سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

دموکراسی ارعابی - جلیل افشار

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل [email protected] و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : آشنا ...

عنوان : گزینش روحانی...نزدیکی به آمریکا...
"ایران از مدتها قبل خواهان برقراری تماس با آمریکا بوده است. مخالفت جناح وابسته به خامنه ای برای برقراری تماس با آمریکا نه یک مخالفت اصولی، بلکه مخالفت با کسانی بوده است که میخواستند و یا می خواهند بدون داشتن ابتکار عمل رهبری، در برقراری این مناسبات، خود شخصا تصمیم بگیرند و امر برقراری مناسبات و عادی ساختن روابط را نه از طریق بیت رهبری، بلکه از طریق دستگاه اداری دولتی انجام دهند. خامنه ای بارها اعلام کرده است که ابتکار عمل و رهبری در استقرار این مذاکرات باید در دست وی بماند.
این بی اعتمادی خامنه ای از اینجا ناشی می شود که دستگاه حاکمیت روحانیان یک دستگاه شفاف و صمیمی نیست. هر آن امکان دارد جناحی بر ضد جناح دیگر با کنار آمدن با آمریکا ترتیب جناح مخالف را در خدمت"مصالح" اسلام بدهد. سوء ظن و بدگمانی بیماری ذاتی همه رژیمهای استبدادی و نامتکی بر مردم است. البته عادی سازی روابط دیپلماتیک با همه ممالک و از جمله آمریکا لازم است و کسی نمیتواند و نباید اصول همزیستی مسالمت آمیز با دولتها و بویژه با همسایگانش را نادیده بگیرد. در این عرصه تنها باید کشور صهیونیستی و نژادپرست اسرائیل را که مانند لکه ناجوری، فلسطین را اشغال کرده است مستثنی دانست. اگر این مناسبات تا به امروز سرنگرفته است ریشه آن در سیاست آمریکاست. آمریکا در این عرصه طبیعتا از حمایت و پشتیبانی آشکار و پنهان همسایگان ایران که از این نمد کلاهی به آنها
میرسد نیز برخوردارند و چه بسا آنها در این کار موش می دوانند.عربستان سعودی
و امارات متحده عربی، ترکیه و جمهوری آذربایجان و اسرائیل از زمره این ممالک
هستند.
امپریالیست آمریکا به هیچ چیز کمتر از اسارت ایران تن در نمی دهد و تحقق این هدف با توجه به حاکمیت یک رژیم ضد مردمی در ایران از احتمال بیشتری برخوردار است. ایران تنها کشور منطقه است که هنوز استقلال سیاسی خویش را علیرغم ماهیت ارتجاعی و استبدایش حفظ کرده است و موی دماغ امپریالیست آمریکا در منطقه است. منطقه خاورمیانه بدون مهار ایران برای امپریالیست آمریکا قابل پاسداری و نظارت بی درد سر نیست. ایران چه بخواهیم و چه نخواهیم بزرگترین قدرت منطقه چه از نظر تاریخی، فرهنگی، ظرفیت علمی، تجربه تاریخی، منافع
بزرگ انرژی، و یا مس، اورانیوم و... می باشد. ایران می تواند منافع امپریالیستها را
در منطقه دچار خطر کند. ایران از نظر راهبردی می تواند برای آمریکا خطرناک باشد، چنانچه ایران در رقابت امپریالیست آمریکا با سایر رقبای امپریالیستی بیکباره طرف اروپا ، روسیه و یا چین و ژاپن را بگیرد.
بدون مهار ایران برای امپریالیست آمریکا ممکن نیست وضعیت عراق و افغانستان را
سر و سامان دهد و نفس راحتی بکشد. هم اکنون نقش ایران نه تنها در سوریه، لبنان، فلسطین، بلکه در همه ممالک اسلامی و عربی مشهود است. امپریالیست آمریکا نمی تواند از این لقمه "لذیذ" چشم بپوشد. آنها در ایران رژیمی سرسپرده مانند رژیم شاه می خواهند که به عنوان ژاندارم منطقه به سرکوب نهضتهای انقلابی منطقه بپردازد و به پایگاه جاسوسی علیه روسیه بدل گشته و ده ها هزار
مستشار آمریکائی را به ایران راه دهد.
امپریالیست آمریکا برای اینکه بتواند با خیال راحت سیاست توسعه نفوذش را در اقیانوس آرام و محاصره چین به انجام برساند، باید خاطرش از حلقه ایران و پشت جبهه اش آسوده باشد. رژیم بعد از انقلاب در ایران ، رژیمی نیست که بتواند نوکری امپریالیست آمریکا را بدون توجه به خواست عمومی مردم میهن ما به راحتی و بی سر و صدا بپذیرد. دستآوردهای انقلاب مردم ما در اخراج آمریکا و دفاع از تمامیت ارضی و حق حاکمیت ملی ایران، نفی نیمه مستعمره بودن ایران، طوری نیست که بتوان چرخ تاریخ را بدوران شاهنشاهی برگرداند. این است که امپریالیست آمریکا تمام تلاش خویش را بکار می گیرد یا ایران را مهار کرده به زیر سلطه خود در آورد
و یا در پی تجزیه و خرابکاری در ایران در تمام عرصه ها برآید تا کشور ما را "بی ضرر" کند."
۵۶۴۶۲ - تاریخ انتشار : ۲۱ مرداد ۱٣۹۲       

