یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

مبارزه با پرچم رهائی از ایدئولوژیها (۲) - احسان دهکردی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : نیما بهار

عنوان : تحولات اجتماعی و ادمه بینش اراده گرایی
پی گیری اندیشه مارکس بدلیل سیر اندیشه ای است که خود را در تقابل با مناسبات سرمایه داری تعریف می کند و دلایل منطقی خود را دارد، در همین راستا تحقق سوسیالیزم را به عنوان آلترناتیو مناسبات جاری مطرح می کند. ( نقل به گفتار )
بر مبنای چه اصلی سوسیالیسم آلترناتیو مناسبات سرمایه داری است ؟ اگر انسانی بودن و ایده ال بودن سوسیالیسم برای آلترناتیو بودن کافیست چرا سوسیالیسم جایگزین فئودالیسم نشد ؟ مارکس با الهام از evolution در علوم طبیعی به این نتیجه رسید که فورماسیون های جوامع بشری از ساده به پیچیده و از ابتدائی به تکامل یافته تر تحول میابند. آنچه در طبیعت تنظیم کننده این evolution است چیزی نیست جز natural selection . هزاران mutation در همه موجودات و جنین موجودات هر روزه رخ میدهد. از رنگ چشم و رنگ مو و خال گرفته تا پیدایش غدد سرطانی و ناهنجاری های جنینی در انسان همه زمانی امکان ادامه حیات میابند که با طبیعت هم خوانی داشته باشند. اما آنچه نقش natrural selection در جوامع بشری را به عهده دارد اقتصاد یا همان رونق اقتصادی است بدون در نظر بودن اینکه این تحول اجتماعی انسانی هست یا نه. کمون اولیه هنگامی که به برده داری متحول شود بسیار ضد انسانی تر از کمون اولیه بود اما توانست با خود رونق اقتصادی و در نتیجه برای دوره ای دوام آورد . دلیل از هم پاشیدگی کشورهای " سوسیالیستی " نیز دقیقن عدم رونق اقتصادیشان بود همچنان که دلیل تداوم و بقای سرمایه داری در قابلیت حل بحران هایش و رونق اقتصادی آن تا کنون بوده است. سوسیال دموکرات ها به درستی پیشبردن آرمان های سوسیالیستی را منوط به انقلاب و سرنگونی سرمایه داری نکردند و توانسته اند دستاورد های بزرگی در کشورهای اسکاندیناوی بدست آورند.هنگامی که سرمایه داری قادر به ادامه رونق اقتصادی نباشد به فورماسیون دیگری تحول خواهد یافت که رونق اقتصادی را تآمین کند . آنچه زندگی انسانها و محرومین را میتواند متحول کند تلاش همجانبه ماست در هر شرایطی برای زنده نگاه داشتن آرمان سوسیالیسم و تلاش جهت تحقق آن اما برابر دانستن این آرمان یا منوط کردن آن به انقلاب سوسیالیستی هیچ مبنای علمی نداشته و voluntarism محض است.
۵٨۷۹۷ - تاریخ انتشار : ۲ آذر ۱٣۹۲       

    از : peerooz

عنوان : " در شرق هم خبری نیست "
" " آمادگی یک طبقه برای دستیابی به تسلط بدین معناست که او به پشتوانه منافع و آگاهی طبقاتی خود می تواند مجموعه جامعه را براساس منافع خویش سازمان دهد. در تحلیل نهائی مسئله تعیین کننده و اساسی در هر مبارزه طبقاتی این است که کدام طبقه در لحظه مناسب و تعیین کننده توانائی و آکاهی طبقاتی برای سازماندهی کل جامعه رادارا است.(نقل از کتاب تاریخ و آگاهی طبقاتی) - نظر لوکاچ بنقل قول از جناب دهکردی ".

آیا این همان نیست که طبقه ۱ درصدی در " لحظه مناسب " " مجموعه جامعه را براساس منافع خویش سازمان " داده است؟

نویسنده ای بنام راجر آرنولد در یک سایت خصوصی معتقد است که در طول تاریخ و صرفنظر از نوع حکومت، جامعه از نظر ثروت به سه طبقه ۹۰-۹-۱ تقسیم میشود. طبقه ۱ درصدی قوانین و سیستم اجرایی آنرا تعیین میکند و طبقه ۹ در صدی مامور اجرای آن میگردد. طبقه ۹۰ در صدی هم مجبور به اطاعت از این قوانین است.

این سیستم تا زمانی که طبقه ۹ در صد با طبقه ۱ در صد همراه است از نظر سیاسی و اقتصادی و اجتماعی بر پا میماند. زمانی که طبقه ۹ درصد با ۹۰ در صد همراه شود سیستم به شکل ۹۹-۱ در آمده و انقلاب صورت میگیرد.
در این حالت طبقه ۱ در صدی به چهار طریق به این پیش آمد عکس العمل نشان میدهد: افزایش حقوق مواجب بگیران ، تقویت نیروی پلیس ، بهبود شرایط اقتصادی مانند امور مالیاتی و مالی برای ۹ در صدی ها و دست آخر دادن امتیازات جزئی به طبقه ۹۰ در صدی.

با پیشرفت تکنولوژی, امروزه جهان به دهکده ای تبدیل شده که مرزها برای کورپوریشن ها از بین رفته و کار و صنعت از ایالتی به ایالت دیگر و یا از کشوری به کشور دیگر منتقل میشود و رمقی برای ۹۰ در صد باقی نمیماند.

زمانی که آدم به تشتت آرا در ادبیات " چپ " نگاه میکند که هنوز با اسلحه ۱۵۰ سال پیش در بین خود میجنگند بیاد داستانی میفتد که " در شرق هم خبری نیست ". تمام اعتصابات و تجمعات و اعتراضات اخیر در سراسر دنیا برای کسب " امتیازات جزئی " از طبقه ۱ در صدیست که آنهم مضا یقه میشود. بعضی از کامنت های پای مقالات هم ضرب المثل معروف را بیاد میآورد که قیمه نه با قاف است و نه با غین. راه عملی میخواهد.
۵٨۷٣۲ - تاریخ انتشار : ۲۹ آبان ۱٣۹۲       

  

 
چاپ کن

نظرات (۲)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست