از : امیر ایرانی
عنوان : خانم دکتر
خانم دکتر بئاتریس سالساس اگر مترجم شاهنامه بوده ،به گذشته ومنابع پیش از اسلام رجوعی داشته، در این صورت پی برده که گاهشمار ایرانیان پراز روزها بامناسبتهای شاد بوده .و در این صورت این مترجم باهوش می بایست می گفت: ایرانیان که گاهشماری پر از روزهای شاد ی طلب داشته اند چرا از آن تاریخشان استفاده نمی کنند. اگرجناب دکتر به این سایت مراجعه و به قسمت نظر دهد آن نظری بیندازد و ببیند بعضی از زبان یادگرفتها چنان خود شیفته شده اند که همه را بی تربیت و بی ادب می پندارد قطعاًدر اظهار نظرش تجدید نظر خواهد کرد. بعضی برای مطرح شدن به چه روشهایی که تأسی نمی جویند ! حکایت، همان ضرب المثل معروف می شود که گفته :............
۷۱۱۵۷ - تاریخ انتشار : ۲۷ آبان ۱٣۹۴
|
از : peerooz
عنوان : ما از نظر دیگران - برای آنها که ندیده اند
خانم دکتر بئاتریس سالساس مترجم شاهنامه به اسپانیولی که ۲۴ سال در ایران زندگی کرده اند میفرمایند که ایرانی ها کمی اینجوری اند. باید کمی آداب مردم دیگر و زبان خارجی یاد بگیرند و شاد باشند.
https://www.youtube.com/watch?v=OgIlzpjJbnQ
۷۱۱۵۲ - تاریخ انتشار : ۲۷ آبان ۱٣۹۴
|
از : زندانی زنجیری
عنوان : زمان وشرایت مناسب است ...
۱.تغییر در بافت انتخابات "نه به شورای نگهبان ،تضعیف رهبری دیکتاتور ولایی ،تقویت جمهوری".
۲.اتحاد همه اپوزیسیون .
۳. اجبار عقب نشینی ولایت از دخالتهای بیمعنی در منطقه.
۴.سرکوب داخلی بکمک لشگر باقی مانده ضعیف شده و شکست خورده ولایت "حزب الله ،انصار.. ،بدر و قدس ..." را فراموش نکنیم "بسیار مهم و در حال وقوع است".
در نتیجه با همکاری و هوشیاری راه سنگلاخ را میتوان عبور کرد.
۷۱۱۴۷ - تاریخ انتشار : ۲۷ آبان ۱٣۹۴
|
از : peerooz
عنوان : فواره چون بلند شود سرنگون شود ؟
با تشکر از جناب مسعود راد که در کامنت آخر خود حق مطلب را ادا فرمودند. بارها در این سایت و سایت های دیگر در باره منشور جهانی حقوق بشر بحث شد و بجائی نرسید. سر انجام بر آورد من این شد که این منشور به اندازه مثلا سکولاریسم و سکولاریسم نو و سکولار دموکراسی و دموکراسی و لایسیته و بی شمار دیگر, به اندازه کافی " سکسی " و عوام فریب نیست که مردم را دور خود جمع کند و در هتل ها سمینار و کنفرانس بر قرار نماید, در حالی که این منشور تمام اینها و بسیار بیشتر را در بر میگیرد. تا زمانی که گروه های بیشمار ما دنبال جزء هستیم هرگز به کل نخواهیم رسید. به گمانم با این هفتاد و دو ملت نه استراتژی وجود خواهد داشت و نه تاکتیک. چیزی که باقی میماند امید اینست که رژیم در زیر سنگینی بار خود سقوط کند.
۷۱۱۴۶ - تاریخ انتشار : ۲۷ آبان ۱٣۹۴
|
از : مسعود راد
عنوان : مهم استراتژیی است نه تاکتیک
مهم استراتژیی است نه تاکتیک غلظج
نه تنها در این مقاله، بلکه در بسیاری از نوشته های اپوزیسیون پیشنهاداتی که ارائه می شود جنبه تاکتیکی دارند نه استراتژیک۰ طبیعی است وقتی استراتژی مشخص نباشد معلوم نیست تاکتیک ره به کجا ببرد۰
در این مقاله هم مشخص نیست هدف نهایی از پشتیبانی از خاتمی برای رهبری چیست و این پروژه موازی چه زمانی با پروژه اصلی پیوند می خورد۰ حتی اصلا معلوم نیست که پروژه اصلی چیست۰
این ضعف بزرگ اپوزیسیون است که تعریف مشخصی از هدف نهایی و از آنچه که برایش تلاش می کند ندارد۰ آزادی، عدالت، دمکراسی، و حتی حقوق بشر واژه های زیبایی هستند که اگرچه در دنیای آزاد تعریف مشخصی دارند، اما همین لغات در میان اپوزیسیون، و از جمله اصلاح طلبان حکومتی بسته به میل ایشان تعریف جدید می گیرد۰ تعریفی که عموما فقط نیات خودشان را برآورده می کند و نه مردم را۰
در این میان، اعلامیه جهانی حقوق بشر سند مدون و تثبیت شده ای است که به راحتی قابل تفسیر به رای نیست و حداقل همه موازین آزادی، عدالت و دمکراسی را بخوبی در بر میگیرد۰ به سادگی می توان دید که حقوق بشر به عنوان استراتژی و هدف غایی مناسب ترین محور برای یک اتحاد سیاسی است۰ اما خود بزرگ بینی و بی اعتقادی اپوزیسیون به حقوق دیگران باعث شده که به حقوق بشر بی اعتقاد باشند۰
۷۱۱۴۱ - تاریخ انتشار : ۲۷ آبان ۱٣۹۴
|
از : peerooz
عنوان : دمکراسی آرمانی
من قصد شرکت در این گفتگو را نداشتم, چون در مقالات قبلی جناب پورمندی به اندازه کافی زحمت داده بودم و تنها به یک کامنت یک خطی " موش و گربه ای " قناعت کردم اما بنظر میرسد که احتیاج به داستان دراز تری داریم و چون تا زمان انتشار , مقاله به بایگانی میرود میشود پر حرفی کرد.
اجرای صحیح دمکراسی احتیاج به فاکتور های زیادی دارد که یکی از آنها آگاه بودن رای دهنده است. آیا میشود کسی را آگاه تر و واجد شرایط تر از جناب محمد ملکی برای این کار دانست؟ شاید در تمام ایران و پوزیسیون و اوپوزیسیون معدودی چون ایشان وجود داشته باشد. اکنون به لینک مقاله ایشان در پای این مقاله نگاه کنید. ایشان میفرمایند:
" .....نزدیک ظهر یکی از بچه محل هایم که نسبتی هم با ما داشت و فردی تحصیل کرده و دبیر یکی از مدارس شمیران بود سراسیمه به محل اخذ رأی مراجعه کرد تا رأی بدهد. از او شناسنامه و مدارک خواستیم خندید و گفت: ای بابا من تا این ساعت در بیش از ۱۰ حوزه رأی داده ام!! من و همسرم و دیگر اعضاء حوزه رأی گیری شوکه شدیم. راستی با آگاه شدن از چنین تقلباتی نباید به نام حافظ رأی مردم عکس العمل نشان می دادیم. عکس العمل ما چه بود؟ هیچ! چون می خواستیم جمهوری اسلامی برپا شود اما به چه قیمتی...".
ملاحظه میفرمائید ؟ تبلیغات چنان مغز مرد فرهیخته ای را شسته بود که برای رسیدن به مقصد چنین تقلبی را قبول کرد. آیا تعجبی دارد که امروز در امریکا و اروپا و دولت عثمانی جدید و غیره با تبلیغی که زر و زور فراهم میکند به آینده دموکراسی امیدوار بود؟ نمیدانم ولی بقول اینها برای وصول به آن نفسم را در سینه حبس نمیکنم.
http://www.roozonline.com/persian/opinion/opinion-article/archive/۲۰۱۱/november/۲۶/article/-۳۱c۳a۹۴۱bf.html
۷۱۱۱۵ - تاریخ انتشار : ۲۵ آبان ۱٣۹۴
|
از : peerooz
عنوان : غرض از موش و گربه برخواندن - مدعا فهم کن پسر جانا. عبید زاکانی
گر چه اتلاف وقت است ولی منظور آن بود که انتخابات با و یا بی دخالت خبرگان, منجر به تشکیل مجلسی خواهد شد که مانند مجلس خبرگان بیهوده خواهد بود. این روند تازه دمکراسی در جهان است.
۷۱۱۰۵ - تاریخ انتشار : ۲۵ آبان ۱٣۹۴
|
از : علی اردلان
عنوان : رهبرازهمه جا بی خبر
آقای پورمندی باسلام ضمن تشکراززحمتی که برای نگارش این متن کشیده ایدتنهایک سئوال باقی میماند:
شماکه می خواهیدخاتمی رارهبرکنید،آیاازخوداوسئوال کرده ایدکه چنین مقامی رادوست داردیانه؟شایداصلامایل نباشدرهبرام القرای مسلمین شود.
۷۱۱۰٣ - تاریخ انتشار : ۲۵ آبان ۱٣۹۴
|
از : امیر ایرانی
عنوان : بودنی درجایی که ....
وقتی کسی با آن هوش و درایتش در اندیشه اینست که نباید وقت خودش و دیگران را بیهوده تلف کند و نباید به اقتصاد کاغذی و مرکبی لطمه بزند. خوب! نمی کند ونمی زند. اما اینکه با وناز و کرشمه بیاید وبفرماید نمی خواهم تلف کننده وقت دیگران باشم این می شود: آن روشهای نبودنی، که بزور بودنی برای خویش باید بیآفریند. که بقول شاعری که می گوید:این بودن همان نبودن است!. که در این نبودن:مفرح ذات و ممدحیات دیگران ست. اما آن نبودن، در بودنی دیگر، برای دیگرانی، می تواند: مفرح ذات و شادی ایام و طرب انگیزی روزگار گردد.
۷۱۰۹۹ - تاریخ انتشار : ۲۵ آبان ۱٣۹۴
|
از : peerooz
عنوان : " انتخابات و مجلس بیهوده گان! "
با جسارت و اجازه جناب پورمندی و برای صرفه جوئی در " کاغذ و مرکب " و اوقات خود و دیگران, تیتر مقاله را به " انتخابات و مجلس بیهوده گان! " خلاصه فرمایند.
۷۱۰۷۹ - تاریخ انتشار : ۲۴ آبان ۱٣۹۴
|