یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

"معلول"چه بسیار که"علّت"گشته ست - اسماعیل خویی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : البرز

عنوان : عمر ارباب دین به فقر است و، جهالت، ناشی ز فقر
سخنم را تقدیم می کنم، به رفیق رفیقمان پویان، پویانی که جانش را از سر صدق و عشق به مردم، چو آرش فدای آسایش میهن کرد.
استاد خوئی، رفیق و یار مهربانِ من و همه دوستداران ادب و مِهر ایرانی. پویائی را از رفیق مشترکمان پویان آموختم. گرچه پویانمان به جبر زمان گام در روشی نهاد که هیچ سنخیتی با سرشت موسیقائی و لطیفش نداشت، اما بسیارانی را با پرچم زندگی جوان و شاداب خویش، از غرق شدن در به دور خود گشتن، رهایی بخشید. بوسه می زنم بر اندیشه های مِهرافشان و اتحادآفرین شما


زندگی را بر و در جنگ با دین ساختن
علاوه بر آب بر آسیابِ دین ریختن
عین کوفتنِ آب در هاون و باز هم کوفتن است

هر یک از ما، به درک و زبان خویش بارها گفته ایم:
عمر ارباب دین به فقر است و، جهالت، ناشی ز فقر

گر توانیم به رزمی مشترک،
ز رهِ گفتمانی مشترک،
طریقِ رسیدن به عدل، پی بریزیم

همانگونه که بارها هم صدا گفته ایم:
دین و مذهب در محیط عدل و داد، رشد ندارد
مخاطب ندارد، و فریبکارش دکان و دستگاهی ندارد

البرز
۶۶۹٨٣ - تاریخ انتشار : ۱۰ اسفند ۱٣۹٣       

  

 
چاپ کن

نظرات (۱)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست