از : یک دوست ایرانی
عنوان : مبارزه در جای دیگری جریان دارد
متن زیر یکی از نظارتی است در حاشیه مصاحبه آقای نگهدار از (سیف ب) من به متن آقای سیف این مقاله را هم اضافه میکنم
http://www.akhbar-rooz.com/news.jsp?essayId=۶۶۶۳۸
از (سیف ب)
سلام
عزیزان گرامی که اینجا ساعتها وقت ارزشمندتان را صرف این ....میکنید. این مقاله را بخوانید و ببینید که دارند این مملکت را غارت میکنندو ما داریم اینجا بحث میکنیم که ۴۰ سال قبل چه کسی فلان جزوه را از کی گرفت و به کی داد وقس علیهاذا (ببخشید اگر عربی نوشتم. ولی خواهش مکنم سر عربی نوشتنم بحث راه نندازید)
من فکر میکنم مبارزه واقعی در جای دیگری جریان دارد. در جنگها مبحثی هست به نام »آتش جنبی« یا »آتش پهلویی« آتشی که توجه را به سمتی منحرف میکند و از این انحراف استفاده میکنند تا ضربه را از جای دیگر وارد کنند.
http://www.pyknet.net/۱۳۹۴/۱۱ordibehesth/۰۷/page/pul.php
بهتر نیست تا همه ما نیرویمان را متمرکز و صرف مبارزه با این غارتگران بکنیم؟
پایدار باشید.
۶٨۱۲۰ - تاریخ انتشار : ٨ ارديبهشت ۱٣۹۴
|
از : م. رحیمی
عنوان : این سینه زنی ها بهر چیست؟
تا اینجا یک کامنت که به نکاتی را که اقای مصداقی مطرح کردند پاسخ داده باشد ندیدیم. مصداقی را می کوبند که چرا نگهداررا میکوبد و خود مصداقی را می کوبند. گذشته سیاسی اقای مصداقی و حسن نیت یا سوء نیت او چه کار به انتقاد او ازتاریخ سازی فرخ نگهداردارد؟ مگرعاری از گناه و اشتباه بودن شرط لازم برای انتقاد از کسی یا ایده ای است؟ یا شاید اینجا کسی به فرشتگان معتقد است و ما در بند نقش ایوان هستیم؟ تازه خط سیاسی و دگردیسی سوال برانگیز یک سازمان را افشا کردن بدون افشاگری درباره سران این حرکت مگرممکن است؟ انگار استالینیزم را بکوبی ولی استالین را از معادله خارج کنی و بگویی تهمت زدن ممنوع! نگهدار هم در مصاحبه اش به جای جواب دادن از اخبار روز انتقاد کرد و گوی بلوری دراورد که اگر همچین بود همچون می شد و از اسمان تا ریسمان بافت. جالب که هنوز هم میگوید همیشه در تصمیم گیری های حساس فکر کرده ام اگر بیژن بود چه می کرد. عجبا، انگار که ایشان در تمامی دوران زندان و یا قبل از زندان حتی یک جزوه از جزنی خوانده بوده یا دوران زندان را در کنار بیژن سپری کرده و از او پند گرفته بوده. دروغ ایشان درباره برون بردن انچه یک انقلابی باید بداند از زندان و ایزوله بودن او در زندان که به گواهی شواهد عینی مسلم است. پس این سینه زنی ها بهر چیست؟
۶۷۹۹۵ - تاریخ انتشار : ۴ ارديبهشت ۱٣۹۴
|
از : امیر هوشنگ اطیابی
عنوان : خلاصه ای از اتهامات و بحثی در شیوه این مقاله
به اینجا مراجعه کنید:
http://www.akhbar-rooz.com/article.jsp?essayId=۶۶۵۱۱
۶۷۹۴۶ - تاریخ انتشار : ٣ ارديبهشت ۱٣۹۴
|
از : خوشبین
عنوان : بهای سنگینی که در برابر دروغ باید پرداخت
کامنت گزاری پرسیده در برابر این نقد چه واکنشی باید نشان داد؟ بنظر من باید هشیار بود و از دروغ گویان فاصله گرفت و به فکر جستجوی راستگویان پرداخت. کسانی که دست و دلشان یکی ست. اگر به حرکتهای بی سر و صدا و آرام متعتقدند بدون خجالتی آنرا بیان میکنند. رفقا حواسشان باشد که مسئله چند تا دروغ و یا بقول رفیقی، خالی بندی ساده نیست، که هر انسانی ممکن است در پرونده اش داشته باشد پس میتوان ساده از کنارش گذشت و به محاسن آن فرد پرداخت. این دروغگوئی و خالی بندی، مثل دروغ کاسبی نیست که برای فروش سیب و پیازش دروغ می گوید و در مورد جنس آنها و جائی که پرورش یافته اند، دروغ می پراند. این دروغهائی که مصداقی رو میکند در طی مقالات متعددش، با جان هزاران نفر و تعین مسیر زندگی جسمی و روانی آنها بازی میکند.
باز برمی گردم به سوال کامنت گزار و میگویم باید اثر و آثار این قبیل دروغ ها بررسی شود و میزان لطماتش مد نظر قرار گیرد. دروغگوئی کاسبان اگر در پی چند سکه و از روی طمعکاری ست، این قبیل دروغگوئی ها پشتش یا سنگدلی خوابیده و بی اعتنائی به جان و جوانهی انسانی یا میل به تسلط بر انسانها و راندن خر خویش، که خود انصاف دهید آیا بی ضرر است؟
۶۷۹۴٣ - تاریخ انتشار : ٣ ارديبهشت ۱٣۹۴
|
از : یک کمونیست از داخل ایران
عنوان : به پیچیده دیدن مسائل خو بگیریم.
اول از همه متشکرم از سایت اخبار روز برای انتشار این مقاله.
دوم اینکه لحن و شیوه نقد آقای مصداقی البته شیوه ای رایج در نقد کمونیستی نیست. یعنی به جای نقد یک ایده یا یک نهاد، به نقد یک شخص پرداخته.
اما اینها دلیل بر حمله به مصداقی و تغییر موضوع بحث نمیشود.
مواردی که آقای مصداقی مطرح کردند جز بعضی موارد که به اطلاح «گیر الکی» دادهاند، در بیشتر موارد به نظر روشن و مشخ و مستدل است. بخشی از اینحرفها حرف جدیدی هم نیست. میهن جزنی پیشتر به آن اشارههایی کرده بود. اشرف دهقانی بیشتر.
بهترین واکنش در مقابل این نقد چیست؟ اگر کسی دلیل و سندی در ردش دارد، مطرح کند.
بدترین روش همین است که خیلی از دوستان کردند. یعنی به مطرح کننده نقد حمله کنند.
بگویند چرا فلان موضوع مهمتر را رها کردی و این نقد را میکنی؟
بگویند خودت فلان اشتباه را کردهای، چطور این نقد را مطرح میکنی؟
بگویند تو نیت و قصد بدی داری که این نقد را مطرح میکنی؟
و الی آخر.
همه اینها فقط و فقط دور زدن نقد است. سوال مشخص و روشن است: آیا این حرف درباره فرخ نگهدار درست است که دربارهی تاریخ رابطه خودش با سازمان دروغ گفته و تاریخ را تحریف کرده و حفرهایش متناقض است؟
آیا این ادعا دروغ است؟ یعنی دلایل و استدلالهای مصداقی نادرست است؟
همه مدافعان نگهدار به جای پاسخ به این پرسش به نیت نویسنده، سابقه نویسنده، موارد مهمتری که نویسنده باید به آنها میپرداخت به جای نوشتن این نقد، و دفاع از چپ و فدایی پرداخته اند.
آیا این مسخره نیست که وقتنی کسی به فرخ نگهدار نقد کند در دفاع از او بگوییم چرا به چپ حمله میکنید؟ این مغلطه نیست؟ این اینهمان کردن یک شخص (بد یا خوب) با یک مفهوم یا یک جنبش نیست؟
نتیجهگیری: همه دفاعهایی که از فرخ نگهدار در این نظرها خواندم همگی نشانههایی برای اثبات حرفهایی است که درباره نگهدار خواندیم.
در مقام نقد، تندروی و تندخویی قابل درک است اما تندخویی و تندروی و افترا زدن در واکنش به نقد نه! این دومی ریشه در اخلاقی استبدادی دارد. راه نقد را میبندد. به ویژه از همه بدتر آن دوستانی که با ژست بیطرف با طرح این حرف که «اینهمه موضوع مهمتر!» هر نقدی را با زدن برچسب «بیمورد» و «بیضرورت» سرکوب زیرپوستی میکنند!
۶۷۹۴۰ - تاریخ انتشار : ٣ ارديبهشت ۱٣۹۴
|
از : محمدی حسینی
عنوان : آقای ایزدی و حقانیت مبارزه مسلحانه؟
من البته دومین بار است که این کامنت کوتاه را اینجا می نویسم. من از ایرانم و نمی خواهم ای میلم را اینجا بگذارم. انتظار نداشتم که در میان این همه کامنت های مختلف کامنت مرا که بسیار هم مودبانه و شرمنده بود حذف بفرمایید! به هر حال پررویی می کنم و دوباره سوالاتم را از آقای اصغر ایزدی می پرسم.
دوست عزیز حاصل کار شما که نظامی کار بودید ( من البته از میزان عملیات نظامی شما اطلاع ندارم) و خود به نوعی از قهرمانهای مبارزه زیر شکنجه بوده اید، برای جنبش و برای مردم ایران چه بوده است؟ این که سازمان چریکهای فدایی که تبدیل به گروه بسیار کوچکی شده بود بلافاصله پس از انقلاب با رهبران سیاسی کاری که از زندان آمده بودند، تبدیل به سازمان بزرگ مردمی شد، از نکات مثبت و دستاورد کسانی است که کار صنفی سیاسی را بلد بودند، می توانستند بنویسند، تحلیل کنند و سیاست ورزی کلان بکنند. نقطه ضعف آقای نگهدار نیست که در سال ۴۶ وقتی بیست ساله بود از جانب بیژن جزنی صنفی سیاسی لقب گرفته است. نقطه قوت اوست. کما اینکه از دوستانی که مفتخر هستند که صنفی سیاسی نبوده اند، هیچ رد پای سیاسی در ایران باقی نمانده است. در پایان هم پرسش ساده ای را مطرح بکنم که شاید همین موجب حذف کامنت من شد و آن این است جناب ایزدی که: آقای پرویز نویدی که بسیار به ایشان علاقه و احترام دارم، خودشان در بی بی سی گفتند اولین بار اواسط سال ۵۱ جزنی را دیده اند. با توجه به تاریخ شهادت بیژن این می شود چیزی بیش از دو سال آشنایی. چگونه است که شما ما را برای راستی آزمایی رابطه جزنی و نگهدار به ایشان احاله می دهید؟
توضیح اخبار روز: نظری به این نام قبل از این به قسمت نظرهای مقاله ارسال نشده است.
۶۷۹٣۴ - تاریخ انتشار : ٣ ارديبهشت ۱٣۹۴
|
از : خلیلی
عنوان : مبارزه مسلحانه درست بود یا غلط
آقای اصغر ایزدی میگوید فرخ نگهدار نمیخواست به مبارزه مسلحانه بپیوندد . آفرین به آقای نکهدار که خیلی زود فهمید مبارزه مسلحانه بدانصورت کار درستی نیست . شما از کی این را فهمیدید؟ مسلما خیلی دیرتر . آیا از این ناراحتید؟ میگوئید فرخ نگهدار در بین زندانیان جائی نداشت . این حرف هم از سر کینه و بغض نیست؟ دیگر زندانیان عکس آنرا گفته اند . از جمله شما را رجوع میدهم به کتاب "درد زمانه" خاطرات زندان آقای عموئی.وارد شدن شما در این بحث با این سطح برخورد مایه تاسف است.
۶۷۹٣۲ - تاریخ انتشار : ٣ ارديبهشت ۱٣۹۴
|
از : حمید سُرخه محله
عنوان : راستی . . .
راستی . . . کسانی که اینچنین به یک نوشتهی واکنش نشان میدهند و چنین بی دنده و ترمز با نویسنده و ناشر آن روبرو میشوند میتوانند مدافغ مردم سالاری باشند ! ؟
تا بحال بیشتر از دوبار آنرا مرور کرده ام ! به همان دقتی که خود مصداقی اظهارات و مطالب مربوطه به فرخ را واکاویده ، بر سر هر جمله و ادعائی که مطرح نموده ، مکث کرده ام و نتیجه اینکه :
ایکاش مصداقی ها (با وجود کمبود هائی که نوشته اش دارد) تکثیر میشدند تا کسی نتواند همه چیز و همه کس را به بازی گرفته و ریشخند نماید ! آنهم زمانیکه در مقام بلند پایه ترین رهبر گسترده ترین نیروی چپ ایران ، ایفای نقش مینماید !
برای من مصداقی یک فرد نیست ! بلکه متد و شیوه ای است که از برخورد های متداول و ژورنالیستیِ عامیانه ، با آنچه که میخواند و می شنود ، فاصله گرفته است ! در منطق او "پرسیدن" و "کاویدن" ابزاری گردیده اند تا با توسن بی پروای اندیشه و با استعانت از محک زدن های منطقی و مقایسه های دقیق ــ دقتی در حد دقت ریاضیات ــ گوینده و مدعی را به چالش میکشد ! ! کاری که هیچکدام از ما ، در طول این بیست سال "خالی بندی های" گوش خراش فرخ نه تنها انجام نداده ایم بلکه انجامش به خاطرمان هم خطور نکرده است !
اشتباه نشود ! ایرج مصداقی و یا هر کس دیگری که چنین متدیک و محقق وار اظهارات و ادعاهای من و ما را به چالش میکشند نیستند که باید پاسخگو باشند ! بلکه این ما هستیم که باید دل نگران "آرشیو" امان باشیم و تا کشیدن موی از ماست آرام نگیریم ! تعدادی از دوستان دچار تضادی هستند که نشان از بلاتکلیفی آنها دارد ! و با نوسان بین دو موضع کاملاً متضاد خود و خواننده را آزار میدهند !
از طرفی کدخدا منشانه یادآوری مینمایند که حالا پرداختن به گفته ها و ادعاهای فرخ چه مسئله ای را حل میکند و تلویحاً در صدد القا این نکته هستند که این واکاوی مسئله ای را حل نمیکند و لاجرم فاقد ارزش است اما . . .
اما در همان لحظه و مستند به کامنت هایشان ، خشم و عصبیت بیمار گونه ای آنها را از مسیر منطقی و تعادل و تعقل خارج کرده است !
خشم و عصبیت ! ؟ برای امری که فاقد ارزش است! ! ؟ ؟
با قدر دانی از اقدام بسیار شجاعانهی مسئول محترم اخبار روز
۶۷۹۲۷ - تاریخ انتشار : ۲ ارديبهشت ۱٣۹۴
|
از : پشنگ ناخجسته
عنوان : درود بر اخبار روز
آقای هوشنگ فرخجسته من هم مجبور شدم به فیس بوک فرخ نگهدار رجوع کردم. مستند بی بی سی رو گذاشته زیر شش تا نظر است که ۵ تاش بد و بیراه به نگهدار است. برید خدا رو شکر کنید آقای تابان این همه نظر به نفعاش میذاره. بگید درود بر اخبار روز.
۶۷۹۲۵ - تاریخ انتشار : ۲ ارديبهشت ۱٣۹۴
|
از : خوشبین
عنوان : همزمانی مقالات
اگر اشتباه نکنم مصداقی مشکلی با تفکر رفیق و عقیده سیاسیش ندارد. با اخلاق او کار دارد. بطور مشخص با دروغگوی و شبه افکنی. مثل اینکه دارد سیاسیون را بیدار میکند که چه نشسته اید، یکی خودش را امام نامید و نبود، یکی قیافهی مجاهدانه بخود گرفت و نداشت، یکی هم سرش را به رفقای دیرین وصل کرد و با آنها هم سر نبود. میگه بابا تا کی دنبال دروغ راه می افتید. خلاصه رفقا نرنجند و دنبال اثبات و حمایت حقانیت نظرات روی کاغذی رفیق نباشند. اینها را مقاله کاری باهاش ندارد.
۶۷۹۲٣ - تاریخ انتشار : ۲ ارديبهشت ۱٣۹۴
|