عنوان : جناب نکو نام
دوست عزیز، آها، این شد یک نظر بینهایت محترمانه و انسانی و متمدن و پیشرفتانه. صد درود بر شما.
من اگر کوتاه و بی توضیح نوشتم چون دارم نظر می نویسم و نه مقاله. با نظرات شما کاملاً همراه و موافقم.
با درود بر نوع اندیشه شما
۷۵۱۷٨ - تاریخ انتشار : ۱٨ تير ۱٣۹۵       

عنوان : پاسخی به «خواننده»
اول- بر خلاف نوشته «یک خطی» اول خودتان، در این نوشته دوم، توضیحاتی را داده اید. من در کجای نوشته ام از سایت اخبار روز خواهان سانسور شد ه ام؟ بر عکس، احترام به آزادی بیان را برای انعکاس نظرات مختلف یادآور شده ام. اگر کسی به «خوانند» اتهاماتی را وارد کند، و «خواننده» از وی دلیل و مدرک و سند و شاهد برای اتهاماتش بخواهد، آیا «خواننده» با کلمات بازی کرده است؟
دوم- در این توضیحات خود، مواردی را در مورد حزب کمونیست کارگری و خانم احدی مطرح کرده اید، بقرار زیر:
* همین حزب و همین فرد(یعنی خانم احدی) مسئول بیزاری خیلی از مردم از همه اکسیون ها هستند، جون برخوردهایشان را هزار بار دیده اند.
* برای من، مجاهدین و حزب کمونیست کارگری، دو روی یک سکه هستند.
* همین حزب هر آکسیونی می گذارد، ۱۲ نفر بیشتر را بسیج نمی کند، که آنهم نصفشان بخاطر پاسپورت پناهندگی می روند.
*- این حزب پولش را از کجا می آورد؟
نتیجه گیری می کنید: همین یعنی مردم این ها را نمی خواهند.
پرسش من اینست: آیا با فرض ها و ادعاهائی که شما آورده اید، «نتیجه گیری» شما درست است؟
سوم- من نماینده و وابسته به این حزب، و وکیل و وصی خانم احدی نستم. وظیفه خود آنهاست که به ادعاها(و شاید از نظر خودشان، اتهامات شما) پاسخ بدهند. همه حرف من اینست که ما باید یاد بگیریم نظرات خود را مستدل و منطقی و مستند، و بدور از حب و بغض های فردی و گروهی، و در راستای کمک به شکل گیری جنبشی فراگیر، در جهت خلاصی از نکبتی که مردم ما حدود جهار دهه گرفتار آن هستند، بیان کنیم.
جهارم- این حق فکری، اجتماعی، سیاسی و انسانی شماست، که در مورد هر فرد و جریانی که، موافق، منتقد و یا مخالف آن(با درجاتی که هر کدام از این ها می توانند داشته باشند) وارد جدال فکری و نظری بشوی، و نظرات خود را با روشنی و صراحت، و بطور مستدل و مستند و مسئولانه و سازنده، بیان کرده و از آنها دفاع کنی.
جهارم- بنظر من، کل جامعه ایران ما(جه حکومتی ها، و جه مخالفان و معترضان و منتقدان آن) مبتلا به فرهنگی بیمار هستیم. قیل از هر جیز باید به درمان این بیماری بیندیشیم.
سپاس از شکیبائیتان
۷۵۱۷٣ - تاریخ انتشار : ۱٨ تير ۱٣۹۵       

عنوان : چشم های خود را باز کنید
اولاً آیا شما حزب کمونیست کارگری و اعمالش و نحوه های برخوردش را می شناسید؟ با آنها در جائی در آکسیونی شرکت کرده اید؟ من فکر نمی کنم. چون اگر این تجربه ها را داشتید می دانستید من چه می گویم.
دوماً دقیقاً همین حزب و همین فرد مسول بیزاری خیلی از مردم از همه آکسیونها هستند. چون برخوردهایشان راهزار بار دیده اند.
سوماً شما با کلمات بازی می کنید.
چهارماً برای من مجاهدین و حزب کمونیست کارگری دو روی یک سکه هستند.
پنجماً اخبار روز خودش خیلی چیزها را سانسور می کند شما لازم نیست به او بگویید چه مطلبی را بگذارد و چه مطلبی را سانسور بکند.
ششماً همین حزب با تمام پول و امکاناتش (از کجا می آید؟) دیگر هر آکسیونی می گذارد ۱۲ نفر بیشتر را بسیج نمی کند، که آنهم نصفشان بخاطر پاسپورت پناهندگی می روند. همین یعنی مردم اینها را نمیخواهند.

با احترام (بجای توهین هایی که شما کردید.
۷۵۱۶۵ - تاریخ انتشار : ۱٨ تير ۱٣۹۵       

عنوان : پرسش از خانم یا آقای خواننده
ابتدا روشن کنم که به جریان فکری خانم مینا احدی تعلق ندارم. اما به بحث آزاد و شفاف و مستدل و مستند و مسئولانه و منظقی و سازنده، تا مغز استخوان باورمندم. و از «تحریک»، «تنگ نظری»، «برخورد هیستریک»، «مخالفت بی پایه و اساس»، «فرقه گرائی»، . چرت و پرت گوئی و مزخرفات بشدت بیزارم.
خانم یا آقای «خواننده»، در یک جمله دستکم دو ادعا مطرح کرده اند، بدون هیجگونه توضیح و استدلال و سند و مدرکی.
ادعای اول- خانم احدی و حزب کمونیست کارگری را متهم به انجام جنایت(و آنهم جنایتی در حد جنایت های حکومت اسلامی) کرده اند.
ادعای دوم- ایشان به نمایندگی از «مردم ایران» احدی و حزبش را موظف به پاسخگوئی کرده اند.
درست است که سایت «اخبار روز» برای احترام به آزادی بیان، اجازه نشر نظرات متفاوت را می دهد، اما به مصداق تمثیل فارسی خودمان :«در دیزی باز است، اما حیای گربه کجا رفته است؟»
آقا یا خانم «خواننده»! آیا بنظر حضرتعالی، مینا احدی را باید بحاطر «جنایتهایش» در مورد «مبارزه با سنگسار»، «مبارزه با اعدام»، «مبارزه با شکنجه»، « کمک به پناهندگان»، «کمک شبانه روزی به خانواده های زندانیان و محکومین به شکنجه و اعدام»، و دهها سال فعالیت روشن بر علیه فاشیسم شیعه حاکم بر ایران، و در دفاع از حقوق انسانی مردم ایران،و به اتهام همین سخنرانی «جنایت کارانه اش» به میز محاکمه بکشانیم؟
آقا یا خانم «خواننده»! مغز در کله انسان برای اندیشیدن است. از آن استفاده کنید!
۷۵۱۵۷ - تاریخ انتشار : ۱۶ تير ۱٣۹۵       

عنوان : شعار: « نه می بخشیم،نه فراموش می کنیم»
یکی از رموز،عبور موفقیت آمیز، به یک جامعه دمکراتیک؛ فراموش نکردن گذشته هایی است!. پس می توان گفت: شعار « نه فراموش می کنیم» را می توان بر مبنای یک منطق درستی دید!. اما اینکه بعضی ها یا گروه هایی ادعا کنند!" نمی بخشیم"! این ادعای اینان می تواند پرسش برانگیز باشد!. آیا این حق بخشیدن یا نبخشیدن را یک دادگاه عادله ای به آنان داده است!؟ که در این مورد می توان گفت: چه بسا! در آن دادگاهی که نماینده یک روند تحولخواهی در یک جامعه باشد آن مدعییان بخشندگی یا نابخشندگی دیگران ،خود نیاز به بخشش دیگران پیدا کنند چون ممکن است خود درمقام؛ متهم یا محکم قرار گیرند!. پس باید در شعار دادنها دقت کرد و آن شعاری که پایه منطقی درستی دارد را باید پر رنگ کرد! پررنگ کردن شعاری که یک هویت دروغینی را برای بعضی ها می آفرید می تواند؛ یک آدرس غلط دادنی باشد!.
۷۵۱۵۴ - تاریخ انتشار : ۱۶ تير ۱٣۹۵       

عنوان : اینجا یک عکس از مجلس جانیان اسلامی است و نه یک دادگاه.
خانم مینا احدی محترم ,
من فکر میکنم که این عکس یک دادگاه نیست.
باور کنید در یک دادگاه یک حاکم شرع بود و در کنارش یک دادستان ...
اینجا یک عکس از مجلس جانیان اسلامی است و نه یک دادگاه.
خوب است اگر تصیح بکنید.
با احترام
هادی شهاب
۷۵۱۵٣ - تاریخ انتشار : ۱۶ تير ۱٣۹۵       

عنوان : خود شما ...
خود شما و حزب کمونیست کارگری را هم مردم نه می بخشند و نه فراموش می کنند.
۷۵۱۵۲ - تاریخ انتشار : ۱۵ تير ۱٣۹۵