سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

روحانی بر صراط راستِ احمدی نژاد - محمد قراگوزلو

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : masoud memar

عنوان : حضور محترم عباس رضائی
هر حوزه ای باید با استقلال خود عمل کند چه یک تشکل کارگری باشد چه دانشجوئی چه فرهنگی چه تشکیلات سیاسی ووو . هر کدام باید بطرق مختلف در جهت احقاق خود تلاش کنند چه دولت دست اصلاح طلبان باشد چه در دست جبهه پایداری چه در آینده دست یک حزب چپ یا راست. مبارزه برای چیست؟ اگر کسی هر گونه دستاوردی را حتی مطالبه حقوق عقب مانده را بدون سرنگونی رژیم امکان ناپذیر میداند باید بدنبال سرنگونی رژیم برود. امثال آقای قراکوزلو تا نظام سرمایه داری پابرجاست هر گونه دستاورد کوچکی را بمثابه سوپاپ اطمینان میداند که انقلاب سوسیالیستی را به عقب میاندازد طبق همین فلسفه و زاویه فکری ایشان در مقاله « تحریم فعال یا فعالیت علیه تحریم؟ » مینویسد : ( کسانی که به بهانه های مختلف از جمله "افول دوران انقلاب"، "ضعف پرولتاریا"، "متعارف کردن بورژوازی"، "انقلاب دموکراتیک"، "بازی در شکاف های حاکمیت"، "هم پویی با نود و نه درصدی ها" وووو از این یا آن جناح بورژوازی دفاع می کنند نه در نهایت بل که همان ابتدا در کنار اردوی سرمایه می ایستند. ما صف بندی این دو جناح را در متن مقاله ی "بن بست دو راهی" ترسیم کردیم و فی الحال بیش از آن حرفی برای گفتن نداریم. ) تا اینجا هیچ ایرادی ندارد و برداشت خود را مینویسد با اینکه من مخالم.
اما خود ایشان همیشه در مقاطع مختلف چالش بین جناحها که بعنوان ( اردوهای سرمایه ای ) نام برده ٫ اقدام به تخطئه جناحی کرده است. در مقاله « نئولیبرالیسم علیه نئولیبرالیسم » قبل از
انتخابات یازدهم مینویسد : ( به نظر ما یکی از دلایل اصلی بحران اقتصادی ایران- که به نحو معینی در کاهش حجم واردات، قحطی کالاها، سقوط ارزش ریال، افول تولید و سقوط شدید قدرت خرید توده ها خودنمایی می کند- در مساله ی تحریم ها نهفته است.حل این مساله ی پیچیده از توان و اختیار روسای جمهوری با هر درجه یی از قدرت سیاسی بیرون است.مضاف به این که حل این مساله تنها به برنامه ی اتمی پیوند نخورده است.حل موقت این مساله در گرو ادغام در اقتصاد سرمایه داری غرب و گشودن همه ی درهای اقتصادی و سیاسی و فرهنگی است. درعین حال بازهم سوال اصلی این خواهد بود؛ با وجودی که سرمایه داری غرب خود در بحرانی عمیق فرورفته است، اقتصاد نحیف ایران چه گونه می خواهد و می تواند با آویزان شدن به این کشتی به گل نشسته از گودال گرداب خارج شود؟ ) یعنی ۸ سال غارت کشور توسط باندهای مافیائی و نقش مدیریت دولت یکپارچه جزو دلایل بحران نبوده است و یا فرعی بوده است. اصولأ همین تحریم ها که بنظر ایشان دلیل اصلی بحران اقتصادی است ناشی از سیاست خارجی و ایجاد تنش در صحن بین الملل دولت یکپارچه و یکدست بوده است.
بعد از انتخابات در همان مقاله « تحریم فعال یا فعالیت علیه تحریم؟ » مینویسد : (همه می دانند که سیاست امپریالیسم آمریکا و اتحادیه اروپا در قبال نظام سیاسی ایران نه رژیم چنج بل که تغییر و تضعیف است. به همین سبب نیز اصلاح طلبان بهترین گزینه برای تحقق چنین سیاستی به شمار می روند. بی هوده نیست که سران برون مرزی آنان صبح تا شب در رسانه های پروغربی می لولند ...) عجبا قبل از انتخابات ٫ کشتی سرمایه داری غرب به گل نشسته بود که البته بیت رهبری و احمدی نژاد هنگام بغل کردن چاوز از دهانش نمیافتاد اما چند روز بعد از انتخابات کشتی به گل نشسته غرب ٫ اصلاح طلبان را بهترین گزینه انتخاب میکنند که هم جنتی و هم احمد خاتمی چندین بار از تریبون های مختلف همین را فریاد زدند
در مقاله « اعتدال به جای"عدالت"! » مینویسد : ( انتخابات یازدهم و تجدید آرایش بورژوازی حالا دیگر کسی نمی تواند در یک برنامه ی پربیننده ی تله ویزیونی اعضای خانواده پدر خوانده را به چالش بکشد و از فساد مالی صفایی فراهانی و رشوه های شهرام جزایری به کروبی و ستاره دار کردن دانشجویان توسط وزارتخانه ی مصطفا معین و ثروت افسانه یی ناطق نوری و فرزندانش، سرمایه های کلان واعظ طبسی و محمد یزدی و سایر روحانیون افشاگری کند احمدی نژاد این "بچه پررو" و "کله شق" سرجای خود نشسته است و تنها دو روز بعد از انتخابات به دادگاه فراخوانده شده است بورژوازی "متعارف" ایرانی برگشته است تا بورژوازی "غیرمتعارف" را به سود یک دوره ی جدید انباشت سرمایه پس بزند. ) عجبا ۸ سال دولت یکدست فقط یک بچه پررو معرفی میشود که نبودش به آگاهی مردم لطمه خواهد زد و لابد می ارزید به بقایش نسبت به دولت جدید و نابودی کشور.
در مقاله « روحانی در داووس؛ فرش بنفش زیر پای سرمایه » تأکید میکند که دولت میخواهد پای سرمایه داران را به ایران باز کند و سرمایه دار بخاطر سود سرمایه اش را بکار میگیرد ٫ اولأ دستشان درد نکند که علت را یادآوری کردند که یادمان نرود سرمایه گذاری برای سود است نه احسان و صدقه دومأ شما همانطور که خود قبلأ خروج از بحران اقتصادی را اینگونه نظر دادید : ( حل موقت این مساله در گرو ادغام در اقتصاد سرمایه داری غرب و گشودن همه ی درهای اقتصادی و سیاسی و فرهنگی است ) این تناقضات را توضیح دهند . چرایش کاملأ عیان است چون ایشان فکر نمیکردند رهبر و سپاه تن به این دولت دهند.
زمانی هم که مطهری برسر برداشتن حصر با بیت رهبری و جبهه پایداری درافتاده ایشان در مقاله « هر گاو گند چاله دهانی... » مینویسد : ( اگر در این مدت ۳۵ سال این همه در آمد نفت و گاز با وجود این نیروی کار و این منابع عظیم مادی در اختیار یک مجموعه از مدیران متوسط منطقه یی قرار گرفته بود حالا نه علی مطهری نماینده ی مجلس بود، نه روحانی از تدبیر و امید حرافی می کرد و نه نیازی به صف و سبد کالا بود ..) ایشان درست میگویند اما چرا مطهری و نه حمید رسائی و دومأ حالا چرا ؟
۶۲۴۴۶ - تاریخ انتشار : ۲۴ ارديبهشت ۱٣۹٣       

    از : نرگس نرگس

عنوان : روحانی بر صراط راست احمدی نژاد
ما کمتر کسی را داریم که مثل نویسنده این مقاله بطور اصولی به تغییر و تحولاتی که در درون جناح های حکومتی روی می دهد، بپردازند و برخورد جناح ها حکومتی را حلاجی کنند. ایشان وضیعت رژیم را بدون پیشگویی های غیرضروری( که اکثرا هم غیر واقعی و نادرست از آب در می آیند) توضیح اصولی می دهند. همچنین نویسنده سیاست تقویت یک جناح حکومتی در تقابل با جناح دیگر را در پیش نگرفته است. اگر خود محور بینی آقای ح.م. حمید را دچار نابینایی کرده که نمی توانند واقعیات را از تخیل تمیز دهند، گناه نویسنده چیست. ایشان کار را به جایی رسانده اند که با هیاهو و تحریک سعی دارند مردم را حتی از شنیدن حقایق هم شرمنده بکنند. بعلاوه تنگ نظری هم حدی دارد، شما حتی تحمل شنیدن نظر مخالف خود را ندارید!
۶۲۴٣۶ - تاریخ انتشار : ۲۲ ارديبهشت ۱٣۹٣       

    از : masoud memar

عنوان : حضور آقای نوید پایدار
شما از من سوال کردید : « آیا اگر حزب راه سبز موسوی کروبی تشکیل میشد شما عضویت آن را قبول می کردید؟ » با اینکه من شما را نمی شناسم ولی میتوانم بگویم که من عضویت حزب راه سبز امید را نمیپذیرفتم و جزو آن قریب به سی میلیون اعضای احتمالی حزب طبق گزارش اطلاعات سپاه نمیشدم اما حرکت جامعه را در جهت رشد اجتماعی می دیدم و طبق توان خود از برنامه های مترقی نسبت به وضع موجود حمایت میکردم نه از همه برنامه ها بشکل کلاسیک و رایج در یک قرن تاریخ چپ ایران . البته انصافأ نه همگی بلکه بشکل چشمگیر که از جمله به ساختار حزبی برمیگشت. من بعنوان یک ماتریالیست نه به مدینه فافضله اعتقاد دارم که آرمانهایم را در ملی مذهبی ها ببینم نه به حکومت تکحزبی و اعمال قدرت بشکل چپ کلاسیک اعتقاد دارم.
هر تشکل و حزبی که بتواند در جهت دموکراسی و عدالت اجتماعی و تشنج زدائی هر چند کوچک گام بردارد را مفید ودر جهت تحقق آرمان چپ دموکرات میدانم.
۶۲۴٣۲ - تاریخ انتشار : ۲۲ ارديبهشت ۱٣۹٣       

    از : عباس رضائی

عنوان : کامنت یا پولمیک.
عباس رضائی هستم. فعال کارگری در تبعید. از کارگران سابق گاز که جانم را برداشتم و فرار کردم. مقالات قراگوزلو و بویژه مقالاتی را که درباره جنبش کارگری مینویسد همیشه میخوانم و هرچند با بخش هائی از آن موافق نیستم ولی همیشه استفاده میکنم. مقاله درمورد دستمزدشان نشان داد که چقدر تحلیلشان برخواسته از اوضاع واقعی حکومت و دولت بوده. در این مقاله هم اشاره به دستمزد شده که البته خوب بود که بیشتر توضیح مداد که باید در این دوران حساس که حتی یک تجمع ساده در برابر وزارت کار منجر به دستگیر و ضرب و جرح کارگر میشود چکار باید کرد. دستگیری جعفر عظیم زاده و جمیل محمدی نشان داد که اتهامات آنانی که اتحادیه آزاد کارگران را همراه و همکار خانه کارگر میخواندن چقدر بیخود بوده است. من قصد ندارم بگویم که چون مثلن از کانون مدافعان کسی دستگیر نشد پس چه و چه اما باید بگویم مدتیست که یک عده افتاده اند به جان اتحادیه آزاد کارگران و اتهامات ناروائی نثار این تشکل مستق کارگری مینماید که محکوم می کنم این کمپین ضد جنبش کارگری را.
اینرا هم میخواهم بنویسم که نود درصد این کامنتها هیچ ربطی به اصل مقاله ندارد و هر کسی خاسته با دیگری کل کل کند آمده و حرفی زده. اینا پلمیکه نه کامنتی که درباره مقاله باشه. مثلن آقای معمار همیشه از اصلاح طلبان دفاع میکنه. من هرچند این دوست محترم رو نمیشناسم اما میخواهم از این دوست محترم بخواهم که برارد موضع خود را در یک یا چند مقاله بنویسه و از خاتمی دفاع بکنه و یادش باشه که کارگاههای کوچیک زمان خاتمی از شمول قانون کار بیرون اومد. اما اینو را هم بگ.یم که پلمیک و هر چی خاستی بگی که نشد نقد. مثلن عنوان مقاله قراگوزلو اینه که روحانی بر صراط راست احمدی نزاد اما آقای معمار میگه نویسنده گفته لابد احمدی نزاد چپه؟ این اگه وارونه کردن حتی عنوان مقاله نیست پس چیه؟
یک نفر که معلوم نیست کیست شده نماینده اپوزیسیون. اون یکی می گه اصلاح طلب و لیبرال را نقد نکنیند چون به نفع سپاهه. چشم آقا مولا خفه میشیم و روحانی جان تو را نقد نمیکنیم نکنه سپاه کیف کنهو آخه این استدلال کیلوئی رو از کجا آوردی؟/ شما بگو با اصلاح طلبی دیگه نگو نقدش نکن. اصلاحطلب شده سوپاپ هروقتی که رزیم دچار خنس میشه یکی رو میاران بیرون و یه مدت تایم میگیرن. زنگنه رو نقد نکن. روحانی اصلن از اعداما بیخبره. آخه آقا یا خانم محترم مگه میشه کسی سالها رئاست امنیت کشور را داشته باشه اما از اعدام بیخبره. از حمله به زندان. حتی در سایای اصلحات هم اینجوری از اصلاحاتچی ها دفاع نمی کنن.
از اخبار روز تشکر میکنم. نظر خلاصه من همونی که سهراب مبشری نوشت.
درود بیکران بر شما
عباس رضائی
فعال کارگری در تبعید ترکیه
۶۲۴٣۱ - تاریخ انتشار : ۲۲ ارديبهشت ۱٣۹٣       

    از : نوید پایدار

عنوان : اپوزیسیون
جناب آقای حمید
شما ابتدا بفرمائید که نمایندهگی اپوزیسیون خارج از کشور را چگونه کسب کرده اید؟
دیگر این که بفرمائید از کی و چگونه به سخنگوئی این اپوزیسیون نائل آمده اید؟
سوم این که مرقوم کنید که اعتبار سیاسی و تحلیلی این موضع شما متکی به تحلیل کدام یک از سازمان های سیاسی است) راه کارگر؟ فدائی؟ حزب کمونیست ایران؟ حزب دموکرات ایران؟ سلطنت طلبان؟ جمهوریخواهان؟ یا؟
با ادعای شما من هم می توانم خود را نماینده حقوق بشر بخوانم و شما را بخاطر تهمت دادگاهی کنم. اینگونه برخوردها ارتش سایبری را به جائی نخواهد رساند. شما متاسفانه شعور و درک سیاسی سوسیالیست ها و چپ اپوزیسیون خارج کشور را خیلی پائین فرض کرده ای. مضاف به این که اگر اپوزیسیونی با یک یا چند مقاله دچار چند دستگی شود همان بهتر که نباشد. اپوزیسیون چپ ایران زیر تهاجم دهه شصت طاقت آورده و خود را حفظ کرده حالا شما که معلوم نیست از کجا آمده ای لازم نیست برای این اپوزیسیون دلسوزی کنید. شما همان "دلواپس" اصلاح طلبان و ملی مذهبی ها و احمدی نژاد باشی کافی است.
۶۲۴۲۹ - تاریخ انتشار : ۲۲ ارديبهشت ۱٣۹٣       

    از : ح.م. حمید

عنوان : انتقاد
سایت محترم اخبارروز.متآسفانه قراگوزلوبادوپهلونویسی ویکی به راست ویکی به چپ زدن تریبونهای اپوزیسیون خارج راهم وارددعوای باندهای غارتگررژیم کرده،همین مقاله ش رابادقت بخوانید. میخواهیداینرادرج کنیدمیخواهیدنکنید.
۶۲۴۲۱ - تاریخ انتشار : ۲۲ ارديبهشت ۱٣۹٣       

    از : شهامت

عنوان : واقعاشهامت
کسی کامنت گذاشته و از شهامت نویسنده در انتقاد به جناح ها ستایش کرده!! خیلیها سالهاست کل رژیم را نفی کرده اند و تاوانش را هم همه جوره داده اند. به اصطلاح اصلاح طلبان هم که همیشه توسری خور جناح اصلی بوده اند و شهامتی نمیخواهد. نویسنده کمی ناپرهیزی کرده که تازه حالا دوتا متلک هم به احمدی نژاد و سپاهش داده. دیگر کیست نداند فساد همه جوره این جناح را؟ حتی علی مطهری هم تازگی ها به اینها بند کرده. بعضیها هم شاید برای همین به مطهری بند کرده اند. بازهم شهامت!!؟؟
۶۲۴۲۰ - تاریخ انتشار : ۲۲ ارديبهشت ۱٣۹٣       

    از : نوید پایدار

عنوان : برداشت وارونه مسعود معمار
شکی نیست که در حاکمیت جمهوری اسلامی دو جناح شاخص وجود دارد و فکر میکنم اگر مقاله قراگوزلو را بدقت خوانده باشیم در این مورد و اختلاف نظرها و تفاوت های این دو جناح توضیح کافی داده است. آقای معمار چون طرفدار جناح اصلاح طلب است پس هر که به اینان بگوید بالای چشمتان ابروست به ایشان بر میخورد. وقتی که نویسنده به صراحت دوران احمدی نژادرا توام با فساد مالی معرفی میکند و نمادش را هم در بابک زنجانی معرفی میکند و اناشت سرمایه را در راستای منتفع شدن سپاه و نهادهای امنیتی معرفی میکند دیگر این برداشت آقای معمار که لابد دولت احمدی نژاد را چپی می داند فقط مغرضانه است.
یک سئوال هم از جناب آقای معمار دارم. آیا اگر حزب راه سبز موسوی کروبی تشکیل میشد شما عضویت آن را قبول می کردید؟ البته ایشان می تواند جواب ندهد؟
و البته من با تدارکاتچی دانستن دولت مخالفم. راستی این کدام تدارکاتچی است که می تواند زیر قراردادهای میلیاردی نفت و گاز امضا بگذارد؟ خاتمی شکست خورد پس خود را تدارکاتچی معرفی کرد. تدارکاتچی کدام است.
۶۲۴۰٨ - تاریخ انتشار : ۲۱ ارديبهشت ۱٣۹٣       

    از : masoud memar

عنوان : حضور آقایان حسین بنا و نوید پایدار
آقای بنا شما بدرستی به اصل مطلب اشاره کردید : « ۸ سال تسلط اصلاح طلبان بر قوای مجریه و مقننه و شوراها و ... که حاصلش این جمله جناب خاتمی بود که من تدارکاتچی بیش نبودم هم مایه عبرت فرهیختگان مصلح نمیشود. » کاملأ با شما موافقم ٫ همین گفته خاتمی و همینطور گفته دیگرش : « که متحجران هر هفته ۹ بحران بوجود می آوردند را اگر کنار هم بگذاریم و سخنرانی های امثال حسن عباسی را در همان ۸ سال مرور کنید بسادگی میشود دید که اولأ دستگاه و سیستم حکومتی از بدو ۵۷ تا به امروز یکپارچه نبوده و نیست دومأ در نبود آزادی احزاب و نهادهای مدنی ٫ طرفداران حکومت اسلامی از پس مخالفین درون سیستم نیز با ایجاد تنش در داخل مثل قتلهای زنجیره ای و در صحن بین الملل با ترور و تنش با غرب ٫ برآمدند. چالش ۸۸ وارد پروسه ای شد که حاکمیت یکپارچه را چنان منفعل ساخت که خامنه ای را در انتخابات ۹۲ تسلیم کرد . خامنه ای فعلأ ابزارهائی شکننده در دست دارد اما نبض جامعه در دستش نیست و زمانی که موسوی و کروبی به فکر حزب ( راه سبز امید ) افتاد ٫ گزارش اطلاعات سپاه از میزان استقبال مردم از حزب ٫ خامنه ای را وادار به حصر آنها کرد.
آقای بنا ٫ این موارد را کبک از زیر برف نیز میتواند ببیند.
آقای پایدار فکر نمیکنید که دوران تهمت زدن و بی استدلال نتیجه گرفتن سپری شده است ؟ اولأ من نوعی نه در فکر به حکومت رساندن یک تدارکاتچی هستم دومأ اگر کمی به روند اجتماعی و سیاسی ایران بنگرید براحتی میتوانید ببینید که زمان یک دولت تدارکاتچی به پایان رسیده و قابل تکرار نیست ٫ اتفاقأ این واقعیت را طرفداران حکومت اسلامی سال ۸۸ فهمیدند و بناچار وارد تنشی شدند با هزینه سنگین در غیر اینصورت با آمدن دولت غیرتدارکاتچی باید چمدانهای خود را میبستند. امروز نیز با ساز و کار خود مقاومت میکنند و بدنبال تنش میروند از عملکرد قوه قضائیه با حجم اعدامها گرفته تا لنگه کفش در مقابل مکالمه تلفنی . از زدن اس ام اس دروغ به مردم با آدرس مشخص برای تحویل گرفتن سبد کالا و تهیه گزارش توسط رجانیوز و فارس تا سوژه ای برای امثال آقای قراگوزلو تحت عنوان ( هر گاو گند چاله دهانی... ) بسازد و در آن بنویسد : « در چنین روزگار ادبارزده یی دولت دست راستی حسن روحانی اقدام به توزیع سبدکالا کرده و وضعی اسفبار به وجود آورده که به راستی یک توهین آشکار به مردمی خسته و شکسته است. » لابد دولت احمدی نژاد دست چپی بوده که پیشوند دست راستی را برای دولت روحانی واجب تشخیص داده است. از هجوم به بند ۳۵۰ اوین تا ... . مبارزه اجتماعی ادامه دارد و امیدوارم شرایط اجتماعی فراهم باشد تا کاملأ آزاداه شما نیز خود و برنامه خود را در معرض انتخاب مردم قرار دهید.
۶۲۴۰۴ - تاریخ انتشار : ۲۱ ارديبهشت ۱٣۹٣       

    از : نوید پایدار

عنوان : چپ های سابق و لیبرال های امروز
اصلاح طلبان و هواداران شرمگینشان جای خوبی برای مانوور و پلمیک پیدا کرده اند. البته رفیق قراگزلو در این مقاله تحلیلی ترتیب هر دو جناح را رسیده و از خصوصی سازی سپاه و نقش رهبر در تصمیم گیری های سیاسی به نحو شجاعانه ای صحبت کرده اما دریغا که یک عده هنوز در سودای رسیدن تدارکاتچی ها دارند جلز و ولز می زنند. من نمی دانم دولت چکاره است . با تحلیل آقای مسعود معمار تمام جنایت هائی که در ایران اتفاق میافتد نه کار دولت و وزارت اطلاعات بلکه کار اجنبی و کمونیستهای خائن!!! است.آقا اصلاح طلبان تازه به دوران رسیده ای همچون محمد نوری زاد نیز از خاتمی و روحانی مانند این چپ های پشیمان سابق و راست شده حاضر دفاع نمی کنند.
۶۲٣۹۹ - تاریخ انتشار : ۲۱ ارديبهشت ۱٣۹٣       

نظرات قدیمی تر

 
چاپ کن

نظرات (۲٨)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست