یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

نامه‌ی یک دختر جنگجوی کرد از کوبانی به مادرش

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : شانجای٫ کلارا٫ الیاس٫ ایاز و تامارا کوبانی

عنوان : چه شباهت عجیبی است بین نامه های کسانی که به خاطر انسانیت جانشان را در طبق اخلاص نهادند...
برگرفته شده از کتاب « نامه های تیرباران شدگان » اثر لویی آراگون

موریس لاکزات ٫ کارگر معدن و از رهبران اتحادیه های کارگران - محکوم به اعدام وتیرباران شده

مستخرج از نامه ای به همسرش :

هر روز صبح که بیدار میشویم مرگ بالای سرمان آویخته است. این وضع برایم تازه نیست (...)
میخواهم خود را با فکر مرگ عادت بدهم.

هر چیز که یکنواختی اینجا را تغییر دهد مایه مختصر مسرت میشود: جاروکشی٫ سلمانی٫ دوش٫ سه دفعه سوپ در هر روز و آژیرها که اخیرا خیلی زیاد شده اند و بعد صداهای گوناگون چکمه ها که عکس العمل های مختلف را بیان میکند.(...)

گردش دونفری٫ کوله پشتی برپشت مثل سالهای اول باهم بودنمان. کوه های آلپ٫ کوه های پیرنه٫سواحل برتانی٫ اما احمقانه است که وقتی مرگ در پیش است اینقدر به زندگی دلبستگی نشان دهیم...
میبینی٫ پیش از مردن٫ فکر زندگی گذشته با تو مرا می آزارد(...)

خداحافظ عزیزم... خداحافظ همه ی گوشه هایی که در آنجا ما یکدیگر را در آغوش گرفته ایم و دوست داشته ایم. قدرت اینرا که ترا به دیگری واگذار کنم را ندارم. اما عزیزم اگر روزی صاحب فرزند شدی و دلت خواست ٫ نام من را رویش بگذار...آه.. اما میدانی ترا مجبور نمی کنم. این فقط در صورتی است که خودت بخواهی و کسی را هم ناراحت نکند... با تمام قوایم ترا می بوسم.
۶۴۹۹٣ - تاریخ انتشار : ۲۱ مهر ۱٣۹٣       

    از : مرتضی کشاورز

عنوان : قلبم برای کوبانی میتپد
زنانت کلاشینکف به دست می‌خوابند
و کودکانت
با پوکه‌های فشنگ سوت سوتک می‌سازند
تا برای دَمی از یاد ببرند
پدرانشان دیگر به خانه باز نمی‌گردند...
کوبانی! کوبانی! کوبانی! کوبانیِ بی‌دفاع!
یغماگلرویی

من ساکن تهرانم
خیلی دور هستم از کوبانی ولی قلبم انجاست کاش انجا بودم اسلحه به دست میگرفتم برای کوبانی بی دفاع...
کوبانی بی پناه ، خدا پشت و پناهت...
۶۴۹٨۲ - تاریخ انتشار : ۲۱ مهر ۱٣۹٣       

    از : روزبه صالحی

عنوان : حمایت چپ از مبارزات مردم کوبانی تجلی نماد ضدامپریالیست
نامه دختر مبارز کوبانی به مادرش سند تاریخی و ماندگار حماسه سازانی است که با غرش تفنگ خواب را بر امپریالیسم و اذنابش در خاورمیانه حرام می کنند. همانگونه که صدای غرش مسلسل فدائیان لرزه بر اندام دیکتاوری شاه انداخت مبارزان کوبانی نیز وصف حال انان شده اند. اما مسئولین اقلیم کردستان عراق یک معذرت خواهی به کردهای عراق، سوریه بدهکارند و باید درس حمایت از کردها را از عبداله اوج آلان یاد بگیرند که از درون زندان،جان خود را به خطر می اندازد و دولت ترکیه را به مبارزه می طلبد اما برخلاف بارزانیها چشم به دول قدرتمندی چون اسرائیل و آمریکا نمی دوزد. اگر کوبانی سقوط کند - امیدوارم چنین نشود - تاریخ در مورد عاملین سقوط کوبانی و ناظرین سکوت پیش کرده چه ها که نخواهد نوشت
۶۴۹۷۹ - تاریخ انتشار : ۲۰ مهر ۱٣۹٣       

  

 
چاپ کن

نظرات (٣)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست