سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

زیارت نامه حضرت دروغ - هادی خرسندی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل [email protected] و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : حسن نکونام

عنوان : پس از توضیخ آقای خرسندی
بعد از دو سه روزی طبیعت گردی،باز هم دستم به رایانه رسید، و این بار توضیخ خرسندی گرامی را خواندم، و پی بردم که این بار این من بودم که اشتباه کردم و «بخود گرفتم» و از خرجین ایشان، چیزی بیرون آمد که بیش از دو سال پیش سروده شده، و تازه می فهمم که چقدر با محتوای این سروده، موافقم. عضو هیچ حزب و سازمان و گروهی نیستم، و این را هم فضیلت نمیدانم، و دلایل خاص خودم را دارم. اما براستی که خرسندی درست به هدف زده است. حزب و سازمان، در روایت ایرانی آن، کلیددار حقیقت مطلق، و «خود خدا» است. چه آن حزبی که بیش از هفتاد سال است خودس را تکرار میکند و هیچ حرف تازه ای برای گفتن ندارد جز اسفند دود کردن برای «پوتین»، و چه آن احزابی که اقوام و خویشاوندان هر چند وقت دور هم جمع شده، لیدر انتحاب کرده، و بدون دادن تلفاتی به پایگاههای مجازی خود بر میگردند.بیش از یک دوجین از اینها داریم آقای خرسندی. راستی آقای خرسندی، بعد از فلسفیدن امیر جان در یکی از کامنتها، متوجه شدم که بین «بند تنبان» و «مجلس خبرگان» رابطه ای مستقیم وجود دارد. امیر جان بند تنبان را باز کرد و «چیز هائی» از آن بیرون آمد، که لازمه «اجتهاد» است، و اجتهاد هم این روزها لازمه ورود به مجلس خبرگانی است که نمیرالمومنین هنوز در راس آنست. ایام بکامتان باد.
۷۲۰۷۴ - تاریخ انتشار : ۲۲ دی ۱٣۹۴       

    از : هادی خرسندی

عنوان : توضیح
با سپاس از آقای حسن نکونام و باقی دوستان، توضیح میدهم که «زیارت نامه ی حضرت دروغ» پیشتر منتشر شده بود. آن را دو سال پیش نوشتم و در صفحه ۱۶۶ کتاب «شعرانه» هم که انتشارات باران درآورده، آمده است.
۷۲۰۴٣ - تاریخ انتشار : ۲۱ دی ۱٣۹۴       

    از : حسن نکونام

عنوان : آقای خرسندی! با درود و سپاس
یکی دو روزی از رایانه دور بودم. اینک شعر اهدائی شما را خواندم. آنرا شادباش سال نو میگیرم. سال نو شما هم شاد باد. در زندگی دروغ کم نگفتم و سود و زیان آن را هم بیشتر خود دیده ام. اما هرگز به آقای خرسندی دروغ نگفته ام، زیرا تا کنون شانس دیدار و آشنائی با شما را نداشته ام. اگر دیگرانی دروغهایم را برای شما فاش کرده اند، بعید میدانم که آقای خرسندی از روی حرفهای دیگران به داوری بپردازد. من هم در دو سه جا، که حرفهای «خاله زنکی» (با پوزش از استعمال این مفهوم رایج، قبلا در نوشته ای برای برقراری تعادل جنسیتی ، برای مردانی که چغولی میکنند، مفهوم «عمو مردکی» را پیشنهاد کرده بودم)نقل محافل بود، حرفهائی در مورد شما شنیدم، و طبق خصلتی که دارم، واکنش سختی از خود نشان دادم، و آنها را از تهمت زدن به انسانها بر حذر داشتم. اما آن مطلب مربوط به «بند تنبان»: بحث من در آنجا عمومی و کلی بود، و نه بطور مستقیم و مشخص در مورد سروده شما. اما بشما حق میدهم که عدم توضیح کافی من، باعث شود که شما بخود بگیرید. درکامنت دیگری و پس از تاکید بر جمله ای از امیر ایرانی گرامی، نقد به فرهنگ را مطرح کردم. من منتقد فرهنگ خودمان هستم، و میدانم که خود شما هم منتقدید، و آثار زیادی از شما در این مورد خواندم و شنیدم. اما چنانچه واکنش شما در مورد موضع فکری و سیاسی من است، که اینجا و آنجا مینویسم. باید صادقانه اقرار کنم که به برخی جریانات سیاسی منتقد هستم و نظراتم را هم صریح و روشن و بدون اهانت بیان میکنم، و بجز در رابطه با سران تبهکار حکومت، از واژه های سخت استفاده نمیکنم. بنظر من ما قبل از هر نوع انقلابی، به نوع فرهنگی آن احتیاج داریم، هرچند که عرصه های اقتصادی و اجتماعی و سیاسی و فرهنگی انقلاب بهم مرتبطند. در این فرهنگ بین دشمن، مخالف، موافق، منتقد، و تدرج هر کدام از اینها، تفاوتی گذاشته نمیشود. شاید یکی از علل آن رشد و تربیت ما در فرهنگ شیعی میباشد، که امور به خیر و شر تبدیل میشوند، و جائی برای برخورد دیگر( که بنظر من نگاه دیالکتیکی است) وجود ندارد. آقای خرسندی گرامی! من هم انسانی هستم جائزالخطا و با توان ذهنی لاجرم محدوم، نظراتم را بیان میکنم. شما هم حق دارید با نظراتم مخالف و منتقد باشید و نقد خود را آزادانه بیان کنید. امیدوارم با همین توضیح کوتاهم، رفع کدورت احتمالی شما را کرده باشم. در مقیاس فردی دروغ گفتن، سود و زیانش قبل از همه متوجه خود فرد است، اظما دروغ در مقیاس سیاست، خسران مردم و جامعه ای را در بر دارد. باسپاس از شما و عزیزان پرندیان، سارا مهرابی و امیر ایرانی که متن را بطور جالب و زیبائی به فلسفیدن گرفت. سال نو همگی و دوستان سایت اخبار روز،که این ارتباط را بر قرار میکنند شاد باد!
۷۲۰٣۹ - تاریخ انتشار : ۲۰ دی ۱٣۹۴       

    از : امیر ایرانی

عنوان : درد دلی با دروغ عزیز
درد دلی با دروغ عزیز،می دانم گروهی با تو سر جنگ دارند یا که نه! باتو سر جنگ ندارند با خود جنگ دارند اما با تو چنین می کنند. اما هر چه هست تو هستی! هستت نیز خواهد بود. نمی دانم اول تو بودی که بعداً راست آفریده شد یا که خیر! اول راست بود، که آن راست خود نشان از ناراست بود. اما هرچه بود وهست دوشرطی است:بندناف تو به بندناف او وصل است. ای دروغ عزیز!از بند سخن به میان آمد این بند ،حکایتهای فراوان درد به هر چیزی که بند شود خود حکایت جدا دارد مثلاً:اگر به تنبان وصل شود می شود بند تنبان،اگر بشود بند تنبان آن نیز گره گشایی شود که باید بشود هویدا شود چیز هایی ، همان چیز هایی که رساله نویسان ، محوریت علام را برآن هویداشدگان نهادند و وجود ،وجودی مرجعیتشان به همان بندِ بندتنبان بند است. بگذریم. ای دروغ عزیز! حکایت تو و حکایت راست؛ حکایت مرغ و تخم ومرغ است که چه جدلهای فلسفی براین حکایت رفت که کدامیک اول آمده بود.اما جدل فلسفی اولویت وجودی شما، زود آشکارشد؛ وقتی در دورانی که هیچ چیز نبود که مجبور شوی برایش دروغ بگویی محکوم به راستگویی خواهی بود؛ اما آن هیچ بودنِ کسل کننده، وقتی درش آفرینندگی شد و حکایت بگونه ای دگر شد. ای دروغ عزیز حکایت تو بسیار طولانی است .اما ای دروغ عزیز ؛ اگر تو نبودی از کجا می فهمیدیم که راستهای بسیار خود دروغ بودند و شاید دروغ اند!.
۷۲۰۲۰ - تاریخ انتشار : ۲۰ دی ۱٣۹۴       

    از : مهرابی سارا

عنوان : شکار
شکار روباه با آر پی جی هفت!!
۷۲۰۱٨ - تاریخ انتشار : ۱۹ دی ۱٣۹۴       

    از : امیر ایرانی

عنوان : کار بزرگی از بزرگان برآید
درود برجناب خرسندی بزرگ که همچون بزرگان دگر، خویش رامتعهد به پاسخگویی ونکته گویی به دیگران می بیند وآن دیگران چه غول خوب باشند و چه غول بد ویا چه غیر غول!. باشد تا جنگی نباشد و جنگ افروزی هم نباشد. فرهنگ پاسخگوئی نیاز جامعه استبداد زده ماست.
۷۲۰۱۶ - تاریخ انتشار : ۱۹ دی ۱٣۹۴       

    از : پرندیان

عنوان : خواهش
با سلام به شاعر اجتماعی و طنزپرداز خوب ایران آقای خرسندی عزیز. من فکر می کنم این همه استادی حیف است صرف موضوعی شود که اهمیت چندانی ندارد. به عنوان خواننده آثار خوب ایشان در اخبار روز، فکر می کنم یک سروده عقب افتادم!! البته جسارت نشود. فقط دلم میخواهد شاعر طنزپرداز خوب ما همیشه به جنگ (غول) های بد برود.
۷۲۰۱۱ - تاریخ انتشار : ۱۹ دی ۱٣۹۴       

  

 
چاپ کن

نظرات (۷)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست