سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

نژادپرستها در صف اول فرزانگان فرهنگی و فعالین مدنی - مسعـود فتحی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل [email protected] و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : ‫البرز

عنوان : عقب مانده از چه، کجا و چه کسانی
‫آقای آطهرانی، اگر اهل بحث و منطق هستی، و نقد مرا به نوشتار آقای فتحی، تحت عنوان «نژادپرستها......» را نمی پسندی، به قول خودت دست از «سفسطه» بردار، و مدلل بنویس، کجای شواهد مورد استناد من شباهت به «چینی بندزنی» دارد.

‫مرقوم کرده اید، «کشور عقب مانده ایران را ببینید»، اما مرقوم نکرده اید، عقب مانده از چه، کجا و چه کسانی.
۵٨٣۱٣ - تاریخ انتشار : ۱۴ آبان ۱٣۹۲       

    از : آ طهرانی آ طهرانی

عنوان : سانسور یکطفرفه
در اخبار روز سانسور یکطفرفه موجود است، حال آقای تابان بگویند نه چنین نیست . این آقایان،لقمان شمالو.البرز
در این سایت بدون محدودیت مرتب به فرهیخته گان ملیتها ، توهین می فرمایند نمونه اول : انکس که نداند و نداند که نداند
در جهل مرکب ابدالدهر بماند نمونه دوم: اکثر اوقات از آزادی درک قبیله ای........ ׳
حال اگر اینجانب از این کلمات استفاده می کردم حتمأ کامنتم سانسور می شد . ׳
آقآی البرز شما چینی بندزن خیلی ناشی تشریف دارید این ایرانی که شما مخواهید انرا بند بزنید با صد من، سیرش هم،نمی شود
ان را به هم بند زد .با سفسطه مشکل ملیتها حل نخواهد شد. در اذای سفسطه چشمانتان را تا دیر نشد ه باز کنید و واقعیت های
کشور عقب مانده ایران را ببینید . آقای البرز ،با حلوا حلوا گفتن دهان شیرین نخواهد شد. ׳
۵٨٣۰۵ - تاریخ انتشار : ۱٣ آبان ۱٣۹۲       

    از : لقمان شمال

عنوان : ایرانیان اشغالگر کردستان ؟!
«آنکس که نداند و نداند که نداند، در جهل مرکب ابدالدهر بماند ». این فرد تمام «زور بازویش» را گذاشته که ثابت نماید که کردستان تحت اشغال ایران قرار دارد. عدم آگاهی از بافت اجتماعی دیرینه ایران میتواند چنین «باورهای» فراگرفته از «زور بازو» و نه منطق و عقل سلیم، انحرافاتی را دامن زند بهمانگونه که بیش از هفتاد سال از زمزمه «خود مختاری» استالینی در مناطق ایران بگوش میرد و اگر امروز استالینی نیست ولی همان سیاست ضد ایرانی و تجزیه طلبانه در اپوزیسیون وابسته حاکم است. این فرد مینویسد که «و آنچه بعد از اعدام زندانیان سیاسی کورد و بلوچ دیدهایم، موجی از نژادپرستی ایرانی است» و نشان میدهد که او «مخالف» اعدامهای زندانیان کرد و بلوچ است و دیگر آزادیخواهان و طالب حقوق بشر ایرانی در سیاهچالهای رژیم ضد انسانی آخوند برای وی اصلآ مطرح نیستند. کشتار ناجوانمردانه مرزبانان غیور ایران که توسط این قبیل گروهکهای «اپوزیسیون» وابسته بارتجاع جهانی مورد توجه قرار نمیگیرد. زیرا این فرد معتقد است هر چه از ایرانیان بهر فرم و دلیلی کشته بشوند «بنفع» جریانهای معلوم «اپوزیسیون» ورشکسته تجزیه طلبان خواهد بود. تا زمانیکه این قبیل افراد«اپوزیسیون» با وارونه جلوه دادن داده های تاریخی مشغول هستند، عمر رژیم ضد ایرانی و دیکتاتوری ملاها طولانی خواهد شد. 
۵٨۲۷۷ - تاریخ انتشار : ۱۲ آبان ۱٣۹۲       

    از : ‫البرز

عنوان : منسوخ کردن دور باطل استبداد، در میهن تمام ایرانیان، ایران
‫نویسنده نوشتار، مطلب ‫خود را با به شهادت گرفتن استناداتی تنظیم کرده، که بعضا نیازمند مداقه دقیق و موشکافانه است، بنابراین، پیشنهاد نگارنده این سطور،‫ نه رد و نه قبول استنادات، بل تحقیق در باره آنهاست.
حال نتیجه تحقیق، چه این باشد، و چه آن، بحث من در باره نتیجه گیری است، ‫که ‫آقای فتحی عزیز، ‫بر اساس استناداتش ‫به آن رسیده، و هموطنان کرد، ترک، بلوچ، عرب، ‫ترکمن، گیلانی، کرد کورمانج، مشهدی، تهرانی، اصفهانی، یزدی، کرمانی، ‫سیستانی، بندرعباسی، شیروانی، قمی، اراکی،‫ بندربوشهری، چاه بهاری، شیرازی، لرستانی، قشقایی،‫ سمنانی، مازندرانی، تالشی و..... که هر یک‫ دارای ‫زبان و گویش خاص خود، لباس و رسوم خاص خود هستند، ‫را تشویق به برخاستن، بر علیه [‫نژادپرستان مرکز گرا]‫ میکند،‫ چرا که، از نظر ایشان، مطابق استنادات ارائه شده‫ «...امکان زندگی‫ مسالمت آمیز و رسیدن به حقوق ملی [ملل مختلف] در چارچوب ایران امکان پذیر نیست....»

‫گرچه سالیان درازی است، که علیرغم میل و خواست قلبی، قادر به سفری آزاد در میهنم ایران‫ نبوده ام، با استناد به مشاهدات ‫قبلیم ‫و نیز شنیده ها و خوانده های قابل اعتماد‫،‫ ترکیب جمعیتی شهرهای مختلف ایران، در اقصی نقاط ایران، ‫از شرق تا غرب و از شمال تا جنوب ایران، ترکیبی است، نه ‫چندان خالص، به عبارتی دیگر، ترکیب جمعیتی هر شهری، کم یا زیاد‫، ‫آمیزیشی است، از اقوام[ملل] مختلف ایرانی.
‫اشعار حافظ، مولوی، رودکی، فردوسی، سعدی، ‫شاملو، یوشیج، مختوم قلی، شهریار، پروین، فروغ، خیام، کسرائی‫ و....... در غالب نقاط ایران طرفداران جدی و صمیمی خود را دارند.
اکثر ایرانیان، ‫به کورش، به نادر، به عباس میرزا، امیر کبیر و..... علیرغم ‫سختیهای به جان خریده از آنان علاقه مندند.
‫مصدق، تختی، ستارخان ‫و باقرخان، میرزاکوچک خان‫، شیخ محمد‫ خیابانی، قاضی ‫محمد، حیدر عمواوغلی، آرش(قهرمان اسطوره ای ایران زمین) ‫و.... جایگاه خاصی نزد غالب ایرانیان داشته ‫و آنان گرامی داشته میشوند،
بوعلی سینا، خیام، رازی، دکتر حسابی و ‫هشترودی و...... مورد احترام ایرانیان بوده، و ایرانیان ‫از پیشرفتهای علمی آنان، به وجد آمده و در خود احساس غرور میکنند،
‫صمد بهرنگی و محمود دولت آبادی، صادق چوبک، صادق هدایت و.... از جمله نویسندگان مردمی محسوب شده ‫و در تمام ایران با علاقه خوانده می شوند.
‫فیلم های بهمن ‫قبادی، اصغر فرهادی، ناصر تقوایی، مسعود کیمیایی، داریوش مهرجوئی و ....هر یک طرفداران خاص خود را در سراسر ایران داشته، و مردم ایران در سراسر ایران، برای این هنرمندان ارزش ویژه ای قائلند
سی دی آهنگهای پاپ کردی، ترکی و فارسی به یکسان در سراسر ایران به مشتاقانش در خفا و یا آشکار عرضه شده، و تمامی خوانندگان ایرانی اعم از ترک، کرد و یا فارس ارزشی گاها تا حد پرستش در نزد مشتاقانشان دارند.
‫البسه و غذای کردی، به لحاظ زیبایی و طعم خوش آنان طرفداران زیادی در سراسر ایران داشته‫، و غالبا در اکثر نقاط ایران به چشم میخورند.
‫هزاران و شاید میلیونها‫ ایرانی پدری کرد و مادری ترک یا بلعکس، یا مادری ترک و پدری گیلانی یا ترکمن دارند و ......
از قِبل ‫‫توجه به هم پیوندیها و علایق مشترک مردمان ساکن ایران، میتوان نتیجه گرفت، ‫‫آنچه اسباب، ‫شوربختی شهروند تهرانی، شهروند‫ سنندجی، شهروند ‫اهوازی، شهروند ‫گیلانی، شهروند بندرعباسی، ‫شهروند زابلی، شهروند مشهدی، شهروند بجنوردی، شهروند اصفهانی، شهروند شیرازی، شهروند تبریزی، شهروند گنبدی و‫ .... را فراهم آورده، نه زندگی مشترک در چارچوب ایران، ‫بل استمرار دور باطل ‫استبداد بوده و هست.

با توجه به اینکه در مقاطع تاریخی متواتر شاهد، شور رزمندگی مردم اقصی نقاط ایران، برای حفظ ایران در برابر هجمه قوای متجاوز خارجی بوده ایم، میتوان به جرعت‫ عشق، به داشت ایران را، فصل مشترکی بین تمام مردم ایران محسوب کرد. مردم ایران، با زبانها، گویشها، البسه و آداب و سنن خاص خود در بد و خوب یکدیگر و در «نوروز»‫ یکدیگر، شریک هم بوده اند، یا به عبارتی دیگر، ایران در صدها سال گذشته،‫ محل اجتماع صداهای گوناگون بوده است، هر یک از این صداها برخاسته از ‫«سازهایی» است،‫ که قصد داشته و دارند، مطابق «نتهای» خود نواخته شوند.
‫در عالم موسیقی و طرب، پدیده ای است، به نام سازگان یا ارکستر سمفونی. در این مجموعه علیرغم نقش داشتن آلات موسیقی عدیده، نتیجه همواره نوایی است، روحبخش، دلنواز، موثر و زیبا.‫
‫زیبایی، همگونی و دلنوازی موجود در یک اثر سازگانی یا سمفونیک‫ در اثر تمرین مداوم، با حوصله و‫ سرانجام حس اعتماد ‫بوجود آمده است. صداهای موجود در سازگانی به نام ایران، سالهاست برای ایجاد نوایی شادیبخش و زیبا با هم تمرین کرده و همچنان در حال تمرین هستند.
‫با توجه به اینکه، فرهیخته گان و سیاست ورزان‫ ایرانی، مردم کوچه ها و خیابانهای ایران مفهومی عام از آزادی یافته اند، و یا به عبارتی دیگر، ‫در غالب موارد و شاید اکثر موارد،‫ از «آزادی»، درکی قبیله ای، گروهی، سازمانی، حزبی و یا خانوادگی ندارند، این خود نشانه ای است،‫ مستحکم بر اراده ‫مردم ایران، برای نهادینه کردن فرهنگ دموکراسی در جامعه‫، و منسوخ کردن دور باطل استبداد، در میهن تمام ایرانیان، ایران.
۵٨۲۵٣ - تاریخ انتشار : ۱۰ آبان ۱٣۹۲       

  

 
چاپ کن

نظرات (۴)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست