از : محمد امیری
عنوان : اقتصاد سیاسی، سیاست اقتصادی
اقتصاد سیاسی، سیاست اقتصادی
استاد دکتر زرافشان از مردانی است که با تمامی قدرت و عشق در مقابل صاحبان زور و زر ایستاد، و در کمال آرامش وخونسردی حبس لاحق تحمیل شده را گذارند و حسرت یک آه بر دل دشمنان گذاشت. این مردان با رنج مردم رنج می برند، و با شادی آنان می خندند. ذوب در بینوایانند، و چشمان گریان محرومی، آب از دیدگان آنها چون کودکان جاری می کند. پایدار و پیروز باشد و ماندگار
کتاب " ۲۳ گفتار در باره سرمایه داری " از حوزه کتاب های آگاهی بخش در تبیین جامعه سرمایداری است. واقعیت اینستکه نظام سرمایه ، صاحب تمامی ابزار از جمله، قدرت، ثروت، و دانش است. دنیای سرمایه داری بخوبی می داند ، چون گذشته نمی تواند بر سرنیزه بنشیند و حکومت کند.
جریان های سیاسی سوسیال دمکرات، و سوسیالیست در کشورهای غربی ، بخشی از نظام سرمایه ، بمنظور اثبات وجود دمکراسی و اقتدار نظام سیاسی این کشورها بر نظام اقتصادی آنهاست. همان تصویری که بعد از مارکس اقتصاد دان انگلیسی با انتشار کتاب
" اقتصاد سیاسی " و با طرح مطلوبیت نهائی نزولی در تعیین قیمت معامله ای کالا ها، به دو هدف اساسی در توجیه نظام سرمایه مباردت کرد. تغییر مبنای تعیین قیمت فروش از" ارزش- کار " به رضایت خریدار با کسب مطلوبیت، و مهمتر از آن طرح و استوار کردن موضوع " اقتصاد سیاسی " بجای " سیاست اقتصادی " است.
در بحث " اقتصاد سیاسی " فرض بر اینستکه حاکمان را مردم انتخاب کرده و هر زمان بخواهند می توانند آنها را تغییر دهند، لذا جریان های سیاسی مثل سوسیال دمکرات ها یا سوسیالیست ها با در دست گرفتن قدرت سیاسی می توانند ، اراده عمومی را در اصلاح نظام سرمایه داری اعمال و تغییرات لازم به نفع عامه را برقرار نمایند.
ما می دانیم روند بالا توهمی بیش نیست، در واقع سیاست در کشورهای غربی در خدمت اقتصاد سرمایه داریست. و نه برعکس. شما به کارگزاران حکومتی در آمریکا نگاه کنید، فارغ التحصیلان برجسته دانشگاه های بزرگ آمریکا همچون هاروارد ، پس از اتمام تحصیل به بازار خصوصی داخل شده و با آموختن راهکارهای جاری در این شبکه، به سیاست رو می آورند، در سیاست از سمت های نمایندگی مجلس و مشابه آن شروع و به مقامات بالاتر دولتی می رسند. و بعد از بازنشستگی در دستگاه حکومتی به دانشگاه ها برگشته و علم و تجربه خود را در اختیار جوانان جویای نام قرار می دهند. این چرخه گسترش یابنده با تکرار در وضعیت های بالاتر برای هر نسل موتور محرک دانش سرمایه داری را تامین می کند.
در خصوص ریشه های قیمت گذاری در نظام سرمایه بحث طولانی است. لذا فقط بعنوان تیتر مسئله ذکر می شود، قیمت براساس نیاز خریدار و مستاصل بودن او در موقعیت های خاص شکل می گیرد. و در این میان برای عرضه کننده ، تفاوت نمی کند ، متقاضی در چه وضعیتی است. نمونه ساده ، در جریان بارش برف شمال ، کالا های مورد نیاز مردم توسط فروشندگاه به چند برابر قیمت فروخته می شد. به زبان ساده ، قیمت برای عرضه کنندگان، فرصت طلبی از فرصت هاست، که از نقطه نظر اخلاقی بد و از جنبه مالی ، خوب و زیباست. و در این نظام سرمایه کسی از ثروتمندان سئوال نمی کند که ثروت خود را از کجا و به قیمت جان و عرض چه کسانی بدست آورده اند.
موفق باشید
محمد امیری
۱۹-۱۱-۹۲
۶۰۴۲۴ - تاریخ انتشار : ۱۹ بهمن ۱٣۹۲
|
از : masoud memar
عنوان : آقای حسن بنا
راستش را بخواهید دلخوش دلخوش نیستم و امید صد در صدی هم ندارم و کیفیت آینده ایران را سنتز مجموعه عملکرد همه که شما هم شامل میشود میدانم نوشتید : ( با چنین اذهان متعالی که دنیا را در احمدی نژاد و روحانی خلاصه میبیند چرا چنین دلخوشی ها و بیشتر از آن هم نباشد. دلخوش به سیاستهای نئولیبرالی باشید که احمد نژاد هم مجری مضحک همان سیاستها بود و روحانی شما مجری آخرینش. )
دنیا یا درستر بگویم ایران را در احمدی نژاد و روحانی نمیبینم شما را هم خوب میبنینم.
اما لابد میدانید که چرا جامعه مجبور بود نه در رویا بلکه در واقعیت بین احمدی نژادها و روحانی ها انتخاب کند. این بستر برآیند اعمال و عملکرد همه از جمله من و شماست .
محصول دو تیغه یک قیچی ( لاجوردیها و رجوی ها ) است که هر دو با ستمشاهی جنگیدند و با عزت در انقلاب بر دوش مردم غلطیتند. زمانی که من نوعی میز کتاب توده ای ها را با انگ خیانت در ۲۸ مرداد بهم میزد . زمانی که از بسته شدن روزنامه مخالف احساس آرامش و دلخوشی بدست میداد. زمانی که نیروهای چپ از فروپاشی دولت موقت استقبال میکرد و بازداشت و محاکمه امیرانتظام ها را با اتهام ( لیبرالیسم و جاده صاف کن امپریالیسم ) خواستار بود. ...
بله این آش پخته شده دنیای امروز ایران است که اگر نمیخواهید ببینید در واقعیتش فرقی نمیکند که : دنیای امروز و صحنه سیاسی ایران شامل احمدی نژادها و روحانی ها است . اگر میخواهید دیده شوید باید باشید.
تلاش کنید بستری در ایران فراهم کنید که من نوعی امکان انتخاب نماینده فکری شما را هم در عمل داشته باشم ٫ خواهید گفت چگونه؟ این چه باید کرد ؟ انتخاب خود شماست !
۶۰۴۱۵ - تاریخ انتشار : ۱٨ بهمن ۱٣۹۲
|
از : حسن بنا
عنوان : دلخوش و امیدوار و مدبر باشید
معمار با تدبیر و امیدوار
آری همینطور است که میفرمایید. ضمنا دلخوش به این نباشید که تنها این صندوق رای و این تدبیر و کیاست تورم را پایین بیاورد آب و برق را ارزان کند( نه البته بیشتر دلخوش باشید زیاد گران نکند) اتوبوس را زیاد گران نکند. دلخوش به این نباشید .... بیشتر دلخوش به این باشید که آن دنیایتان آباد میشود
عجیب نیست زیاد این دلخوشی ها
با چنین اذهان متعالی که دنیا را در احمدی نژاد و روحانی خلاصه میبیند چرا چنین دلخوشی ها و بیشتر از آن هم نباشد. دلخوش به سیاستهای نئولیبرالی باشید که احمد نژاد هم مجری مضحک همان سیاستها بود و روحانی شما مجری آخرینش.
دلخوش باشید. دلخوش باشید
۶۰۴۰۷ - تاریخ انتشار : ۱٨ بهمن ۱٣۹۲
|
از : masoud memar
عنوان : دانا به دانائی عموم مردم
حضور حسن بنا ,
نوشتید : ( عجیب اینکه با دیدن تصاویر توزیع سبد کالا هم همین حس را داشتم. حسی که الان توان توصیفش را ندارم.
فرهیختگانی چنان، مردمی چنین و زمهریر زمستانی سخت . بسیار سخت )
کجایش عجیب است ٫ یعنی این ( حس فاقد توانائی توصیفش برای شما ) باید با دیدن تصاویر خبرنگار فارس احمدی نژادی ها ٫ بشما دست میداد و یا همان بهتر بود که خبرگزاری های فارس در زمان تصدی دولت سبد کالائی نمیداند که تصاویری را هم بهمراه نداشته باشد که این نوع حس ها بشما دست ندهد و با خالی کردن بانک مرکزی و سازمان تأمین اجتماعی مبلغ ناچیزی دست محرومان میداد که حس کنند اگر احمدی نژدها نباشند رفسنجانی ها همه پول نفت را با خود میبرند و از همین « صدقه » هم محروم میشوند و بخشی از پول را به اسم پس انداز برای امام زمان ٫ جیب سردار نقدی ها را پر کنند برای تأمین لباس شخصی ها از بین طبقات محروم برای سرکوب مخالفین و تئوریزه کردن تجاوز جنسی ( انتقام پائین شهری ها از بالا شهری ها ) و بقیه پول را بکمک مشائی ها و زنجانی ها بنحوی خرج کنند که زمین مناسب برای بازی نئوکانهای آمریکا و دولت نتانیاهو فراهم شود. در خرداد ۹۲ عموم مردم دانائی خود را اثبات کردند ٫ معمار دانا نیست ولی دانا به دانائی عموم مردم است.
۶۰۴۰۴ - تاریخ انتشار : ۱٨ بهمن ۱٣۹۲
|
از : masoud memar
عنوان : آقای حسن بنا ٫
متنی که من در کامنت گذاشتم ٫ گوشه ای از مصاحبه آقای زرافشان است که بعنوان لپ کلام ایشان آوردم در مقابل سوال : ( در فضای فکری ایران نیز مکررا از چیزی به نام «علم اقتصاد» نام برده میشود و دیدگاههای دگراندیش در اقتصاد به رویکرد ضدعلمی متهم میشوند. چگونه اقتصاد یک فعالیت عملی سیاسی است؟ )
۶۰۴۰٣ - تاریخ انتشار : ۱٨ بهمن ۱٣۹۲
|
از : حسن بنا
عنوان : معمار دانا
معمار بزرگوار
از حاشیه نویسی هوشمندانه شما که با یک نگرش ویژه ای "لپ کلام" را که همانا درک شما از اقتصاد بود را بیان کردید پیداست که ....
راستش هر چی فکر کردم ببینم چی پیداست دیدم بیشتر از همه پیداست حق شما خورده شده خیلی زیاد مگر نه؟
عجیب اینکه با دیدن تصاویر توزیع سبد کالا هم همین حس را داشتم. حسی که الان توان توصیفش را ندارم.
فرهیختگانی چنان، مردمی چنین و زمهریر زمستانی سخت . بسیار سخت
۶۰٣۹۵ - تاریخ انتشار : ۱۷ بهمن ۱٣۹۲
|
از : masoud memar
عنوان : لپ کلام
موضوع علم اقتصاد، نظام اجتماعی حاکم بر تولید است، نه خود تولید و مسایل فنی آن و به این جهت اقتصاد یکی از علوم اجتماعی و ماهیتا سیاسی و کلنگر است؛ یعنی واحد مورد بررسی آن کل جامعه است و روابط مربوط به تولید، توزیع، تجارت، انباشت سرمایه، اشتغال و... را در مقیاس جامعه بهعنوان یک کل واحد مطالعه میکند و بنابراین سروکار آن با موضوعاتی از قبیل مالکیت، چگونگی تولید ثروت و نظم اجتماعی توزیع آن و تاثیر این توزیع بر ساختار طبقاتی جامعه، انباشت سرمایه، پول و مسایل پولی، توسعه اقتصادی بهعنوان مقولهای کلان و مانند اینهاست.
۶۰٣۹۰ - تاریخ انتشار : ۱۷ بهمن ۱٣۹۲
|
از : کیا
عنوان : مصاحبه یی در خور خواندن !
"سیاستی که در حال حاضر در ایران دنبال میشود نیز در همین جهت است. «آزادسازی» قیمتها و «آزادسازی» یکهتازی سرمایه خصوصی، خصوصیسازی، یعنی در عمل واگذاری اموال عمومی، اموال جامعه و به عبارت دیگر اموال مردم (که دولت به نمایندگی از طرف عموم جامعه آنها را در اختیار داشته است) به بخش خصوصی به ثمن بخس (از نحوه کارشناسی و برآورد قیمت برای واگذاری این اموال به بخش خصوصی همه کمابیش اطلاع دارند) و بسترسازی برای فعالیت آزادانه مالکان خصوصی و جدید این اموال بادآورده، لیبرالیزهکردن تجارت و واردات بیحساب و کتاب کالاهای لوکس و مصرفی و همزمان آزادسازی قیمت انواع کالاها و خدمات و ضدیت با سیاستهای حمایتی. در بخش خدمات، خصوصیسازی خدماتی که دولت تاکنون در جهت رفاه شهروندان به خصوص طبقات کمدرآمد در زمینه آموزشوپرورش، بهداشت و درمان، آموزش عالی، حملونقل و خدمات شهری، ارتباطات و مخابرات و... بر عهده داشته و افزایش سرسامآور هزینه اینگونه خدمات با واگذاری آنها به بخش خصوصی (کافی است در این زمینه بهطور مثال به برچیدهشدن تدریجی آموزشوپرورش دولتی و جایگزینی مدارس غیرانتفاعی (! ) و خصوصی و دانشگاههای رنگارنگ مدرکفروش و شکلگیری مافیاهای آموزش خصوصی توجه کنید و مثلا یک پدر و مادر درسخوانده امروز، هزینههای دوران تحصیل خود را با هزینههای تحصیل امروز فرزندشان مقایسه کنند)؛"
۶۰٣۵۷ - تاریخ انتشار : ۱۶ بهمن ۱٣۹۲
|