از : هرمز رودبارکی
عنوان : آقای دستمالچی به هومانیست های جهان به پیوندید نه نئوکانها !
آقای دستمالچی چنان تحت تاثیر "ساختار دموکراتیک" اسرائیل قرار گرفته که با این متد بر خورد، جنگ جهانی اول و دوم و کشتارهای ویتنام ، کره ، الجزایر ، افغانستان ، عراق ، لیبی ، سوریه و..و به علاو ء صد ها کودتای نطامی استعماری در سراسر جهان نیز توجیه پذیر می شود .
بنظر نگارنده روش برخورد آقای دستمالچی از معدل رسانه های نئولیبرالیستی جهان نیز راست تر می باشد. شاید ایشان متوجه نیستند. برای اثبات این مدعا نظر ایشان را به اخبار جاری جهان بطور عام و فاجعه غزه بطور خاص جلب می کنم.
امروز رادیو دولتی سوئد ـ دولت ائتلافی حاکم راست نئولیبرال ـ بار دیگر در بارهء افتضاح حکومت سوئد در ایجاد کارخانه اسلحه سازی در عربستان سوئدی ، اطلاعات جدیدی در اختیار مردم قرار میدهد. این بار تلاش می کنند تا کاسه کوزه ها را بر سر مارکوس والنبری از بانکداران و سرمایه داران سوئد خراب کنند که بنا بر "علایق" اقتصادی خود در یک جامعه با قواعد "دموکراتیک" از روش های "غیر دموکراتیک" و "غیر اخلاقی " استفاده کرده است.
مطابق قوانین سوئد فروش و صدور اسلحه به کشور های دیکتاتوری و ناقضان منشور جهانی حقوق بشر ممنوع است. ولی همیشه سوراخ هائی برای گرفتن جواز صادرات
وجود داشته و دارد. امَا در این ماجرا دولت سوئد دست تمام کارخانه های اسلحه سازی را از پشت بست و اقدام به ایجاد کارخانه در عربستان نمود که دیگر نیازی به اجازه مقامات مربوطه نداشته باشند و عربستان راسا اسلحه های مورد نیاز را بسازد و به هرکس که خواست تحویل دهد.
بدیهی است که بخشی از مردم سوئد مثل تمام کشورهای جهان از این عمل جنایتکارانه دولت سوئد متاثر شدند و پارلمان سوئد برای "تسکین " احساسات جریحه دار شده مردم ، دولت فردریک راینفلد و وزیر دفاع آنرا استیضاح کرد.
مسئله کاملا روشن است؛ رابطه ء کشور های "دموکراتیک" سوئد ، انگلستان،آلمان ، ایالات متحده ، فرانسه ، ایتالیا و.و.و با اسرائیل ، عربستان ، قطر ، امارات ، سوریه ، عراق ، نیجریه ، تایلند، بحرین مملو از فعالیت های "غیر دموکراتیک" و "غیر اخلاقی" می باشد که در پارلمانهای این کشورهای "دموکراتیک" بین احزاب مختلف به بحث و مشاجره کشیده میشود.
تردید نیست که با برتری "هزمونی " نئوکانها در پروسه ای که ۳ دهه طول کشید ساختار اقتصادی و سیاسی این جوامع "دموکراتیک بنفع سرمایه داران و اقشار بالائی جامعه عوض شده است. طبقه متوسط و مرفه در تمام این کشورها رشد کرده است . بدیهی است که در این جوامع "دموکراتیک" احزاب رنگارنگ ِ راست اکثریت آراء را بخود اختصاص میدهند و کامرون ، انگلا مرکه ، راینفلد و شرکاء ادامه دهندگان سلف خود تاچر ، هلموت کهل و کارل بیلت می باشند.
دولت های این جوامع "دموکراتیک" در تولید اسلحه و فروش آن تردیدی ندارند و در حالیکه رسانه های آنها سرشار از گزارشهای دلخراش و جنون آمیز داعش و مسلمانان فاناتیک جهان می باشد. در تمام ۲۴ ساعت تبلیغ "وحشت" می کنند. ولی دور از چشم مردم خود به تمام حامیان این گروههای تروریستی اسلحه می فروشند و میدانند که این سلاحها چگونه به دست مصرف کننده آن میرسد. سوئد فرا تر از همه برای عربستان کارخانه اسلحه سازی طراحی نمود. کسانی که می پرسند این "احمقها" از کجا به این همه سلاح و تجهیزات رسیده اند کمی اخبار عمومی جهان
را دنبال کنند.
حماس و اسرائیل را در ارتباط با روابط "غیردموکراتیک " و "غیر اخلاقی" کشور های "دموکراتیک" باید شناخت.
مردم فلسطین و سایر ملتهای جهان قربانی این کشورهای "دموکراتیک" شده اند. رفاه طبقات بالائی ، متوسط و مرفه این کشورها با جنایت و توطئه تحصیل شده است.
آقای دستمالچی به هومانیست های جهان به پیوندید نه نئوکانها !
۶۴۱۶۰ - تاریخ انتشار : ۲۷ مرداد ۱٣۹٣
|
از : احمد صبوری
عنوان : مزاح می فرمائید
یکی از آن لفظ های نئو لیبرالی واژه تروریسم است . من لائیکم و بی باور به دین بنابراین سعی نفرمائید بنده حقیر بی پول را به مفلس تر از خودم بچسبانید.
تعریف تروریسم در فرهنگ لغاط اینگونه بیان شده است " توسل به خشونت برای ترساندن اجتماع و رسیدن به اهدافی مغایر خواست اجتماع". لطف بفرمائید بدون توسل به خشونت زبانی توضیح دهید چگونه گروهی زندانی گرچه خشکه مذهب می توانند از درون زندان، زندان بان قدر قدرتی چون چهارمین ارتش دنیا را بترسانند و اهداف غیر مشروعشان چیست؟
حماس جنبشی است مذهبی ارتجاعی و نه لزومأ تروریست که تا آنجا که شعور من راهنمای من است هرگز در فلسطین بقدرت نخواهد رسید.
این "خماس خماس " کردن از آن شامورتی بازی های صهیونیستی است . شما شاید جوان باشید یادتان نیست ۳۵ سال هم می گفتند تروریست های الفتح و جبهه خلق . تمامی رهبران الفتح را در گوشه کنار دنیا ترور کردند. بعد یک عده را انداخته اند جلو که بشریت را از یک گروه کوچک ۱۰۰۰ نفره زندانی بترسانند. ۹۵ در صد زمین های یک عده بی پناه را تپاندند حالا صبح تا شب یک عده را راه انداخته اند "تقوقیست تقویست" می کنند.
آقا به جناب ناتانیاهو بفرمائید برگردد برود پشت مرزهای ۶۷ اگر این "تقوقیست ها" پا کج گذاشتند نیازی به زحمت شما نیست در همین عنفوان جوانی بنده ورفقای ۶۰ سال ببالایم سر جایشان می نشانیم . اما به شما قول می دهم تروریست وحشی واقعی یک وجب از زمین های دزدی را متمدنانه بر نخواهد گرداند
۶۴۱۵٨ - تاریخ انتشار : ۲۷ مرداد ۱٣۹٣
|
از : آ. بزرگمهر
عنوان : پاسخ به دوست عزیر برزویه طبیب
با اجازه دوستان اخبار روز خواستم خارج از بحث این مقاله در پاسخ دوست عزیز برزویه طبیب بگویم که :
ـ بیانیه ای با عنوان «به کشتار مردم فلسطین بی درنگ پایان دهید » در ایران منتشر شد که عده ای از شخصیت های سیاسی داخل کشور آنرا امضاء کرده بودند. ـ بعدا بعضی از این دوستان به متن بیانیه مذکور اعتراض کردند و امضاء خود را پس گرفتند. از جمله دکتر ناصر زرافشان.
ـ آقای محسن حکیمی در بارهء چگونگی تهیه متن و جمع آوری امضاء ها در تاریخ ۱۱ مرداد ۹۳ یادداشتی منتشر کرد که در اخبار رو نیز درج گردید.
ـ این بار دکتر ناصر زرفشان با نوشته ای تحت عنوان " همسوئی با مواضع امپریالیستی–صهیونیستی در توجیه تجاوز اسرائیل با پوشش شعارهای رادیکال " تلاش کرد تا نوشته ء آقای حکیمی را به نقد بکشد.
در زیر نوشته دکتر زرافشان ۲۷ کامنت موجود است و ایشان به کسی پاسخ نداده است. ولی مضمون نوشته ء ایشان در حمایت کامل از مردم فلسطین می باشد . کامنت گزاران نیز عمدتا از جنبش آزادیبخش فلسطین دفاع کرده اند و با در نظر گرفتن تمام جنبه های منفی که از حماس می شناسند ظلم تاریخی و ضد انسانی که به فلسطینان شده است را خدشه ناپذیر محکوم کرده اند که دلگرم کننده است ( این موضوع را در همین نوشته آقای دستمالچی نیز می بینیم)
بهتر است سئوالات خود را دوستانه در سایت دکتر زرافشان یا با ای میل طرح کنید.
موفق باشید.
۶۴۱۵۴ - تاریخ انتشار : ۲۶ مرداد ۱٣۹٣
|
از : پرویز دستمالچی
عنوان : چند نکته کوتاه
متاسفانه باید بگویم که تقریبا تمام "انتقادات" ربطی به نوشته من ندارند، اگر مقاله را با دقت بخوانند متوجه خواهند شد که بیاناتشان دارای پایه درستی نیست:
۱- من تلاش کرده ام حماس را از زبان خودش معرفی نمایم. چنین افکار و اندیبشه هایی از بنیاد ارتجاعی اند و اصولا قابل پذیرش نیستند. اگر کسی پیرو آزادی و عدالت است، محتوایش چیز دیگری است. قضاوت بر روی یک سازمان بر اساس اصول و اقداماتش انجام می گیرد و نه اینکه کی در گوش یک نفر دیگر چه گفت.
۲- عده ای بیش از چند جمله و شعار چیز دیگری نمی دانند، هر چه را با همان چند جمله ارزیابی و تکرار می کنند، جهان آنها دنیای دو قطبی سیاهی و سفیدی است که با هیچ علم و منطقی دگرگون نخواهد شد. عده ای هم به جای استدلالات مستند، مرتبا اظهار "تاسف" می کنند تا خود را "خوب" و دیگری را "بد" نشان دهند. نقد یک نوشته یا اندیشه این نوع کلی گوئیهای تهی و اظهار تاسفهای بی مایه نیست. اگر کسی جنگ طلب باشد، سخن گفتن از صلح برای او چندش آور خواهد بود و برای شما متاسف خواهد شد.
۳- دمکراتیک بودن یک ساختار حکومت الزاما ربطی به سیاستهای درست یا نا درست یک دولت منتخب ندارد. اگر بوش به عراق حمله می کند، این سیاست جنگ طلبانه ساختار دمکراتیک حکومت در آمریکا را مورد پرسش قرار نمی دهد.
۴- دفاع به حق از مردمان غزه(همچنانکه چندین بار در نوشته آمده است)، ربطی به دفاع از حماس ندارد. حماس یک سازمان ارتجاعی تروریستی است.
۵- پنهان شدن در پشت پرده مبارزات به اصطلاح" ضدمپریالیستی"،"ضد صیهونیستی" یا "ضد سرمایه داری" و فحاشی به دیگران به جای نقد سازنده کمکی به حل مشکلات موجود نخواهد کرد. از سازمان اخوان المسلمین تا فدائیان اسلام، از طالبان تا داعش، از حماس تا ولایت فقیهیان و... همگی سازمانهای مرتجعی بودند و هستند که خود را از جمله با این سه خصلت معرفی کرده اند و می کنند. در این رابطه نگاهی کنید به منشور حماس در همین نوشته.
۶- از تجربه ایران باید آموخته باشیم که "مبارزان" با نظام پیشین، همه الزاما از جایگاه آزادی، دمکراسی و عدالت مبارزه نکرده اند، عده ای از آنها عمیقا مرتجع بودند و ما توجه لازم را نکردیم. بار اول اشتباه است، بار دوم حماقت.
پرویز دستمالچی
۶۴۱۵۲ - تاریخ انتشار : ۲۶ مرداد ۱٣۹٣
|
از : الف رستمی
عنوان : از بیرون یا درون
اینکه فلسطینی ها چه باید بکنند را به بهترین وجه می توان از زبان نیرهای مترقی فلسطینی شنید. ظاهرا آن ها در یک مسئله نظر مشترکی دارند و آن اینکه همه نیروهای فلسطینی و از جمله حماس باید به سمت همکاری با یکدیگر گام بردارند و دولت فلسطینی مبتنی بر ساز و کار دمکراتیک و انتخابات را بپذیرند.
حماس در آخرین مذاکراتش پذیرفت. آنکه نپذیرفت و طرح این جنگ جنایتکارانه را ریخت اسرائیل بود و هدف این جنگ جلوگیری از انتخابات بود.
اتحاد عمل سازمان های فلسطینی،
و نه طرد هیچکدام از آن ها
این راه حل آن هاست که باید مورد پشتیبانی قرار داد.
۶۴۱٣۶ - تاریخ انتشار : ۲۴ مرداد ۱٣۹٣
|
از : احمد صبوری
عنوان : آنقدر تکرار می کنند تا باورمان شود
گروهی در راستای سیاست های امپریالیستی انقدر یک داستان نخ انداخته را تکرار می کنند تا باورمان شود. "جنگ حماس و اسرائیل" مزاح می فرمائید . تئوری های سیاسی تان چه استوار است حتمأ در فرهنگ نئو لیبرالی حمله گارد به زندان و کشتار زندانیان را جنگ می نامند. این ماجرا بیشتر به اعدام دسته جمعی و یا یکی از بازی های امپریالیستی شکار انسان شباهت دارد تا یک جنگ . ارتش حماس آنهم از آن جوک های نئو کانسرواتیستی صهیونیستی استعماری است اگر یک مشت زندانی بد بخت از طریق تونل ۱۵۰ کلشنیکوف قاچاق کردند می شوند ارتش. پس اسم ارتش ۲۰۰ هزار نفری مسلح تر از جمع ارتش های انگلیس و فرانسه با ۹۰۰ هواپیمای جنگی سوپر مدرن و حداقل ۲۵۰ کلاهک اتمی چه می شود.
تعجبم که اخبار روز چه گونه اینقدر مسامحه کار است که می تواند تحت نام آزادی بیان مقالاتی که توجیه گر کشتار ۱.۸ میلیون زندانی است را انتشار دهد. فقط اهانت بکار بردن لغاط غیر متعارف نیست توجیه استعمار ۶۷ ساله میلیون ها انسان و کشتار آنها به هر بهانه و تحت هر لفافه ای هم اهانت به انسانیت تلقی می شود.
۶۴۱٣۵ - تاریخ انتشار : ۲۴ مرداد ۱٣۹٣
|
از : آبان
عنوان : دستور: کودک فلسطینی از ده سال به بالا را باید بکشید
ایلان پاپه، تاریخ نویس بزرگ اسراییلی معاصر:
اما درک مخوفی از این که کودک فلسطینی چیست وجود دارد که تاریخچه آن به ۱۹۴۸ بر میگردد. در آن زمان، دستورهایی که قبل از اشغال یک محله یا شهر یا روستا به سربازان اسراییلی می رسید این بود که مردانی را که به سن جنگیدن رسیده اند از باقی اهالی جدا کرده، انان را بکشند یا زندانی کنند.
خب بعد از رسیدن این دستور، سربازان سوال میکردند که «مردان به سن جنگ رسیده» را چگونه تعیین کنند. توجه کنید که سال ۱۹۴۷ است.
دستورهای ارتش در این مورد بسیار روشن و صریح است: «از ده سال به بالا».
فکر کنم همان زمان نقطه شروع این درک بود که کودکان فلسطینی تروریست های بالقوه، دشمنان بالقوه هستند و صرفا کودک نیستند.
« نسل کشی تدریجی» و نه «دفاع از خود»
ایلان پاپه، در مورد حمله اسراییل
به غزه که قریب به هفتاد سال پیش آغاز شد می نویسد
سایت اخباز روز - ۹ اوت ۲۰۱۴
http://www.akhbar-rooz.com/article.jsp?essayId=۶۱۶۸۳
(اعداد لینک را لطفاً به اعداد لاتین تبدیل کنید)
۶۴۱٣۴ - تاریخ انتشار : ۲۴ مرداد ۱٣۹٣
|
از : آبان
عنوان : حماس، پشتیبان صلح کامل و پایدار و همیشگی است
یوری آونری، که نیازی به معرفی من ندارد:
اما درباره منشور حماس، که خواستار نابودی کشور اسرائیل است و در بردارنده اظهارات زهرآگین ضد سامی است چه؟
برای من، این به صورت فاسدی آشنا پنداری است.
سازمان آزادی بخش فلسطین هم منشوری داشت که خواستار نابودی اسرائیل بود. آن (منشور) در تبلیغات اسرائیلی به صورت بی وقفه ای رژه می رفت.
یوهوشافا هرکابی دانشمند محترم و رئیس اطلاعات ارتش، چند سال پیش در باره چیز دیگری سخن نمی گفت.
تنها پس از امضا توافق نامه اسلو بین اسرائیل و سازمان آزادی بخش فلسطین بندهای مربوطه این سند رسما در حضور رئیس جمهور بیل کلینتون حذف شد.
به خاطر محدودیت های مذهبی، خود حماس نمی تواند موافقت نامه صلح امضا کند. اما، مانند افراد مذهبی همه جا، (به ویژه یهودی ها ومسیحی ها) حماس راهی در اطراف فرمان های خدایی یافته است. بنیان گذار حماس، شیخ احمد یاسین فلج (که منشور را نوشت و از سوی اسرائیل ترور شد) هودنه ای (آشتی، صلح – فرهنگ معین) ۳۰ ساله را پیشنهاد کرد. هدنه متارکه ای مقدس از سوی الله است، که می تواند تا داوری نهایی (قیامت - مترجم) تمدید شود.
گوش شالوم، سازمان صلح اسرائیلی که من به آن تعلق دارم، برای اولین بار ۸ سال پیش درخواست کرد که دولت ما گفتگو با حماس را آغاز کند.
خود ما رشته ای از گفتگو های دوستانه با رهبرهای متعدد حماس داشته ایم.
خط رسمی کنونی حماس آن است که اگر محمود عباس در دست یابی به توافق صلح با اسرائیل موفق شود، حماس آن را خواهد پذیرفت – آماده است آن را با رفراندوم به تصویب برساند.
حماس و پارانویای اسرائیلی
یوری او نری – برگردان: هاتف رحمانی
سایت اخبار روز ـ ۲۳ اوت ۲۰۱۴
http://www.akhbar-rooz.com/article.jsp?essayId=۶۱۷۳۷
(اعداد لینک را لطفاً به لاتین بنویسید)
۶۴۱٣٣ - تاریخ انتشار : ۲۴ مرداد ۱٣۹٣
|
از : آبان
عنوان : حماس، قوانین شریعت را حاکم نمی کند
یوری آونری، از سرشناس ترین و محبوب ترین نویسندگان و فعالان صلح در اسراییل می نویسد:
من کلا حزب های مذهبی را دوست ندارم – نه در اسرائیل، نه در جهان عرب، نه هر جای دیگر. من هرگز تمایلی به دادن رای به یک حزب مذهبی ندارم.
اما حماس جزء جدایی ناپذیر جامعه فلسطینی است.
در آخرین انتخابات تحت نظارت بین المللی اکثریت را به دست آورد. در حقیقت، حماس در نوار غزه با زور قدرت را گرفت، اما پس از به دست آوردن اکثریت واضح آرا در نوار غزه.
حماس به مصداق القاعده یا حکومت اسلامی (داعش) "جهادی" نیست.
او برای خلافت جهانی مبارزه نمی کند.
یک حزب فلسطینی، کاملا علاقمند به نهضت فلسطین است.
حماس خود را "مقاومت" می نامد.
حماس قانون مذهبی (شریعت) را بر مردم تحمیل نمی کند.
حماس و پارانویای اسرائیلی
یوری او نری – برگردان: هاتف رحمانی
سایت اخبار روز ـ ۲۳ اوت ۲۰۱۴
http://www.akhbar-rooz.com/article.jsp?essayId=۶۱۷۳۷
(اعداد فارسی لینک را لطفاً به اعداد لاتین تبدیل کنید)
۶۴۱٣۲ - تاریخ انتشار : ۲۴ مرداد ۱٣۹٣
|
از : برزویه طبیب
عنوان : اقای بزرگمهر
اقای زرافشان به استناد انتخاباتی که در غزه صورت گرفته حماس را نماینده فلسطینی ها می داند،اقای نویسنده نیز به استناد انتخابات در اسراییل، آنرا کشوری دموکراتیک میداند، که در نتیجه نتنیاهو که پیروز این انتخابات است ، میشود نماینده ملت اسراییل، بنابراین یکی خود را در سنگر حماس می یابد و دیگری در داخل تانک اسراییلی. ولی هیچکدام در خانه مخروبه فلسطینی نیستند . این بود سئوالی که کرده بودم و جوابی نگرفته ام: چه کسی در خانه فلسطینی است؟برزویه طبیب
۶۴۱٣۰ - تاریخ انتشار : ۲۴ مرداد ۱٣۹٣
|