عنوان : فرهنگ ایران ، جوان کـُش نیست
اینکه رستم ، سهراب جوان را میکشد، یک تراژی ایرانیست . واورا نمیکشد ، چون جوانست ، بلکه اورا میکشد ، چون ظغر به هرقیمتی باشد،میخواهد .
وقتی رستم در نبرد با سهراب باخت ، ازخدا میخواهد که همان نیروی بی اندازه را که در آغاز داشته است ، برای یک برهه کوتاه زمان به او برگرداند . در این لحطه کوتاهست که پسرش سهراب میکشد، چون دراثر بی اندازه بودن ، نه بینش دارد ، نه میتواند مهر بورزد ، نه جوانمرد . داستان دور « بی اندازگی میچرخد » . دربی اندازه شدن ، برای بدست آوردن ظفر به هرقیمتی ، انسان ، بینش و مهرو جوانمردی خودرا از دست میدهد . جهان پهلوان ایران ، برای دستیابی به طقز، به قیمت بی اندازه شدن ، بینش و جوانمردی و مهر خود را می بازد . اینست که فرهنگ ایران ، حتا ظفری را می پسندد که درآن ، اندازه باشد . این داستان ، نماد جوان کشی پیرها نیست ، بلکه ارزش فوق العاده « اندازه » را درفرهنگ ایران نشان میدهد. اندازه ، اصل آفریننده بینش و مهر و جوانمردیست .
۲۱٨٣ - تاریخ انتشار : ۷ مرداد ۱٣٨۷       

عنوان : زمان ، مادر زندگی ، خدای همیشه جوان
درفرهنگ ایران، خدای زمان ، رام ، همیشه جوان پانزده ساله است . ایرانی در داستانهایش ، چنین احساس و مفهومی از « زمان » داشت . درهرآنی، خود را جوان می یافت که زندگی را ازنو میآزماید . فریدون ، جوان پانزده ساله ایست که به جنگ با ضحاک برمیخیزد . ایرج ، که نماد مهر میان ملل است و نخستین شاه داسنانی ایرانست ، جوانست . رستم که تنها به هفنخوان میرود تا در آزمونها ، توتیای چشم بیابد که همه چشمهارا خورشید گونه میسازد ، جوانست . مفهوم « زمان » در تاریخ با مفهوم زمان در « داستان » فرق کلی دارد . در تاریخ ، زمان میگذرد و ازما دور میشود ، ولی در داستان ، همیشه رستاخیز ونوزائی جوانیست .
ازاینگذشته ، درفرهنگ ایران ، مفهوم « اسطوره » نیست ، بلکه مفهوم « داستان » و « بنداده ، بندهش » هست . همه خدایان ایران ، جوانند . مفهوم « اسطوره » که از قرآن آمده و یک مفهوم اسلامیست ، از « کذب = دروغ » جداناپذیر است .
۲۱٨۲ - تاریخ انتشار : ۷ مرداد ۱٣٨۷       

عنوان : فرهنگ ایران ، برضد ناسیونالیسم هست
فرهنگ ایران، فرهنگ مردمی و جهانیست برای آراستن جهان
وبرضد جهان بینی ناسیونالیستی است که ازغرب به ایران آمده
کاهش فرهنگ جهانی ایران به ناسیونالیسم
که امروزه میان سطحی اندیشان رواج یافته است
علت بسیازی از تعصبات تنگ گردیده
وبزرگترین گزند را به فرهنگ ایران زده است
بیا جهان را به بد نسپریم
۲۱۷٨ - تاریخ انتشار : ۷ مرداد ۱٣٨۷       

عنوان : نواندیش ، در سر زمینی که نو شناس نیست
درشهرما شاعری بلندآوازه به مردم گفت :
میان ما ، سراسر اندیشه ها، کهنه وفرسوده شده اند
و برای زندگی، نیاز به نو آوری دراندیشه هست
تا زندگی همیشه تازه باشد .....
ولی او به مردم نیاموخت که چگونه نو را میتوان شناخت
وچگونه نو را میتوان دوست داشت ،
چون نو ، بیگانه است ، و نفرت انگیز
وهرجا که حقیقتی نو پیش آمد
همه به پیشوازش نمی شتابند
ودرآغوشش نمی فشارند
بلکه با نفرت ازاو رو برمیگردانند .....
......
۲۱۵۴ - تاریخ انتشار : ۷ مرداد ۱٣٨۷       

عنوان : مچل
به نظرم این آقای فیلسوق همه را مچل کرده است. به تازگی شاعر هم شده است. بعضی بادمجان دو ر قاب چین هم از او دفاع می کنند!
۲۱۲۲ - تاریخ انتشار : ۶ مرداد ۱٣٨۷