سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

تزهائی پیرامون نظریه‌ها و پارادایم‏ها - بهروز خلیق

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل [email protected] و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : mohsen tajfar

عنوان : مردم
اقای خلیق عزیز فرمایشتان درست ولی بچب چب یابراست راست با مردم یا بر مردم مرشد ما میگوید چب یعنی مردم راست یعنی بر مردم کائوتسکی و برنشتاین ازمردم برگشتند ومرتد شدند انشااله که شما با مردم باشید!!
۵٨۲۹۹ - تاریخ انتشار : ۱٣ آبان ۱٣۹۲       

    از : پویان ارس

عنوان : :)
آقای بهرنگ ایرانی عزیز
شانس آوردم شما بهرنگ ایرانی هستید و اینطوری حریف ایرانی تان را با خاک یکسان میکنید. اگر بهرنگ خارجی بودید چکار با من میکردید؟
راستش از چنین شیوه های برخوردی واقعا تنم کهیر نمی زند عین واقعیت این است که دستگاه گوارشم دچار اخلال میشود. به سبب این نقص دستگاه اگر لازم باشد از شما عذر بخواهم بیان بفرمایید اقدام میکنم.
ممنون که ماجرای بنفشه ها را تبیین فرمودید اما در بین این کامنتها مگر کسی به اینکه چرا مثلا نویسنده مقاله مورد تایید شما دچار همزمانی کشف علمی با دیگری شده اظهار شبهه کرده بود؟ ضمنا لگد کردن بنفشه های خوشبو هم اشاره ای علمی مربوط به لباچفسکی و اقلیدس میشود یا منظور مشخص دیگری داشته اید؟
خوب است جنابعالی طبعی میانه و روحیه ای دمکرات دارید و بخاطر دو خط مخالفت با الفاظ صریح کینه ورز ،سبک سر ،خودخواه و اشارات تلویحی دیگر نواخته اید اگر نداشتید این روحیه را چه میفرمودید؟
.....
لحن استاندارد کننده و بیان عمیق شما از عمق ضمیر و روحیه و رفتار و روانشناسی و پاتولوژی و .... بیان شیوایی دارد.
اگر اشکال ندارد میتوانم از شما بخواهم کمی ظرفیت درک طنز و روحیه دگر پذیری و اپسیلونی ایجاد این روحیه که شاید زبانم لال طرف مقابل منظور دیگری جز اینکه "من" آن را برداشت کرده ام را بفرمایید "دیگران" در خودشان ایجاد کنند. شما که البته متکاملید.
ضمنا از دوستان اخبار روز برای درج مقاله خوب "درباره­ ی پیش­گفتار مارکس بر ویراست اول سرمایه" در این ستون سپاسگذارم.
۵۷۷٣٨ - تاریخ انتشار : ۱۷ مهر ۱٣۹۲       

    از : عالم بی علم

عنوان : جناب مسعود بهبودی نمونه کامل یک دگماتیست
جناب بهبودی_ اقای داود نوائیان ادعا کرده اند که در عصر استالین توسط بکار گیری تئوری و نطریه های سیبر نتیکی مارکسیسم را دگماتیک کردند و شما به ایشان ایراد گرفته بودبد که در زمان استالین علم سیبر نتیک وجود نداشته است و بعدا اقای فرویدن بی بیان بدرستی توصیح داده اند که کتاب ریاضیدان نابغه ای به نام نوربرت وینر در سال ۱۹۴۸ منشتر شده بود که بعدا شما ایرادات وارده بر داود نوائیان را بر سر ایشان خالی کرده اید. اینکه در زمان اسنالین شدیدا به تئوری های علمی توجه نشان داده می شد شکی نیست و همانطوری که احسان طبری هم چندین مقا له در علم سیبرنتیک و نشانه شناسی و غیره به رشته تحریر در آورده اند. سیستم شوروی از بهترین مغز های متفکر عصر خود حد اکثر استفاده را می کرد و اگر آنها توانایی ساخت بمب های اتمی و هیدرو÷نی را در دهه ۱۹۵۰ را داشته اند بی شک از علومی مانند سایبرنتیک هم بی خبر نبوده اند و چه بسا ریشه همچو تئوری هایی در خود شوروی بوده باشند -- مانند توری های فیزیک لیزر--- برای اینکه اولا: ریاضیات دوران شوروی در جهان در رتبه اول بود. ثانیا: در ان دوره به دو دلیل دست آورد دانشمندان و ریاضیدانان شوروی در غرب نشاخته می ماند. دلیل اولش این بود که خود حکومت شوروی نمی خواست بعضی از دست اورد هایشان بدست رقیبان غربی بیافتند و دلیل دوم هم این بود که خود غربی ها نمی خواستند که دست اورد های دانشمندان شوروی را تبلیغ کنند و آنها را نادیده می گرفتند. من می توانم در ایم باره رفرنس هایی برایتان فراهم کنم. نمونه اش کتاب دانشمند برجسته روسی ورنادسکی بود که در سال ۱۹۲۷ همزمان با کتاب " هستی و زمان" هایدگر منشتر شده بود و لی بعد از هفتاد سال بزبان انگلیسی ترجمه شد. این دانشمند در دهه ۱۹۲۰ تئوری سیمبایوسیس- همزیستی ارگانیسم های زیستی مختلف در کنار هم و در نتیجه ادغام آنها ---- را کشف کرده بودند که دکتر لین مارگالس در آمریکا بعد از ۶۰ سال دوباره کشف اش کردند و اگر این خانم مارگالیس تلاش نمی کردند آن کتابی که در سال ۱۹۲۷ در شوروی به چاپ رسیده بود الان هم در دسترس خواننده گان انگلیسی زبان نمی بود.
با احترام
۵۷۷٣۷ - تاریخ انتشار : ۱۷ مهر ۱٣۹۲       

