یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

دیکتاتور حماسه می خواهد - رای نمی دهیم!

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : محسن ط

عنوان : سانسور نکنید!
فردی با نام ایکاروس کامنتی گذاشته بود با ذکر نام بنده. جا داشت پاسخی را که دو بار برایتان ارسال کردم را منعکس می کردید.
۵۵۰۶٨ - تاریخ انتشار : ۲۴ خرداد ۱٣۹۲       

    از : محسن ط

عنوان : در غیاب اپوزیسیون مورد نظر شما جامعه ایران از حرکت بازنایستاده!
کاربر محترم ایکاروس!
فرق افراد یا نیروهایی که برای مردم فهمی قائل نیستند با امثال جنتی که آنان را مشتی رعیت میداند در کجاست؟ بنده همه نیروهای سیاسی را به دنباله روی از توده ها فرا نخواندم. بسیارند نیروها و افرادی که در قبال میهن احساس مسئولیت می کنند و در عالم ذهنیات خود سیر نمی کنند و اتفاقا در شکل گیری این موج عظیم که صد البته ناشی از آگاهی نسبت به شرایط موجود و درایت و ذکاوت در استفاده از فرصت ها ست، نقش بسزایی ایفا کردند. فراخوان من شامل حال این نیروها نمی شود. فراخوان من متوجه آندسته از سیاسیونی است که رسالت خود را تنها در دعوت مردم به انفعال می بینند.
از تعامل نوشتید! شما حتی توجه ندارید که همین انتخابات امروز نتیجه یک تعامل بین بخش وسیعی از جامعه بود. برای جلوگیری از ماجراجویی های جناح حاکم در حکومت و بالطبع آن نجات کشور از مخاطرات احتمالی، طیف وسیعی از بخش هایی از جناح محافظه کار تا بخشی از اپوزیسیون خارج از کشور به این اجماع دست یافتند.
برای آموزش دادن به مردم باید در بین آنان بود و بزبان آنان سخن گفت. باید دردهای آنان را شناخت. باید در پیگیری مطالباتشان یاریشان کرد نه اینکه آنها را به تمسخر گرفت و یا پیگیری آنها را موکول به سرنگونی ای کرد که معلوم نیست با این سیاست انفعالی به کمک کدام دست غیبی می خواهد بوقوع بپیوندد.
می فرمایید: "توده ها ممکن است که خواست ها و نیازهای خود را خوب تشخیص دهند ولی لزوما" به این معنی نیست که راه رسیدن به آنها را نیز درست تشخیص می دهند". سوال من از شما این است که مردم از سیاست های منفعلانه مطلوب شما قرار است چه بیاموزند؟ خانه نشینی؟ بجای حضور در مراسم نامزدها و خواهان آزادی زندانیان سیاسی شدن! یا دسته جمعی به دربند یا فرحزاد رفتن برای کباب و فالوده خوردن یا قلیان کشیدن؟ بجای مطالبه نان و مسکن و آزادی! مردم از ترویج انفعال یا سیاست "انتظار تا سرنگونی" شما و امثال شما چه می آموزند؟
هم میهن محترم فکر می کنید جامعه ایران به محض خروج شما و سازمان های مورد نظرتان از کشور از حرکت باز ایستاده! مردم ایران همان مردم اند که ۴ سال پیش جنبشی به آن عظمت را آفریدند. اتفاقا همان روزها هم موضع شما و همفکرانتان همین بود که امروز هست. مردمی "که سیاست و سیاست ورزی را عین پدر سوختگی دانسته و سیاست را بی پدر و مادر میدانند..." غالبا متعلق به نسل پدر و مادربزرگ های خو گرفته به استبداد شاهنشاهی بودند. در ایران امروز غالب بر ۶۰ درصد جامعه کمتر از سی سال سن دارد و اگر چنین می اندیشیدند که طی هفته گذشته و امروز حکومت را آچمز نمی کردند. یا بقول خودشان در مراسم تشییع آیت الله طاهری خواب دیکتاتور را آشفته نمی کردند. در این روزها اپوزیسیون مورد نظرتان کدام راه را پیش پای مردم حاضر در صحنه گذاشت؟
کافی است مواضع اپوزیسیون مورد نظرتان را طی همین چند روزگذشته مرور کنید و درخلوت خود بیاندیشید که آنچه که توسط ایشان بر قلم آورده شد یا بر زبان رانده شد راه پیش پای مردم گذاشتن بود یا مانع تراشی بر سر راهشان؟ امید بخشیدن به مردم بود یا مایوس کردنشان؟
۵۵۰۶۶ - تاریخ انتشار : ۲۴ خرداد ۱٣۹۲       

    از : پرتو نوری علا

عنوان : با دخیل بستن به امامزاده اصلاح طلبی، آزادی و دمکراسی در سرزمین ایران نمی روید
من شرایط مردم ایران، بویژه جوانان را درک می کنم. اگر باز هم بروند و رأی بدهند، نمی توان بر آنان خرده گرفت، زیرا در جهنم مارهائی دیده اند که به عقرب جرّار هم پناه می برند. مسئله بر سر اصلاح طلبان، بویژه آنان که یکباره پس از انتخابات ۸۸، اصلاح طلب سبز دوآتشه شدند، است. آنان که در خارج نشسته اند؛ یا دم از انتخابات آزاد می زنند یا مردم را به رأی دادن تشویق می کنند. انتخابات آزاد در رژیم اسلامی به شوخی بیشتر می ماند تا حقیقت. آقای خامنه ای و سپاه و بسیج و گروه امنیت ملی و تمام جانیان به دست خود انتخابات آزاد فراهم کنند تا مردم حکومتی را که می خواهند انتخاب کنند!! زهی خیال باطل.
در مورد اصلاح طلبان هم به تجربه دیده ایم هروقت جان مردم به لب رسیده و این رژیم "همه کس کش" را سه طلاقه کرده اند، آقایان اصلاح طلب، در شکل محلّل ظاهر شده، حکومت را بر مردم حلال کرده اند. قیام مردم بعد از تقلب انتخاباتی نیز، توسط همه مردم، آنان که به اصلاح طلبان رأی داده بودند و اکثر کسانی که اصلن رأی نداده بودند شکل گرفت. این که آقای موسوی شد رهبر جنبش سبز، بعد از ظهور مردم در خیابانها دامنگیرش شد. نتیجه اش را هم دیدیم: شعار ساختار شکن ندهید! و بروید خانه هایتان. این هم از عملکرد اصلاح طلبان.
در دوره احمدی نژاد بود که دست های متقلب خامنه ای و دار و دسته اش رو شد و اصولگرایان از درون یکدیگر را دریدند. انتخاب یک به اصطلاح اصلاح طلب دیگر که هنوز نماینده "مقام معظم رهبری" در شورای عالی امنیت ملی است و همو بود که حمله به دانشگاه را تأیید کرد، با فرصتی دوباره، این رژیم از درون مندرس را وصله پینه خواهد کرد و پُر زورتر به جان مردم خواهد انداخت.
در مورد همه عملکردهای بی نتیجه اپوزیسیون در ۳۴ سال گذشته، می توان گفت: هیچوقت حکومتی نداشته ایم که به ما مهلت دهد تا تمرین دمکراسی کنیم. در همه ما خصلت یک خمینی کوچک نهفته؛ زورگوئی و فردی عمل کردن. اما اگر از این خصلت که قابل تغییر هست بگذریم، جز وجود افرادی مثل فرخ نظام نگهدار و یارانش همانطور که از بدو انقلاب، به رژیم، در درو کردن مخالفین کمک کردند، طی این سی سال نیز از خارج کمر به قتل اپوزیسیون بستند به این بهانه که میشود رژیم اسلامی را تدریجی به عقب راند و به دمکراسی و آزادی رسید. تاریخ و تجربه به ما نشان داده که تا زمانی که مذهب (هر مذهبی که باشد) در قانون کشور رخنه کند، نه تنها دمکراسی در راه نیست که تبعیض، از هرگونه اش سربرمی دارد و تمام مشکلات را ایجاد می کند. مردم ایران، از زن و مرد و اقوام و مذاهب و عقاید مختلف، از دخالت مذهب در حکومت در رنجند. باید این نظام را از بنیان منحل کرد و قانون اساسی جدیدی بر پایه مفاد حقوق بشر و سازمان های بین المللی و رفع هرگونه تبعیض بوجود آورد .
شاید بپرسید چه باید کرد: اپوزیسیون خارج از کشور نیازمند ایجاد یک آلترناتیو برای رژیم اسلامی است. ما در خارج نمی توانیم نوع حکومت را تعیین کنیم. این مربوط به مردم داخل ایران، پس از سرنگونی نظام است. اما می توانیم آلترناتیو حکومت را در خارج از ایران، شکل داده و به جهانیان و به مردم ایران شناساند. و این نیازمند همکاری همه گروه های انحلا طلب با هم است. اما این همکاری، جز توسط جاسوسان حرفه ای رژیم اسلامی، طی سه دهه گذشته، چهار سال مدام است که از طرف اصلاح طلبان (با غرض یا بی غرض) گریخته از ایران، بعد از انتخابات تقلبی، بصورت سیستماتیک و داشتن پول کافی (که منبعش، سهم بَری از همان رژیم اسلامی است) و امکانات فراوان در اجتماعات سیاسی غرب و دانشگاه ها و ایجاد کنفرانس ها و سمینارها، خود را آلترناتیو رژیم اسلامی، قلمداد کرده و مانع هر نوع همبستگی میان اپوزیسیون بوده و لای چرخ اپوزیسیون، برای ایجاد یک آلترناتیو، چوب که سهل است، خنجر گذاشته اند. اصلاح طلبان خواهان حفظ نظام و قوانین اساسی موجود و حتی بازگشت به عصر طلائی امام؛ بخوانید عصر کشتارهای گروهی و محاکمات پنج دقیقه ای و تبعیض، بوده و هستند. چنین گروهی حتی نمی تواند خود را رفرمیست بخواند؛ زیرا رفرمیسم تنها در کشورهایی که از اساس، دمکراتیک (یعنی سکولار) هستند، امکان پذیر است. نه در حکومتی که تعیین کننده اش مذهب است و تمام ساختارش بر اساس تبعیض و حبس و کشتار است.
ما همه امید به زیستن در ایرانی آزاد و دمکراتیک داریم، اما این امید با دخیل بستن به امامزاده و بارگاه اصلاح طلبی، برآورده نخواهد شد.
۵۵۰۶۵ - تاریخ انتشار : ۲۴ خرداد ۱٣۹۲       

    از : علاءالدین فتح راضی

عنوان : آیا برنامه ای جز
یک سازمان سیاسی براساس برنامه سیاسی آن قابل ارزیابی است و مواضع و سیاست های اتـخاذ شده از سوی هر سازمان سیاسی را بر اساس برنامه سیاسی آن میتوان فهمید و سنجید. مسئله شرکت یا تـحریم انتخابات ازین اصل مستثناء نیست. برای مثال تـحریم انتخابات از سوی سلطنت طلب ها در راستای برنامه آنـها قابل فهم ست و هـمه فعالیت های سیاسی آنـها از جـمله ایجاد شورای ملی و کنفرانس های متعدد اتـحاد در نقاط مـختلف اروپا با شعار بی پایه و اساس "انتخابات آزاد" را با برنامه سیاسی آنها میتوان تبیین کرد که چیزی جز دعوت به مداخله نظامی آمریکا و اروپا در ایران نیست که در ادامه آن اعلاحضرت رضا شاه دوم قدم رنـجه فرموده پای برایران بگذارند و انتخابات آزاد و فرمایشی خود را برگذارنـمایند! تـحریم انتخابات از سوی گروه های سیاسی جانبی marginal که هرگز شانس بدست آوردن قدرت سیاسی را ندارند ناگزیر به سود این یا آن نیروی سیاسی اصلی تـمام خواهد شد و این میتواند تنها نشانه دگم های آن باشد و نه ارائـه یک سیاست واقع بینانه. برای مثال فدائیان اکثریت که سال ها به حـمایت بی قید و شرط از خـمینی و حاکمیت منحوس وی پرداخته بود پس از تغییر مواضع ۱۸۰ درجه خود بصرف "اعاده حیثیت" خود تاکنون هر انتخاباتی را تـحریم کرده ست. تـحریمی که در سال ۱۳۸۴ باند احمدی نژاد - سپاه را به قدرت رسانید و در انتخابات ۱۳۸۴ حاکمیت آنرا تثبیت کرد. توجه داشته باشید که تحریم مرکزیت خارج از کشور این سازمان با مـخالفت شاخه داخلی روبرو شده و کادرهائیکه فشار حاکمیت فاشیستی را بر گرده خود احساس میکنند بدنبال سیاست های واقع بینانه تری هستند. و این نشان میدهد که سیاست تـحریم مرکزیت آن را از توده ها جدا ومنزوی ساخته است. مردم ایران و نیز ملت آدربایجان در گذشته برخلاف این تـحریم ها عمل کرده اند و انتخابات را بمنظور طرح خواسته های برحق خود بکار گرفتند و با شرکت در انتخابات سال ۱۳۸۸ آنرا به حماسه جنبش سبز بدل کردند. حـمایت تاکتیکی از اصلاح طلبان سال هاست که امتحان خود را بـخوبی پس داده است و این در حالیست که اکثریت قریب باتفاق مردم کوچکترین توهـمی در مورد عدم امکان اصلاحات در نظام جـمهوری اسلامی ندارند. با این حال بخوبی از نیمچه فضای باز زمان خاتـمی استفاده کرده و از آن برای متشکل کردن خود استفاده کردند. در مقابل سیاست تـحریم انتخابات چیزی جز منفعل کردن مردم و فرستادن آنـها به خانه هایشان بامید رسیدن فرجی از افق غرب آسمان نـخواهد بود.
این میان شـما باید مشخص کنید در کجا ایستاده اید و برنامه شـما بعنوان یک سازمان سیاسی پس از تـحریم و برای سرنگونی رژیم و کسب حقوق ملی آذربایجانی ها چیست. آیا چیزی جز " سرنگونی، هم استراتژی هم تاکتیک" برای ارائه کردن دارید؟
۵۵۰۴۹ - تاریخ انتشار : ۲۴ خرداد ۱٣۹۲       

    از : کاوه بنائی

عنوان : به هم بندی قدیمی ام در دانشگاه ارتوپدی اوین !!حامد عزیز
حامد جان ما که رای نمی دهیم در کنار شما و مردم هستیم. همه آنهائی که در هیتبان هستند آیا رای می دهند؟ همه آنهائی که در خرداد ۸۸ به خیابان آمدند برای اعتراض آیا رای داده بودند؟ سمبل ایران آزاد " ندا" اصلا در انتخابات شرکت نکرده بود کمی وقه بین نه, وسط بین باشیم. ما رای نمی دهیم ولی در خیابان هستیم.
۵۵۰۴۶ - تاریخ انتشار : ۲۴ خرداد ۱٣۹۲       

    از : سونیا باقری

عنوان : نماینده خامنه ای در کیهان شریعتمداری: اگر اصولگرایان ائتلاف نکنند سیل آنها را می برد پس رای دهید تا سیل شویم
نماینده خامنه ای در کیهان شریعتمداری: اگر اصولگرایان ائتلاف نکنند سیل آنها را می برد

پس رای دهید تا سیل شویم

ما همه داغ دیکتاتوری را برپوست خود داریم پس صحنه ترک نمیکنیم تا انها را وادار به عقب نشینی کنیم
۵۵۰۴۱ - تاریخ انتشار : ۲۴ خرداد ۱٣۹۲       

    از : مهران همایون

عنوان : عدم واقع بینی اخبار روز
متاسفانه سایت اخبار روز و بسیاری از افراد و سازمان هایی که در مهاجرت هستند ،درک صححیی از شرایط ایران ندارند و تحلیلهای آنها به صورت واکنشی میباشد.یعنی اگر حکومت هر موضوعی را تبلیغ کند ،آنان عکس آن عمل میکنند و حکومت هم با تحلیل دقیق این رفتارهای اپوزوسیون، آنان را به سمتی که میخواهد سوق میدهد و این دقیقا یعنی "مهندسی افکار " و متاسفانه این سایت به جای افشا گری جناح اصول گرا ،به عارف و روحانی حمله میکند و آنان را به تمسخر میکشد.
تحلیل های پر از تناقض و نخ نمای و شعار گونه بسیاری از سازمانهای خارج نشین بدون تحلیل واقع بینانه و شرایطی که مردم ایران در آن گرفتار هستند، هر چه بیشتر آنان را از تاثیر گذاری بر شرایط ،دور میکند.
۵۵۰٣۵ - تاریخ انتشار : ۲۴ خرداد ۱٣۹۲       

    از : ایکاروس

عنوان : "همگام" با توده ها
-ای
یاوه
یاوه
یاوه
خلائق!
مستیدو منگ؟
یا به تظاهر
تزویر می کنید؟
در بعضی از "روشنفکران" همچون آقای محسن ط و یا مرتضی محیط (با تمام احترامی که برایش قائل هستم) "همگامی" با توده ها به قدری "عمیق" است و آنها را از نظر سیاسی به قدری "فهیم" می دانندکه نیروهای سیاسی را به تبعیت از توده ها و یا حداقل، واگذاشتن آنها به حال و تصمیم خودشان و "احترام" به تصمیمشان فرا می خوانند. گویی فراموش می کنند که هدف و فلسفه سیاست و سیاست پردازی نه هرکه به راه خود رفتن بلکه تعامل و تبادل در جهت بهترین راه مبارزه و زندگی است.سیاسیون ضمن اینکه از توده ها می آموزند به توده ها نیز آموزش می دهند. توده ها ممکن است که خواست ها و نیازهای خود را خوب تشخیص دهند ولی لزوما" به این معنی نیست که راه رسیدن به آنها را نیز درست تشخیص می دهند. مگر مردم ما دموکراسی و آزادی نمی خواستند، پس چگونه است که برای رسیدن به آن با شیفتگی تمام،خمینی و حکومت اسلامی را بر گزیدند. اگر آنها سازمان یافته و دارای رهبری سیاسی درستی بودند آیا چنین می کردند؟ مگر بسیاری از همین مردم نیستند که سیاست و سیاست ورزی را عین پدر سوختگی دانسته و سیاست را بی پدر و مادر میدانند و صدها مورد دیگر، آیا باید به حال خود رها شوند و هر تصمیمی گرفتند "محترم" است؟ پس وظیفه یک نیروی سیاسی چیست؟ از آنها تبعیت کرده و "همگام" شده و یا اینکه راه خود را رفته و به قول شما اقای "محسن ط" در راه مردم مانع تراشی نکنند؟ اگر این است درک شما از کار سیاسی و نیروی سیاسی، بروید رای دهید.
۵۵۰٣۴ - تاریخ انتشار : ۲۴ خرداد ۱٣۹۲       

    از : آشنا ...

عنوان : انتخاب نوکری مطیع برای رهبری دیکتاتور !
"مردم مطرح نیستند، این اسلام است که مطرح است." خمینی
"رهبری دستور داده اند رئیس جمهور باید مطیع رهبری باشد" احمد خاتمی امام جمعه تهران

در تفکر خمینی به عنوان نظریه پرداز ولایت فقیه و بنیانگذار حاکمیت اسلامی در ایران ، مردم ایران به دلیل مسلمان بودن ، امت نابالغی هستند که احتیاج به ولی و قیم دارند و این قیم آشنا به شریعت اسلام تصمیماتی که بر اساس قوانین الهی می گیرد، همه امت مسلمان وظیفه دارند که بدون چون و چرا این تصمیمات را اجراء کنند. در این تفکر اگر همه اهالی کشور مثلا خواستار برابری حقوق زن و مرد باشند چون با فقه اسلامی مغایرت دارد ، نظر مردم پشیزی هم ارزش ندارد ؛ چون در تضاد با فقه اسلامی است که از نظر ولی فقیه منشاء الهی دارد.
بنابراین اساسا در رژیم ولایت فقیهی که منشاء قوانین خود را الهی می داند رای و نظر مردم و انتخابات حتی به شکل دمکراسی های بورژوائی هم مطرح نیست.چون در دمکراسی مقبولیت حاکمیت و قوانین را رای مردم تعیین می کند و در حاکمیت دینی قوانین آسمانی و دینی.
در دمکراسی های بورژوائی مردم حق دارند به کاندیداهای احزاب مختلف یا افراد مستقل که برنامه های متفاوتی دارند بنا به تعلق طبقاتی و یا متناسب با درک و سلیقه خود رای دهند ولی در ایران فقط می توان به کاندیداهائی که مورد تائید ارگان منتخب ولی فقیه یعنی شورای نگهبان هستند و امتحانشان را داده اند و مدرک قبولی از آنها گرفته اند رای داد.

شرکت در انتخابات جمهوری اسلامی به معنای انتخاب کردن گوسفندان و میمونها و خدمتگذارانی بی اختیار برای ولی فقیه است. البته در این حد هم مربوط به ابتدای شکلگیری رژیم ولایت فقیه میباشد .

در شرایط فعلی بعد از گذشت سی و چهار سال از حیات رژیم و کسب تجربه حاکمیت علاوه بر مشخصات فوق، کاندیداها باید مهارت خود در ریاکاری و دروغ و تزویر و تهمت و افترا به مخالفین و چماقداری و سرکوب و شکنجه و قتل و دزدی اموال ملی و رانت خواری و سهم امام دهی از آن را گذرانده ودر این را به مقام رفیع کسب صلاحیت شریک شدن در باند مافیائی رهبری رژیم رسیده باشند.
رای دادن در چنین رژیمی دقیقاً شبیه این است که عده ای دزد و متجاوز و سادیست و شکنجه گر که با فریب یا زور وارد خانه شما شده اند به شما بگویند بصورت نوبتی می توانید متجاوزین و شکنجه گران به مادر و خواهر و زن و فرزند خود را انتخاب کنید!
میهن ما ایران برای کارگران و زحمتکشان شهر و روستا و اکثریت ۷۶ میلیونی آن مثل زندان بزرگی است که مشتی دزد و جنایتکار و بیمار سادیست و شکنجه گر و اراذل و اوباش بر آن گمارده شده اند و از زندانیان بیگاری می کشند. این توصیف غلو آمیزی نیست. واقعیت عینی زندگی سیاسی و اجتماعی و اقتصادی مردم ایران است...

ببینید در عرض این۳۴ سال حیات جمهوری الهی اسلامی که تحقق حاکمیت مستضعفین و عدل علی و نایب بحق ولی عصر است چگونه سطح زندگی کارگران و زحمتکشان ایران ارتقاء پیدا کرده است!!! همانطور که امام خمینی عظیم الاشان در روز ورود خود به ایران در بهشت زهرا وعده دادند نه تنها آب و برق و اتوبوس مجانی شد و برای کارگران و زحمتکشان مسکن ساختند و آنها را به مقام والای انسانیت رساندند و بیکاری و فقر و فحشاء و اعتیاد و افزایش طلاق و کار کودکان و دزدی و رشوه خواری و تبعیض و شکاف طبقاتی و زور و قلدری و ریاکاری و تزویر و دروغگوئی از بین رفت و بهداشت و درمان و آموزش و بیمه های اجتماعی همگانی شد ، امروز همه مردم ایران بخصوص جوانان با نشاط ( فکر نکنید در اثر استفاده از حشیش و مواد مخدر روانگردان با نشاط هستند ) و امیدوار به آینده ای تابناک در زیر سایه اسلام عزیز در کمال آزادی در احزاب و سازمانهای سیاسی و سندیکاها و اتحادیه های کارگری و انجمنهای صنفی فعال هستند و از آزادی بیان و قلم و مطبوعات و اجتماعات و اعتصاب برخوردار و غارتگران ثروت ملی و رشوه خواران و رانت خوارها و اعضاء مافیا در زندان و اسارت می باشند!!!

آیا می توان به دشمن طبقاتی ، به شکنجه گر و دزد و متجاوز به خود و خانواده و هم میهن خود رای داد و خود را انسانی دارای شعور و اخلاق و شرافت و وجدان دانست ؟ مسلماً خیر ! پس برکارگران و همه مردم شریف ایران است که به این نمایش مسخره و ارتجاعی نه بگویند و با تحریم گسترده خود سیلی محکمی بر صورت ولی فقیه و همه دارو دسته های دزد و فاسد و جنایتکار جمهوری اسلامی بکوبند..."
۵۵۰۲۹ - تاریخ انتشار : ۲٣ خرداد ۱٣۹۲       

    از : الف باران

عنوان : حساب مردم عادی با سازمانهای سیاسی جداست !
مهم اینجاست که بدانیم حکومت چه میخواهد ! تمام کسانیکه رای میدهند خواست حکومت را انجام میدهند . در کجای دنیا مردم از حکومتی که راضی‌ نباشند بحرف آن حکومت میروند و برایش کاری انجام میدهند که می‌خواهد ؟! این همه بهانه برای چیست ؟ برای حکومت رای مثبت و منفی‌ مهم نیست ، برای حکومت شرکت کردن در انتخابات مهم است ! شرکت در انتخابات مشروعیت بخشیدن به این نظام است. نظام‌های فاسد و دیکتاتوری برای گرفتن رای و مشروعیت بخشیدن به نظام خود از تمام ترفندهای موجود برای خرید افراد و سازمانهای سیاسی استفاده میکنند. همانطور که "ساندیس بگیرها" در فرهنگ مردم منفور و خود فروخته شناخته میشوند ، سازمان هایی هم که در مقابل پول و امکانات حکومتی به خواستهای حکومت عمل میکنند در تاریخ مبارزاتی ایران در ردیف همان ساندیس گرفته ها قرار میگیرند . حساب مردم عادی با سازمانهای سیاسی جداست !
۵۵۰۲٣ - تاریخ انتشار : ۲٣ خرداد ۱٣۹۲       

نظرات قدیمی تر

 
چاپ کن

نظرات (۲۷)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست