از : peerooz
عنوان : ... ترسیدم که دل آزرده شوی, ورنه سخن بسیار است"
جناب صبوری, بنده نه فیلسوفم و نه محقق که بخواهم مطالعات خود را با نظریه " روشنفکران منصف ایران " گسترش دهم. من سالهای طولانی با پیروان دین ها و مذاهب مختلف سر و کار داشته و دوستان و آشنایان و همکاران فراوان مسلمان, یهودی , مسیحی , بهایی و غیره داشته ام. درک و باور و نتیجه تجربیات من آنست که آنچه مذهبی های سازمان یافته میگویند با آنچه انجام میدهند کاملا متفاوت است و احتیاج به بیان آنها نیست که نه تنها مثنوی هفتاد من کاغذ شود بلکه هفتاد ها مثنوی نوشته و گفته شده است. بهایی و مسلمان و مسیحی و یهودی و بودایی مذهبی, در نظر من همه سرو ته یک کرباسند. در نظر من تفاوت مثلا یهودی ها و دراویش گنابادی در این است که اینها از لحاظ مذهبی کاری به کسی ندارند و به زحمت و اشکال افراد را به حریم خود راه میدهند؛ به قول سعدی اینها " گلیم خویش بدر[میبرند] زموج " در حالی که اسلام و مسیحیت و بهائیت "سعی میکند که بگیرد غریق را " و این گرفتن غریق صحنه زد و خوردی میشود که داعش نمونه برجسته و آزار بهائیان نمونه کمتر برجسته آنست. " اندکی با تو بگفتم غم دل, .....".
۶٨۶۷۷ - تاریخ انتشار : ۱۲ خرداد ۱٣۹۴
|
از : peerooz
عنوان : Underdog
که میگوید بمان اینجا؟
که پرسی همچو آن پیر به درد آلودهی مهجور:
خدایا «به کجای این شب تیره بیاویزم قبای ژندهی خود را؟»
بیا ره توشه برداریم.
قدم در راه بیبرگشت بگذاریم.
کجا؟ هرجا که پیش آید.
قبل از هرچیز به سرورانی که از توسل به شعر و یا ضرب المثل ها از هر زبانی ایراد گرفته و آن را دلیل فضل فروشی دانسته اند عرض کنم که در نظر من این خود نشانه و اقرار به ناتوانی نویسنده در بیان است. یعنی اگر میتوانست برای بیان منظور خود بهتر از آن را بگوید احتیاجی به نقل قول نبود.
با این مقدمه و با پوزش از اینکه در مثل جای مناقشه نیست در انگلیسی اصطلاحی ست معروف به Underdog و منظور آنست که در نزاع و یا درگیری و یا مسابقه بین دو حریف - مشابه نزاع بین دو سگ - طرف ضعیفتر در زیر و جایگاه سگ بازنده قرار دارد و احساس ترحم و همدردی را بر می انگیزد. میدانم , میدانم که این کامنت خشم بسیاری از جمله طرفداران حقوق بشر را بر میانگیزد ولی " گر من از سرزنش مدعیان اندیشم - شیوه مستی و رندی نرود از پیشم ". مقاله را که میخوانی در متن رجوع میدهد به سایت تبلیغ بهایی ها " ولوله در شهر " و منظور اینکه این مقاله یک آگهی تبلیغاتی مذهب بهایی در برابر مذهب اسلام شیعه میباشد و من از هیچکدام طرفداری نخواهم کرد.
اما توصیه من به جناب ایشان و امثالهم اینست که برادر, ایران باندازه کافی درد سر قومی - ملتی - زبانی - مذهبی - مرامی - مسلکی دارد و هر آدم با سرو پا و یا بی سرو پایی با کمک و بی کمک دوست و آشنا و غیره راهی خارج شده است. چرا شما بهایی ها مانند یهودی ها و مسیحیان به خارج مثلا به اسرائیل آرامگاه رهبر خود نمیروید که در آنجا یهودیان برای بهائی شدن در صف ایستاده اند. میدانید چرا ؟ برای آنکه میخواهید هموطنان عزیز را به دین شریف بهائیت مشرف فرمائید و در طرف شدن با شاخ گاو نقش شهدا را ایفا کرده و با نیما هم نوا شوید که " خدایا به کجای ....".
۶٨۶۵٣ - تاریخ انتشار : ۹ خرداد ۱٣۹۴
|