یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

من شارلی نیستم، زیرا سالهاست که خنده یادم رفته است - برزویه طبیب

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : م. ارشک

عنوان : باز هم در باره موضع گیری طبقاتی
خانم رزا روشن،
سپاس از شرح جامع و مبسوط شما.

اقای برزویه طبیب،
به فرض قبول نقطه نظر شما در مورد موضع گیری "چپهای مورد نظر" در زمان انقلاب، حضرتعالی هم همان منطق را در مورد اسلامگرایان جدید به کار می برید. همانطور که آن آخوند جاهل فتوی می داد که "اقتصاد مال خر است"، این منادیان جدید جاهلیت و تعصب کور هم نه از امپریالیسم چیزی سرشان می شود نه از سوسیالیسم و دفاع یا دفاع ضمنی از اینها هم به هیچ وجه قابل توجیه نیست. اگر قبول کنیم که نظامهای سرمایه داری و سوسیالیسم با تمام عیوب و مزیتهای مربوطه شان، به هرحال مظاهر تمدن عصر جدید و انسان برخاسته از بندهای فئودالیسم هستند، کشمکش و منازعه ای که حمله تروریستی مورد بحث جزیی از آنرا تشکیل می دهد، باید کشمکشی میان توحش و تمدن محسوب کرد.
باقی بقایتان
۶۶٣۰۹ - تاریخ انتشار : ۲۹ دی ۱٣۹٣       

    از : برزویه طبیب

عنوان : مانیفست
اقای ارشک اشتباه چپ های مورد نظر شما عدول از تحلیل طبقاتی بود ، نه پا فشردن بر ان. انها فراموش کردند که ضدیت با امپریالیسم نیز طبقاتی است، مثلا ضدیت یک فیودال با امپریالیسم از موضعی ارتجاعی است و بنابراین نباید با طناب او به ته چاه رفت، به مانیفست و توضیح مارکس و انگلس راجع به موضع ارتجاعی بعضی طبقات در برابر سرمایه داری مراجعه کنید تا پایه اطلاعاتی خود را تقویت کنید
۶۶۲۶۹ - تاریخ انتشار : ۲۷ دی ۱٣۹٣       

    از : Rosa Roshan

عنوان : خود کرده را تدبیری نیست!
نوشتید: من از کسی که راجع به سکرتر ها جوک انچنانی میسازد بدم میاید، از طرفداران انها نیز متنفرم .تا نظر خانم رزا چه باشد.
من نیز
اما اگر کسانی به آنها شلیک کنند، من در جهت توجیه قاتل بر نمی آیم. و خواهان قوانین محدود کننده نمیشوم. انتشارات آنها از پایین و توسط زنان بایکوت میشود وقتی سکسیستی باشند. جواب حرف و یا نوشته گلوله نیست. جوابش اعلام نوشتن قانون جدید و محدود کننده نیست. فشار از پایین و کار فرهنگی در میان مردم و مدارس راه حل است. من حتی مخالف قانون جدید علیه حجاب در فرانسه میباشم. زنان باید در قانون آزادی پوشش داشته باشند و مطبوعات باید به بحث عمومی دامن بزنند. کار فرهنگی شود و نهادهای حمایت از زنانی باید باشد که فشار روی دختران و زنانی که حجاب نمیخواهند و از طرف خانواده ی مذهبی تحمیل شده را بردارند.
من هم نسل پس از انقلاب هستم از نظر بلوغ فکری و فارسی من نیز خوب نیست. به همین خاطر فرق پدوفیلی، همجنس بازی و همجنسگرایی را بسیار خوب میدانم.
البته مادرم که دوفرهنگی و دو زبانی نمیباشد، نمیداند و چون فقط فارسی میداند و در فارسی همجنس باز یا بچه باز میگویند و اعدام دارد.
بحث گریستن برای "چپ"سمبولیک است، خود کرده را تدبیری نیست!
مسئله اصلی این است که در گرایشات چپ ما قبل از اینکه ببینیم یک ترور اساسن انسانی است یا نه، به انگیزه، پایگاه طبقاتی و سیاست فکر میکنیم. و یارکشی میکنیم. بدتر اینکه ما فکر میکنیم از توده ی در بند و زحمتکش دفاع می کنیم.
آمار میدهیم که فرانسه چند درصد مُسلمان دارد فرانسه!
این آمار برطبق نام فامیل و محل تولد است و نه بروی گرایش مذهبی.
خود ما بر طبق این آمار در صف مسلمانان قرار داریم. استناد بر این آمار غلط است. بسیاری از مُهاجران از دست حکومتهای اسلامی شان فراری هستند و پناهجو. بسیاری هم نسل دوم یا سوم! و ربطی به اسلام ندارند. بدلیل بی عملی و خاک گرفتگی ایده های چپ، جوانان به مخوفترین ایده ها برگشته اند. سیاست دولتها بروی همبستگی نیست. شکاف میان جوانان بومی و مهاجر دامن زده میشود. هر گروهی گنگ و گروه بزن بهادرهای خود را دارد. که در هر دو جبهه بسیار مخوف هستند. راسیستها چاقو میزنند. پسران جوان مُهاجر بروی بدن خواهرانشان بنام ناموس عقده گُشایی میکنند و... چرخه ی هرمی خشونت و قدرت اینگونه حفظ میشود.
با حمایت از ستمگران کوچک در مقابل ستمگر بزرگتر یعنی دولت/قانون راسیستی مُشکلی حل نمیشود و ما تنها موضع خود را مشخص کرده ایم.
اگر ستمگر کوچک بفهمد که خود ستم میکند و تشابه خود را با راسیسم دریابد، بسیاری از مُشکلات حل میشود. با حمایت از مذهب "توده" اسلام مُهاجران و قبول آن فقط توازن قدرت برقرار میشود و قدرت لغو نمیشود. یک مسجد برای اینها دو کلیسا برای آنها... مهم این است که اصولن این ساختمانها خالی بماند و جوانان روزی بتوانند شک کنند و بتوانند با "امر مقدس" مزاح کنند نه اینکه هر روز جلوی ساختمانی که ترویج بندگی را سرلوحه کارش کرده جمع شوند، خواهان ادامه ی کارش باشند...
شارلی ابدو کارش همین بود. مزاح با امر مُقدس. این خوشایند دولتها نیست. خانم مرکل در آلمان در اکسیون مسلمانان شرکت میکند. بودجه مساجد زیاد میشود تا جوانان مُهاجر در قیومیت امامان جمعه بمانند. چراکه جوانان(بومی/مهاجر) برای به زیر کشیدن حکومتها شورش نکنند و اگر هم کردند، علیه همدیگر باشند و نه علیه سیاستهای دولت. فیمینیستها این را خوب میفهمند اما چپ ها ی مهاجر برای مکانهای مذهبی "لیبرال" چانه میزنند، چون خود ساختارهای مدنی ندارند. آنها (چپ ها) بدنبال توازن قدرت میباشند، دیگر بدنبال لغو قدرت نیستند بلکه خواهان سهمی از قدرتند و فکر میکنند با نمایندگی مهاجران مُسلمان پشتوانه ی قدرت توده ای خواهند داشت برای سهمشان از حکومت. در حالی که فعالیت مذهبی سودش به حساب نهادهای مذهبی میرود. مسجد، اتحادیه ی کارگری نیست و جوانان سر از سوریه و عراق و یمن در می آورند. در سوریه هم قدرت، دلار ،کنیز و اسلحه است. کینه ی طبقاتی بروی زنان/کودکان و سرزمینهای بیگانه انداخته میشود. عقده ی زندگی در راسیسم اروپا با به رگبار بستن بروی عربها بروز میکند. عکسهای سرهای بریده ی داعش در فیسبوکها طبیعی نیست. قاتلین اغلب بزرگشده ی اروپا هستند. از طبقات تحتانی جامعه. از خود بیگانه در جامعه ای راسیستی و خود عقده ای و فاشیست تر از فاشیسم.
ما مجبوریم همزمان در دو جبهه مبارزه کنیم. علیه ارتجاع و راسیسم. و کاریکاتورهای شارلی ابدو همین کار را کرد. البته چون علیه دولت هم بود بدون حمایت هم ماند، راحت به قتل رسید.
برای همین هم بیش از ۳ میلیون برای مرگش به خیابان ریختند. اکنون نیز دولتها بنای شرکت دادن بیشتر اسلامیستهای لیبرال را در قدرت دارند. از طرفی قوانین محدود کننده ی بیشتر برای نویسندگان و کاریکاتور و انتشارات و همچنین کنترل بیشتر شهروندان اینترنت/تلفن و...
ماهی گیری دولتها از این ترور بقدری زیاد است که "تئوری توطئه" بازارش داغ است که شاید کُلن این عملیات کار خود دولتها بوده.

http://www.archiverosa.blogspot.com/۲۰۱۵/۰۱/blog-post_۷۱.html

باری
چپ باید بجای موضع گیری (حمایت از مهاجر حاشیه نشین) دست به عمل بزند و علیه تقدس، ارتجاع و راسیسم موجود. بخصوص علیه محدود کردن آزادی ها.
چپ ایران اینکار را نکرد و اولین بازنده ی ارتجاع حاکم شد. برخی حتی تا پای چوبه ی دار اعلام کرند که به اشتباه دستگیر شده اند!
-----------------------------
به م. اشک
مبارزات و جنبشهای علیه ستم (نژادی، جنسیتی، گونه، سن، اتوریته...) اغلب فرا طبقاتی و گسترده است و از قوانین مارکسی پیروی نمیکنند و در نهایت جنبش جنبش ها با همراهی با مبارزات طبقاتی است که میتواند سیستم موجود را به زیر بکشند. من با طرح مطلب شما بسیار موافقم.
۶۶۲۶۶ - تاریخ انتشار : ۲۷ دی ۱٣۹٣       

    از : peerooz

عنوان : " حق کُفر گویی همان حق آزادی بیان است."!!
اگر آدم بخواهد به هر مقاله و کامنت بی معنی واکنش نشان دهد دیگر زمانی برای واجبات زندگی باقی نمیماند اما گاهی اگر به آنها که مکرر گوش را به شقیقه میچسبانند نگویی شور بود حمل بر خریت میشود. نمیدانم سرکار خانم روشن چه مذهبی دارند ولی کاش یهودی بودند تا معنی مقاله Shlomo Sand را دریابند و بدانند که آیا " حق کُفر گویی همان حق آزادی بیان است." ؟ جناب سند, یهودی سابق و استاد دانشگاه در اسرائیل اند که به عللی از یهودی بودن خود تبری جسته اند. ایشان میگویند بسیار خوشحالند که مانند دهه های قبل کسی نمیتواند در فرانسه به یهودی ها ناسزا بگوید و در مواردی این کار غیر قانونی ست. ایشان میگویند اینکه " شارلی " در مورد مذاهب, آدم بی طرفی بوده دروغی بیش نیست. زمانی روزنامه دانمارکی کاریکاتور محمد با مواد منفجره در عمامه را منتشر و شارلی هم آنرا کپی کرد که در تایید وحشیگری و تروریست بودن مسلمانان بود. آیا میتوان تصور کرد که روزنامه دانمارکی و یا شارلی کاریکاتوری از حضرت موسی را منتشر کنند که با شبکلاه یهودیت و البسه مراسم مذهبی در گوشه خیابان پاریس به قرض دادن و رباخوری ( آنچه که یهودیان به آن متهمند ) منتشر کند ؟ مسلما نه, و خوشبختانه مجاز به انهم نیستند. اینکه کشور های اروپایی من جمله فرانسه چنین شمشیر نژاد پرستی و ضد مسلمانان را که در گتو ها برای امرار معاش به پست ترین کارها تن میدهند از روبسته اند باید زنگ خطری برای انسانها باشد( نقل به مضمون ). مقاله مفصل و خارج از حوصله این کامنت است. سر کار خانم روشن بایدآنرا بخوانند تا بدانند که آیا کفر گویی بر علیه مذهبی با نفرت پراکنی برابر نیست ؟ از بقیه مطالب کامنت میگذرم.

A Fetid Wind of Racism Hovers Over Europe
http://www.counterpunch.org/۲۰۱۵/۰۱/۱۶/je-suis-charlie-chaplin/
۶۶۲۶۴ - تاریخ انتشار : ۲۷ دی ۱٣۹٣       

    از : م. ارشک

عنوان : عدم پاسخگویی عمدی یا سهوی
جناب برزویه طبیب،
من خیلی خوب متوجه منظور شما شدم. به نظر می رسد که جنابعالی متوجه جوهرکلام من نشدید یااینکه عمدا آنرا مسکوت گذاشتید.
من عرض کردم که اگر می توانید قبول کنید که بعضی امور و مسایل فراطبقاتی، فراملی، فرامذهبی، انسانی و عام هستند و اگر توحش اسلامگرایان افراطی را فارغ از هر اما و اگر و ولی و غیره به عنوان یک عمل غیرانسانی محکوم می کنید، دیگر استدلالهای عریض و طویل مبنی بر "ضدامپریالیست" بودن مهاجمین یا "سرمایه دار" بودن یا نبودن خانم مرکل اصلا وجه و موردی پیدا نمی کند، مگر اینکه "سرمایه دار" یا به قول شما نماینده نظام سرمایه داری را اصلا انسان به حساب نیآوریم و یااینکه عمل مهاجمین را بخواهیم توجیه کنیم.
همینطور، عرض کردم که منطق و درک طبقاتی که پایه استدلال شما را تشکیل می دهد، بسیار شبیه همانی است که در شروع انقلاب آقای خمینی را "ضدامپریالیست"، یعنی طبق منطق شما "پیشرو"، معرفی می کرد و تحلیل و استدلال شما هم به نتیجه گیری مشابهی انجامیده، نه به خاطر اینکه مهاجمین ضدامپریالیست هستند یا نیستند، بلکه به این علت که اصلا تحلیل و واشکافی رویداد مورد بحث از منظر درک طبقاتی گمراه کننده و مردود است.
۶۶۲۵۹ - تاریخ انتشار : ۲۶ دی ۱٣۹٣       

    از : برزویه طبیب

عنوان : دریوزگی اشک
اول اینکه اگر لفظ همجنس باز لفظی توهین امیز است از تمام خوانندگان این مقاله و از صمیم قلب غذر خواهی میکنم. در مناسبتی دیگر هم عنوان کرده ام زبان فارسی برای من زبان دوم است و طلب بخشش دارم اگر بیسوادی من دل کسی را ازرده است. از اقا یا خانم ف ک نیز بسیار ممنونم که به این مطلب اشاره کرده اند.
از توجه اقای امیر هم قدردانی میکنم
خانم رزا به حق کفر گویی پرداخته اند . من نیز با ایشان هم عقیده ام ولی جوکی یادم امد که شاید مناسب حال باشد. یک امریکایی به یک روس گفت در امریکا ازادی بیان وجود دارد ، من میتوانم در کاخ سفید را باز کنم و هر فحش خواهر و مادری به کارتر بگویم و اسوده به خانه بروم. روس گفت این ازادی در روسیه هم وجود دارد، من میتوانم در کاخ کرملین را باز کنم و هرچه فحش خواهر و مادر بلدم نثار جیمی کارتر بکنم و و شب اسوده به منزلم برگردم. حالا مسٔله اینست که جوک ساختن راجع به زندگی فرانسوی و سنت های فرانسوی ،از طرف شارلی ابدو ها همان حق کفرگویی است ولی جوک ساختن راجع به اسلام که سهل است راجع به انگلیسی ها نیز از طرف یک فرانسوی ،شامل حق کفر گویی نمیشود. در ثانی اگر این حق ازادی بیان بی قید و شرط اگر مقبول است جوک های سکسیستی هم مقبول درگاه فمینیستی خانم رزا قرار میگیرد؟
از نظر من این جوک ها فقط و فقط برای به حاشیه راندن زنان و محروم کردن انان از برابری حقوق با مردان ساخته میشوند و بنابراین من از کسی که راجع به سکرتر ها جوک انچنانی میسازد بدم میاید، از طرفداران انها نیز متنفرم .تا نظر خانم رزا چه باشد
از طرف دیگر خانم رزا اگر میدانست ناخدا افضلی ها چگونه به پای چوبه دار رفتند می فهمید که هیچ چپ تیرباران شده ای دریوزگی اشک این خانم محترم را نکرده و نخواهد کرد، ایشان گویا یادش رفته است که بسیاری از زنانی که برعلیه حجاب اجباری شوریدند نیز جزو همان چپ هایی بودند که بعدا تیرباران شدندبرزویه طبیب
۶۶۲۵٣ - تاریخ انتشار : ۲۶ دی ۱٣۹٣       

    از : Rosa Roshan

عنوان : حق کُفر گویی! توهین به مُقدسات؟ آری
حق کُفر گویی همان حق آزادی بیان است.
این توهین به مُقدسات را البته نباید محدود به مذاهب "ابراهیمی" دید. در زمانهای دیکتاتوری، توهین به رهبر (استالین/ هیتلر، خمینی و خامنه ای...) نیز مجازات دارد. اکنون در اروپا بدلیل خطر ترور بدست بنیادگرایان مذهبی، اغلب رهبران سیاسی اپوزیسیون و پوزیسیون در صدد هستند که حق توهین به مقدسات را با توجیح اینکه به حساسیت مُسلمانان دامن زده و جو خشونت ایجاد میکند، را دوباره پس گرفته و غیر قانونی کنند.
به نظرم به هر دلیل یا توجیحی نباید گذاشت که این حق از ما گرفته شود.
داشتن حجاب مثلن. آزادی پوشش این حق را در عمل باید به زنان بدهد که هر چه میخواهند بپوشند. و ما هم باید آزاد باشیم در هر شکل (نوشته، کاریکاتور و...) این نوع پوشش را انتقاد کنیم. و یا بی حجابی را. و اینگونه بحث را میان مردم ببریم.
شکاندن تابوهای هر جامعه مُهم است. برای اینکه باعث حق اقلیت در دراز مُدت میشود. مانند اعلام به همجنسگرایی افراد (سیاستمداران، مدیران شرکتها و...) که امروزه دارد معمول میشود.
ما نمیتوانیم چیزی را مقدس کنیم یا با توجیح مُقدس بودنش برای مهاجرین، زحمتکشان، طبقه ی کارگر و... خط قرمزی برای حق کُفر گویی بگذاریم. چپ در سطح جهانی دین اسلام را دین اقلیت مُهاجر و "تحت ستم" میداند. در ایران نیز چپ ایرانی داشتن حجاب را برای زنان نسخه مینوشت و با ادعای "فرهنگ زنان کارگر"، خط قرمز میگذاشت.
رفقای "شیک" بدلیل فشار گروهها بتدریج مُحجبه شدند.
این روزها لیبرالها پرچم آزادی کُفر گویی را بلند کرده اند و "چپ" بطور جهانی در حال عقب نشینی و قایم شدن پٌشت "فرهنگ توده ها، کارگران، مسلمانان مُهاجر..." میباشد.
آنها میگویند نباید افکار عمومی را متشنج کرد...
زنان ایرانی در همان ابتدای انقلاب اسلامی ایران علیه حجاب به خیابان رفته و اعتراض کردند. آنها تنها بودند. اغلب چپ ها بدلیل بی اهمیت بودن موضوع و "متشنج کردن جو توسط زنان" و ضد انقلابی دیدن این حرکت، از این اکسیون زنان فاصله گرفتند.
بعد ها نیز چپ ایران گروه گروه تیرباران شدند.
ما برای آنان اشکی نمیریزیم!
آنان خود گور خود را کندند!
اینک نیز اعلام میکنیم: حق کُفر گویی یکی از مطالبات جنبش آزادیخواهانه در خاورمیانه است. در اروپا و جهان "اول" این حق بدلیل مبارزات مردم علیه کلیسا/کنیسا وجود دارد. اینروزها اما به بهانه ی خشمگین شدن اقلیت مسلمان و ترس از ارتش مسلح داعش و القاعده، این حق در حال الغا و بازپس گیری است.
چپ بین المللی با قرار گرفتن در جبهه ی سیاست دولتی که چیزی نیست بغیر از محدود کردن آزادی ها، دوباره برای خود در حال گور کندن است.
ما در این "فردا" نیز اشکی برای شما نخواهیم ریخت!
زنان اینک نیز در جبهه ی شما قرار نمیگیرند!

شکستن تابو ی توهین به مُقدسات و حق کُفر گویی راه رهایی زنان را هموار تر خواهد کرد.
چرا که بیشترین بروز پدر/مردسالاری امروزه به دین و مُقدسات دینی مربوط است...
سیاست رادیکال فیمینیستی خواهان برچیده شدن تمامی قوانین نابرابر است و این از کانال برخورد شفاف با مذهب به پیش میرود و چون که اینهمه بی حقوقی زنان "آسمانی" است!

هستند کسانی که به کاریکاتورهای شارلی ابدو نمی خندند. آن را پرووکاسیون و زیاده روی میدانند و علیه "فرهنگ توده های مُهاجر" به آن مُهر می کوبند.
این "فرهنگ توده ها" را زنان مُهاجر و حامیانشان در کشورهای میزبان اما باید به زیر بکشند.
از طرفی شارلی ابدو کارگر مهاجر مذهبی را مسخره نکرد، او رهبران مذهبی و قدرتمند را به مزاح گرفت. آنها که دارای سلطه هستند و مزاح با آتوریته ی آنها، تاکنون تابو بوده است.
جهان اسلام همکنون را نمیتوان با اسلام دوران استعمار یا جنگهای صلیبی مقایسه کرد. هم اکنون کُل خاورمیانه بدست حکومت دیکتاتوری مذهبی - اسلامی است. اسلام اینک مذهب ستمدیدگان نیست، بلکه ستمگران.
اسلام همکنون کُل مناطق سوریه، عراق ایران، ترکیه و...افریقا را تحت حاکمیتش دارد و بروی بدن زنان و دخترکان رژه میرود. شارلی ابدو اینهمه را با کاریکاتورهایش یاد آوری کرد.
آیا ملکوم ایکس و... با البغدادی تشابهی دارند؟ یا
قره العین با "فاطمه" ی شریعتی با مرضیه افخمی و زهرا خانم نقاش در حصر؟ یا با زنان مُنکرات رژیم اسلامی؟
آیا القاعده فریاد جنبش دادخواهی عدالت پس سالها استعمار است؟ یا توطئه ی ایجاد کمربند سبز در منطقه؟
اسلامی که نوک تیز قلم شارلی ابدو ها نشانه رفته، اسلام در حکومت است و نه در فریاد فروخفته ی مهاجر حاشیه نشین.
مُهاجران حاشیه نشین زحمتکش و کارگر، اینک با دلار و کنیز و قدرت و اسلحه استقبال میشوند در حکومت خون و جنون اسلامی داعش...
چپ بین المللی البته در تئوریهای ۱۵۰ سال پیش خود، مومیایی شده است، از ته قلبش برای رامبو های قصاب انسان میگرید! از جنگ الجزایر و استعمار فرانسه در توجیح جنایت برادران کواشی قلم میزند! آیا آنها بریگادهای رهایی الجزایری بودند؟ که چند کاریکاتوریست چپ را تیرباران کردند؟
رفقا فرق است بین ریش چگوارا و داعش! عینکهایتان را بگذارید بروی دماغتان!
اغلب متن های این اواخر را که میخوانیم همه خود شارلی ابدو هستند!!! البته با یک عمامه در حال نماز گذاشتن در پشت سر القاعده ی تحصیل کرده ی اروپایی شده ی بچه مُهاجر! و بدنبال تحلیل مارکسی برای این تغییر موضع جوانان حاشیه!
یادشان میرود که هیتلر اگرچه با ساپورت سرمایه قدرت گرفت، اما رای بخش بزرگی از کارگران و زحمتکشان را نیز داشت! سوسیالیسم و ناسیونالیسم بود. عینهو همین حکومت داعش!
هر کجا که کارگر/ زحمتکش/مهاجر حاشیه رفت، نباید که سوسیالیستها بدنبالش هلهله کنند؟ هیهات که اکنون نیزچپ ایرانی بدنبال اسلام القاعده افتاده، به اسم دفاع از مسلمانان حاشیه ها! همانوقتها هم دست امام را میگرفت مبادا خمینی سکندری بخورد... آن گذشته اش و این هم حال اش!
باری
در این از مرحله مبارزات ما زنان، به هیچوجه با حرکت "چپ" آویزان به توجیح "فرهنگ توده ها" همراهی ندارد. و دقیقن بمانند اکسیون علیه حجاب اجباری ماه مارس ۱۳۵۷ در ایران به پیش میرود. ما تنها هستیم، و چپ پشت سر "توده ها"و"همه با هم" اش!
اما
آنان که همواره تضاد اصلی/فرعی میکنند، فردا نیز بمانند گذشته، در گورهای دستجمعی ارتجاع سرود خوانان، آرمیده اند.
و ما نیز اشکی برایشان نخواهیم ریخت...

پس، شورش مداوم،
انقلاب مداوم
شکستن تابوها برای جنبش زنان،
مُقدس است!
۶۶۲۵۱ - تاریخ انتشار : ۲۶ دی ۱٣۹٣       

    از : hossein Amir

عنوان : مقاله بسیارجالب و منصفانه نوشته شده
مقاله بسیارجالب و منصفانه نوشته شده. دورود بر شما۰
۶۶۲۴۶ - تاریخ انتشار : ۲۶ دی ۱٣۹٣       

    از : ف ک

عنوان : طنز این متن
طنز این متن آت جاست که نویسنده هنوز بدیهی ترین نوع مواجهه ی غیر توهین آمیز با دیگران را نمی داند و همجنس گرایان را "همجمس باز" !! ( به سیاق کفتر باز یا بچه باز ) و مشابه با تلویزیون ایدئولوژیک جمهوری اسلامی خطاب می کند ، آن گاه به نوعی سعی در تبئین مناسبات اجتماعی دارد . و خطاب به سایت اخبار روز : واقعا در سایت شما هیچ ویراستاری که هم فارسی خوب بلد باشد و هم با فرهنگ دنیای آزاد و متمدن آشنا باشد وجود ندارد که مطالب را پیش از درج و انعکاس عمومی بخواند و غلط گیری کند ؟ بارها شاهد اغلاط متعدد فارسی و حتی املایی در مطالب سایت شما بوده ام .
۶۶۲۴۱ - تاریخ انتشار : ۲۵ دی ۱٣۹٣       

    از : اختیاری

عنوان : ویراستار اتوماتیک اخبار روز علامت درصد را حذف می کند.
ویراستار اتوماتیک اخبار روز علامت درصد را حذف می کند، بدک نیست اگر تحریریه بتواند راه حلی پیدا کند.

دوستان و رفقا، علامت درصد آماری قبلاً به اطلاعتان رساندم حذف شده. تصحیح شده آن از قرار زیر است.
برای مثال در کشور فرانسه:
- نرخ بیکاری متخصصین فرانسوی الاصل تقریباً ۵ درصد
- نرخ بیکاری متخصصین مسلمان/آفریقایی الاصل تقریباً ۲۵ درصد بله ۲۵ درصد
- نرخ بیکاری عمومی مسلمانان فرانسه تقریباً ۱۵ درصد
- جمعیت مسلمان کشور فرانسه تقریباً ۱۰ درصد
- جمعیت مسلمان زندانهای فرانسه تقریباً ۶۰ درصد بله ۶۰ درصد
۶۶۲٣٨ - تاریخ انتشار : ۲۵ دی ۱٣۹٣       

نظرات قدیمی تر

 
چاپ کن

نظرات (٣۴)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست