سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

یـادداشـت‏های شـــــبانه: (بخش ۴۳) - ابراهیم هرندی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : ‫البرز

عنوان : در اساس تمام مردم ایران خواستار ایرانی آزاد و ایرانی برای همه مردم ایرانند
آقای هرندی گرامی، همراه و همگام با شما، کمی در باره مفاهیم ملی، ملیت، شاعر ملی، سود ملی، زبان ملی و اجماع ملی، اما قبل از هر مطلب، کمی در باره کفش ملی

‫کفش ملی ایران، که گویا ماشین آلات اولیه اش از چکسلواکی وارد شد، اما به همت سرمایه ایرانی، موفقیتی بزرگ هم در ایران و هم برخی از کشورهای وارد کننده محصولات این کارخانه کسب کرد. متأسفانه در زمانِ شاهِ پهلوی کمتر به چنین تحولات ملی اشتغال زایی‫ اهمیت داده میشد، ایشان (شاهِ پهلوی) بیشتر علاقه مند بودند، ویلاهای گرانقیمتی در همه سواحل زیبای جهان و پیستهای ‫اسکی چنین و ‫چنان داشته، و مازاد را صرف خرید ‫فانتومها و اِف فلان یا بهمان بکنند.

‫امروز هم، مشایخ ‫مستبد حاکم، شاهدند که در اثر کمبود روزافزون آب در کشور، زمینهای سرزمین ایران و مردمش در مسیر تشنگی مفرط گام بر می دارند. آنها(مشایخ ‫مستبد حاکم)‫ ‫می بینند، علیرغم بر پا کردن مجالس اعدام در ملاء عام و دیگر شیوه های منحط و خشن مجازات‫، مردم سرخورده، بیکار و گرسنه همچنان یقه هم را در خیابانها گرفته و در روز روشن یا شب تار از دیوار یکدیگر بالا و پائین میروند،‫

اما مرغ مشایخ ‫مستبد همچنان یک پا دارد و بس، و آن یک پا نیز، به جز از راه شکافتن هسته اتم، و روانه کردن معلومات و ادوات نظامی به لبنان و فلسطین، امکان راه رفتن ندارد.
این مشایخ مستبد‫ فراموش کرده اند، همچنان که فانتوم به دادِ حکومتِ استبدادی محمدرضاشاه پهلوی نرسید، هسته اتم شکافته شده هم نمیتواند زمینهای تشنه کرمان، اصفهان، شیراز، سمنان، یزد و .... را سیراب، و برای لشکر بزرگِ بیکاران کشور موقعیتهای شغلی ایجاد کند،
‫و نتیجه اینکه حکومتِ استبدادی ایشان نیز، در صورتِ ادامه روش استبدادی موجود، ول معطل و در آینده ای نه چندان دور از هم پاشیده است.

‫‫زنده یاد سیاوش کسرایی با خلق منظومه آرش کمانگیر و نیز زنده یادان حسین گل گلاب و روح الله خالقی با خلق ترانه سرود زیبای «ای ایران» در قلبهای اکثریت مردم ایران به عنوان شاعرانِ ملی و سرودهای ملی کشور‫ جای گرفته اند، اما بس که درگیر مشکلات، سختیها و گرفتاریهای روزمره هستیم، یادمان میرود به ندای قلب و ذهن هوشیارمان گوش فرا دهیم.

‫سودِ ملی زمانی اطراق گاهش بانکهای سوئیس، امریکا، انگلیس، فرانسه و اسپانیا بوده، هنوز هم مقدارکی از سودهای ملی کشور ‫در بانکهای فوق الذکر جا خوش کرده اند، اما اکثریت قریب به اتفاق سودهای ملی امروز کشور، در بانکهای چینی و روسی به ‫شکلی بی بازگشت راه تسلیم در پیش دارند.
هم از این روست که بانکِ ملی کشور ‫نمیتوانسته، نه در آن زمان، و نه در زمانِ حاضر ارج و قربی داشته باشد.

‫زبانِ پارسی را فردوسی نجات داد، اما برخی از عقلا موضوع را کمی اشتباه دریافته‫، و‫ وجودِ زبان فارسی یا پارسی را، که‫ در ‫کشوری به نام ایران نقشی رابط و پیوند دهنده داشته و دارد را، افراطاً و اشتباهاً به عنوان زبانِ ملی مطرح کردند. ‫زبانِ پارسی در سرزمین ایران همواره در کنار این زبانهای ترکی، کردی، عربی، ترکمنی، بلوچی، گیلکی و ... وجود داشته و خواهد داشت.

‫مردم ایران همواره در طولِ تاریخ خود اجماع ملی داشته اند، چه اگر غیر این بود کشوری به نام ایران نمیتوانست روی اطلس جهانی وجود داشته باشد.
اما در طول تاریخ کشور همواره کسان و نیروهایی وجود داشته اند که در ردیف برهم زنندگان اجماع ملی قرار گرفته اند.
‫‫برهم زننده اصلی اجماع ملی زمانِ حاضر، مرحوم آقای روح الله خمینی بوده است‫. ایشان وقتی زیر درختِ سیبش در دهکده فرانسوی نوفل لوشاتو نشسته بود، خطاب به همه فرمود، در حکومتی که او قصدِ دایر کردنش را دارد، همه مجازند حرف بزنند و شرکت داشته باشند حتی کمونیستها.
‫ولی به محض ورود به کشور، با مشت به دهان کوفتن دولت تعیین کرد. ‫و پس از آن همه را، یکی پس از دیگری به جرم خیانت راهی زندان یا پای چوبه دار نمود.
اما اجماع ملی، علیرغم تمام مصیبتهای سی و شش سال گذشته، همچنان وجود دارد، چون در اساس تمام مردم ایران خواستار ایرانی آزاد و ایرانی برای همه مردم ایرانند.
۶٣۹٣۲ - تاریخ انتشار : ۱۶ مرداد ۱٣۹٣       

  

 
چاپ کن

نظرات (۱)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست