از : فرزاد فروهر
عنوان : رعایت اخلاق و حفظ امانت
اگر بنیاد نوشته ای بر اندیشه های فیلسوف و اندیشمندی بنا شده است، اخلاق و امنت داری حکم می کند که دست کم بنا بر اصل "تقدم بالزمان"، نویسنده در حاشیه و یا در پانویس، به نام و اثر آن فیلسوف و اندیشمند اشاره ای کند و گونه ای رفتار نکند که گویی آنچه نوشته آمده است، همه از اندیشه ورزی های ناب و تراوش های قلم اوست که برای نخستین بار به دیگران عرضه می کند.
مانند همین نوشته «آزادی و جبریت» که بنیاد و اساس آن بر فلسفه کانت بنا شده است؛ از آنجمله بر رساله "صلح پایدار" کانت.
افزون بر این، آنگونه که نویسنده به غلط پنداشته است، اندیشه "صالحان فیلسوف" یا "فیلسوفان صالح"(کذا)، از ارسطو نیست، بلکه از افلاطون است و دریافت درست و دقیق آن نیز "شاهان فیلسوف یا فیلسوفان شاه". است. برخورد کانت به این ایده افلاطون در کتاب «صلح پایدار» چنین است:
Dass Könige philosophieren, oder Philosophen Könige würden, ist nicht zu erwarten, aber auch nicht zu wünschen; weil der Besitz der Gewalt das freie Urteil der Vernunft unvermeidlich verdirbt. Daß aber Könige oder königliche (sich selbst nach Gleichheitsgesetzen beherrschende) Völker die Klasse der Philosophen nicht schwinden oder verstummen, sondern öffentlich sprechen lassen, ist beiden zu Beleuchtung ihres Geschäfts unentbehrlich und, weil diese Klasse ihrer Natur nach der Rottierung und Klubbenverbündung unfähig ist, wegen der Nachrede einer Propagande verdachtlos.
برای آنان که آلمانی نمی دانند، بخشی از مقاله خسرو ناقد با عنوان "نظارت و نقد قدرت" (روزنامه اعتماد) در زیر می آید که ترجمه این سخن کانت نیز در آن آمده است:
«پاسخ حکیمانه و زیرکانهی امانوئل کانت بهطرح آرمانی و رویایی افلاطون که حاکمان را فیلسوف و فیلسوفان را حاکم میخواهد، چنین است: «این که شاهانْ فلسفهورزی کنند یا فیلسوفانْ شاه شوند، انتظاری دور از واقع است که حتی مطلوب نیز نخواهد بود؛ زیرا تصاحب قدرت [سیاسی] ناگزیر داوری آزاد خرد را بهتباهی میکشاند. اما این که شاهان یا ملتهایی که بنابر اصل برابری، خود شاهانه بر سرنوشت خویش حکم میرانند، کمر بهنابودی و خاموشی گروه فیلسوفان نبندند، بلکه بگذارند تا اینان آزاد و علنی سخن گویند، برای شفافیت عملکرد هر دو لازم و ضروری است. خاصه آن که این گروه بنابر طبیعت خود، قادر بهتبانی و محفلگرایی نیست و از این رو در معرض سوءظن برای تبلیغ عقاید خود قرار ندارد».
۶۲۶٨۴ - تاریخ انتشار : ۹ خرداد ۱٣۹٣
|