از : حمید نوذری
عنوان : مشکل لیبرال دموکرات ها خشونت حمیدنیست، مشی انقلابی ست
آقای کمانگردرپاراگراف اول کامنت قبلی ام، مخاطب من شمابودید ودربخش بعدی درموردقضاوت فردی ازفدائیان سابق سخن گفته شده که هیچ ربطی به شماندارد.آن بچه بازاری شمانیستیدبلکه آن کسی ست که برخی کارهای حمیداشرف راخشن وغیرانسانی نامیدوباآنکه بطورغیرمستقیم باچریک هارابطه داشت ولی هرگزچریک نشدو تحمل خشونت وزندگی دشوارآنها رانداشت.
اکنون این آقاباآنکه سعی می کنددرفرازهائی ازسخنانش ازحمیدتعریف هم بکندامابطورخیلی زیرکانه ای خوراک دست دشمنان سازمان می دهدتاآنرا سازمانی تروریستی معرفی کنند(همانطورکه جمهوری اسلامی وسلطنت طلبان و نئولیبرال های وطنی خیلی تلاش کرده انداین امرمتداول شودولی چپ ایران هرگزاین تعابیربچگانه وبه غایت مغرضانه رانپذیرفته است).
تلاش این فدائیان سابق ولیبرال دموکرات های فعلی این است که مبارزین انقلابی ودرنهایت رویکردانقلابی رابی اعتبارسازندتاازاین رهگذر، روش رفرمیستی اشان توجیهی بیابد.این کارازنظرمن خیانتی ست آشکاربه جانفشانی های شهدای سازمان ونیزبه آینده وسرنوشت: دردرجه اول مملکت ایران ودردرجه بعدی جنبش چپ ایران.
اینکه به بهانه بررسی تاریخی، دراین شرایط حساس مملکت که رویکردبراندازانه داردبه گفتمان مسلط جنبش ضدحکومتی مبدل میشود، بیایندوعلیه انقلابیگری بطورغیرمستقیم وخیلی موذیانه سمپاشی کنند،ازطرف مانیروهای رادیکال که خواهان براندازی این حکومت اهریمنی هستیم، بهیچ عنوان قابل پذیرش نیست ودرحکم خیانت به مردم وبه آینده مملکت محسوب میگردد.
۷۵۱۷۵ - تاریخ انتشار : ۱٨ تير ۱٣۹۵
|
از : سعید ح.
عنوان : یک تحلیل خوب
آقای بهتوئی گرامی، شما در تحلیلتان نکاتی را مطح کرده اید که من در هیج یک از نوشته های دیگران ندیده ام. و این نوشتهی شما را خواندنی می کند. شما در آنجا به دو مشکل اساسی می پردازید؛ یک: عدم توجه چپ و بویژه بزرگترین سازمان آن - سازمان چریکهای فدایی - به اهمیت مسئله فرهنگی و دو: نادیده گرفتن نقش اقشار مدرن شهری و بالاخره عدم بکارگیری پتانسیل اجتماعی و فرهنگی این اقشار. این عملکرد را می توان یک خطای استراتژیکی بسیار بزرگ نامید، چراکه پایگاه اجتماعی سازمان چریکهای فدایی و تمامی جریانات بزرگ و کوچک چپ، اقشار مدرن و سکولار شهری بودند - حتی بخشی از اقشار شهری که به دین اسلام نگاه صرفاً فرهنگی و نه دینی داشتند، خود را به جریانات چپ نزدیکتر می دیدند تا به گروه های اسلامی. همانطور که شما بدرستی گفته اید، نگاه جزمی به اندیشه مارکس، درک ذاتگرایانه به طبقه کارگر مانع از آن گردید تا چپ در مبارزات سیاسی از پتانسیلی که داشت، استفاده بهینه ای بکند. فکر می کنم که شما با من همرا باشید که چپ تا به امرز نتوانسته است این مشکل ساختاری خود را حل کند.
موفق باشید و باز هم بنویسید.
۷۵۱۷۰ - تاریخ انتشار : ۱٨ تير ۱٣۹۵
|
از : کمانگر
عنوان : منطق قوی
" آقای کمانگرگویاشماهرآنچه راکه می شنوی یامی خوانی فورامی پذیری.ازنظرشماهیچ بعیدنیست که حمیداشرف کودک کش هم بوده باشد… کسیکه ۲۴ساعت کامل شرایط زندگی سخت چریکی راتحمل نکرده وازنوع زندگی وافکارچریک هااطلاعی ندارد........مطمئنااین شخص نه اطلاعی ازکل ماجراخواهدداشت ونه قاطعیت یک چریک رادرک خواهدکرد.......این آدم نمی تواندبفهمد.......خرده بورژواهاوبچه بازاری ها این مسائل رادرک نمی کنند.....
بسیارسطحی وغیرعلمی بوده ونشاندهنده کم سوادی وحتی بیسوادی اینگونه ازافرادمی باشد "
آقای نوذری ! با این منطق قوی و آهنین که حتی شغل پدر مرا هم در بازار در بر میگیرد دیگر پاسخی نمیماند !!
۷۵۱۶۷ - تاریخ انتشار : ۱٨ تير ۱٣۹۵
|
از : حمید نوذری
عنوان : کمانگر
آقای کمانگرگویاشماهرآنچه راکه می شنوی یامی خوانی فورامی پذیری.ازنظرشماهیچ بعیدنیست که حمیداشرف کودک کش هم بوده باشدچراکه مبارزه خشونت آمیزدربیرون به خشونت درون می انجامد.حتمابایدیک ساواکی بیایدوقسم بخوردکه قتل آن دوکودک توسط ساواک انجام شده وادعای جمهوری اسلامی وطرفداران دموکراتش غلط است؟
اینکه دونفردرسازمان اعدام شده اندمسئله عجیبی نیست.عجیب این است که کسیکه ۲۴ساعت کامل شرایط زندگی سخت چریکی راتحمل نکرده وازنوع زندگی وافکارچریک هااطلاعی ندارد،بخواهدآنهاراقضاوت کند.مطمئنااین شخص نه اطلاعی ازکل ماجراخواهدداشت ونه قاطعیت یک چریک رادرک خواهدکرد.این آدم نمی تواندبفهمدکه چراهمه همرزمان حمیدحاضربودندخودراسپربلای اوسازندتااوازمهلکه فرارکندویاعلت محبوبیت واوتوریته حمیدمیان چریک هاچه بوده.حمیدخودسازمان بودوسازمان درحمیدخلاصه میشد.خرده بورژواهاوبچه بازاری ها این مسائل رادرک نمی کنند.آیابرای این موضوع(اعدام آن دونفر) نیزبایدمنتظرانتشاراسنادساواک یاموسادبمانیم؟اگرانسانیتی که بعضی ها ازآن دم میزنندبه مددشان بیایدحتمااین وقایع رانزدخودبطورمنصفانه تحلیل خواهندکرد.چریک های فدائی درگیریک جنگ تمام عیاربودندوهرلحظه بیم مرگشان میرفت.اگردرجبهه جنگ سربازی فرارکندویاازدستورفرمانده خود سرپیچی کندبااوچه می کنند؟نگوئیدکه وی رامی فرستندبه مرخصی وازروی انسانیت به وی پول توراهی نیزمی دهند.
گفتم بررسی های تاریخی ازاین نوع،که موضوع راازقالب زمانی ومکانی آن جدامیسازدوآنراباشرایط امروزین مقایسه می کند،بسیارسطحی وغیرعلمی بوده ونشاندهنده کم سوادی وحتی بیسوادی اینگونه ازافرادمی باشد.
۷۵۱۶۲ - تاریخ انتشار : ۱۷ تير ۱٣۹۵
|
از : سید مهدی لنگرودی
عنوان : مصاحبه کذائی سلطان !
بله اقای نوذری ،نمیدانم ان مصاجبه کذائی را چه تعدادی از ایرانیان شنیده و یا خوانده اند..این مطلب گفته اقای نگهدار که :
عمل چریکی در ذات خود یک عمل متناقض است که هم ترویج خشونت میکند و هم ترویج شجاعت، از خود گذشتگی، ایثار و فداکاری در راه مردم، در راه آرمان و در راه سازمان و چون به افراط فداکاری میکند، به خودش حق میدهد دست به خشونتهایی بزند که از نظر یک روح دموکراتیک و انسانی یا محکوم است و یا باید کنار گذاشته شده و از آن امتناع شود."
اصولا این ارزیابی هیچگونه همخوانی و پیوندی با اصول و قوانین مبارزه چریکی ندارد.زیرا واژه "خشونت" خود دارای معنائی ست در جهان بینی "چپ "
طیف طرفداری از ایدئولوژی " طرفداری از حکومت عقب افتاده دینی برای تعمیق انقلاب!! "که بخشی از حزب توده ایران و اکثریت حامیان انند، در طی این سالها از این دست توضیحات و واژه های علمی و..و..مکررا بکار برده اند.
اصولا این بخش از نیروی سیاسی (توده و اکثریت) در علم "سفسطه / مقلطه بسیار استادند...خشونت؟ شما دفاع در برابر جان و عقیده سیاسی خود را نمیتوانید خشونت بنامید.
در تمام گزارش ها و تحلیل های مبارزه چریکی مسلحانه همواره در راه مبارزه از کلمات: عجالتآ و موقتآ" استفاده میشود زیرا در راه مبارزه برای بدست اوردن ازادی و عدالت ..بله شجاعت میخواهد ،نبرد نیز،انهم نبردی نابرابر..موقتآ دفاع از خود و شرف اعتقادات سیاسی / اجتماعی و اقتصادی خود..شاید لازمه نبرد را فراهم سازد که..میسازد.این هم جزئی از راه مبارزه است و بخش حیاتی ان!
اگر شادروان اشرف ،جزنی و ان طیف (یک فانتزی..تجسم) بودند اصولا چنین عقاید و بینشی در سازمان چریک های فدائی خلق،رسوخ نمیکرد،به عضویت این سازمان پذیرفته نمیشدند.عقایدی که دوستمان نوذری :نو لیبرالیسم میخواند و بعضی ها چون بنده سازشکاری ..
هدف مشخص است...راه مبارزه نیز تعریف شده..همین!
مصاحبه اقای نگهدار غم انگیز بود،درد اور،تاثر عمیقی به ادم دست میدهد این گونه گفتگوها که : انها که بودند و چه ارزش های فکری ئی داشتند و ..امروز این طرز تفکر چیست؟؟
چطور اقای نگهدار خشونت و شجاعت را در عمل چریکی!! متناقض!! دانسته و متضاد با "" روح دمکراتیک و انسانی!!! دانسته؟
اقا جان مبارزه با دشمن بشریت و دشمن تمام حقوق انسانی که در حال بلعیدن ادم و جهان است..مگر یک راه بیشتر دارد ؟
در این مبارزه مگر طیف مقابل ذره ئی از کلماتی چون ،دمکراتیک..انسانی..این قبیل میشناسد؟ این جاست که راه ما با شما جدا میشود ..نویسنده این مقاله نیز ،گرچه سعی در بی طرفی تفکر سیاسی خود دارد،اما به هر حال همخوانی او با رهبران فعلی سازمان فدائیان ،در مقاله هویداست..
۷۵۱۶۰ - تاریخ انتشار : ۱۷ تير ۱٣۹۵
|
از : کمانگر
عنوان : خشونت در بیرون ودرون
آقای حمید نوذری ناگهان شده طرفدار دوآتشه فدائیان اصیل و مخالف فدائیان نئولیبرال !!
جریانی که دست به خشونت در بیرون میزند نمیتواند در روابط درونی خود از دست زدن به آن مطلقا پرهیز کند . این تجربه تمام جنبش ها مسلحانه است . متاسفانه در درون جنبش فدائی هم توسل به خشونت برای حل برخی مسائل، فجایعی بوجود آورده که برخی از جریانات فدائی بعد ها از خود بدین خاطر انتقاد کردند و من در همین سایت اخبار روز خواندم . آقایان ابراهیم نوشیروانی و علی اکبر هدایت تبار مبارزه را کنار گذاشته بودند و بهمین جرم " اعدام انقلابی" شدند .با آنکه مشخص است که چه کسانی این قتل ها را انجام دادند از آن میگذریم، ولی متاسفانه در هردو مورد حمید اشرف تصمیم گیر اصلی بود . بعد ها حتی رقابت بر سر رهبری هم به خشونت و قتل انجامید نمونه عبداله پنجه شاهی، هرچند عذر بد تر در اینجا عاشق شدن بود !! این ها متاسفانه واقعیت هست و آقای نوذری با لقب نئولیبرال ( که متاسفانه مثل لیبرال دوره انقلاب تبدیل به فحش برای کوبیدن نظر مخالف شده) یا فحش به فرخ نگهدار ( که انگار مد شده ) نمیتواند آنها را لاپوشانی کند . ضمنا این سمینار تا آنجا که من دنبال کردم یکی از غنی ترین سمینار های سال های اخیر بود که متاسفانه چون آقای نوذری فقط دنبال فرخ نگهدار میگشتند بقیه را ندیدند !!
۷۵۱۵۹ - تاریخ انتشار : ۱۷ تير ۱٣۹۵
|
از : حمید نوذری
عنوان : مصاحبه دویچوله آلمان با فرخ نگهدار
من بخشی ازمصاحبه فرخ نگهدار رابادویچوله اینجامی گذارم(برگرفته ازنشریه کار)،تادوستان ازعمق اندیشه های سیاسی وجهانبینی ایشان بیشتراطلاع پیداکنند.توجه داشته باشیم که رفیق حمیداشرف به نوشیروانی پور که وارد زندگی چریکی شده بود(چریک کسی بودکه ماکزیموم ۶ماه زنده می ماند)وبه تازگی عاشق شده وزن هم گرفته بودمی گوید:چرااینکارراکرده ای ودیگری رابدبخت کردی.
آیااین حرف رفیق حمیدخشونت باراست؟غیرانسانی ست؟آقای نگهدارببخشیدکه حمیداشرف، چهل سال پیش ازلیبرال شدن شمادرآینده خبرنداشت وازروح لطیف وشاعرانه شمابی اطلاع بود.شماهمین الان که لیبرال شده ای تحمل شنیدن کوچکترین انتقادی رانداری وبعدبه حمیداشرف انگ رفتارخشونت بارضدانسانی میزنیدآنهم به کسیکه ۶سال تمام تحت تعقیب بود.ضمن اینکه مبارزه مسلحانه چریکی خاله بازی نبودومنطق خودش راداشت که هم جهانی بودوهم توسط مبارزین پذیرفته شده بود.هرموضوعی بایددرکانتکست خودبررسی شودوشماحق نداری اندیشه های لیبرالی را واردمنطق چریک کنی.
بخش هائی ازمصاحبه که عینا آورده میشود:
آنچه اما یا اصلا شنیده نشد و یا بسیار کمرمق بود، نقد کارنامه چریکی حمید اشرف بود. آیا این رهبر سازمان چریکهای فدایی هیچ جنبه منفی در کارنامهاش وجود نداشته است؟
پاسخ فرخ نگهدار به این پرسش این بود: «نقاط قوت و ضعفی که ما در جنبش چریکی شاهدش هستیم، فشرده شده در عمل و کردار حمید اشرف که هم جنبه های خشونتگرایانه در آن میبینیم و هم جنبه های قهرمانانه. عمل چریکی در ذات خود یک عمل متناقض است که هم ترویج خشونت میکند و هم ترویج شجاعت، از خود گذشتگی، ایثار و فداکاری در راه مردم، در راه آرمان و در راه سازمان و چون به افراط فداکاری میکند، به خودش حق میدهد دست به خشونتهایی بزند که از نظر یک روح دموکراتیک و انسانی یا محکوم است و یا باید کنار گذاشته شده و از آن امتناع شود."
فرخ نگهدار در سخنرانیاش و نیز در مصاحبه با دویچه وله به بخشی از کتاب منسوب به حمید اشرف "حماسه سیاهکل" اشاره کرد که در آن اشرف صحبتهایش با نوشیروانپور یکی دیگر از اعضای سازمان را بازگو میکند.
در این گفتوگو حمید اشرف، نوشیروانپور را تنها به دلیل عاشق شدن و ازدواج محکوم کرده و به او میگوید تو که میخواستی در این راه بیایی، حق نداشتی عاشق شوی و یک نفر دیگر را هم بدبخت کنی.
فرخ نگهدار ادامه میدهد که بعدها در یک تصمیم سازمانی نوشیروانپور که مبارزه را ترک کرده و به زندگی عادی روی آورده بود، "محکوم" به اعدام شد.
۷۵۱۵۶ - تاریخ انتشار : ۱۶ تير ۱٣۹۵
|
از : حمید نوذری
عنوان : فرخ نگهدار
همین الان شنیدم ودرجائی خواندم که درهمین سمینارکه سازمان اکثریت برای تجلیل ازحماسه حمیداشرف برگزار کرده، آقای فرخ نگهداریک سخنرانی تاریخی کرده اند.ازمسئولان سایت اخبار روزتقاضادارم متن این سخنرانی یافیلمش رابرای ثبت درتاریخ منتشرکنند.
گویاایشان فرموده حمیداشرف آدمی خشن بوده ویکی ازفدائیان را(نوشیروانی)به دلیل روابط عاشقانه به اعدام محکوم کرده است.خوب است قتل آن دوکودک رابه گردن حمیدنیانداخته است.
ظاهرا دراین سمینارتنهاچیزی که دیده نمی شود تجلیل ازنقش حمیداشرف وجانفشانی های اوبوده است(باتوجه به این نوشته وصحبت های فرخ نگهدار).
۷۵۱۵۰ - تاریخ انتشار : ۱۵ تير ۱٣۹۵
|
از : سید مهدی لنگرودی
عنوان : نداشتن ادم!!
ضمن تائید نوشته های اقای نوذری...
من در سوئد سیو جند سالی ست که زندگی میکنم..نداریم اقا جان...نداریم ادم ..نداریم..همانطوریکه در مقاله نویسنده هم ذکر شده..تا بحال تاریخ درست و غنی ،از این سازمان و یا حزب توده ایران..حتی،نوشته نشده.
تاریخ نگاری چنان که مثلآ ،شادروان کسروی در مورد مشروطه و اذربایجان...یا مرحوم کرمانی(ناظم السلام) بیداری ایرانیان و یا تاریخ باز مشروطه و نهضت ان نوشته ف.ادمیت...بقول اقای نوذری..از افکار و نظرات و جهان بینی اشرف..هیچ نگاشته نشده...در حالیکه بحث بر حول و حوش اوست..!!!
چنین تاریخ نگاری ها و پرداختن به تمام حوادث و افراد بازی گر در تاریخ احزاب و سازمانها..نوشته نشده است..نداریم .
اگر دوستی ..هموطنی چنین تاریخ جامع و نسبتا کاملی در مورد "چپ" در کشور ایران در یک قرن اخیر سراغ دارد ، محبت کند ما را نیز اگاه نماید...
امروز هر کسی از "ظن" خود یار چپ میشود و از دیدگاه خود و کتب و اثاری که همطراز دیدگاه اوست،خونده و نوشته است.اما نداریم یک تاریخ نگار "" بی طرفی"" که بدور از تعصبات حزبی و سازمانی ،تاریخ این دو نیروی سیاسی را نگاشته باشد..نداریم اقا جان!
اما در مورد جزنی نوشته های نویسنده درست میباشد..تا انجائیکه بنده کم سواد .تا کنون در این باره خوانده ام..البته..
ان خدا بیامرز..جزنی در مورد اهمیت طبقه میانی جامعه و نقش ان در پیشرفت و تکامل چپ..بسیار اگاه بود و پر..در باره جنبش های اروپا و اسیا مطالعات عمیقی داشت..باسواد بود..ما امروز که را داریم همپایه انان؟
سیاسی باسواد و اگاه..امروزه ..بسیار کمیاب است،همه رفتند..اعدام شدند..در زنداها یا پوسیدند و یا در حال پوسیدند..ما جانمان را در کف دست گرفتیم..بقچه امان را بستیم..فلنگ!!
ان زمان هم ..همین ها گوهر های چپ ان دوران بودند..اشرف ها..جزنی ها..خرم ابادی ها...احمد خرم ابادی و برادرش..مادرش حتی..بانو فاطمه غروی..اینها کجا ....و ما کجا؟؟
۷۵۱۴۹ - تاریخ انتشار : ۱۵ تير ۱٣۹۵
|
از : حمید نوذری
عنوان : رفیق همیشه غایب
ازاینکه دوسوم مقاله درتبلیغ مسلک سیاسی ایشان بودتاکالبدشکافی جنبش فدائی ،مارابه این نکته میرساندکه مبلغان لیبرال دموکراسی خود درعمل به روش های فریبکارانه ودیکتاتورمنشانه معتقدند.ماوقت گذاشتیم که درباره جنبش فدائی ونقاط ضعف وقوت آن مطلب بخوانیم.قراربودتجلیلی باشدازنقش حمیداشرف.امادریغ ازیک جمله. حمیداشرف درمقاله ایشان غایب بودوگویا قابل یادکردن نبود.آدم درمی ماندازکاراین رفرمیست های به اصطلاح فدائی سابق.ایشان درجائی می گوید:
میتوان به جرات گفت که هیچ جبری در تاریخ وجود ندارد.
بنده درتمام مواردمقاله اش باایشان مشکل دارم وحاضرم بااین آقا واردبحث شوم ولی همین یک جمله خودگویای معلومات ایشان ازجامعه شناسی ست.خودلیبرال هاونولیبرال هاکه ایشان سنگشان رابه سینه میزنندبه چنین عبارتی معتقدنیستند.منتهی ماایرانی هامتاسفانه درهمه چیزراه افراط وتفریط راپیش میگیریم.یعنی وقتی لیبرال میشویم، حرف هائی میزنیم که خودلیبرال هارابه تعجب وامیداردچه برسدبه همکیشان سابق خود. بایدازروح حمیداشرف عذرخواهی کنیم.زیرااینجاجای اونبودوکسی اصلایادی ازوی نکرد.
۷۵۱۴٨ - تاریخ انتشار : ۱۵ تير ۱٣۹۵
|