    از : پدرو

عنوان : به آشنا ی عزیز
گذشته از اینکه حکومت مردمی چیست و کدام حکومت مردمیست, آیا به گمان شما این اپوزیسیون جمهوری موجود در ایران نیست که آن را به آغوش امپریالیسم زور می کند؟ به گمان من نه تنها که چنین است بلکه مقصد این گروه اساسن قرار دادن "کشور ایران" در آغوش ناپاک امپریالیست هاست. تماشا کنید,این راس چمهوری اسلامی نیست که از مجبور شدن به دادن بخشی از قدرت به جناح رفسنجانی شادی می کند, این شادمانی را اپوزیسیون است که بیان می کند. گروهی که اتفاقن خود را چپ و جانبدار عدالت اجتماعی می نمایاند. این گروه در نهان از تحریمات جانفرسا,باجگیرانه و بیشرمانه امپریالیسم آمریکا بر علیه مردمش خشنود است. این گروه در کنار اجرا کنندگان فرهیخته شدهی اعدامهای ننگ آور دهه شوم ۶۰ نشسته می خواهد متوهمی پرت و پلاگو چون احمدی نژاد یا مجروح جنگیی با ادبی چون جلیلی را تقصیر کار اصلی جلوه دهد. آشنا, اگر دغدغه شما امپریالیسم باشد, که به گمانم است, از گمان دور مدار که گروهی انبوه از مخالفان ایرانی این حکومت,آشکار و نهان در خدمت امپریالیسم می باشند.
۵۶۴٣۱ - تاریخ انتشار : ۲۰ مرداد ۱٣۹۲       

    از : آ شنا ...

عنوان : این رژیم با انتخاب روحانی...
"..انتخابات ایران کسانی را غافلگیرکرد که به معجزات این رژیم باور داشته و هنوز ماهیت ارتجاعی ، عوامفریبانه ، مکارانه ، جنایت پیشه این مافیای در قدرت را نشناخته اند.
مهره های این رژیم همه دستجمعی در پی حفظ این نظام هستند که جان و مالشان بدان وابسته است و اگر این امر با تکیه بر مردم مذهبی و مسخ شده و یا فریب خورده مقدور نباشد، آنرا با تکیه بر قدرتهای خارجی متحقق می کنند.
این رژیم با انتخاب روحانی اعتقادش را به رای و نیروی مردم ایران نشان نداده است و این کار اعترافی بر این اصل نیست که از نظر آنها "میزان رای مردم است" ، بلکه نشان داده است که از مردم می ترسد، از آگاهی مردم می ترسد و ترس از مردم است که وی را بیشتر به آغوش امپریالیستها می برد.
یک رژیم مردمی، طبیعتا در مواقع سخت که در تاریخ هر ملتی وجود دارد، باید به توده های مردمش تکیه کند تا با بسیج این نیروی عظیم مشکلات را از پیش پا برداشته و در مقابل قدرتهای زورگوی خارجی مقاومت کند. تنها رژیمی که از مردمش بیشتر می ترسد تا امپریالیسم، راه هائی را بر می گزیند که جلب نظر امپریالیستها را بکند و در این امر از ناآگاهی مردم جان به لب رسیده مایه می گذارد. در این متن است که باید صحنه سازی انتخابات ارزیابی کرد."
۵۶٣٨۷ - تاریخ انتشار : ۱۷ مرداد ۱٣۹۲       

  

 
چاپ کن

نظرات (٣)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست