یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

در کنگره ی اول کومه له - محسن حکیمی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : آرمان

عنوان : خرده بورژوازی در گفتار و عمل
یکی از ویژگیهای خرده بورژوازی ان است که بر طبق ماهیت طبقاتی مرتب نظراتی را بیان می کند و حرکت های سیاسی را انجام می دهد که نوسانی می باشد و در کوتاه زمان مواضع کاملا متضادی را به نمایش می گذارد.
مائو و مائویسیم که خرده بورژوازی چین را نمایندگی می کرد نمونه واقعی این مورد بود که تلاش می کرد ایده های ارتجاعی دهقانی را تحت عنوان مارکسیسم جایگزین کند و یکی هم این انتقاد و انتقاد از خود مذهبی بود که مانند سمی در بین روشنفکران انقلابی پخش کرد. سازمانهای سیاسی ایرانی نیز از این تاثیر گرفتند و به نوعی تحت تاثیر انقلاب فرهنگی خرده بورژوازی چینی قرار گرفتند و درگیر این رفتار غیر پرولتاریای شدند.
آقای حکیمی البته باز همان رفتار خرده بورژوازی نوسانگرا را به نمایش گذاشته است و در رد این به اصطلاح فرقه گرایی و محکوم کردن مارکسیست های روسی مانند لنین به دفاع از کائوتسکی یعنی همان مارکسیستی که بعدها با مارکسیسم وداع کرد و به نماینده واقعی بورژوازی آلمان تبدیل شد می پردازد.
خرده بورژواها همانطور که در ایران نیز شاهد بودیم آن زمان که پرولتاریا توان چندانی ندارد با بورژوازی همراه می شوند و یا در خط امام سرمایه داران یقه پاره می کنند و یا در کشورهای اروپایی از مدرن بودن بورژواهای آن دیار گوش فلک را کر می کنند و یا در کردستان از بورژوازی جان گرفته کرد و حامیان امپربالیست آنها جانانه دفاع می کنند!
۷۴۹٣۷ - تاریخ انتشار : ٣۰ خرداد ۱٣۹۵       

    از : بهرام اتفاق

عنوان : نفرین تاریخی
آقای حکیمی یک تفاوت میان انقلابیون فرقه ای وآئینی بافعالین امروزی وجودداردوآن این است که حداقل نیمی ازآنهازیرشکنجه ودرسختی های زندگی مخفی تاب می آوردندبطوریکه شکنجه گران ازمقاومت آنهاشگفت زده میشدند.امافعالین امروزی ۹۹درصدکارشان به سیلی دوم نمی کشد.بله آنچه شمامی گوئیددرست است این هاانقلابیون جوامع مذهبی وروستائی بوده اند وفکرمی کنم درجائیکه روبنای جامعه وشکل دولت حاکم هنوزبروجه تولیدآسیائی وروابط جان سخت فئودالی تکیه میزند،رهاشدن ازاین قیودوفرورفتن درقالب های پست مدرنی فوق لیبرال امری ناممکن است.بله می توان درقالب نهادهای مدنی کارهای بی خطرانجام داد.میتوان اصلاح طلب یاکبریت بیخطرشدولی نمی توان چیزی راتغییرداد.برای تغییربایدمبارزه بنیادی وانقلابی کردومبارزه انقلابی انسان هائی ورزیده ومومن احتیاج دارد(به معنای مصمم وپایبندبه اصول واعتقادات.یعنی کسیکه اهل بحث وتحقیق است جایش دردانشگاه ست نه درصحنه خونبارمبارزه).این یک پارادوکس است.بدون این احزاب لنینی نمی توان استبدادرابه زانودرآوردولی همین مبارزین امروز، مسبتدین آینده خواهندبود.تاریخ یک دموکراسی بمابدهکاراست ومتاسفانه درکشورماسنت دموکراتیک ازراه رفرم بدست نخواهدآمدوتااطلاع ثانی استبدادخودرابازتولیدخواهدکرد(زیراحاکمیت ازلحاظ محتوئی باجامعه پیش نمی رود).
۷۴۹٣۲ - تاریخ انتشار : ٣۰ خرداد ۱٣۹۵       

  

 
چاپ کن

نظرات (۲)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست