یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

تسلیم دلواپسان پهنه ی سکس نباید شد - اکبر کرمی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : اکبر کرمی

عنوان : نقطه ی تعادل محل اصلی نزاع است!
جناب فیروزآبادی عزیز محل اصلی نزاع «جای مناسب و متعادل» است؛ به عبارت دیگر، هر گروهی "خود را محل مناسب و متعادل" می داند، در نتیجه نقد شما، نقدی خودشکن است و پیش از هر کسی استدلال شما را به چالش می کشد.

به باور من تفکیک "حق داشتن" از "حق بودن" کلید درک "مناسب" این منازعات است و به تعبیر شما ما را به کشف "محل تعادل" می رساند. باید از سویی حقوق بشر از جمله حق حاکمیت بر بدن را به رسمیت بشناسیم (حقوق اقلیت های جنسی را مرعات کنیم) و از سویی دیگر باید گفت و گوهای کارشناسی (حق آزادی بیان) ادامه داشته باشد. هر تلاشی برای پایانیدن این حقوق، خروج از منطقه ی تعادل و آمیزش اجتماعی مناسب است.
۶۲۹٨۵ - تاریخ انتشار : ۲۶ خرداد ۱٣۹٣       

    از : masoud memar

عنوان : حضور محترم اکبر کرمی
من قصدی در سانسور کسی یا چیزی ندارم و مخالف یا موافق برهنگی کسی نیز نیستم . هر شخص یا حزبی مسئول اعمال خودش است ٫ من داوری شما را قبول ندارم و بهمین دلیل نیز کامنت نوشتم چون برداشت کردید : « چیست آن چیزی که نمی گذارد این "دوپهلویی"ها، "هم دستی"ها و همانندی ها با حکومت سرکوب، سانسور و سکوت از میان برخیزد ... » یعنی کسی که بطور دموکراتیک از شیوه دموکراتیک امثال آقای نجفی خوشش نمیاید لاجرم همدست حاکمیت است . نه آقای کرمی اینطور نیست .
۶۲۹۵۴ - تاریخ انتشار : ۲۴ خرداد ۱٣۹٣       

    از : علی فیروز آبادی

عنوان : دو روی دلواپسی
جناب کرمی
دلواپسی همیشه دو رو دارد. چه انان که مفهومی را سرکوب می کنند، از ان می گریزند و چشم بر ان می بندند و چه انان که به شکلی اغراق امیز و افراطی و بی جا تلاش در بزرگنمایی اش می کنند. هر دو عقده ها و اضطرابهای حل نشده خویش را اشکار می کنند. نشنیده اید که خیلی از چتربازها ترس از ارتفاع داشته اند و برخی از جراحها هراس از خون. انسان سالم هر مفهومی و هر کارکردی را در جای مناسب و متعادل خویش به کار می گیرد و راحت با زبانی أرام و ملایم از ان سخن می گوید. نه خفقان می گیرد نه بی خود فریاد می کشد.
۶۲۹۵٣ - تاریخ انتشار : ۲۴ خرداد ۱٣۹٣       

    از : اکبر کرمی

عنوان : مسعود عزیز
اول. کنش سیاسی شاهین نجفی و کنسرت او و نتایج زودآیند یا دیرآیند آن ها بیرون از آماج این نوشته است؛ چنین تحلیلی نیازمند داوری جداگانه ای است و حضرت عالی هم استدلالی بر آن نیاورده اید؛ دست بالا ادعای شما در برابر ادعاهای دیگری قرار می گیرد که داوری متفاوتی دارند.

دوم. اشاره به مفاهیم متکثر، بی صاحب و رنگارنگی هم چون عرف، اخلاق و دین در جهانی که هیچ فراروایتی در آن نمانده است چه می تواند باشد مگر توجیه سرکوب، سکوت و سانسور؟ عرف ایرانی یعنی چه؟ در اساس پا-در-میانی این مفاهیم در معرکه های حقوقی بی معناست.

عرف ایرانی در هر موردی از نمودار توزیع نرمال تبعیت می کند؛ (برای نمونه در مورد پوشیده گی و برهنه گی طیفی از اقلیت ها و اکثریت وجود دارد) و تلاش شما برای به سانسور کشیدن اقلیت ها در شرایطی که دمکراسی وجود ندارد و قانونی مبتنی بر حقوق بشر روابط افراد با یک دیگر را تسهیل و تنظیم نمی کند تنها ادامه ی سرکوب است.
۶۲۹۴۲ - تاریخ انتشار : ۲۴ خرداد ۱٣۹٣       

    از : masoud memar

عنوان : حضور محترم اکبر کرمی
شما درست میگوئید که رفتار مردم یک جامعه دموکراتیک را نمیتوان با یک جامعه غیردموکراتیک مقایسه کرد . من این مثال را زدم و انگیزه ام این نبوده و نیست که فاکت کنم این جوامع نیز حقوق بشر را رعایت نمیکنند یا غیردموکراتند بلکه این واقعیت را بگویم که سوای محتوی و درستی و نادرستی چیزی ٬ هر جامعه ای عرفی دارد و بخصوص فرهنگ عمومی طی یک پروسه طولانی شکل میگیرد . مثلأ در ایران یا در یک مراسم تحریم ایرانیان سکولار در خارج از کشور اگر کسی با لباس توری یا سکسی و کاملأ باز در مراسم شرکت کند از جانب میزبان سکولار نیز یک توهین تلقی میشود . بافت اجتماعی و فرهنگی مللها را نمیتوان ساده سیاه و سفید ارزیابی کرد و بعنوان دو مقوله تجدد و سنت با هم مقایسه کرد بلکه تجدد و سنت در یک پروسه طولانی بطور مشترک بحیات خود ادامه میدهند و قابل تفکیک نیستند بلکه لازم و ملزوم همدیگرند در یک روند اجتماعی ٬ شما کمتر زنی را در ایران میتوانید سراغ بگیرید که مهریه را حق مسلم خود نداند . میخواهم بگویم که آکت سیاسی آقای نجفی با واکنش هائی بهمراه است که نمیتوان بر اساس آن مخالفان و موافقان را در دو صف مجزا ارزیابی کرد . اگر سیاسی است که هست و طبق ادعای خودشان در حمایت از زندانیان بند ۳۵۰ انجام داده باید دید چه تأثیر سیاسی روز بنفع یا زیان یا خنثی در وضعیت روز زندانیان بند ۳۵۰ دارد ؟
۶۲۹۲۵ - تاریخ انتشار : ۲٣ خرداد ۱٣۹٣       

    از : اکبر کرمی

عنوان : پاسخ به یک دوست
مسعود عزیز
اول. مقایسه ی رفتار مردم در یک جامعه ی دمکرات با یک جامعه ی غیردمکراتیک از اساس قابل دفاع نیست؛ در یک جامعه دمکراتیک ما با یک خطا روبه رو هستیم درحالی که در یک جامعه ی استبدادی با یک عارضه؛ آن چه در اسپانیا اتفاق افتاده است یک خطای دمکراتیک است که می تواند و باید به گونه ای دمکرتیک هم اصلاح شود، اما آن چه در ایران وجود دارد یک ماشین ترور جنسی است که به جان سختی استبداد کمک می رساند و شوربختانه بسیاری از مخالفان و منتقدان جمهوری اسلامی در این زمینه با جمهوری اسلامی هم سو و هم دست اند.
دوم. ریشه های این آسیب کهنه در ایران به باور من پیشا اسلامی است؛ هر چند پاره ای از مسلمانان و خوانش های از اسلام سیاسی به شدت از این ماشین ترور و سرکوب بهره می برند؛ و پوشش اخلاقی و اسلامی این آسیب نباید در درافتادن ما با این بیماری مزمن تردید ایجاد کند. اگر حوصله و پی گیری کنید پانویس ها کمک کننده است.
با مهر
۶۲۹۱۷ - تاریخ انتشار : ۲٣ خرداد ۱٣۹٣       

    از : masoud memar

عنوان : حضور آقای اکبر کرمی
شما نوشتید : « چیست آن چیزی که نمی گذارد این "دوپهلویی"ها، "هم دستی"ها و همانندی ها با حکومت سرکوب، سانسور و سکوت از میان برخیزد ... »
از سوال شما میشود این برداشت را کرد که ایرانیانی که با این کنش مخالفند یا مفهوم دموکراسی را نمی فهمند یا بنوعی حافظ نظام موجود هستند . اگر شما جامعه شناسانه بنگرید همین چند روز پیش در یک استخرعمومی در اسپانیا ٫ شهردار ورود با لباس به استخر را ممنوع کرد چون یک زن ترک با لباس وارد استخر شد که مواظب بچه هایش باشد و باعث حیرت مردم شد . هر جامعه ای فرهنگ و عرفی دارد و برای ابد ثابت نیست بلکه در روند تکاملی قرار دارد و فرهنگ عمومی جدای از ساختار حکومتی به حیات و دگرگونی ادامه میدهد البته ساختار قدرت در کندی و تندی و حتی کیفیتی آن نیز تأثیر دارد. فکر نمیکنم شما از ایران موجود انتظار ایده آلیستی همچون جامعه پلورال و همزیستی کاملأ مسالمت آمیز و تحمل هر دگراندیشی را داشته باشید. این نوع کنش ها ناگذیر با واکنش های سیاسی همراه خواهد بود چرا که بخش وسیعی از جامعه اعم از ماتریالیست یا مسلمان یا هر مذهبی در برهه ای از مقطع تاریخی برای مبارزه با استبداد حکومتی در صف مشترکی قرار دارند که هر کدام برداشت متفاوتی هم از اخلاق دارند.
آهنگ نقی در این برهه زمانی نمیتواند نقش دگراندیشی در افکار یک معتقد به اسلام را بازی کند همینطور در مورد یک بیدین نیز اطلاعات تازه ای بدستش نمیدهد . بلکه درست در جهت عکس یک جامعه پلورال نقش ایفا میکند و تلاش دارد مبارزه با استبداد را خودی و غیر خودی نشان دهد و بستر همزیستی را غیرممکن بنمایاند . چالشهای فراوانی ایران خواهد داشت تا همین فرهنگ غالب در اروپا در ایران نیز نهادینه شود و عمیقتر شدن شکاف مذهبی و غیرمذهبی این پروسه را طولانی و چپاول مالی و اقتصادی را میسرتر و طولانی میکند. باید در نظر داشت که اسلام محصول حکومت جمهوری اسلامی نیست که هر تیری به سمت اسلام به حکومت اصابت میکند ٬ بی رودربایستی باید بگویم ٬ اسلامیستها در فضای بحرانی میتوانند تنفس کنند و ایجاد تنش باعث همان سکوتی میشود که شما از آن بعنوان همدستی با حاکمان نام میبرید و من بعنوان بستر مناسب برای بقا آن.
۶۲٨۹٣ - تاریخ انتشار : ۲۱ خرداد ۱٣۹٣       

    از : خواننده

عنوان : گمراهه و بیراهه
به اعتقاد من، شما به گمراهه و بیراهه رفته اید.
فکر نمی کنم که اکثرِ انتقاد کنندگان، با خودِ مسئله لخت شدن مشکلی داشته باشند.

مشکل اینان تا جائی که من خبر دارم این احساس است که آقای خواننده نان را به نرخ روز می خورند و از این امور برای تبلیغات شخصی بهره می جویند.

اگر چنین باشد، تبلیغ با جان و مال مردم اسیر و زندانی، کار مناسبی نیست. اگر چنین باشد.

با احترام
۶۲٨۷۶ - تاریخ انتشار : ۲۰ خرداد ۱٣۹٣       

    از : سهند

عنوان : پرده که بر افتد
در تکمیل سخنان اقای اکبر کرمی و اقای البزر بد نیست به این هم اشاره شود که:

در نقد خیلی مهم است به این توجه شود که نقد با چه هدفی انجام می گیرد.
۶۲٨۷٣ - تاریخ انتشار : ۲۰ خرداد ۱٣۹٣       

    از : ‫البرز

عنوان : ایران فردا در گرو تحمل، پذیرش و رسمیت بخشیدن به دیگری
‫آقای کرمی گرامی، ضمن ارج گذاشتن به سخن شما، هم سخن با شما میگویم، «...ایران فردا در گرو تحمل، پذیرش و رسمیت بخشیدن به دیگری و باورها و داوری های اوست...»

اگر بواقع اپوزیسیون ج.ا نگران آینده کشور، و تلاشش در جهت نهادینه کردن مردمسالاری در ایران است، چرا تاکنون شاهد ارگانی مردمسالارانه که در بر گیرنده تمامی نیروهای اپوزیسیون باشد، نبوده ایم.

‫بنابراین ‫مهمترین، عاجلترین و ضروری ترین اقدام نیروهای مختلف اپوزیسیون‫ در کنار نقد ج.ا، میتواند‫ پرداختن‫ به خود اپوزیسیون و نقد آن‫ باشد‫، اما نه برای کوبیدن و یا بالا بردن این یا آن جریان بخصوص اپوزیسیون، بل برای آشکار ساختن اینکه، در عرض و طول ‫سی و اندی سال گذشته چه میزان توانسته ایم، ارتباطاتی منطقی و مردمسالارانه بین نیروهای مختلف اپوزیسیون برقرار کنیم.
۶۲٨۷۰ - تاریخ انتشار : ۲۰ خرداد ۱٣۹٣       

  

 
چاپ کن

نظرات (۱۰)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست