از : آزاده سپهری
عنوان : برای کوباندن مخالفین راههای زیادی هست
"ندیمه" گرامی،
متاسفم که شما یک بحث سیاسی را به یک بحث شخصی تقلیل داده و به سن و سال بنده گیر داده اید. جالب است که امثال شما در پانزده شانزده سالگی هم ادعا میکردند که همه چیز را می دانند و می بینند و دیگران همه احمق اند. اکثر رهبران جنبش فدایی وقتی به رهبری رسیدند که چندان سنی نداشتند، با این همه می خواستند برای همه دنیا تعیین تکلیف کنند و طرفدارانشان هم آنها را با وجود سن کم شان در مقام خدایی می دیدند و هنوز هم می بینند.
شاید شما از هواداران کنونی جنبش فدایی نباشید، ولی آنچه مشخص است این است که همانند آنها دگم و بسته اید. فردی که دگم نباشد و خود را "همه چیز دان" و برتر از سایرین نداند، می داند که حتی از یک بچه دو ساله هم می توان خیلی چیزها یاد گرفت. البته قبل از یادگیری باید توانایی گوش دادن و دیدن و فکر کردن به آنچه آدم شنیده و دیده، داشت که بعید می دانم شما چنین توانایی ای داشته باشید، چرا که اگر داشتید به جای منحرف کردن بحث و پیش کشیدن موضوع سن و سال به برخورد جدی با حرفهای من می پرداختید.
۶۲۷۲۰ - تاریخ انتشار : ۱۱ خرداد ۱٣۹٣
|
از : ندیمه
عنوان : صاحب نظران متوهم
به گمانم شما بسیار جوان و بسیارتر از آن, خوش باورید. تصورم این است که شما از عمق هراسناک دریایی که در سطح آن شنا می کنید به شدت بی خبرید. جوانی بسیار خوب است, خوش باوری اما نه. اگر قلبی دارید که برای درک دغدغه های انسان می تپد و ذهنی که با دیدن معلول ها, علت ها را می جوید, یقین دارم منظری کوتاه که بر آن ایستاده به علایق خود می نگرید,شایسته ی خواسته های بلندتان نیست. اگر گمانم در جوان بودنتان نادرست است, آنگاه تمنایم این است که مرا به سبب گستاخی و نادانیم ببخشید.
۶۲۶۹٣ - تاریخ انتشار : ۱۰ خرداد ۱٣۹٣
|
از : آزاده سپهری
عنوان : رشد اسلامگرایان
با اینکه نمی خواستم در اینجا موضوع دیگری را وارد بحث کنم، ولی کامنت کاربر گرامی "ندیمه" مرا وسوسه کرد که چند جمله ای در این رابطه بنویسم. بسیاری از صاحب نظران بر این باورند که دلیل اصلی رشد اسلامگرایی در "جوامع مسلمان" و یا در بین مردمی که از آن جوامع می آیند، مخالفت با مدرنیسم و گسترش آن است. دلایل اصلی این مخالفت یکسری ترس و واهمه هاست، از جمله ترس از فروپاشی خانواده، از بین رفتن ارزشهای سنتی، "زن" شدن مردان و "مرد" شدن زنان، رواج همجنسگرایی، رواج "بی بند و باری" جنسی، بی پدر و مادر شدن کودکان، از بین رفتن معنویت یا عاطفه و تمرکز بیش از حد بر مسائل مادی.
این ترس و واهمه ها فقط منحصر به افراد مذهبی نیست، بلکه بسیاری از افراد و جریاناتی که مخالف مذهب هم هستند، دچار آن اند. به همین دلیل می بینیم که حتی بین نیروهای چپ که اصلا مذهب را قبول ندارند با اسلامگرایان نوعی همدردی و همبستگی وجود دارد، چرا که ترس از مدرنیسم و دشمنی با آن در بین آنان قویتر از ترس از یکدیگر و دشمنی با یکدیگر است.
۶۲۶۶۶ - تاریخ انتشار : ٨ خرداد ۱٣۹٣
|
از : آزاده سپهری
عنوان : سند برای اثبات ادعایم
دوستان گرامی،
اول اینکه من جایی ادعا نکرده ام که برای همه سوالات پاسخ دارم. فقط یک آدم شدیدا ابله می تواند چنین توهمی نسبت به انسان داشته باشد.
دوم اینکه من برای جمله اول مقاله که "بسیاری تحلیلگران ایرانی، بویژه چپ، پیروزی راست افراطی را ناشی از بحران اقتصادی میدانند" (نقل به مضمون) سندی نیاورده بودم، چون به فکرم نرسید که شاید لازم باشد. در همین صفحه آقای علی کشتگر مطلبی در این رابطه دارد که در خیلی سایتهای دیگر هم منتشر شده. یادداشت خود سایت اخبار روز هم همین ادعا را داشت و...
در رابطه با این ادعایم که جریانات نوپایی که گرایشات راست افراطی دارند، نگرانی و موضوع اصلی شان اسلامگرایی ست، اشتباه کردم که هیچ سندی نیاوردم و فکر کردم اشاره به حزب آزادی هلند به رهبری خیرت ویلدرز کافی ست، در صورتی که اصلا خیلی ها شاید خیرت ویلدرز را نشناسند! این سهل انگاری البته ناشی از عجله ی من در انتشار مطلب بود. به عنوان یک نمونه به این فیلم تبلیغاتی یک جریان راست افراطی در آلمان به مناسبت انتخابات پارلمان اروپا توجه کنید (آدرس را کپی کنید و بعد اعداد آن را از فارسی به لاتین تغییر دهید):
http://www.youtube.com/watch?v=tJxZXetaq۹w
در این فیلم نه تنها یک مسجد، صحنه ای از ذبح اسلامی و زنان با حجاب به عنوان خطراتی برای جامعه آلمان نشان داده می شوند، بلکه به وضوح در متنی که روی فیلم می آید از خطر اسلامگرایی (و نه اسلام) و شکل گیری یک "جامعه ی موازی اسلامگرا" در آلمان نام برده می شود.
۶۲۶۶۲ - تاریخ انتشار : ٨ خرداد ۱٣۹٣
|
از : البرز
عنوان : تنگناهای اقتصادی موجود و چشم انداز تیره آینده آن
خانم سپهری گرامی، گرچه شکی در این نیست که یکی از عوامل گرایش شهروندان اروپائی به احزاب دست راستی افراطی، وجود افکار اسلامگرایانه در بین بخشی از جوانان مهاجر در کشورهای اروپایی است.
و از جایی که، در مجموع افراطیونِ وابسته به این یا آن جناح سیاسی، خواسته یا ناخواسته به مثل معروف «نان به قرض داده و میگیرند»، در بسیاری از موارد علت گرایشات اسلامی در نزد برخی از جوانان مهاجر ریشه در عدم پذیرش آنان و بیگانه فرض شدن آنان در محیط پیرامونی شان داشته است،
که باعث و بانی این عدم پذیرش جوانان مهاجر به عنوان عضوی از جامعه میزبان، ترویج افکار ناسیونالیستی افراطی از جانب گروههای راست افراطی بوده است.
اما در انتخابات اتحادیه اروپا، مردم اروپا به افراطیون راست رأی دادند، چون در بحث تنگناهای اقتصادی موجود و چشم انداز تیره آینده آن، احزاب سوسیال دموکرات و چپِ طرفدار اتحادیه اروپا در ارائه توضیحاتی واضح و روشن در باره برنامه های اقتصادی کنونی و آینده اتحادیه اروپا درایتی کافی و مورد قبول مردم از خود نشان ندادند،
و همزمان با آن، دستآویز شدن پاره ای از برنامه های آشفته اقتصادی اتحادیه از جانب راستهای افراطی، برنامه هایی از قبیل چِکهای پولی که والدین کودکان دریافت می کنند، مزید بر علت شده و موجبات خشم، و همزمان، ترس مردم از اتحادیه پر قدرتتر اروپا را فراهم آورد.
که خوب در این بین طبیعی بود کسانی چون راستهای افراطی که همواره در صدد نابودی و یا کم قدرت کردن اتحادیه اروپا بوده اند، بیشترین آراء، از آراء رأی دهندگان را از آنِ خود گردانند.
اما اینکه یک اتحادیه اروپای پرقدرت یا یک اتحادیه کم قدرت است که میتواند کمکی به روند توسعه در کشورهای رو به رشد باشد، سئوالی است که باید سیاست ورزان کشورهای رو به رشد از خود بپرسند.
آنچه که تاکنون شاهد بوده ایم، وجود اروپایی متحد و پرقدرت، گاها جلوگیر ماجراجوییهای بیشتر بخش خشن سیاستهای آمریکا بوده است. و در مجموع به نظر می رسد اتحادیه اروپا در پی ایجاد توازن جهت پرهیز از خشونت گام برداشته، که همواره هم در این سیاست خود موفق نبوده است.
۶۲۶۴٨ - تاریخ انتشار : ۷ خرداد ۱٣۹٣
|
از : آ. بزرگمهر
عنوان : نتیجه گیری عجولانه
وارد این بحث کلی "اروپا" بی مدرک و دلیل نمی شوم که خانم سپهری میگوید:" بسیاری از تحلیل گران ایرانی، به ویژه تحلیل گران چپ، پیروزی جریانات راست افراطی در انتخابات پارلمان اروپا را ناشی از بحران اقتصادی و رواج فقر می دانند." حداقل یک یا دو نمونه از این "تحلیل" ها برای استدلال لازم بود.
و نمی خواهم استنباط ایشان از نتایج انتخابات را به چالش به کشم که می نویسد:" ولی کسانی که مسائل اروپا را به طور جدی دنبال می کنند، می دانند که دلیل اصلی قدرتمند شدن جریانات راست افراطی ترس مردم اروپا از رواج اسلامگری ست "
فکر می کنم به این زودی و با این روش نباید تنیجه گیری کرد زیرا ؛
یکم ، جمع بندی نتایج انتخابات هر کشور و برای اروپا در حال انجام است و بنا نیست که تند و تیز "موضع گیری " شود. این کارها و آنالیز آن هم اکنون توسط کارشناسان و تحلیل گران در سطوح مختلف بخصوص دولت ها ، احزاب و بخصوص بازندگان در حال بررسی می باشد.
دوم ، در هر کشور اروپائی وضعیت متفاوتی وجود دارد و هریک بنا به عوامل مختلف جابجائی هائی در کسب آراء صورت گرفته است . به این سادگی نمی توان حکم کلی صادر کرد که علت نتایج انتخابات وحشت مردم اروپا از اسلام گرائی بوده است .
سوم ، یا یک مثال از کشور سوئد مطلب خود را بپایان میرسانم.
ـ در این کشور میزان شرکت کننده در انتخابات ۵ در صدر نبیت به دورهء پیش افزایش داشته که حدود ۵۰ در صدر واجدین شرائط می باشد. رکورد بالائی در اروپا محسوب میشود. ولی بیش از ۲۰ درصدر از مشارکت مردم در انتخابات مجلس سوئد کمتر است. این مهمترین دلیل در سوئد و اروپا می باشد که از کم توجهی مردم به اتحادیه اروپا و پارلمان آن حکایت می کند.
بازندگان انتخابات:
ـ در سوئد ۴ حزب دست راستی تشکیل دهنده دولت ائتلافی نسبت به انتخابات ۲۰۰۹ بازنده اصلی می باشند که کم و بیش آراء خود را از دست دادند و حزب محافظه کار سوئد بدترین نتیجه انتخاباتی ۴۰ ساله خود را داشته است. دلیل این باخت سیاست های وحشتناک ضد جامعه رفاه سوئد آنها می باشد که در ۸ سال اخیر با کاهش مالیات سرمایه داران و اقشار بالائی، اقتصاد سوئد تضعیف کردند و کسر بودجه عظیمی روبرو شده است. نظر سنجی دیروز که قبل از انتخابات پارلمان اروپا تهیه شده است، نشان میدهد که دولت دست راستی شانسی در انتخابات سپتامبر ندارد.
ـ حزب پوپولیست پیرات که در انتخابات پیش وارد پارلمان اروپا شده بود تا برای کاربران کامپیوتری نمایندگی کند در این دوره به میزان حد نصاب نرسیدو از صحنه حذف شد زیرا در مجلس سوئد هم نماینده ندارد.
برندگان :
ـ بزرگترین برنده انتخابات حزب سبزهای سوئد می باشد که در شهرهای بزرگ و مردم آگاه با اقبال مردم روبرو ست و به دو مین حزب سوئد بعداز سوسیال دموکرات ها تبدیل شد.
ـ برنده دیگر انتخابات حزب جدید ابتکار فمینیستی با رهبری گودرین شومان ـ رهبر سابق حزب چپ سوئد ـ می باشد که برای اولین بار به پارلمان اروپا راه یافت که احتمالا در انتخابات سپتامبر به مجلس سوئد نیز راه خوهد یافت. این حزب بطور مشخص سیاست برابری حقوق اجتماعی زن و مرد را دنبال می کند. که توانست آرای احزاب دست راستی را تصاحب نماید.
ـ برنده دیگر انتخابات حزب نژاد پرست و بیگانه ستیز "دموکرات های سوئد" می باشد که خواهان حروج سوئد از اتحادیه اروپا می باشد. این حزب در انتخابات ۲۰۱۰ با ۵،۷ درصدر رای به مجلس سوئد راه یافت و با امکانات مالی و رسانه ای که کسب کرده در این انتخابات توانست با کسب بیش از ۷ درصدر به پارلمان اروپا راه یابد. تردیدی نیست که این آراء از طرفدران احزاب دست راستی کسب شده است.
قابل توجه است که هیچ حزبی در مجلس و در دولت تاکنون با این حرب نزاد پرست همکاری نکرده است.
ـ حزب سوسیال دموکرات ، بزرگترین حزب سوئد و حزب چپ با حفظ موقعیت خود در این انتخابات حکایت از ثبات سیاسی و اعتماد طرفداران آنها می نماید که میروند با حزب سبزها دولت مقتدر و اکثریت را بعداز پیروزی در انتخبات مجلس تشکیل دهند. این باعث خواهد شد که حزب نژاد پرست سوئد در صورت پیروزی مجدد برای مجلس نتواند مانعی برای پیشبرد قانون گزاری گردد.
نتیجه گیری:
در سوئد راست ها باختند چون مردم آنها را مردود شناختند.
جو عمومی بعداز انتخابات توام با شادی اکثریت مردم، طرفدار سوسیال دموکراتها ، سبزها ، چپ ها و فمینیست ها بود. که در جامعه رفاه امروز سوئد، دو حزب سبزها و فمینیست ها نمود چشم گیری دارند.
پیروزی نژادپرست ها و بیگانه ستیزان تازگی نداشت و باعث تاسف اکثریت مردم است. در میان شادی اکثریت مردم سوئد گم میشود.
تحلیل گران سوئد می گویند که سیاستمداران سوئدی باید در پارلمان اروپا الگوئی برای مبارزه علیه احزاب راست افراطی و نژاد پرست شوند.
۶۲۶۴۵ - تاریخ انتشار : ۷ خرداد ۱٣۹٣
|
از : ندیمه
عنوان : حیران
گوییم که شما صاحب نظر و سبب رشد راست افراطی در اروپا, رشد اسلام گرایی در اروپا و اصولن در تمامی جهان است..بسیار خوب. ممکن است خواهشن سبب رشد اسلامگرایی در اروپا و اصولن در تمامی جهان را هم تشریح کنید.
۶۲۶۴۰ - تاریخ انتشار : ۶ خرداد ۱٣۹٣
|