یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

سقف انتظارات چه کوتاه شده است - رضا فانی یزدی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : شمالی

عنوان : دوست عزیز محسن
تضارب دو نگاه اصلاح رژیم و نفی رژیم
تضارب دو نگاه، یکی‌ به روش اصلاح طلبی در حد امکانات موجود در همین رژیم که نگاه محسن عزیز است، و دیگری در پی‌ نفی هر دو جناح، اصلاح طلب و محافظه کار که نگاه اینجانب است. نفی اصلاح طلبی را به خاطر عدم توجه به معیشت مردم و درآمیختگی این آرا به نئو لیبرالیسم و هوا خواهی از کارفرما، ... و همچنین نفی محافظه کاران را در استبدادشان، عدم توجه به معیشت مردم، نفی رای مردم، و دست درازی به مال و جان مردم،...!
توّهم اصلاح این رژیم به چه شکل تبلور مییابد. ۱- امکان اصلاح رژیم با غلبه بر جناح مقابل ۲- ناممکن بودن سرنگونی و یا نامطلو بیی آن‌
اقتدار جناح حاکم توسط ولی‌ فقیه مطلقه، سپاه پاسداران، تعلق بنگاهای مالی‌ متفاوت به این جناح، ... طی‌ یک دوره طولانی ۳۷ ساله خود را تثبیت نموده، و اگر از طریق اصلاحی‌ بخواهید این قدرت سیاسی، مالی‌ و نظامی رو بدست بیاورید باید زمانی‌ به همین مدت اگر نه بیشتر را برای این انتقال یا تغییر و تحول تدریجی‌ در نظر داشته باشید، و گرنه هر چی‌ غیر از این به جز طغیان یا انقلاب نیست.
دوم، سرنگونی نظام از طغیان توده‌ها ناشی‌ می‌‌شود، جایی‌ که مردم برای مطالبات حیاتی خویش چاره ایی به جز طغیان در پیش پایشان نهاده نشده است. جناح اصلاح طلب اینرا درک می‌کند و برای پیشگیری همچنین واقعه یی تلاش می‌‌نماید اما به دلیل عدم شناخت قدرت و سردمداران آن‌ می‌‌پندارد میتواند سرشت محتوم قدرت مطلق را که در مسیر نابودی خویش میرود را تغییر بدهد. دیکتاتور‌های سکولار را که به حداقل‌های قانون پایبند هستند و برای خودشان جایگاه نماینده خدا را بر زمین قائل نیستن بنا به شرایطی می توان تغییر داد اما آن‌ هم نه همیشه.
در نوشته دوست عزیز محسن اینچنین بر می‌‌آید اگر نظر شما اقبالی در نزد مردم در انتخابات نداشته پس می بایست به آرا این جناح یا آن‌ جناح حکومت گردن میگذاردیم...قرار نیست هر بار با کم استقبالی پیشبرد تجزیه و تحلیل اصولی خود مواجه شدیم تن‌ به همگرأی با این یا آن‌ جناح حکومتی بدهیم. ما مطالبات بر حق مردم را با صدای بلند فریاد بر می‌‌آوریم، ما در تشکل، سازماندهی مطالبات، همیار و هم پا مردم خواهیم بود ما همراه مردم در اعتراضات و اعتصابات آنها خواهیم بود، و حاکمین از هر جناح را از نقد تند و تیز خویش در امان نخواهیم گذاشت. … ما هر کاری از دستمان بیاید انجام خواهیم داد الی توّهم بستن به این و آن جناح.
۷٣۱۵۴ - تاریخ انتشار : ۱۲ اسفند ۱٣۹۴       

    از : هوشنگ فرخجسته

عنوان : به محسن گرامی
سعید حجاریان «اصلاح طلب» بقول اکبر گنجی «مشروطه خواه» بشارت داد : با مجلسی بهتر از مجلس پنجم روبرو خواهیم شد.یعنی مجلسی که در زمان رفسنجانی رکورد حذف ثبت نام کنندگان را در تاریخ حکومت داعش شیعه شکسته بود تا در دیماه ۹۴ شورای نگهبان رکورد قبلی خود را شکست.
حجاریان آرزو می کند که لاریجانی باردیگر رئیس مجلس شود. یعنی احتمال هست که حداد عادل غلبه کند. این ها همه پسرفت است .
او اصلا در باره ی برنامه و اهداف "اصلاح طلبان" و "اعتدالیون" حرف نمی زند.
یعنی تمام زحمات مردم بعداز ۲ خرداد ۱۳۷۶ برای پس زدن مثلث خامنه "رهبر" ، رفسنجانی "دولت"، ناطق نوری "مجلس" از یک طرف و حذف مصباح یزدی ، محمد یزدی و جنتّی"شورای نگهبان" به امروز رسیده که رفسنجانی و همفکرانش با "اتورینه " و با "حمایت" مردم مواضع خود را "تحکیم" می کنند.
مُضافن سپاه پاسداران در این ۲۰ سال به غول بی شاخ و دمبی تبدیل شده است.
بنظر میاید سعید حجاریان "اصلاح طلب" حکومتی زیاد هم از نتایج انتخابت ناراضی نیست.
حال محسن گرامی علاقه دارد توضیح دهد که این مجلس با با ترکیب جدید از اقتدار گرایان ،اصول گرایان ، "اعتدالیون" و "اصلاح طلبان" با دولت ، رهبر و شورای نگهبان چه خواهند کرد جز همان کارهای تکراری و عادت ۳۸ ساله ؟
کدام یک خواسته های "اصلاح طلبان" یا آن ۳۰ تا ۴۰ در صدی که چون کاندیدا نداشتند و بدیهی است که رای ندادند را «نمایندگی» می کنند؟
۷٣۰٣۴ - تاریخ انتشار : ٨ اسفند ۱٣۹۴       

    از : محسن

عنوان : مردم صدای خود را خیلی رسا در صندوق های رای ریختند
رفیقِ شمالی گرامی، اگر اجازه داشته باشم به پاسخ شما به هموطن جنوبی (بدون هیچ دفاعی از کامنت ایشان) می پردازم. چون مسائلی را به بهانه پاسخ به کامنت مزاح گونه ایشان مطرح کرده اید که نمی توان از کنار آن بسادگی عبور کرد.
داعشی های شیعه هنوز به سلطه کامل در قدرت دست نیافته اند. برای نیل بدان خیز برداشته بودند که مردم با شرکت در همین انتخابات مهندسی شده آنها را ناکام گذاشتند. مگر باز تقلب کنند یا کودتایی دیگر که در آنصورت کل حاکمیت باید هزینه های آن را که بمراتب سخت تر از سال ۸۸ خواهند بود بپذیرد. حکومت هنوز ناچار به برگزاری انتخابات است و داعشی ها برای برچیدن بساط همین انتخابات های غیر دمکراتیک لحظه شماری می کنند. اتفاقا در این دوره قصد داشتند با رد صلاحیت های فله ای، مردم را منفعل کرده تا در پی آن با قبضه کامل دو مجلس، از یک سو به مهره چینی های مطلوب خود برای آیندهُ بدون خامنه ای بپردازند، و مهمتر از آن از سوی دیگر برای همیشه بساط انتخابات را برچینند و نقش مردم در سرنوشت خود و میهن شان را به صفر برسانند. مردم با شرکت خود خواستند این نقشه شوم را خنثی کنند. که آنطور که از شواهد امر برمی آید موفق هم شدند.
شما بدرستی می نویسید: «موضوع حداقل دستمزدها و دستمزدهای ... پرداخت نشده... خودش یک میدان اصلی‌ جنگ طبقاتی و مطالباتیست که رژیم زیرش وامانده و از عهدش بر نخواهد آمد...» و سپس پیش بینی می کنید که «اما ...از همین حالا به شما میگویم هیچ اتفاقی‌ نخواهد افتاد، هنوز مطالبات ما سر جایش خواهد ماند. رژیم داعشی عرصه را همچنان بر همه تنگ خواهد کرد،»
هیچ کس حتی در همین بحث جاری ادعا نکرده که با شرکت در انتخابات، مردم به مطالباتشان صنفی خود خواهند رسید یا آزادی های سیاسی به جامعه بازخواهد گشت. این شرکت از ابتدا به معنای "نه" بزرگ به داعش شیعی بود که خوشبختانه محقق شد و این را هم حکومت و هم مردم امروز مشاهده کردند. اما سوال از شما که کارنامه حزب توده ایران را بعنوان کارنامه خود به رخ می کشید این است که امکان پیگیری مطالبات زحمتکشان در دوران اصلاحات بیشتر بود یا در دوران احمدی نژاد؟ آیا در صورت سلطه باند داعشی ها متشکل از امثال مصباح، یزدی، جنتی و برادران قاچاقچی امکان طرح مطالبات کارگران و زحمتکشان فراهم تر می شود؟ یا اینکه شما با این سابقه پیگیری این مطالبات در پی این سلطه قرار است از قدرت بسیج میلیونی توده های زحمتکش برخوردار شوید؟ شما نوشته اید: «طبقه پایین اجتماع که بیش از ۵۰ جامعه هست دیگر تحمل و توانی‌ برایش باقی‌ نمانده است ما صدای این طبقه ایم». اگر اینطور است چرا اکثریت کارگران و زحمتکشان بی توجه به فراخوان های "صدا" های خود در آن سوی مرزها (که کم هم نیستند!) در انتخابات شرکت جستند؟ صرف نظر از این موضوع، شما که صدای زحمتکشان ایران هستید با این صدا چه کار می کنید؟ این صدای شما به گوش چه کسانی قرار است برسد؟ هیئت حاکمه آمریکا؟ دول اروپایی؟ ناتو؟ ...؟
۷٣۰۲۹ - تاریخ انتشار : ۷ اسفند ۱٣۹۴       

    از : شمالی

عنوان : رژیم دست داعشی‌های شیعه است!
جنوبی عزیز حرف من همینه، رژیم دست داعشی‌های شیعه است!

با رای دادن این قدرت از دست داعشی‌های شیعه خارج نمی‌شود، این توهم رو باید کنار گذاشت، تا بشود راه‌های دیگه رو دید. تا زمانیکه شما این دستمال توهم تغییر و تحول با دوستان ساخت و پاختگر اصلاح طلب را بر چشم دارید، معلومه راه دیگه أی‌ را نتوانید ببینید. و تعجبی نیست به کنایه بگویید جنگ چریکی. اگه یه نگاه مختصر به تاریخ حزب توده‌ ایران از سال ۱۳۲۰ تا ۱۳۳۲ می‌‌اندختید متوجه میشدید راه کدام است. برای نمونه موضوع حداقل دستمزدها و دستمزدهای که ماههاست که پرداخت نشده رو توجه کنید این خودش یک میدان اصلی‌ جنگ طبقاتی و مطالباتیست که رژیم زیرش وامانده و از عهدش بر نخواهد آمد، موضوع نبود آزدیهای سیاسی و مطبوعاتی و نقد دائم حاکمین بی‌ کفایت، و دزدی‌ها و نامردم یها که دیگر مثنوی ۱۰۰ من کاغذ است. اما شما ببینید چه اتفاقی‌ بعد از انتخابات خواهد افتاد و از همین حالا به شما میگویم هیچ اتفاقی‌ نخواهد افتاد، هنوز مطالبات ما سر جایش خواهد ماند. رژیم داعشی عرصه را همچنان بر همه تنگ خواهد کرد، دل‌ به سازشکارن اصلاح طلب حکومتی بستن توهمی بیش نیست. شما به عنوان طبقه متوسط شاید این رژیم را تحمل کنید اما طبقه پایین اجتماع که بیش از ۵۰ جامعه هست دیگر تحمل و توانی‌ برایش باقی‌ نمانده است ما صدای این طبقه ایم.
۷٣۰۲۵ - تاریخ انتشار : ۷ اسفند ۱٣۹۴       

    از : فریدون بی بیان

عنوان : برای جنوبی
دوست عزیز چرا باید غصه ی ۵۵ میلیون واجد شرائط را خورد؟
یادتان رفته که در انتخابات«حماسه سیاسی » سال ۹۲ برای ریاست جمهوری
چه مقدماتی از سال ۹۱ چیده شد تا حکومت از فروپاشی فرار کند؟
یادتان رفته با وجود فجایع سال ۸۸ ، باوجود تحریمها ، با وجود لوده گری های مشمئز ه کنند ه ی احمدی نژاد و هارت و پورت های لومپنی او و دارو دسته ی دلواپس های حکومت [حدود ] نیمی از بیش از ۶۰ درصد شرکت کنندگان در انتخابات که میزان آن از ۷۶،۸۰ و ۸۸ پائین تر بود، خیلی سازمان یافته رفتند به کاندیداهای باصطلاح «اصول گرایان» یا هر چی که می خواهی اسم آنها را بگذار رای دادند تا از خط سعید جلیلی ، قالیباف ، ولایتی ، رضائی و غرضی و از « انرژی هسته ای حق مسلم ماست » دفاع کنند.
این میلیونها هموطن ما را در نظر نمی گیرید؟ آیا باید غصه ی آنها را هم بخوریم؟
تازه مگر آن کسانی که رفتند به روحانی رای دادند از حمایت تمام جناح های حکومت از «بیت رهبری» و با تشویق خاتمی ، رفسنجانی و بسیاری از «اصلاح طلبان» و « کارگزاران سازندگی» و«جنبش سبز» برخوردار نبودند.
تردیدی نیست که در سال ۷۶،۸۰ ،۸۸،۹۲ بسیاری از ایرانیان واجد شرائط و عرفی ، دموکرات ، ملی ، چپ ( حتی سال ۸۸ نیروهای خارج از کشور ) که هیچوقت قبلا در انتخابات شرکت نکردند. به اشکال متفاوت در این ۴ انتخابات شرکت کردند که البته در سال ۹۲ از ۳ دوره ی قبل کمتر شرکت کردند.
بنظر من باید روی این نیروها که بر اساس «فریضه» و « تقلید» در انتخابات شرکت نمی کنند بحث کنیم .

دوست عزیز ماب التفاوت ۶۰ درصد مشارکت زمان رفسنجانی ۷۲ که پای ثابت هواداران حکومت بودند تا تمام واجدین شرائط ، حدود ۴۰ درصد می باشد که طیفی از نیروهای ناراضی ، مخالف و منقد ایرانی می باشند که شما می توانید به عنوان پتانسیل مخالفین حکومت حساب کنید. هر چه این نیروها با انسجام و استقلال خواسته های خود را مطرح کنند بنفع تمام جنبش آزادیخواهانه مردم تمام می شود. البته اگر کمی فظای سیاسی باز باشد این ۴۰ درصد افزایش پیدا خواهد کرد و کسانی که از روی ترس و محافظه کاری رای به حکومتی ها رای میدهند تغییر موضع خواهند داد. باید رقابت وجود داشته باشد تا مردم امتحان کنند. این امکان وجود ندارد.
دریغ که امروز تعزیه گردان انتخابات مجلس رفسنجانی ها ، روحانی ها ، ناطق نوری ها
شده اند که در لیست های خود برای فلاحیان ، ری شهری ، دری نجف آبادی ، شاهرودی و.و. سینه میزنند.

انتظار دارید آن ۴۰ در صد ایرانیان که تا زمان رفسنجانی در انتخابات شرکت نمی کردند وارد این سینه زنی ها شوند؟ باید انگیزی مثل ۷۶ ، ۸۸ و ۹۲ وجود داشته باشد.
۷٣۰۱۹ - تاریخ انتشار : ۷ اسفند ۱٣۹۴       

    از : کیا

عنوان : مبارزه به بهترین شکلش در حال انجام است!
بخشی انتخابات"۳۰ در صد" را تحریم کرده اند و یا در آن شرکت نمیکنند.

و بخش بزرگی‌"شاید ۵۰ در صد" در انتخابات شرکت میکنند ولی‌ سلبی!

اکنون میبایست منتظر نتیجه ماند و تقلبی آقایان!
۷٣۰۱۵ - تاریخ انتشار : ۷ اسفند ۱٣۹۴       

    از : جنوبی

عنوان : جناب شمالی، شما یافتید!
ای کاش ۵۵ میلیون واحد شرایط ایمیل شما را می خواندند و فردا بجای شرکت و طرد داعشی های شیعه، تن به یک تغییر بنیادین می دادند. جنبش مردمی بهترین راه حل است. چرا این به ذهن دیگران نرسیده بود تا حالا، من را که انگشت به دهان کرده! ای کاش یکی دو نمونه از مطالبات رادیکال را هم که بتوان حول آنها در داخل ایران و بدون مداخله بشردوستانه خارجی جنبش مردمی بپا کرد را نیز نام می بردید!
آها، گرفتم مبارزه چریکی... درسته؟
۷٣۰۰۰ - تاریخ انتشار : ۶ اسفند ۱٣۹۴       

    از : شمالی

عنوان : آیا می‌بایست به اصلاحات در این نظام امید بست یا نه؟
آیا می‌بایست به اصلاحات در این نظام امید بست یا نه؟

موضوع امید به اصلاحات در این نظامِ ، اگر بعد از این همه مقابله دندان شکن اقتدرگرایان، حبس و ضرب و شتم، بستن در احزاب اصلاح‌طلب، بستن در مطبوعات اصلاح طلبی، . .که لااقل، حدوداً ۲۰ سال ما را به اینجا نرساند که ما با حکومت اقتدارگرا مواجه ایم و راه اصلاح نیست، دیگر چه ما را از این توهم به در خواهد کرد. دوستان رفقا باید دور اصلاح طلبی رو خط کشید، باید به جنبشهای مردمی رو کرد. باید در جهت مطالبات رادیکال بود، کمتر از کوتا کردن دخالت دین در دولت و خلع و ید از ولی‌ فقیه و تصحیح قانون اساسی، و.. کمتر از یک نظام دمکراتیک قانّع نبود. سازماندهی اعتراضات و اعتصابات دائمی باید سر لوحه کار ما قرار بگیرد اگر خواهان کاری بنیادی هستیم.
۷۲۹۹۷ - تاریخ انتشار : ۶ اسفند ۱٣۹۴       

    از : م. اسدپور

عنوان : ولیک افتاد مشکلها!
آقای الهیاری، گویا اول باید لشگری از آمار گیران و نظر سنجان و گزارش پردازان را بسیج کرد تا پس از پردازش کامپیوتری داده ها و باریک اندیشی های فراوان در نتایج آن شما بالاخره تصمیم بگیرید که پای صندوق رای خواهید رفت یا نه!
۷۲۹٨۰ - تاریخ انتشار : ۶ اسفند ۱٣۹۴       

    از : اصغر الهیاری

عنوان : تغییر موازنه ی نیروها در کدام سو و بنفع کی؟
قبلا در زیر اعلامیه فدائیان (اکثریت ) ـ گروه خرداد نوشتم:
فقط به صرف شرکت در انتخابات "تغییر موازنه نیروها "بنفع توده ها صورت نمی گیرد.
برای این کار مصالحی لازم است. حذف ثبت نام کنندگان جدید فعالان مدنی احتمالا برای جلوگیری از این تغییرات بوده است.
فقط کسب [اکثریت] کرسی ها توسط «اصلاح طلبان » و «اعتدالیون» و دگر اندیشان در هر کدام از مجلس ها می تواند :
۱. [احتمالا ] تشدید تضاد ها بین اکثریت تصمیم گیرنده دو مجلس با شورای نگهبان انتصابی را بالا ببرد که نشانه ی تغییر موازنه نیروها است.
۲. [احتمالا] میزان همکاری دولت و مجلس شورای اسلامی را بالا ببرد ولی [احتمالا] تصمیم گیری ها با سّد شورای نگهبان روبر خواهد شد. این هم نمودی از تغییر توازن نیروها است
پیش شرط تغییر موازنه نیروها :
بر اساس اطلاعات دقیق ، آمار و احتمالات و توجه به برنامه ی کسانی که حذف نشده اند می توان از [امکان] پیشروی «اصلاح طلبان» و «اعتدالیون» در انتخابات صحبت کرد؟ ولی این به معنی تغییر موازنه در جته منافع توده های مردم نیست . با این وجود اگر پاسخ آری باشد . بعداز انتخابات شاهد افزایش تنش های رهبری ، شورای نگهبان با مجلس و دولت خواهیم بود که تائیدی بر تغییر موازنه نیروها خواهد بود. بدون ارائه این آمار و اطلاعات تشویق به شرکت منطقی نیست. بدون حضور نیروهای حامل برنامه تغییر ، امکان تغییر موازنه نیروها به این انتخابات بستگی ندارد.
آیا کسی به این محاسبات و آمار دقیق رسیده است؟ لطفا اعلام کنید.
۷۲۹۷۶ - تاریخ انتشار : ۵ اسفند ۱٣۹۴       

نظرات قدیمی تر

 
چاپ کن

نظرات (۲٨)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست