اسلام در بحران نیست؛ اسلام خود بحران است - محمدعلی مهرآسا
نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از
سیستم نظردهی سایت میباشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... میدانید
لطفا این مسئله را از طریق ایمیل
abuse@akhbar-rooz.com
و با ذکر شمارهای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده
به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
از : علی کبیری
عنوان : تفرقه علت شکست ایران در یورش تازیان!
لازمست آن کسانی که تحت تأثیر تبلیغات حکومت دستاربندان قرار دارند، از محیط مسموم آخوندی گامی فراترنهاده و به معلومات تاریخی خود بیافزایند. گرچه درظاهر حکومت را به حاکمان ساسانی نسبت میدهند، ولی سیستم ملوک الطوائفی و کشمکش بین دو نیروی عمدهء متشکلهء آن (پهلوها و پارسیگها) برای سالیان متمادی، عدم حمایت پهلوها از مقاومت درمقابل تازیان مهاجم ونیز جنگهای طولانی ساسانیان وامپراتوری روم شرقی درزمان خسرو پرویز که قوای مالی وانسانی ساسانیان را بطور عمده کاهش داده بود، منجر به شکست ساسانیان درمقابل تازیان شد. منتها این شکست ابتدا به ساکن و درعرض یکی دوسال روی نداد. ایران از زمان خلافت ابوبکر تا خلافت عثمان و درعرض ۲۲ سال بطور مرتب درمعرض حملهء تازیان قرارداشت. درواقع، اعراب شبه جزیره بجای تن دادن به اشغال سرزمینشان، همواره خراجگزار دو امپراتوری روم شرقی وساسانیان بودند. مضافاً به اینکه حاکمان این دوامپراتوری نیز بعلت شرائط اقلیمی سخت صحرای شبه جزیرهء عربی علاقه ای به ورود به آنجا نداشته وبه گرفتن خراج اکتفاء میکردند. چنین بود که محمّد بدون هیچ مانع خارجی موفق به اتحاد تازیان شده و این دو امپراتوری را دروضعیت غافلگیرکننده قرارداد. و چنین است که هنوز بطور مستند هیچ مورخی از آنچه در شبه جزیره در زمان محمّد گذشت، اخبار مستندی بجز روایات مورخین مسلمان متعلق به حداقل بیش از دویست سال پس از مرگ محمّد، نداشته وحتی عده ای ازمورخین غربی نظیر پاتریشیا کرونه با توسل به متدولوژی وقایع شبه جزیرهء عربی را بررسی میکنند.
۶۵۵٨٣ - تاریخ انتشار : ٨ آذر ۱٣۹٣
|
از : علی تبریزی
عنوان : مقالهی اقای مهر اسا ، اسلام در بحران نیستف اسلام خود بحران است
من بار ها مقالات آقای مهر آسا را خوانده ام زیرا او هم خود را مصدقی معرفی می کند ، هم علاقمند به جبههی ملی ایران ( کدامیکش را کاری ندارم ) و هم علاقمند به ایران و ایرانی. هربار می شد دربارهی نوشته های ایشان نقدی نوشت و یا نظری داد که در یک سبک و سنگین کردن ، صلاح در نگفتن و ننوشتن بود. «این مقاله اما به تصور نویسنده از یک جامعیتی برخوردار است که تاریخ بشریت را در بر گرفته است.» (این تعبیر من از این مقاله است) .
در ابتدای این مقاله ، جناب مهر آسا گرفتار یک تحریف بزرگ شده اند و از آن جهت که شاید این تحریف می توانسته موید مطالبشان باشد خود را موظف به دقت نکرده است. ایشان محمد مجتهد شبستری را امام جمعهی تبریز در اوایل انقلاب معرفی کرده اند که این یک تحریف بزرگ است . آن مجتهد شبستری که امام جمعهی تبریز بوده هنوز هم ملبس به لباس روحانیت است و هنوز هم در تبریز است بلحاظ تفکر نیز در قطب مخالف محمد مجتهد شبستری است که شاید یکی از عللی که ایشان خود را از سلک روحانیت خارج ساخت وجود همان اخوی بوده است.
مسألهی دیگری که جناب مهر آسا وجههی همت خود کرده مخالفت با دینداری مردم از مسلمان و مسیخی و بهودی بگیر تا آخر. تمامی جنگ ها و خونریزی ها ئی که در طول تاریخ وجود داشته بحساب محمد ، عیسی و موسی و دیگر پیامبران ابراهیمی گذاشته انگار که اگر این ادیان در میان اقوام تاریخی نبود ، آن اقوام ، اقوام متمدن ، پیشرفته و طرفدار حقوق بشری بودند که با یکدیگر در صلح و صفا زندگی می کردند.
جناب مهرآسا از خود نمی پرسد چرا سلسلهی با عظمت و پر شکوه و با تمدن ساسانیان در برابر یک مشت عرب پا برهنه همچون فانوسی تا شد. آیا هراس دارند اگر علل سقوط ساسانیان را بررسی کنند دیگر نتوانند تمام گناهان عالم را به گردن ادیان ابراهیمی و پیروان آنان بیندازند؟ یا اینکه علاقهی وافر و نامحدود ایشان برای داشتن تاریخی پاک و بدون خونریزی از کشور عزیزمان ایران مانع از آنست که ایشان بخواهند با واقعیت های تاریخی آنچنان که بوده مواجه شوند.
ایشان همچنین نمی گویند اگر ادیان آسمانی باعث جنگ و خونریزی هستند چرا امروز مردم اروپا و آمریکا و چین و روسیه و... بدون اینکه دست از باور های مذهبی خود بردارند ، در جوامع خود با صلح و صفا و در کنار یکدیگر به زندگی مشغولند.
اگر تجزیه و تحلیل تاریخ جامعهی بشری بهمین سادگی بود که جناب مهر آسا ارائه کردند باید تمامی دانشگاه های جهان ، رشتهی تاریخ را از رشته های دانشگاهی خود کنار گداشته مردم و ملت ها را بیش از این سر کار نگذارند.
قبل از پایان این نوشته اجازه می خواهم از جناب مهر آسا سوال کنم که آیا زنده یاد دکتر محمد مصدق باور های دینی داشت یا خیر ؟ و اگر داشت بکدام دین معتقد بود .زنده یاد مرحوم دکتر محمد مصدق ، رهبر کدام جنبش و کدام مردم بود ؟
۶۵۴۰٨ - تاریخ انتشار : ۲٣ آبان ۱٣۹٣
|
از : البرز
عنوان : پس باید فکری به حال مردم کرد
نویسنده محترم این نوشتار می نویسد، «... پس باید فکری به حال مردم کرد، نه به حال اسلام...» اگر به موضوع و محتوای مقالات آقای مهرآسا توجه کنیم، اکثریت قریب به اتفاق مقالات ایشان، برخلاف رهنمود خود ایشان، نه در باره فکر کردن به حال مردم، بل در باره حال اسلام نگاشته شده اند
با اینکه آقای مهرآسا خود شاهد است، «...جوهره ی اسلام... سبب رویگرداندن جوانان از دین شده و گروه گروه از دین خارج می شوند...» اما با این همه، ایشان باز هم ترجیح می دهد، به جای تفکر در باره «...حال مردم...»، نوشته های خود را به «...حال اسلام...» اختصاص دهد
۶۵۴۰۵ - تاریخ انتشار : ۲٣ آبان ۱٣۹٣
|
|
|
چاپ کن
نظرات (٣)
نظر شما
اصل مطلب
|