از : البرز
عنوان : رنگ و صدای شادی
تقدیم به دگرگونی و دیگر شدن، بی آنکه خود، فراموش شده باشد. همان خودی که حاصل، دیگر شدن است. شدنی، که سکون و جمود نمیشناسد، و تا بی نهایت مملو از تحرک و شادابی است.
بس که از اندوه،
گفتم،
گفتی،
گفت،
رنگ و صدای شادی، شد فراموش
دیروز در صدای چکاچک،
و برق لبان تیز خنجرها،
حریفان زخم داشتند،
گاه از سینه،
گاه از پهلو،
و گاه از پشت.
آنچه امروز باقی است،
جای زخمها،
و خارش است و خارش.
از اندوه و زخم گفته ایم،
اندوه و زخم یافته ایم.
بیاییم از شادی بگوییم،
شاید شادی بیابیم.
البرز
۶۶۴۷۰ - تاریخ انتشار : ٨ بهمن ۱٣۹٣
|