یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، نگاهی از درون! - گودرز اقتداری

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : هستی آزاده

عنوان : پاسخ به تقد
من با خواندن این مقاله با این سردرگمی مواجه هستم که شاه بیت این مطلب چیست؟ آیا این یک نقد است؟ یک نظریه است؟ تفسیر و تبین اخبار است؟ یک تحلیل است؟ در هر صورت این مجموعه دچار تناقضات و کاستی های فراوان است.
۱- نتیجه گیری ازاینکه خانم کلینتون پیرو سیاست های آقای اویاماست یک فزضیه اثبات نشده است. خانم کلینتون بارها گفته است که او در کل با آقای اوباما موافق است اما نه در جزئیات.
۲- موضوغ عمده در این انتخابات مقایسه دو کاندید روی صحنه سیاسی است. با هر معیاری از نظر تجربه و برش سیاسی خانم کلینتون بر رقیب جمهوری خواه خود برتری دارد و اینکه اصطلاح انتخاب بین بد و بد تر بکار رود نادرست و غیر منصفانه است.
۳- تردیدی نیست که خانم کلینتون بدلیل جنسیت با موانع زیادی رو بروست و از جمهوریخواهان ضد زن گرفته تا آقای جولیان آسانج و رئیس اف بی آی همگی سعی در کم کردن شانش او برای انتخاب شدن دارند. اقدامانی که بصورت دیگری در مورد انتخاب یک رئیس حمهور سیاه نیز بکار میرفت.
۴- اقدام حزب دموکرات برای عدم بیطرفی در انتخابات حزبی و کمک به خانم کلینتون بجای بیطرف ماندن بطور قطع غیر حرفه ای و غیر اخلاقی بود. اما به شهادت اغلب کارشناسان و خود آقای سندرز لطمه جندانی به آقای سندرز وارد نکرده و بهرحال خانم کلینتون از شانس بهتری برای نمایندگی حزب برخوردار بود.
۵- نکته ای که برای من بغرنج باقی مانده اینست که نتیجه گیری آقای اقتداری از این تحلیل چیست؟ اینکه آمریکا با دو نامزد انخاباتی بد رو بروست؟ اگر منظور اینست من با ایشان بشدت محالفم. آقای اقتداری حتی یک دلیل قانع کننده برای این فرضیه خود ارائه نکرده اند.
۶- آنچه که این انتخابات را نا متوازن ساخته فاش کردن برنامه ریزی شده ایمیل های درونی حزب دموکرات و کمپین اتخاباتی خانم کلینتون است که بصورت یک طرفه از سوی ویکی لیکس منتشر میشود. جبهه گیری آقای آسانج که مدعی دفاع از آزادی بیان و آزادی اطلاعات است و خواهان فاش ساختن اسرار دولتی علیه مردم است او را مبدل به عنصری برای فاش ساختن اسرار حزبی کرده است . آنجه ویکی لیکس از کمپین خانم کلینتون منتشر میکند با هر استاتداردی کاملا منطقی است و هر کمپینی حق دارد از روش های متداول برای برنده شدن استفاده کند و تا زمانی که نتوان این روش ها را با اسرار خزب مخالف مقایسه کرد از هیج اعتباری بر خوردار نیست. جالب تر اینکه آقای آسانج از دولت آکوادور که به اعمال انواع و اقسام خفقان و بگیر و ببند های رسانه ها شهرت دارد در بالکن اقامت گاه خود بعنوان مدافع آزادی بیان سپاسگزاری میکند. اگر این دلیل بر مغرضانه بودن او نیست پس چیست؟
۷۶٨٨۹ - تاریخ انتشار : ۱٣ آبان ۱٣۹۵       

    از : ناهید ناطق

عنوان : ارسال کار به خارج از کشور
این یک نطریه حالب بود. اما چند نتیجه گیری شخصی در آن دیده میشد. در درجه اول اینکه آقای اوباما با مجلس نمایتدگان و سنائی مواجه بود که از روز اوا بای ناسازگاری با او را داشنتند و با هر اقدام او مبارزه میکردند. جلوگیری از ارسال صنایع به خارج از کشور خط قرمز چمهوریخواهان است. این ساده اندیشی است که تصور کنیم که آقای اوباما در این جدال موفق میشد. بنا به اطلاعات موجود که شاید عمدا یا سهوا از نظر نویسنده دور مانده آقای اوباما تلاش کرد برای اینکه تصویب محدود کردن ارسال کار به خارج در گرو مسائل دیگری ازجمله کم کردن مالیات برای طبقه بالا بود: https://www.youtube.com/watch?v=VeRyOKYklDA
موضوع دوم اینکه تکیه کامل بر اختمال اینکه خانم کلینتون بدلیل زن بودن حتما جنگ براه میاندازد که خودرا برابر مردان معرفی کند هیچ مبنای منطقی ندارد و از حد حدس و گمان فراتر نمیرود. همین موضوع در مورد اینکه ختما خانم کلینتون دنباله روی نظریات شوهرش خواهد بود هم صادق است.
۷۶٨۷۴ - تاریخ انتشار : ۱۲ آبان ۱٣۹۵       

    از : حمید صاقت

عنوان : دو بحران
بتظر میرسد که امریکا با دو بحران مهم روبروست اول کاهش رشد اقتصادی انتقال سر مایه و کار خانه بخارج برای سود جوئی بیشترو دوم وبتبع ان بیکاری وقراردادهای موقت کار بسبک ایران کاهش رشد اقتصادی بحدود یک در صدوبرای حل این دو بحران محتاج دو روش ودو سیاست است اول دولتی توسعه گرا که ترامپ سعی میکند که خود را نماینده ان معرفی کند ودوم سیاست با تکیه بر عدالت اجتماعی که توسط سندرز معرفی میشد اما هر دو این سیاستها در پی حل قسمتی از مشکل است وتنها تلفیق این دو جوابگوی حل این بحران خواهد بودایا این توان در سیستم سیاسی و اقتصادیامریکا وجود دارد؟ایا صدور سرمایه که زمانی نجات یخش سرمایه داری بود اکنون بضد خود مبدل نشده است؟
۷۶٨۷۱ - تاریخ انتشار : ۱۱ آبان ۱٣۹۵       

  

 
چاپ کن

نظرات (٣)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست