل مشارکت ۳۰ میلیون رای میباشد. این عدد مینیمم بسیار قابل ملاحظه است، چون از هیچ رژیمی، از جمله ج.ا.، مشروعیت زدایی نمیکند. تمام هم و غم رهبر ج.ا. اینست که این ۳۰ میلیون را با انواع ترفند ها افزایش دهد تا بتواند به دنیا ثابت کند که نه تنها رژیمش مشروعیت دارد بلکه پر و لبریز از مقبولیت و محبوبیت مردمی است.
ورود هاشمی توانایی این افزایش آرا مشارکت را بالا میبرد. پس وقتی نامنویسی و نامزدی مشایی بر رهبر و شورای نگهبان علنی شد، هاشمی هم چراغ سبز رهبر را گرفت که هم جناح انتخاباتی ضد مشایی را تقویت و تحکیم کند و هم درصد مشارکت آرا را بالا ببرد. در نگاه خوشبینانه، هاشمی و مشایی هردو کاندیداهای تحمیلی مردم به رهبر هستند.
ولی همچون خاتمی، هاشمی نه آدم با جرأت شجاعی است و نه مرد جنگ با رهبر است و نه حامی به القوه معترضین و مخالفین رژیم.
از همه مهمتر برنامه هاشمی است. هاشمی تاکنون هیچ برنامه ای از خود ابراز و ارائه نکرده. به نظر من نباید عجله کرد و به این سرعت فتوای تحریم داد. باید دید واقعن هاشمی چه مواضعی وچه برنامه اصلاحی در رقابت با سایر کاندیداهای انتصابی رهبر دارد. بعید بنظر میرسد که او هیچ برنامه ای برای رفرم های ضروری اجتماعی، سیاسی، مانند آزادی بیان و مطبوعات و زندانیان سیاسی داشته و یا حتا بتواند داشته باشد.
پس میماند رفرم های اقتصادی. سوال اینست، آیا هاشمی، پیرمرد ۸۰ ساله محتاج به خواب ۴ساعته بعد از ظهر هر روز هفته، چه تغییرات اقتصادی را، که تا خرخره در ید و کنترل سپاه و بسیج رهبر است، سبب خواهد شد؟ باید صبور ماند و دید برنامه او چیست و اگر برنامه اش قابل تأمل و ملاحظه است، آیا در سایه دیکتاتوری رهبری نظام، عملی و قابل اجرا هم هست؟
۵۴۲۴۱ - تاریخ انتشار : ۲۹ ارديبهشت ۱٣۹۲
|
از : یادداشتی از ف. م. سخن
عنوان : مخالفان و موافقان حضور در انتخابات
مخالفان حضور در انتخابات بیشتر گروه ها و شخصیت های سیاسی مقیم خارج از کشورند. در مقابل٬ فعالان جوان سیاسی در داخل کشور می خواهند از موقعیت به دست آمده در انتخابات برای پیشبرد اهداف آزادی خواهانه ی خود استفاده کنند. مهم ترین نامزدی که رهبر حکومت اسلامی به او نظر مساعدی ندارد آقای هاشمی رفسنجانی ست. سوابق سیاه هاشمی بر کسی پوشیده نیست ولی جوانان نسل حاضر با تاریخ زندگی نمی کنند. آن ها امروز و در لحظه ی حاضر زندگی می کنند. امروزی که توام با گرانی وحشتناک٬ تورم افسارگسیخته٬ کمبود دارو در اثر تحریم ها٬ فشارهای شدید اجتماعی و سیاسی ست. فهرست کردن جنایت ها و خیانت ها و حیف و میل کردن های اموال مردم در دوران ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی دردی از مردم درمان نمی کند. اگر جوانان به حمایت از هاشمی بر می خیزند نه به خاطر عدم آشنایی با کارنامه ی سیاه او که به خاطر بر پا کردن اجتماعات و ستادهایی ست که می توان حرف خود را علیه حکومت در آن ها زد. جوانان مان را درک بکنیم.
مخالفان حضور در انتخابات آلترناتیو مناسبی برای حرکت احتمالی جوانان ارائه نمی کنند. نهایت کاری که پذیرفتن نظر آن ها می تواند موجب شود٬ در خانه نشستن جوانان و عدم رای دادن آن هاست. حکومت صف های اتوبوسی خود را درست خواهد کرد٬ از این صف ها فیلمبرداری خواهد کرد٬ ۲۵ میلیون رای از صندوق ها بیرون خواهد کشید و در نهایت انتخابات را با چهره ای موفقیت آمیز ترسیم خواهد کرد. کسی را هم که مورد نظر آقای خامنه ای باشد بدون تردید از صندوق ها بیرون خواهند کشید. بنابراین برد با تحریم کنندگان نخواهد بود.
حداقل فایده ی حضور در انتخابات بیرون کشیدن جوانان از لاک سرخوردگی ها و یاس هاست. اگر ستادهای انتخاباتی فعال شوند٬ حکومت توانایی کنترل آن ها را نخواهد داشت و باز صدای آزادی خواهانه ی مردم از همین طریق به گوش جهان خواهد رسید. برخورد واقع گرایانه با موضوع انتخابات وظیفه ی همه ی ماست
۵۴۲٣٣ - تاریخ انتشار : ۲۹ ارديبهشت ۱٣۹۲
|
از : پوینده
عنوان : ادامه
اما مهمترین نکا تی که طرفداران شرکت در انتخابات و رای به رفسنجانی مطرح میکنند:
اینکه رفسنجانی قادر خواهد بود بواسطه قدرت مدیریتش مشکلات اقتصادی را کاهش داده د و گرهی از مشکلات مردم را باز نماید. جناب کاظمیان چند قدم جلوتر رفته و ادعا میکنئد: انتخاب او میتواند "فرصتی برای گذار دمکراتیک" باشد.
آیا شرکت وسیع مردم در ((انتخابات)) میتواند علیرغم سو استفاده نظام ولایت فقیه در جهت کسب مشروعیت و پاک کردن جنایات سال ۸۸ باعث تغییراتی مثیت به نفع اقشار گسترده مردم گردد؟
برفرض تقریبا محال، فکر کنید رفسن جانی علیرغم میل "آقا" بوسیله رای مردم انتخاب شود. آنوقت ایشان چگونه میخواهد وضعیت بحران زده سیاسی و اقتصادی را بهتر کند؟ بحران هایی که نتیجه ۳۵ سال سیاست های ورشکسته و فساد وحشتناک نظام ولایت فقیه است. آیا خاندان رفسن جانی بسهم خود در این فاجعه نقش کمی داشته؟ برنامه سیاسی رفسنجانی برای حل بحران اقتصادی گریبان گیر مردم چیست؟
کلید حل تحریم ها که بحران اقتصادی را تشدید کرده در دست بیت آقا و سردمداران سپاه است. باز شدن فضای سیاسی نیز در دست آقا و نیروهای امنیتی و نظامی خواهد بود. آنها چگونه اجازه خواهند داد که فضای سیاسی بواسطه ورود رفسن جانی باز گردد؟ ستوال مهمتر اینست: آیا اساسا هدف رفسنجانی بازشدن فصای سیاسی است؟ آیا هدف ایشان چیزی جز زد و بند و بازگشت به قدرت است.
مطرح میشود که شرکت در انتخابات و رای به رفسنجانی باعث مطرح میشود که نظام دوباره تقلب کند و این میتواند منجر به جنبش های اعتراضی گردد. همانطور که شرکت گسترده مردم در انتخابات ۸۸ و اعتراضات آنان به نتیجه انتخابات کار تقلب را سخت کرد. این ادعا که رژیم برای تقلب ۸۸ بهای سنگینی را پرداخت کرد درست است. اما جنبش اعتراضی ۸۸ نیز در نهایت شکست خورد. بدون داشتن برنامه به خیابان ریختن احساسی در برابر این رژیم کارساز نیست. با سرکوب حرکت مردم سازمانهای مدنی و دانشجویی و زنان تضعیف شدند. بخش قابل ملاحظه ای از فعالان سیاسی به خارج از ایران رانده شدند وعده قابل توجهی کشته و زخمی و زندانی شدند. البته مبارزه هزینه دارد. اما برای مبارزه باید برنامه و آمادگی داشت . در سال ۸۸ اعتراضات در دست کسانی بود که به هیچ وجهه خواهان آسیب رساندن به نظام نبودند. در این مرحله قرار است چه اتفاقی بیفتد؟ بخش رادیکال اصلاح طلبان مذهبی یا تحت کنترل هستند و یا در زندان هستند. لابد رهبری اعتراضات مردمی در اعتراضات احتمالی آینده به عهده رفسنجانی و خاتمی خواهد بود!
باز شدن واقعی فضای سیاسی در ایران با وجود باندهای مافیایی و جنایتکار در قدرت تنها از طریق رشد آگاهی، قدرت یابی جنبشهای اجتماعی در نتیجه مبارزات مردم امکان پذیر است. این راه ساده ای نیست. وظیفه اصلی ایرانیان دمکرات و آزادی خواه بنظر من تاکید بر آزادی خواهی و مبارزه با فرهنگ ترس و ناامیدی است. وظیفه نیروهای تحول طلب و دمکرات کار مستمر در راه ساختن اتحاد جمهوری خواهان سکولار و شکل دادن به برنامه ای شفاف و تاکید بر پرنسیبهای اخلاقی و حقوق بشری است. میباید حداکثر استفاده را در چنین برهه های زمانی برای روشنگری و سازماندهی انجام داد. اما اگر نتوانیم حرف خودمان را بزنیم و به وظیفه خودمان عمل کنیم. آنوقت هر چهار سال یکبار به ناچار تبدیل به جزیی از ((انتخابات مهندسی شده)) میشویم.
۵۴۲٣۱ - تاریخ انتشار : ۲۹ ارديبهشت ۱٣۹۲
|
از : بیژن پوینده
عنوان : انتخابات" ۸۴ و ۸۸ مهندسی شده بوده و انتخابات ۹۲ هم مهندسی شده خواهد بود
انتخابات" ۸۴ و ۸۸ مهندسی شده بوده و انتخابات ۹۲ هم مهندسی شده خواهد بود
حتی اگر ۸۰ درصد از مردم هم در این شو شرکت کنند. رای ها مهندسی شده خواهد بود. همانطور که در سال ۸۴ رای ۴ میلیونی دور اول احمدی شد ۵.۷ میلیون و با تقلب به دور دوم راه یافت و در دور دوم هم با تقلب " بیشتر از ۱۷ میلیون رای آورد". همانطوری که احمدی نژاد در سال ۸۸ با تقلب علیرغم شرکت ۶۵-۷۰ درصدی که (۸۵ درصد اعلام شد!) با تقلب ۲۴ میلیون رای به حسابش ریخته شد و "ریس جمهور" شد. عده ای ادعا میکنند که اینبار تقلب سخت تر است. بنظر من این ادعا به چند دلیل نادرست است. اگر فرض را بر این بگذاریم که دعوای احمدی نژاد و خامنه واقعا جدی باشد. ( که در درجه جدی بودن این اختلاف هم میتوان شک داشت). حداقل وزرای سه وزارت خانه کلیدی با تایید خامنه ای تعیین میگردند (وزارت کشور،وزارت امور خارجه و وزارت اطلاعات). وزارت کشور بخشی از مسئولیت نظارت بر انتخابات را دارد و با توجه به نفوذ خامنه ای و سپاه میتوانند کماکان رای ها را دستکاری کنند. در "انتخابات" سال ۸۴، موسوی لاری وزیر کشور خاتمی در مورد تقلب گسترده جیکش در نیامد و رفسن جانی نیز شکایتش را پیش خدا برد!. درضمن شورای نگهبان هم دستگاه خود را در انتخابات دارد و میتواند در مراحل مختلف در آرا دستکاری جدی کند. شورای نگبهان در سال ۸۴ این کار را انجام داد و کروبی نیز از این بابت از شکایت کرد. در سال ۸۸ هم شورای نگهبان نتایج "انتخابات" را تایید کرد.
.
نتیجه اینکه رایی جز "رای آقا" و سپاهیان همراه با او در هر حال از خورجین "انتخابات" در جمهوری اسلامی" بیرون نخواهد آمد.
. رفسن جانی تنها در صورت موافقت و خواست خامنه ای میتواند برنده "انتخابات" شود
اینکه برخی به سادگی از چنین موضوع مهمی عبور میکنند براستی شگفت انگیز است. ( البته از تحلیل های سطحی که بگذریم. به کوچه علی چپ زدن برخی( بخشی از اصلاح طلبان مذهبی و متحدان آنان در لباس چپ سنتی و جمهوری خواه سکولار) از جای دیگر آب میخورد.
۵۴۲٣۰ - تاریخ انتشار : ۲۹ ارديبهشت ۱٣۹۲
|
از : نامی شاکری
عنوان : کمی هشیار باشیم.
مژده صادقی عزیز!
این "منطق" ، زیادی کهنه نیست ؟ از همین کار آقای شریعتمداری من نتیجه ای درست برعکس شما گرفتم . احتمالا می دانید که بیشترین کین توزی شریعتمداری و امثال او متوجه نیروها و رفتارهای دمکراتیک بوده است . او که خوب می داند شانس تاریخی برآمدن نیروهایی مرتجع تر از خودش روز به روز کاهش می یابد، بنا را بر خراب کردن جریان های دمکراتیک ، به ویژه جریان های مدافع مبارزات غیرخشونت آمیز و اصلاح گرا گذاشته است . کمی هشیار باشیم .
۵۴۲۲٨ - تاریخ انتشار : ۲۹ ارديبهشت ۱٣۹۲
|
از : همایون
عنوان : از این روش ها دست بردارید
خانم صادقی، حسین شریعتمداری صبح تا شب به احمدی نژاد - مشایی هم حمله می کند. ایا این دلیل حقانیت آن هاست؟ چند وقت پیش او به شدت به کنفرانس پراگ حمله کرد. آیا دلیل این بود که گنفرانس پراگ حقانیت دارد؟
از این روش ها دست بردارید. نقدی اگر بر استدلالات دارید مطرح کنید. متاسفانه عده ای حسین شریعتمداری را کرده اند متر و اندازه ی سنجش حقیقت و او هم خوب از این وضعیت استفاده می کند. معرفی حسین شریعتمداری از جانب شما می خواهد چه چیزی را ثابت کند؟ مگر ما اشتباه نمی کنیم؟ برخی ها اما قائلند به این که حسین شریعتمداری اشتباه نمی کند. روی نظرات بحث کنید. استدلال و منطق بیاورید. حسین شریعتمداری که نباید ما را سر انگشتانش بچرخاند و خوب و بد دنیا را او به ما نشان بدهد.
این بحث از نظر من تمام است.
۵۴۲۲٣ - تاریخ انتشار : ۲٨ ارديبهشت ۱٣۹۲
|
از : مژده صادقی
عنوان : به هموطن گرامیم آقای همایون: عدم شناخت دقیق شما از حسین بازجو حیرت آور نیست؟
۱- قصد من این بود بگویم کیهان کلیات نظرات آقای تابان را بدون دستکاری منتشر کرده. اما حق با شماست باید طور دیگری می نوشتم.
۲- هموطن گرامی شما بعد از ۱۶ سال که عملکرد کیهان و نماینده رهبر در آن برای زمین و زمان آشناست آن را بی اهمیت قلمداد می کنید. این حیرت آور است!
حسین بازجو یک پا در بیت رهبری و یک پا در زندان ها دارد. با کمک بازجوها و توابینی که تن به همکاری "خالصانه" داده اند برای روشنفکران و مخالفان پرونده سازی می کند.
کیهان را به مرکزی برای توطئه چینی علیه جنبش مردم تبدیل کرده.
تقریبا می توان گفت که کار کیهان آماده سازی چماقداران حکومت برای اقدامات سرکوبگرانه چه در زندان و چه در جامعه است. در انتخابات پیشین (حتما شما چون طرفدار تحریم بودید خبرها را نمی خواندید) حسین شریعتمداری در سرمقاله ای نوشت که "انخابات آتی (سال ۸۸) قیام عاشوراست و یزیدیان بدانند که اینبار این یزید است که ملعون می شود و حسین پیروز! (نقل به مضمون).
تنها همین اشاره تلویحی وی نشان می دهد که وی از نقشه مشترک ولی فقیه وسپاه برای کودتا خبر داشته و زمینه سازی کرده.
به اخبار خیلی سری کشور دسترسی دارد و مورد اعتماد آقای خامنه ای است!
برای شناخت حسین شریعتمدای پیشنهادم اینه که در گوگل جستجو کنید تا با نقش وی بیشتر آشنا شوید.
مقصود من از کامنتم اما این بود که چه شده است که کیهان شریعتمداری موضع انتخاباتی آقای تابان را در راستای سناریوی راست افراطی یافته؟
این موضوع بایستی ما رو به فکر ببره. اینطور نیست؟
۵۴۲۱۶ - تاریخ انتشار : ۲٨ ارديبهشت ۱٣۹۲
|
از : همایون
عنوان : حیرت از خانم مژده صادقی
۱. این هم از قضاوت «بی طرفانه» خانم مژده صادقی: کیهان همه ی مصاحبه ی تابان را «تقریبا کامل و تمام» منتشر کرده است! بروید کیهان را ببیند و خودتان قضاوت کنید.
۲. چرا بعضی ها فکر می کنند شریعتمداری عقل کل است. یعنی فقط شریعتمداری است که همه چیز را درست تشخیص می دهد؟ متر و معیار درستی و غلطی شریعتمداری است؟!!
استدلال های قوی تری وجود ندارد؟
۵۴۲۱۲ - تاریخ انتشار : ۲٨ ارديبهشت ۱٣۹۲
|
از : مژده صادقی
عنوان : وقتی دشمن برایت دست می زند!
آقای تابان حتما متوجه هستند که کیهان که تقریبا همه نقل و قول هایش تحریف شده و دروغ می باشند، مصاحبه ایشان را تقریبا کامل و تمام منتشر کرده است!!!
چرا کیهان از این مصاحبه چنین استقبالی کرده؟
۵۴۱٨۲ - تاریخ انتشار : ۲٨ ارديبهشت ۱٣۹۲
|