    از : بهرنگ ایرانی

عنوان : از کوزه برون همان تراود که در اوست.
در تاریخ علم ،آمده است که در زمانهای گذشته گاهی یک تئوری علمی همزمان بوسیلهء دو دانشمندی طرح می شده که بدلیل سطح نازل ارتباطات در آن زمان ها ،فرصت ارتباط گیری و بحث و تبادل نظر با هم را نداشته اند.این مسئله در برخی موارد،موجبات سوء تفاهم بین طرفداران آنها می شده که گویا تئوری مورد نظر را یکی کشف کرده و دیگری به نحوی تقلب کرده و به نام خودش مطرح کرده.بعد ها آنها که از تاریخ و فلسفهء علم آگاهی داشتند،مسئله را اینطور حل کردند که واقعا می تواند یک نظزیه همزمان بوسیلهء افراد مختلفی پیداشود بدون اینکه این دو نفر هیچ ارتباطی باهم داشته باشند.و برای تحکیم چنین استدلالی می گفتند که "در بهاران بنفشه ها همه جا یک باره می رویند" و منظورشان هم این بود که وقتی زمان و بستر برای رویش بنفشه فراهم گردید در جاهای مختلف می تواند همزمان بنفشه بروید.(این داستان در کتاب هندسه های نا اقلیدسی ترجمهء م.ه شفیعیها به تفصیل توضیح داده شده است.)واقعیت امر این است که پویان ارس بدلیل داشتن نگاه متعصبانه از آنجا که از شنیدن "باز تعریف چپ "تنش کهیر می زند،و فکر می کند که هرچه خوبان همه دارند ایشان یکجا دارند،هر دیدگاه دیگری را حتی اگر این دیدگاه موضوع مورد مطالعهء طیف گسترده ای از فعالان این عرصه هم با شد با یک اشارهء ابرو به کناری می زند و مطابق با باورهای خودخواهانه اش این بنفشه را با بنفشهء دریاکنار اشتباه می گیرد و کینه ورزانه و سبک سرانه ،دیگران را دعوت به مشارکت درحال خودش می کند.حقا که از کوزه برون همان تراود که دراوست.
۵۷۷۱۱ - تاریخ انتشار : ۱۶ مهر ۱٣۹۲       

    از : فریدون بی بیان

عنوان : نعل واروی بهبودی
سئوالات حکیمانه ء خود را از کسانی بپرسید که دردهه ۶۰ میلادی در قطعنامه های خود اعلام کردند که دوران گذار از سرمایه داری به سوسیالیسم با موفقیت آمیز انجام شده و برگشت ناپذیر می باشد.
۵۷۷۱۰ - تاریخ انتشار : ۱۶ مهر ۱٣۹۲       

    از : مسعود بهبودی

عنوان : وابستگی طبقاتی و عواقب زیانبار آن
دلایل بعضی ها خیلی قوی اند، اگر حتی کیف کشی از راه نرسد:
چون دانشجو بوده اند و کتابی راجع به سیبرنتیک خوانده اند، پس «خیلی از نظریه پردازان چپ، از سیبرنتیک حداکثر بهره برداری را کرده اند، و نظریه های مارکس و انگلس و، لنین استالین، مائو … را، البته با کمک ماشین های دولتی شوروی و چین …، جزمیت ویژه ای بخشیدند و آب تطهیر و تقدس بر تمام تئوری ها و نظرات شان ریختند.»
در سال ۱۹۴۸ اتحاد شوروی و چین تازه از جنگ ویرانگر دوم بیرون آمده بود و بخش اعظم کشور خرابه ای بیش نبود.
تهیه نان حتی مسئله تعیین کننده ای بود چه برسد به دگماتیزه کردن ماشینی تئوری مارکس و لنین و این و آن.
وابستگی طبقاتی توان تفکر را حتی از بنی آدم می گیرد.
حالا که جنابعالی خیلی از سیبرنتیک خبر دارید ، لطف کنید و بفرمایید سیستم های سیبرنتیکی چه خصوصیاتی دارند و روابط شان با زیرسیستم ها از چه قرار است.
به عبارت دیگر تفاوت رابطه زیرسیستم ها با سیستم در سیستم های سیبرنتیکی و غیر سیبرنتیکی از چه قرار است وبعد لطفا توضیحی راجع به فوت و فن دگماتیزه کردن مثلا تز درک ماتریالیستی تاریخ مرحمت فرمایید.
۵۷۷۰۶ - تاریخ انتشار : ۱۶ مهر ۱٣۹۲       

    از : پویان ارس

عنوان : دریا کنار اومد...
آقای بهرنگ ایرانی
بازتعریف چپ ! با رونویسی ناشیانه از تکستهای درسی فلسفه علم و روش شناسی بدون عمیق شدن در مفاهیم و برخورد فله ای با قضایا اگر شدنی است پس بشود.
البته چپی اینچنین بود و نبودش واقعا تفاوت زیادی هم ندارد. مشغولیتهای فراوان و فرهنگ شفاهی و درک از مسئولیت سیاسی به مثابه عضویت در کلوپ به همراه برخی روحیه ها و موقعیتهای دیگر عزیزان سابقا چپ رفتاری بهتر از این را اقتضا نمیکند.
...
این نگاه رمانتیک شما و این تمثیل بنفشه و لگد و این داستانها که ظاهرا مورد هجوم قوم یاجوج ماجوج مخالف "علم" واقع شده اند. و این کینه ضد علمی این قوم نیاز به این دارد که گفته شود:
....کاش تو هم حال مرا داشتی
سینه ای از کینه جدا داشتی...
....
بالاخره بازنگری در چپ هم خودش مشغولیت مهمی است که اعضای کلوپ را تا مدتها میتواند سرگرم کند. چرا که نه
با امید دلخوشی دوستان
بدرود
۵۷۷۰۵ - تاریخ انتشار : ۱۶ مهر ۱٣۹۲       

    از : بهرنگ ایرانی

عنوان : بنفشه ها را لگد نکنیم
پاستور هم در زمان خوش وقتی ادعا کرد که عامل بیماری "میکرب" است ،با تمسخر و آزار کسانی مواجه شد که به صورتی جزم گرایانه و حق به جانب بر اطلاعات غلط و غیر علمی اشان پافشاری می کردند و چیزی جز کلیشه های گذشته را برنمی تابیدند.گالیله و برونو هم چنین سرنوشت غمباری داشتند.و جرمشان این بود که اسرار هویدا می کردند.حقیقت قضیه این است که آنچه را که آقای خلیق تحت عنوان "تزهایی پیرامون نظریه ها و پارادایم ها" ارائه نمودند ،بخشی از تلاش دامنه داری است که در آستانه و بعد از فروپاشی "سوسیالیسم واقعا موجود!"برای باز تعریف جنبش چپ در جهان در حال صورت گرفتن است.و مطالب طرح شده در این مقاله به احتمال قریب به یقین کشف شخصی آقای خلیق نیست و رد آنها را می توان در مقالات و کتابهای بسیاری دنبال کرد.از ایرادات املایی و نگارشی بعضی از دوستان که بگذریم،برداشت "خودکشی سیاسی" برای نویسنده از چنین نوشته ای،تنها به این دلیل که درک نویسندهء مقاله از "چپ" منطبق با درک ایشان نیست،به گمانم خود را "مرکز عالم پنداشتن" و تعطیل کردن اندیشه است.مگر مضمون مطلبی که از آقای نادر عصاره در صفحهء نخست "اخبار روز" و بعد از مقالهء آقای خلیق آمده تقریبا همان چیزی نیست که ایشان ادعایش را دارند؟مگر مضمون نوشتهء آقای شیدان وثیق تحت عنوان "سهم...."که در قسمت دیدگاه "اخبار روز" هست خیلی با نظرات آقای خلیق تفاوت دارد یا به نظرات چپ سنتی نزدیک است؟می گویند "در بهاران بنفشه ها همه جا یکباره می رویند."حتی اگر بوی بنفشه آزارت می دهدچاره کار به هیچ وجه لگد کوب کردن بنفشه ها نیست.این که کارایی هندسه های نا اقلیدسی در حوزه های خاصی ،کارکرد هندسهء اقلیدسی را در حوزهایی که صحتش را به ثبوت رسانده زیر سوال نمی برد،بلکه فقط عدم کارایی اش را در حوزهء دیگر نشان می دهد،موضوعی علمی است و به گمانم قابل تعمیم به کل تئوری ها در راستای جلوگیری از جزم شدن آنهاست.
۵۷۶۹۶ - تاریخ انتشار : ۱۶ مهر ۱٣۹۲       

    از : قریدون بی بیان

عنوان : ببخشید استاد بهبودی
نگارنده در زمان دانشجوئی کتاب سیبرنیتیک، نوربرت وینر (N.Wiener) نشر سال ۱۹۴۸ را به انگلیسی خواندم و در دهه ۵۰ بفارسی هم ترجمه شد که در بین روشنفکران ایران استقبال شد.
زمینه کاری نوربرت از ۱۹۳۹ تا ۱۹۴۵ بیشتر روی شبکه‌های الکتریکی و ماشین‌های محاسبه به خصوص در ارتباط با محاسبه‌های بالیستیکی بود.

حال اگر شما فکر می کنید دنیا طور دیگری بوده قابل اثبات نیست.
۵۷۶۹۱ - تاریخ انتشار : ۱۶ مهر ۱٣۹۲       

    از : مسعود بهبودی

عنوان : الهی نوائی
«خیلی از نظریه پردازان چپ، به ویژه در دوران استالین، شاید با توجه زمینه هایی که وجود داشت، و در راستای ادعاهای شان، از این تئوری (سیبرنتیک) حداکثر بهره برداری را کرده اند، و نظریه های مارکس و انگلس (و، لنین، استالین، مائو … را، البته با کمک ماشین های دولتی شوروی و چین …، جزمیت ویژه ای بخشیدند و آب تطهیر و تقدس بر تمام تئوری ها و نظرات شان ریختند.»

جل الخالق!
در زمان استالین سیبرنتیک نبود تا نظریات مارکس و انگلس و لنین و غیره را بکمک ماشین های دولتی دگماتیزه کنند.
ضمنا چگونه می توان نظریه ای را بکمک ماشین خصوصی و یا دولتی دگماتیزه کرد؟
در زمان لنین و استالین محاصره کشور شوراها بوسیله ۱۴ قدرت بیگانه وجود داشت و جنگ داخلی بی رحمانه ای که قصد نابودی اولین دولت زحمتکشان را بر سر داشت.
دولت شوراها هنوز بر عفریت جنگ داخلی پیروز نگشته بود که سر و کله بربریت فاشیسم پیدا شد که علیرغم بستن پیمان عدم تجاوز کشور تازه نفس زحمتکشان «بی همه چیز» را مورد حمله بربرمنشانه قرار داد و بخش اعظم کشور را خاکستر ساخت و ۲۰ میلیون انسان شریف را شقه شقه کرد و میلیون ها نفر را علیل و مجروح ساخت.
کدام دگماتیزه کردن نظریات مارکس.
در زمان استالین دهها میلیون انسان هنوز توان خواندن و نوشتن نداشتند و می بایستی آموزش ببیند و خواندن و نوشتن بیاموزد.
ضمنا پیشرفت علمی و فنی در رشته های علوم طبیعی چه ربطی به مارکسیسم ـ لنینیسم دارد؟
عوام فریبی برای چیست؟
حالا که دیگر سنگ ها همه بسته اند.
۵۷۶٨٨ - تاریخ انتشار : ۱۶ مهر ۱٣۹۲       

نظرات قدیمی تر

 
چاپ کن

نظرات (۲۰)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست