عنوان : کوچک کردن خاورمیانه جدید تئوری توطئه نیست
با درود و خسته نباشید برای رفقای سایت اخبار روز
آقای دکترباید خدمتت بنویسم که نظریه خاورمیانه جدید از جمله طرح های در خدمت منافع آمریکا و اسرائیل می باشد.شما را به گفته آقای نتانیاهو در شبکه تلویزیونی فرانس ۲۴ ارجاع می دهم. « مجری شبکه تلویزیونی فرانس ۲۴، در ابتدا به تحولات جاری در عراق اشاره و این پرسش را از وی پرسید که آیا داعش قادر است نقشه خاورمیانه را تغییر دهد؟ که نخست وزیر رژیم اسرائیل پاسخ داد: بله. وی افزود: چرا که نه. با توجه به بحران کنونی در عراق و سوریه، عملا می توان گفت که توافقنامه ساکس-پیکو دیگر وجود ندارد.این مرزها اکنون پس از یکصد سال از هم فروپاشیده اند و باید اعتراف کرد که مرزهای نو در حال ترسیم است ». قربان ! چه بپذیری یا نپذیری نظریه خاورمیانه بزرگ واقعیت دارد وتوطئه نیست.
باز در ادامه آورده ای :" کردستان اعلام استقلال کند. بعد از تفکیک این وزنه تعادل، احتمالا برخی از سـُـنی های عراق نیز خواهان استقلال مناطق خود باشند. این در حالی است که داعش ماهیتا با تجزیه و فصل مخالف است ». اساس ماموریت داعش- بازوی نظامی عربستان – تامین منافع آمریکا و اسرائیل می باشد. اسرائیل ، داعش را قادر به تغییر نقشه خاورمیانه می شناساند. شما براساس کدام خبر موثق، ارکان تحلیل خود را بنا گذارده اید.
شما در جای دیگر مطلب خود نوشته اید:" آیا کلنگی کردن بریتانیا از طریق رفراندوم و جدایی طلبی اسکاتلند و ایرلند شمالی، دسیسه غرب است؟ آیا کلنگی کردن اسپانیا از طریق جدایی طلبی کاتالونیا و باسک توطئه غرب بر علیه اسپانیا است؟ آیا جدایی طلبی کورسیکا از فرانسه توطئه اسرائیل و غرب است؟ آیا استقلال طلبی کبک در کانادا توطئه آمریکا است؟ آیا جدایی جزیره کریمه از اوکراین توطئه غرب بود یا شوونیسم بغایت افراطی رهبران جدید اوکراین که یکی از دو زبان رسمی کشور یعنی زبان روسی (زبان اکثریت مردم کریمه) را بلافاصله ملغی کردند". در تمام نمونه ها شما از نگاه عمیق به نقش زیرپوستی سرمایه داری جهانی آمریکا ونمادش اسرائیل شدیدا پرهیز می کنید. در حالی که همه آگاهان سیاسی در مورد نقش آمریکا، اروپا و اسرائیل در کنار انحصارطلبی المالکی اتفاق نظر داشته و داعش را جریانی خطرناک معرفی می کنند و از طرد و انزوای ان سخن به میان می آورند. من رویکرد شما را نمی فهمم ومی اندیشم که شاید علت تنها رویکرد لیبرالی شما نمی تواند باشد .
۶٣۲۶۹ - تاریخ انتشار : ۱۴ تير ۱٣۹٣       

عنوان : ‫اما همچنان متفرق مانده ایم
‫آقای دوشوکی گرامی، شکی در این نیست، که سیاستهای استبدادی ‫حکومتهای خودکامه منطقه خاورمیانه، یا به عبارتی بهتر، عدم شرکت یافتن ‫نیروهای مختلف این جوامع در اداره کشور، یکی از عوامل اساسی و از اصلی ترین کانونهای مولد تشنج و عدم پیشرفت در این جوامع ‫از جمله ایران است

‫اما وقتی شما به یکباره کشورهای غربی و نقش آنها در فروزان شدن تشنجات را نادیده گرفته، و می نویسی، «...همه کشورهای غربی در حرف و عمل مخالف تجزیه این کشورها هستند...» به گمانم، کمی عجولانه تصمیم گرفته ای، چرا که ‫توجه به سیر رویدادها در عراق، افغانستان و سوریه نشان میدهد، آنچه که برای «همه کشورهای غربی» مورد اشاره شما اهمیت ندارد، سرنوشت و وضعیت زندگی مردم عراق، افغانستان و سوریه است.
به عنوان مثال،‫ اگر جان کری لفظاً اقلیم کردستان عراق را به تبعیت از مجموعه عراق و بودن در این مجموعه دعوت می کند، اما عملاً اعتراضی هم به روابط پنهان و آشکار اقلیم کردستان عراق با ترکیه و ایران ندارد.

خلاصه آنکه اگر واقعا «...به تئوری توهم توطئه از نوع دائی جان ناپلئونی[اش]...» گرفتار نبوده، و به واقع معتقدیم«...در فرهنگ ‫استبدادپرور خاورمیانه[ایران] زور حرف اول را می زند...»،
‫آیا شایسته نیست،‫ به جای متهم کردن خود‫ به این یا آن بیماری لاعلاج، بیائیم و همه قدرتِ تخصص خود را بکار بگیرم و کشف کنیم، چرا ما‫ نیروهای مختلف موجود در اپوزیسیون متفرق ایران، با اینکه همه می گوییم و می نویسیم‫ که عاشق کشورمان ایران و مردمش‫ بوده، و خواستار ‫ایرانی با مشارکت تمام ایرانیان در اداره کشور هستیم، ‫اما همچنان متفرق مانده ایم
۶٣۱۶۹ - تاریخ انتشار : ۷ تير ۱٣۹٣