یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

قهر انقلابی لازمه‌ی وضعیت انقلابی است

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : خواننده

عنوان : جناب خواننده عبوری،
جناب خواننده عبوری،

ملاحظه می فرمائید که در خواندن دقت نمی کنید (طبیعی ست که از دیدگاه بنده)؟
چرا بنده شما را به این موضوع «متهم» می کنم؟ به این دلایل:

۱- «خط ایدئولوژیک»؟ بنده خطِ ایدئولوژیکی ندارم. اما چون شما دارید، ظاهراً نمی توانید حالت دیگری را متصور بشوید و حدس می زنید که بنده هم ایدئولوژی خاصی دارم. امثالِ بنده را «آزاد اندیش» می نامند. اندیشه من و امثال بنده در زنجیر یک ایدئولوژی زندانی نیست. معمولاً دوستان «ایدئولوژیک» قادر به تصور آزادی خواهی و تعقل بدون یک ایدئولوژی خاص نیستند. این «محدودیت دید»، خود یکی از خصوصیات «ایدئولوژی» می باشد.

۲- شما کامنت پیشین خود را فراموش فرموده اید؟ خود شما «برایتان جای سوال بود» که چطور کسی که ... این متن را خوانده است و کامنتی بر آن نوشته است؟
در پاسخ به این فرمایش خودتان بود که بنده عرض کردم «در حد امکانم همه چیز می خوانم». ظاهراً شما معنای «همه چیز» را دقیق متوجه نشده اید. منظور از «همه چیز» در اینجا آن نیست که هر متن و هر نوع نوشته و همه جا و در همه رسانه ها و در همه جای جهان و به همه زبانهای عالم و غیره.

۳- نیازی به پاسخ نمی بینم.

۴- می بینید که متوجه جمله بنده نشده اید؟
گزاره ها و اظهاراتی نظیر آنچه بنده عرض کردم، هرگز به این معنا نیستند که مردم ایران به بنده مسئولیتِ سخنگوئی داده اند. منظور آنست که در محیط پیرامون خودم و بنا به شناخت خودم، چنین است. این فقط و فقط یک نظر شخصی ست. واقعاً «وحشتناک» است که باید این موضوع ساده را توضیح بدهم.

۵- نیازی به پاسخ نمی بینم.

۶- نیازی به پاسخ نمی بینم.

۷- موضوع مقاله «انقلاب» است. بنده متن را با دقت خواندم. همیشه یا چیزی را نمی خوانم و یا با دقت می خوانم. نظرم را هم پیرامونِ «موضوع» در همان کامنت نخست عرض کردم.

بجا بیاورید که بنده هم می توانم و می توانستم زبان شما را بکار ببرم. اما آگاهانه از این نوع نوشتار و برخورد امتناع می ورزم.

درود بر شما
۶۷٣۷۱ - تاریخ انتشار : ۱۱ فروردين ۱٣۹۴       

    از : امیر ایرانی

عنوان : انقلاب،تحول خواهی،اصلاح طلبی
باید گفت:درهر دوره ،مبارزانِ تغییر شرایط حاکم بریک جامعه، بااقدامات خویش،اهداف تغییراتی خویش را برمدافعان ایستایی جامع تحمیل می کنند. وآنان برای تغییر شرایط از یکی از روشهای مطرح شده نیز استفاده می کنند!یکی از روشهای، معروف به روش انقلابی است.معمولا" دراین روش به معتقدین گفته می شود شما بایدبرای غلبه بر حریف ،انباشته از کینه و نفرت و قهرانقلابی شوید .اما سئوالی که مطرح است اینست: این انقلابیون انباشته از قهر و....در زمان مبارزه و در زمان پیروزی و بعد از پیروزی چگونه عمل خواهند کرد و رفتارشان چگونه خواهد بود؟:::: بایدگفت: درپذیرش یک ایده و عمل به دستورات آن ،وقتی منجر به نتایج فاجعه بار برای بشریت می شود نظام اخلاقی فراتر از ایده لوژی ها به کمک بشریت می آید وبه فکر وچاره اندیشی می افتد ودراین چاره اندیشی بسمت تلطیفتر کردن روش های تغییر می رود وروش هایی ارائه می شود که در پیگیری تغییرات، از روشهای قهر آمیز و کینه افکنانه خبری نباشد چون ازکینه ، کینه می روی و از قهر ، قهری مقابل زایدو... سئوالی که مطرح است اینست: این روشهای تغییر بدون قهر و کینه چه می توانند نام داشته باشند!.
۶۷٣۶۹ - تاریخ انتشار : ۱۰ فروردين ۱٣۹۴       

    از : خواننده عبوری

عنوان : همه چیز!
جناب خواننده محترم
-با شیوه رفتاری و خط ایدئولوژیک شما و نظایر شما( همان خیلی های شبیه شما که در متن سرکار ذکر شده) کاملا آشنا هستم.
- همه چیز خوانی ان هم در این گستردگی مطالب و وسعت یافتگی ابزارهای رسانه ای و ارتباطی زیاد کار عاقلانه ای نیست به تایید علمای علم ارتباطات، لذا نه تنها نقطه قوت نیست که از قضا نشانه بی هدفی در شناخت نیازهای مطالعاتی است.
- کامنت حضرتعالی که نشان نمیدهد شما این مقاله را خوانده باشید چرا که چنین نظری بی هیچ نیازی به خواندن این مطلب همواره در ضمیر شما حک شده و -خیلی های شبیه شما- بلافاصله بعد از شنیدن کلمه انقلاب صادر میشود.
- چه کسی مسئولیت سخنگویی مردم ایران را به شما داده که اینگونه با شهامت ادعا میکنید مردم ایران هم از چیزی به نام انقلاب بیزار و فراری اند.
-پیداست زیاد با تعریف کلمه انقلاب آشنا نیستید وگرنه می دانستید در لیبی انقلاب نشده در چین و کره شمالی هم همچنین ضمنا هر انقلابی لزوما مترادف خشونت و خونریزی نیست.
- پیشنهاد میکنم به جای رفتار غریزی در مقابل کلماتی که به انها آلرژی داریم و در اغلب موارد مفهوم دقیق آنها را نمیشناسیم کمی بیشتر و هدفمندترمطالعه کنیم و بجای ژست دموکرات گرفتن و همه چیز خوان نمایاندن، عمق دانش خود را از مطالب بالا ببریم. دریایی به عمق یک بند انگشت با اولین شعاعهای آفتاب تبخیر میشود.
- اگر واقعا این مقاله را خوانده اید لطفا در مورد مطالب آن اظهار نظر فرمایید نه اینکه فقط در خصوص یک کلمه از تیتر آن شعار تکراری ایراد نمایید.
۶۷٣۶۱ - تاریخ انتشار : ۱۰ فروردين ۱٣۹۴       

    از : خواننده

عنوان : من در حد توانم همه چیز را می خوانم.
من تا جائی که وقت و فرصت داشته باشم، برعکس بعضی از دوستان که فقط «مطالب موافق» را می خوانند، همه چیز را می خوانم. چه موافق نظرم و چه مخالف نظرم.

هیچ وقت هم ناراحت نمی شوم که چرا فلانی نظر داده است و فلانی نظر نداده است.

بعضی از دوستان اگر ۳۰۰ سال هم بگذرد و اگر وضعیت چین و کره شمالی و ایران و لیبی و غیره را ۳۰۰ بار دیگر هم ببینند، متوجه نمی شوند که این فجایع، ناشی از چیزیست که آنرا انقلاب می نامند. انقلاب، از مادر انقلاب ها در فرانسه تا جدیدترین آنها، همیشه جز خونریزی و هرج و مرج نبوده است. شما یک مورد انقلاب سالم و موفق را نمی توانید نشان بدهید.

به اعتقاد من، و خیلی ها شبیه من، همه تلاش ها باید معطوف به تصحیح و اصلاح و تغییر بدون خشونت و خونریزی بشود.

مردم ایران هم از چیزی به نام انقلاب بیزار و فراری اند.

به نظر همدیگر، احترام بگذاریم. هر چند مخالف نظر ما باشد.
۶۷٣۵٨ - تاریخ انتشار : ۱۰ فروردين ۱٣۹۴       

    از : خواننده۲

عنوان : قابل توجه اقای خواننده
* انقلاب چه تأثیری بر زندگی و روابط انسان‌ها در جامعه دارد؟

• مردان و زنان بالای ۵۰ سال در ایران که تجربه‌ی بی‌واسطه‌ی انقلاب را دارند، از دوران انقلاب بهمن ۱۳۵۷ خاطراتی شیرین نقل می‌کنند. اتحاد و همبستگی مثال‌زدنی، کاهش جرم و جنایت به‌رغم بی‌اثر شدن پلیس شهری، کاهش بداخلاقی‌های فردی و خشونت روزمره‌ به‌رغم وجود خشونت پلیس و نیروهای سرکوبگر، کاهش طلاق، اعتیاد و... . این شور و حال انقلابی فقط مختص ایران سال ۵۷ و دوران بهار آزادی نبود. همه‌ی کشورهایی که انقلاب‌های مردمی را تجربه کرده بودند از این سرخوشی و افوریای جمعی بهره‌مند شده‌اند. زیرا انسان‌هایی سرکوب شده، منزوی و ناتوان ناگهان خود را در موقعیتی می‌یافتند که حرف و نظر و عملشان معنادار و موثر می‌شد، پس به جای خشم و تحقیر روزمره که خود را در خشونت خانگی و خیابانی بروز می‌داد، شادی و آزادی را تجربه می‌کردند.
این احساس به محض آنکه حکومت‌های انقلابی شروع به سرکوب و پس گرفتن آزادی‌ها می‌کردند، مثل گلی پژمرده می‌شد و از شکوفایی می‌افتاد. هارمن پس از توصیف این وضعیت، نوعی آرزو و وصیت را نیز بیان می‌دارد. او می‌گوید که شک ندارد که انقلاب در پی انقلاب می‌آید و شور و حال انقلابی نیز فراگیر می‌شود. اما او به دنبال راهی است که این شور و نشاط یک امر موقت و گذرا نباشد و با تغییر بنیادین اقتصاد و سیاست به جلب مشارکت زحمتکشان و کارگران پرداخته و به قول ارنست همینگوی «جشنی بیکران» بسازد.

انقلاب در قرن بیست‌ویکم، کریس هارمن، مزدک دانشور، ثالث، ۱۳۹۳، ۹۰۰۰ تومان.
منبع: پایگاه اطلاع رسانی موسسه ی شهر کتاب
۶۷٣۵۲ - تاریخ انتشار : ۹ فروردين ۱٣۹۴       

    از : یک خواننده عبوری

عنوان : خوانندگان محافظه کار
برای من جای سوال است چرا یک فرد محافظه کار و مخالف انقلاب که درگیر ذهنیت اسطوره سازی شده رایج است نه تنها مدعی است "خواننده" مطلب مندرج بوده بلکه فراتر از ان وفت میگذارد و اقدام به درج یک کامنت که همیشه وفتی کلمه انقلاب ذکر میشود بلافاصله این جملات از فرط استعمال "عادی" شده مینماید؟

صاحب امتیازان محترم اخبار روز لطفا به این مسئله هم کمی فکر کنید چرا "خوانندگان" نظر دهنده شما نوعا محافظه کاران مدافع وضع موجود هستند؟
۶۷٣۵۰ - تاریخ انتشار : ۹ فروردين ۱٣۹۴       

    از : خواننده

عنوان : انقلاب ؟؟؟
نتیجه «انقلاب» را در ایران، لیبی، مصر، و پیشتر از اینها در چین، شوروی، کره شمالی دیدیم و می بینیم. یعنی از این همه هنوز چیزی نیاموخته اید؟
۶۷٣٣۹ - تاریخ انتشار : ۹ فروردين ۱٣۹۴       

  

 
چاپ کن

نظرات (۷)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست