سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

تنها کار معناداری که همین امروز میتوان کرد - بهرام خراسانی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل [email protected] و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : ندا عظیمی

عنوان : تا کی به تمنای بد و مفتون به رقسنجانی
جناب اقای بهرامی همواره ما بین بد و بدتر به گزینه بد پناه برده ایم . نتیجه ای که باعث فایده بنفع مرم و ما بشود چه بوده است؟ مدتهاست ما در بازی طراحی شده توسط رهبر جمهوری اسلامی جزیی از سازوکار اجرایی کردن طرح ایشان بوده و شده ایم . بارها تاکید کردیم که حاکمیت یک پارچه شده اا برخلاف باور ما، در این مقطع حساس شاهد چالش بین رویکردها بوده ایم . در مورد انتخابات ۲۴ خرداد رشته ابتکار در دست رهبر است و رویکرد او مشخص . حالا چه فردی بمثابه بد می تواند در برابر بدتر قد برافرازد جز اینکه حتی بدها نیز مطیع بلا اراده دستورات رهبری خواهدبود . بنابراین نتیجه مشارکت ما مستقیما در خدمت ارتقا مشروعیت رژیم بوده است حال در این برهه سکوت بهتر نیست؟
۵۴۹۵۵ - تاریخ انتشار : ۲۲ خرداد ۱٣۹۲       

    از : آ- بزرگمهر

عنوان : برای موافقان و مخالفان این نوشته
با سلام
- به دوستانی که به نوشته ء بهرام خراسانی اعتراض دارند توصیه می کنم که صبور باشید. بگذارید او هم در همین جا بنویسد .اگر لازم می بینید با فکرش برخورد بکنید . خیلی مطالب در اخبار روز منعکس میشود و هیچکس اصلا کامنتنی زیر آن نمی گذارد این به معنی کم توجهی ما به آنها نیست شاید قشنگ و روان می نویسند و به دل می نشیند. ولی در بعضی نوشته ها واژه های «تحریک آمیز » تو ذق میخورد. مانند « فرهیخته» و امثالهم. این بار اول نیست که چنین مطلب او در اخبار روز درج میشود. ادبیات بهرزام خراسانی چندان تفاوتی با مزدک بامدادان ندارد. گاهی به نعل میزنند و گاهی به میخ و هوای یکدیگر را نیز دارند. کاری نمی توان کرد .

- اما آنها ئیکه موافق موضع بهرام خراسانی هستند و آنرا تخته پرشی برای حمله به ما خارج از کشوری ها تصور کرده اند نیز کمی آهسته تر تحریف ممنوع است !
در سال ۸۸ در چنین روزهائی ایرانیان سراسر جهان همدل و همفکر در تلاش بودند که از تکرار «انتخاب » احمدی نژاد جلوگیری کنند. بهیمن دلیل در ۲۲ خرداد عده زیادی به سفارت جمهوری اسلامی در کشورهای محل زندگی خود مراجعه کردند که در تمام تاریخ انتخابات بعداز مشروطه بی نظیر بود.
کسانی نیز که در انتخابات شرکت نکردند از فردای ۲۲ خرداد صمیمانه از جنبش «رای من کو » در خیابانهای سراسر جهان حضور یافتند.
فقط خواستم توجه شما را به این نکته ء مهم جلب کنم که امروز آن انگیزه فراگروهی و ملی وجود ندارد. احمدی نژاد و رهبر آنچه مردم نمی خواستند بشود را انجام دادند. دیگر فرقی نمی کند که یکی مثل احمدی نژاد یا ملایم تر از او مجری اوامر رهبر شود. بگذارید ما در خارج از کشور اساس انتخابات را زیر سئوال ببریم و علیه نقض حقوق شهروندی میلیونها نفر ایرانی مطابق اصل ۲۲ منشور جهانی حقوق بشر برای انتخاب کردن و انتخاب شدن در انتخابات مبارزه کنیم . این بنفع مردم ایران است و منافاتی با مبارزات مردم داخل ایران ندارد.
کسی مانع مردم ایران در تلاش بی وفقه برای شرکت در تعیین سرنوشت خود نمی شود و آنها بهتر می دانند که چگونه موانع را از سر راه بردارند.
و همانطور که در ۷۶ و ۸۸ کسانی که هیچوقت در انتخابات شرکت نکردند با شرکت خود رکورد مشارکت را شکستند.
هر وقت که اراده کنند چنین حماسه هائی خواهند آفرید و در نهایت مردم پیروز خواهند شد.
۵۴۹۰۷ - تاریخ انتشار : ۲۱ خرداد ۱٣۹۲       

    از : دوست داخل کشور

عنوان : محسن جان شما چرا!!!!!
نوشته آقای خراسانی بسیار واقع بینانه بود. محسن جان من هم در همان مکتب تو درس خوانده ام. آموخته ام از هر حرکتی که یک اپسیلن به نفع مردم باشد پشتیبانی کنم. این که روحانی رئیس جمهور شود واضح است که با جلیلی یا ولایتی متفاوت است. اگر هم مهندسی کنند این شناخت مردم را به دستگاه بیشتر می کند. یادت باشد که اپوزیسیون خارج کشور همین مواضع را در باره انتخابات قبلی داشت و نتیجه جنبش اعتراضی بود که به یاد مردم آورد که چه بیشمارند و....
از این انگ زنی و برچسب و خط و خط کشی فاصله بگیریم. گاهی شک می کنم موضع گیری های دوستان مهاجرم از سر وقت کشی و فضاسازی برای جاگرفتن در میان جو حاکم در خارج است یا سرنوشت مردم و لحظه لحظه زندگی مشقت بار آنها هنوز پیش چشمشان است
آقای خراسانی ممنون
۵۴۹۰۴ - تاریخ انتشار : ۲۱ خرداد ۱٣۹۲       

    از : مسعود راد

عنوان : شرکت در رای گیری دروغین را به حساب دمکراسی خواهی تان نگذارید
به نظرم متن فوق احساسی ای بود که نویسنده در آن سعی کرده با استفاده جملات پرلعاب سردرگمی و تناقض فکری خود را پنهان کند. والبته همیشه تقصیر بقیه است که نتوانسته اند کاری که مطابق میل ایشان بوده انجام دهند پس سزاوار درشت گویی ایشانند.
از تناقض گوییهای ایشان میگذرم. به نظرم همین یک نمونه که ایشان حسن روحانی را تنها گزینه «برای پیشگیری از باقی ماندن نیروهای اهریمنی بر تختگاه پوسیده و ویران شده ی حکومت جمهوری اسلامی» میدانند کافیست. معلوم نیست چطور با این تفاصیل حسن روحانی را یک «یک قهرمان ملی» نمی بینند. علت احتمالا اینست که خودشان هم به آنچه میگویند اعتقاد ندارند.
اما مشکل من همین بی اعتقادی به اصل خواسته و تقلیل آن با توجه به شرایط روز است. یعنی وقتی حاضرید در یک «رأی گیری» نمایشی که به ناسالم بودن آن اعتراف دارید شرکت کنید، حداقل این را به مشارکت در تعیین سرنوشت تان تعبیر نکنید و به حساب دمکراسی خواهی تان نگذارید. اگر می بینید خاتمی و رفسنجانی و سایر «فرهیختگان» مورد نظرتان هم می خواهند حسن روحانی را جلو بیندازد برای نفع شخصی و گروهی است که در آن دارند. شما چه نفع شخصی می برید؟
مشکل خاتمی و رفسنجانی و سایر «اصلاح طلبان» شخص خامنه ای و بیت اوست. آنها که با اصل نظام مشکلی ندارند. برای همین فکر میکنند با حمایت از روحانی هم تقلب در انتخابات را برای خامنه ای مشکلتر میکنند، هم امیدوارند با به چالش کشیدن او کفایت رهبری او را زیر سوال ببرند تا شاید عامل مورد نظر خود را جانشین او کنند. این با خواسته من برای برگزاری انتخابات آزاد و ایجاد حکومتی مبتنی بر اعلامیه جهانی حقوق بشر فاصله فراوان دارد. با خواست شما چطور؟
۵۴٨۹۷ - تاریخ انتشار : ۲۱ خرداد ۱٣۹۲       

    از : یک خواننده

عنوان : حمایت از پیشنهاد آقای شیرزادگان
اخبار روز جان. تحملتان خیلی زیاد است. من هم معترضم. حالا که این آقا برای ما و امثال ما و سایت شما جز «نقش تفرقه افکنی در میان کنشگران اصلاح خواه و دموکرات، و ناتوان سازی جنبش دمکراسی خواهی در برابر نظام دینی جمهوری اسلامی، هیچ نقش دیگری» نمی بیند، لطفا ایشان را راهنمایی کند بروند در همان سایت های آدم های «فرهیخته» بنویسند.
۵۴٨۹۵ - تاریخ انتشار : ۲۰ خرداد ۱٣۹۲       

    از : حسن شیرزادگان

عنوان : اعتراض به اخبار روز
من به این وسیله به اخبار روز اعتراض می کنم. چطور باید این را پذیرفت که کسی بیاید و این طور متفرعنانه نسبت به بخش بزرگی از آزادی خواهان ایران کینه پراکنی کند، آن ها را مسخره کند و نسبت به آن ها دشمنی بپراکند و به کسانی که در سرکوب مردم ایران دست داشته اند نظیر آقایان روحانی و رفسنجانی لقب «فرهیخته» بدهد و شما به بهانه ی دموکراسی نظرات او را منتشر کنید؟
چنین آقایی چرا اخبار روز را برای نشر نظرات خود انتخاب می کند که گرایش معینی دارد و تریبون کوچک آزادی خواهان بی تریبون ایران است. این آقا برود و در همان سایت های «فرهیخته»هایی مثل حسن روحانی بنویسد. ببیند اصلا آن جا راهش می دهند؟
تا کجا سقوط کرده اید که اجازه می دهید عده ای هر چه دلشان می خواهد به مخالفان و سرکوب شدگان این حکومت بگویند و برای سران نظام جهل و جنایت به به و چه چه کنند. این ها را تفرقه افکن و آن ها را فرهیخته بخوانند؟
بس نیست؟
۵۴٨۹٣ - تاریخ انتشار : ۲۰ خرداد ۱٣۹۲       

    از : محسن مقصودی

عنوان : نوشته ای بسیار روشنگر!
نوشته ای که آقای خراسانی ارائه داده اند از نظر من بسیار پوست کنده و گویا است و به هر کس کمک می کند که تصمیم بگیرد که رای به یکی از نامزدها و بخصوص حسن روحانی بدهد یا به جنبش تحریم بپیوندد.
آقای خراسانی به صراحت تمام می گوید که محمد خاتمی و حسن روحانی آدم های فرهیخته ای هستند و تحریمی ها ی فعال " یعنی احزاب و سازمان های اپوزیسیون ، زندانیان سیاسی حال و سابق، شکنجه شدگان توسط این رژیم ، مهاجران سیاسی،
وتمامی آن جنبش سبزی هایی که امروز محمد رضا عارف دعوتشان می کند که انتخابات را تحریم نکنند و به او رای دهند، آدم هائی "پرمدعا" ، تفرقه افکن، ناتوان سازان جنبش دمکراسی خواهی، بنیادگرای روان افسا که توان انجام کاری را ندارند و نه آمدن شان به انتخابات هیچ تاثیری ندارد.
آقای خراسانی بسیار مرز بندی خوبی کردند. آقای خامنه ای هم ، همین مرز بندی را دارند: کسانی که در انتخابات شرکت می کنند، رایشان در درجه اول به معنی تائید جمهوری اسلامی و همین نظام ولایت فقیه است.
دقیقا دو قطبی شدن این انتخابات به معنی رای دادن و یا رای ندان به آن است.
خیلی روشن در این مقاله گفته شده است هرکس که عالیجنابان ، رفسنجانی، خاتمی و یا روحانی را که سی سال است در بالاترین مقامات امنیتی ونظامی و سیاسی بوده اند وتمامی این "لومپن" های نفرت انگیز را آنها به جان مردم انداخته اند و امثال "لاجوردی " ها را فرزندان انقلاب نامیده اند و چپاول و فساد را به حد انفجار رسانده اند و سر در مقابل ولایت مطلقه فقیه فرود آورده و آن را مقدس نامیده اند، آری آنها را "فرهیخته" می نامد ، برود و حتما به این عالیجناب ها رای بدهد تا سی سال دیگر هم به همین شکل کشور اداره شود.
اما اگر کسی خواهان تغییر و تحول اساسی در جامعه است، اگر کسی در پی اعتراض به استبداد مذهبی است، اعتراض به قدرت بی حد و حصر "رهبر" است ، اعتراض به قوانین ضد توسعه سیاسی است، اعتراض به سرکوب حقوق و آزادی های مردم است، اعتراض به ترور ها، اعدام ها، حق کشی ها، تبعیض ها است! اعتراض به کشاندن کشور به مرزهای جنگ و درگیری است، به جنبش تحریم می پیوندد چرا که جنبش تحریم ، جنبش اعتراض مردم ایران علیه سیاست های حاکمیت دیکتاتوری مذهبی است.
تحلیل آقای خراسانی که ربطی به متدولوژی مارکسیستی ندارد، تحلیل خوبی است که مرز میان وجدان انقلابی و اخلاق انسانی را با خودپسندی سازشکارانه و فرصت طلبی تسلیم طلبانه ، ترسیم می کند.
آقای خراسانی جایگاه خود ر ا در کنار "فرهیختگان" پیدا کرده است. اما ما رنج دیدگان را تنها نخواهیم گذاشت !
۵۴٨۹۲ - تاریخ انتشار : ۲۰ خرداد ۱٣۹۲       

  

 
چاپ کن

نظرات (۷)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست