عنوان : قضاوت شتابزده
بهرنگ عزیز

سعی نموده بودم از قضاوتِ شتابزده بپرهیزم. تنها قضاوت این نوشته در این مورد بود که سوال رفراندوم می بایست با راه حل انتخابی دولت یونان پس از رفراندوم هماهنگ باشد. اینگونه، رأی دهندگان نظرشان را در مورد کاری که دولت یونان باید انجام دهد اعلام می کردند و نه در مورد آنچه اتحادیهٔ اروپا در پی تحمیل آنست. با در نظر گرفتن پیشنهادات دولت یونان به تروئیکا پس از پیروزی در رفراندوم، هنوز هم فکر می کنم که این از نواقص جدی رفراندوم بود.

با در هم تنیدگیهای غامض اقتصادهای اروپایی و تحکم بی چون و چرای سرمایهٔ مالی در این قاره و سراسر جهان، خروج از حوزهٔ یورو براحتی و بدون عواقب غیر قابل پیش بینی ممکن نیست. شاید با اشراف به همهٔ این مسائل دولت یونان موضعش را تغییر و به خیال خود راه حل موقتی کم خطرتری را در پیش گرفته باشد. قضاوت نهایی در این مورد نیازمند گذر زمان و روشن شدن بسیاری چیزها است. فکر نمی کنم این تغییر موضع دولت یونان یکشبه انجام شده باشد و طرح آلترناتیوی برای روزهای سخت باید از قبل مورد نظر دولت بوده باشد. سیریزا کارش را درست انجام داده بود اگر در مورد این آلترناتیو هم از مردم نظر خواسته بود. نه آنکه پس از جواب رد مردم به اتحادیهٔ اروپا، آنرا دفعتاً به اروپاییها پیشنهاد نماید. فرصتهای چپ در دوران حاضر بسیار کم و نادرند. فرصتهایی مشابه آنچه سیریزا در اختیار دارد هر روز به دست نمی آید. باید به بهترین و درست ترین نحو از آنها استفاده نمود. این امر است که حساسیتهایی را در مورد عملکرد آنان بر می انگیزد.
۶۹۱۴۴ - تاریخ انتشار : ۲۱ تير ۱٣۹۴       

عنوان : یونان وخطا های دیگران
هرفرد برای خویش داشته هایی را بر مبنای ایده ای تعریف می کند و بر اساس آن داشته ها آرمانسازی خواهد کرد و افقی را نیز ترسیم می کند و با دریافت داده هایی که تجربه تاریخی نشان داده ، بصورت گزینشی انتخاب می گردند آرمانسازی های کوتاه مدتی را برای خویش خواهد ساخت. که در این آرمانسازیِ کوتاه، احساسی عمل کردن بر استفاده از خردگرائی،چیرگی خواهد داشت. در این احساسی عمل کردن: هر چه درجهء احساسی عمل کردن بیشتر باشد میزان خطاپذیری و خطا بودن بیشتر خواهد بود که در این مورد، یک رابطه مستقیمی وجود دارد. برای تغییر این روند فرد چاره ای ندارد بجزء اینکه : در سازمان دهیِ داشته های تئوریکش ،تجدید نظر کند و دریافت داده ها را بر اساس واقعیات انجام دهد . که این خود بحث دیگری است و صاحب نظرانی و اندیشمندانی در این امور نظراتی داده اند و خواهند داد.::::::::::: در هر زیست جمعی، چون افراد خواهان تغییر وضع موجودشان هستند و تغییر را بسمت بهتر شدن نیز می خواهند پس در همهء افراد درجه های از روحیه مبارزاتی را خواهیم داشت . و وجود این روحیه، گروهی را هم بسمت عدالت خواهی می برد و عدالت خواهی نیز با ادبیاتی بنام چپ همراه شده است. بدین طریق در هر جامعه وجود تفکری و گرایشی را بنام چپ خواهیم داشت. این گرایش نیز می خواهد بگونه های مختلف در تغییرات جوامع خود نقش ایفا کند. که تجربیات تاریخی بما گفته، بر داشت های مختلفی از تفکر چپ گرایی وجود دارد.و گاها" در جوامعی قبل از اینکه این تفکر تسهیل کننده شرایطی برای بهبودی جامعه باشد با اقداماتی خود را بصورت مخل و تخریب گر نشان داده است و خواهد داد . وقتی جوامعی از جوامع اروپایی را که سابقهء طولانی تجربه دمکراسی رادارا بوده اند که به اروپای غربی معروف شده اند را در نظر بگیریم و بازیگران چپ را در آنجا مورد توجه قرار دهیم ، می بینیم! چپ آنجا خود را بطریقی متناسب با شرایط جامعه اش تعریف می کند با رویا پردازی بی خود ، خود را فریب نمی دهد بلکه آن چپ با پذیرش دمکراسی و تکثر گرائی و شرکت در بازیهای دمکراسی نهاد، خود را یک بازیگر عرصهء سیاسی جامعه، خویش را تعریف کرده و می کند. و آنان اولویت اولشان تغییر شرایط زیست مردمان کشور شان خواهد بود. اگر چه این تغییرات هم در یک میزان اندکی برای جامعه رخ دهد. آنان رویاپردازی های بدور از واقعیات را کنار می نهند. این چپ دیگر خود را یک چپ ملی سرزمین خویش می داند اگر چه ممکن است خود را یک انسانمدار عام نشان دهد.:::::: در زمانی که دولت چپ گرای یونان بقدرت رسیده بود . در آن پیروزی ،نیروهایی از چپ ،دچار ذوق زدگی شده بودند آنهم، نیروهایی از چپ که اکثرا" خواسته های خویش را در اردوگاه شرقیِ تفکر چپ می دیدند و یا اینکه خاستگاه آنان در محیط های غیر دمکراتیک شرقی و استبداد زدهء شرقی بوده و آنان نیز بعد از فروپاشی آن اردوگاه دچار یک حالت انفعالی شده بودند، این پیروزی را فرصتی دیدند که خویش را باز سازی کنند که عمل ایشان با یک شتاب زدگیِ احساسی و آرزومندی انجام گردیده است .این نوع اعمال احساسی و آرزومند باعث می شود که آنان دیگر توان تشخیص شرایط کشور عمل کننده را در این نوع حرکات نخواهند داشت. و آنان چنان دچار رویا پردازی می شوند که هر کس آرزوهای خویش را از دولت چپ گرای یونان طلب می کند. نوع رفتار این دولت در آینده بگونه ای خواهد بود که به دیگران خواهد گفت: من یک دولت چپ گرای ملی یونانی هستم ودر یک بازی دمکراسی آمده ام تغییرات ، اگر چه اندک ،برای بهبود شرایط زیستی ، حالیان و آیندگانِ کشورم را رقم بزنم ، نه چیز دیگری. این پیام ورفتار دولت چپ گرای یونانی گروهی از چپ اندیشانِ احساسی وآرزومند که تغییر رفتار دیگران را بر اساس مسائل مورد نظر خودشان که می توانند بدور از واقعیات موجود باشند، خواهانند را دچار افسردگی کند و سرخوردگی را برای آنان فراهم کند. واقعیتها این را بر ما تحمیل می کند که وقایع دریونان چیزی نبوده جزء پیروزی دمکراسی!. آیا دولت چپ گرا بدور از احساسات، و با خرد گرائی توان حل بخشی از مشکلاتِ موجود را دارد یا خیر؟ آینده این را نشان خواهد داد.
۶۹۱۴۲ - تاریخ انتشار : ۲۱ تير ۱٣۹۴       

عنوان : .....
مانای عزیز،تصور نمی کنید برای نوشتن دیدگاه تازه ات کمی شتاب زده عمل کرده اید؟
۶۹۱٣۶ - تاریخ انتشار : ۲۱ تير ۱٣۹۴