جمهوری های غیردمکراتیک
-
حمید آقایی
نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از
سیستم نظردهی سایت میباشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... میدانید
لطفا این مسئله را از طریق ایمیل
abuse@akhbar-rooz.com
و با ذکر شمارهای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده
به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
از : مسعود بهبودی
عنوان : دموکراسی و آزادی
من بخشی از مطلبی را که حریفی ایتالیائی به نام گیاچی در این این باره نوشته برای تان ترجمه می کنم تا مسئله را ساده نفرمایید:
گروگانگیری واژه ها
• جنگ واژه ها، بخش مهمی از مصاف کار مزدوری و سرمایه است.
• روند و روال این جنگ اما شادی برنمی انگیزد.
• بسیاری از واژه ها از پا در آمده اند و چنان علیل و بی مصرف شده اند، که دیگر به درد نمی خورند.
• گروهی از آنها را هم دشمن به گروگان گرفته است.
• واژه های گروگان را دشمن از آن خود کرده و از نو معنی کرده است.
• آنها اکنون معنای دیگری کسب کرده اند، معنائی ئی که درست ضد معنای اصلی و واقعی آنها ست.
• «دموکراسی» یکی از این بیشمار واژه ها ست.
• «دموکراسی» یکی از واژه های کلیدی است و لذا بازپس گرفتنش ضرورت مبرم دارد.
• «دموکراسی» را باید در معنی اصیل اش، در معنی ما قبل جعل و تحریفش، باز پس گرفت.
• چون آن را نه فقط به گروگان گرفته اند، بلکه به عنوان شاهکلید ایدئولوژیکی به خدمت مستمر و مدام خویش در آورده اند.
• در داخل ممالک متروپول، از«دموکراسی» بمثابه سلاحی برای توجیه سرکوب جنبش های پیکارگر استفاده می کنند.
• کافی است، که به تهمت بزرگ «امحای نظام دموکراتیک» بیندیشید، که امروز احیای عظیمش را از سر می گذراند.
• از«دموکراسی» در خارج ـ در مقیاس جهانی ـ بمثابه سلاحی برای توجیه و مشروعیت بخشیدن به تجاوزات نظامی استفاده می شود.
• کافی است، که به شعار «لزوم صدور دموکراسی» بیندیشید.
• از«دموکراسی» اما بمثابه جنگ افزاری، نه فقط برای پیروزی در کشمکش های زمان حال، بلکه علاوه بر آن، برای تسخیر گذشته استفاده می کنند.
• واژه «دموکراسی» را به خطی کج و معوج نو نویسی کرده اند، به خطی سرکردگی آفرین، هژمونی آفرین.
• اکنون دموکراسی بمثابه آلترناتیو و ضد کمونیسم جا زده می شود.
• دردا که این خدعه دشمن در افکار عمومی کرخت و بی حال، به خوبی جا افتاده است و آن را هر خبرنگار نابالغی، مثل نقل و نبات بر زبان می راند.
• اما، این واژه را تاریخی دیگر است.
• این واژه را اما تاریخی بکلی دیگر است.
بخش اول
دموکراسی بمثابه «حاکمیت خلق»
دموکراسی بمثابه ایده ای از یاد رفته
• هرجا ما در آثار متفکران جهان باستان، با مفهوم «دموکراسی» برخورد می کنیم، در انطباق مطلق با ریشه واژه ای، به معنی «قدرت خلق»، «حکومت خلق» و یا «حاکمیت خلق» بکار می رود.
• در آثار پلی بیوس (مورخ یونانی) در بررسی فرم های حکومتی، میان مفهوم «دموکراسی» و مفاهیم «مونارشی» (سلطنت) ـ حاکمت یک فرد واحد ـ و «اریستوکراسی» ـ حاکمیت گروهی اندک ـ تفاوت گذاشته می شود.
• جالبتر از همه اما این است که ارسطو گامی فراتر می نهد و «حکومت تعداد بیشتر» را نه از لحاظ تعداد (کمی) صرف، بلکه از لحاظ اقتصادی تعریف می کند.
• عبارت مربوط به این بخش در اثر ارسطو، بشرح زیر است:
• «نتیجه حاصل از تحقیقات ژرف حاکی از آن است، که در مسئله حکومت تعداد انگشت شمار در اولیگارشی و تعداد بیشتر در دموکراسی، تعداد حکومتگران جنبه فرعی قضیه است.
• واقعیت این است که در جهان، تعداد توانگران اندک و تعداد تهیدستان بیشمار است.
• بنابرین، دلیل اصلی تفاوت میان دموکراسی و اولیگارشی را باید در مسئله فقر و ثروت جستجو کرد.
• از این رو، هرجا که انسان ها، در سایه ثروت خویش حکومت می کنند ـ بی اعتناء به اینکه تعداد حکومتگران اندک و یا بیشتر است ـ ما با اولیگارشی سر و کار داریم و هرجا که تهیدستان زمام امور را بدست دارند، ما با دموکراسی سر و کار داریم.»
• این درونمایه اجتماعی و طبقاتی دموکراسی سبب می شود، که توکیدیدس (مورخ یونان باستان) و توکه ویل (مورخ، نویسنده وسیاستمدار درعصر جدید) ، همواره دموکراسی را به معنی آلترناتیو (برابرنهاد) و ضد آزادی تلقی کنند.
• توکه ویل می نویسد:
• «عقل من مرا به هواداری از موسسات دموکراتیک فرا می خواند، ولی من ـ غریزتا ـ اریستوکرات هستم.
• این بدان معنی است که من از سوئی توده ها را خوار می شمارم و تحقیر می کنم و از سوی دیگر آنها را تهدیدی تلقی می کنم و به هراس می افتم.
• من طرفدار سینه چاک آزادی و قانونیت هستم، حقوق دیگران را محترم می شمارم، ولی با دموکراسی میانه خوبی ندارم.»
۵۶۱٣۹ - تاریخ انتشار : ۴ مرداد ۱٣۹۲
|
از : حمید آقایی
عنوان : پاسخ شما
جناب آقای بهبودی سلام
در زمینه دمکراسی مسلما خودتان تعاریف جامع و علمی و خوبی را می توانید پیدا کنید.
من آزادی را در این یادداشت مترادف با freedom گرفتم، که یک مفهوم جامع فلسفی، اجتماعی فردی و.... دارد و از نظر من برای همه زمانها و مکانها ثابت و غیر قابل تفکیک. است.
دمکراسی اما شکلی و مدلی سیاسی است که می خواهد آزادی های فردی و اجتماعی را تحقق بخشد، که به اعتبار شرایط اجتماعی، فرهنگی، طبقاتی هر جامعه ای یا بصورت جمهوری و یا پادشاهی-پارلمانی و یا اشکال دیگر اجرا می شود.
۵۶۱٣۲ - تاریخ انتشار : ٣ مرداد ۱٣۹۲
|
از : مسعود بهبودی
عنوان : تعاریف
خیلی ممنون
لطف کنید و تعریفی از مفهوم «دموکراسی» اراته دهید
۵۶۱۲۷ - تاریخ انتشار : ٣ مرداد ۱٣۹۲
|
|
|
چاپ کن
نظرات (٣)
نظر شما
اصل مطلب
|