یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

چگونه صدای آمریکا، صدای ما می شود؟ - امیر یعقوبعلی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
نظرات جدیدتر
    از : هدیه از امل

عنوان : نگاه کردن به یک برنامه به معنی طرفداری از ان نیست
من گاهگاهیبرنامه های میز گرد صدای امریکا را نگاه کردم ولی فهمیدم که در انجا جنگ بر علیه عراق وافغانستان توجیه میشود وسعی میشود امریکائی ها را مهربان وخوب و اورنده دمکراسی معرفی کند وافرادی که در انجا دعوت میشوند نیز بطور مرموزی از این خط پیروی میکنند وبرای من البته اصلا عجیب نیست چرا که دولت امریکا به اینها مزد میدهد تا دروغ تحویل مردم بدهند.من گاهگاهی تلویزیون جام جم را هم نگاه کردم و در انجا هم بشکل عکس صدای امریکا تلاش میشود سیاستهای جمهوری اسلامی را خوب جلوه دهد خوب برایم اصلا عجیب نیست چون جمهوری اسلامی به انها مزد میدهد تا دروغ تحویل مردم دهند.من گاهگاهی روزنامه کیهان شریعتمداری را هم میخوانم و میدانم که این روزنامه نیز به توطعه علیه دگر اندیشان میپردازد. من سیمای مقاومت مجاهدین را هم دیدم انها هم دروغ تحویل مردم میدهند ووووو.... اما تعجبم اینست که چگونه عده ای ایرانی ناباورانه صدای امریکا را که مبلغ توطعه وتزویر بر علیه منافع مردم ایران است تبلیغ میکنند و قبله امال خود میدانند.صدای امریکا صدای مردم ایران نیست و خود گردانندگان ان هم چنین ادعائی ندارند حالا چرا بعضی ها از منافع امریکا دفاع میکنند وبرای منافع بیگانگان سینه چاک میدهند بعد ادعا میکنند که خواستار دمکراسی و ازادی برای ایران هستند.دوستان بیگانگان هرگز برایمان دل نمیسوزانند نباید سطح خودمان را در حد پایوران ونوکرانشان پائین بیاوریم تا انها ته دل به کودنی ما بخندند
٣۶۱۴ - تاریخ انتشار : ٨ مهر ۱٣٨۷       

    از : لیبرال

عنوان : نه امریکایی و نه روسی ۰ کلیشه های پوسیده گذشته را باید دور انداخت
تلاش نویسنده مقاله که به جای کاویدن سطح رویدادها و مسائل به عمق پرداخته ستودنی است ولی انجا که مته حقیقت یابش به کلیشه سخت جان و سنتی چپ برخورد می کند و دوباره به سطح می اید هم گویای قسمتی از حقیقت است که چپ را تا سرحد همکاری و همگامی با عناصر ارتجاعی ضد امریکا مثل روسیه و چاوز و کاسترو و چپهای داخل ج ا به چالش می کشد۰ چه کسی است که نداند صرف اینکه مطلبی از رسانه متصل به امریکا پخش شود را دلیل بر باطل بودن و امریکایی بودن ان مطلب یا فرد شرکت کننده دانستن بسیار سطحی نگرانه و چپ گرایانه ارتدکسی است که حاصلش برای کشور ما یک انقلاب بد فرجام و یک حاکمیت مستبدتر از حاکمان رسمی متصل به امریکا بوده و یک سفره خوان یغما برای فرصت طلبان روسی و ۰۰۰ بوده است و بس ۰ بسیار سطحی نگرانه است اگر حضور باطبی را در صدای امریکا مهر تایید امریکایی بودن او و از ان بدتر جنبش دانشجویی که او بدان متصل است بدانیم ۰
قصد من دفاع از ضد امریکایی بودن کسی و یا متهم کردن کسی به امریکایی بودن نیست ۰ واقعیت ان است که دسته بندی کردن افراد و نظرات به خوب و بد بر اساس معیار امریکایی بودن و یا نبودن ریشه بسیاری از کج اندیشی ها و کجرویهای بسیاری از ایرانیان در گذشته بوده و به همین دلیل هر چه از ایزوستیا و نووستی و میشل شودفسکی بیرون امده در بست پذیرفته شده و هر چه از امریکا در امده در بست رد شده ۰ پس گله گذاری ما از ج ا و رهبرش که عینا توصیه های ما را اجرا می کنند برای چیست ؟ ایا وقت ان نرسیده که مثل بقیه کشورهای جهان (حتی کمونیست های چین و ویتنام و کوبا و همین شترگاوپلنگ روسی ) به واقعیتها به جای تئوریهای مطلق روی اوریم و بدانیم که جنگ سردپایان یافته و با حمله روسها به دو استان کچک و شلیک یک موشک در اقیانوس ارام باز نمی گردد۰ اگر همه امروز به دنبال توسعه اقتصادی و سرمایه گذاری و افزایش تولید داخلی حتی به قیمت گذشتن از دشمنیهای خونین قبلی و تئوریهای مقدس پیشین وراه دادن سرمایه گذاران خارجی به داخل کشورشان هستند ما چرا باید به دنبال خرافات سیاسی جان سخت و عوامفریبانه باشیم ۰ این به معنی تسلیم مطلق سیاسی به امریکا و روس و انگلیس نیست حتی عوامل انها هم انگونه که ما مجبور به تبعیت بی چون و چرا از انها خواهیم شد ( وقتی بحران کامل شد) از انهاتبعیت نمی کنند۰ بهای سنگینی که ما تاکنون به واسطه نگرش افراطی غلط خود پرداخته ایم از چیزی که ادعا می کنیم انها در صورت تسلط از ما خواهند خواست بیشتر بوده است ۰
٣۶۰٨ - تاریخ انتشار : ٨ مهر ۱٣٨۷       

    از : R یک مارکسیست

عنوان : انتخابات
باید به راستی تبریک گفت به خانم سهیلا که موضوع بحث را با زیرکی تغییر دادند. موضوع بحث صدای آمریکا بود نه انتخابات اما ایشان و دوستان ایشان با مرتبط کردن این دو موضوع شروع کردند به من حمله کردن که تو از یک طرف می گی که آمریک جنایت کاره اما از طرف دیگه می گی در انتخابات باید شرکت کرد پس تو طرفدار رژیم هستی و بک آقایی هم که مچ من رو گرفت که عامل رژیم هستم:)

شرکت در انتخابات و رای دادن به اصلاح طلبان به معنای تائیید جمهوری اسلامی نیست. این مسئله را خامنه ای سلطنت طلبان مجاهدین خلق گنجی و ... سعی می کنند القا کنند که مردم اگر شما در انتخابات شرکت کردید یعنی طرفدار جمهوری اسلامی هستید و این نظام را تائید کرده اید. این مزخرف است. هیچ جای دنیا رای را اینگونه تفسیر نمی کنند. یک مثال تاریخی می آورم.

پس از تشکیل کمینترن که با تلاش لنین و تروتسکی و بعد از انقلاب ۱۹۱۷ تشکیل شد رهبری کمینترن از تمام احزاب انقلابی اروپا و جهان خواست که در شرایطی که کشور در حالت انقلابی نیست آن احزاب در انتخابات شرکت کنند. این یعنی چه؟ مطمئناً لنین و تروتسکی دو انقلابی به تمام معنا از احزاب انقلابی جهان درخواست نکردند که به جای انقلاب در کشور خودشان با شرکت در انتخابات نظام سرمایه داری موجود را تائید کنند.

در مورد ایران هم شرایط همین است. اگر من انقلابی از شرکت در انتخابات سخن می گویم به خاطر اینست که ماتریالیزم دیالکتیک به من آموخته که دچار توهم نباشم. بر خلاف گروههای خرده برژوا من دچار این توهم نیستم که ایران در شرایط انقلاب به سر می برد. در این شرایط باید چه کرد؟ مثل خرده برژوازی انتخابات را تحریم کرد و باعث به قدرت رسیدن ارتجاعی ترین بخش های جمهوری اسلامی شد؟‌ یا با شرکت و رای دادن به گزینه های کمی لیبرال فضائی را در کشور ایجاد کرد؟
٣۶۰٣ - تاریخ انتشار : ۷ مهر ۱٣٨۷       

    از : جواد حسینی

عنوان : توضیحی کوچک به جناب "ضد جنگ"
با تشکر از مرحمت دوستان، فرمایشات خانم و یا آقای "سوزان" بنده را بیاد آن لطیفه قدیمی می اندازد که در پی یک تصادف و بدوبیراه گفتن های یکی از طرفین دعوا، طرف دیگر از او سوال میکند که: "آقا جان، حالا یک تصادف شده شما چرا اینقدر شهوتی شده اید؟". حال من نمیدانم از بنده چه تقصیری سر زده و یا ایشان چه چیز در مطلب قبلی من دیده اند که چنین به من حمله میکنند. هموطن گرامی، بنده هیچ نوع آشنایی با آن آقا ندارم و عرایضم هم فقط در رابطه با مصاحبهء قید شده توسط جناب "ضد جنگ" بود. شما هم اینقدر عصبانی نباشید. لیوان آبی میل کنید تا شاید آتش "سوزان" تان کمی فروکش کند.....

و اما جناب "ضد جنگ" بنده بهیچ عنوان قصد طبقه بندی رسانه های گروهی غرب را ندارم. بهرحال هر کس بر اساس دیدگاه ها و نظرات خود این رسانه ها را ارزیابی میکند. من فقط در پاسخ به فرمایشات شما این عرض را کردم که دخالت مجریان برنامه در بحثهای مطرحه امری ایست متداول و دلیلی ندارد که مجریان VOA (صرف نظر از میزان علاقه مندی و یا نفرت ما از ایشان) از این قاعده مستثنی باشند. در مورد برنامه های مربوط به احمدی نژاد و یا آن آقای سبحانی (جسارتاً خدمتتان عرض کنم که سبحانی با "سین" نوشته میشود نه با "صاد")، باید خدمتتان عرض کنم که من آن برنامه ها را ندیده ام و اگر فرمایشات شما درست باشد قطعاً انتقاد بر مجریان برنامه وارد است. من چون بر حسب تصادف آن بحث آقایان حقیقی و سازگارا را دیده بودم در مورد فرمایشات مطرح شده از جانب شما اظهار نظر کردم والا همانگونه که در مطلب قبلی نیز عرض کردم قصد شرکت در این مبحث را ندارم. امیدوارم بحث خوبی داشته باشید.
٣۶۰۲ - تاریخ انتشار : ۷ مهر ۱٣٨۷       

    از : سو زان

عنوان : جواد حسینی = احمد م؟!
یکی باید از آقا جواد بپرسد شما وکیل احمد م هستی یا خود خودش؟ بحثی بین د نفر بوده تو چرا کاسه داغ تر از آش شدی؟
٣۶۰۱ - تاریخ انتشار : ۷ مهر ۱٣٨۷       

    از : ضد جنگ

عنوان : زحمت بسیار برای هیچ
جناب آقای حسینی شما مجریان تلویزیون فوکس را با سی ان ان و بی بی سی یکسان می دانید؟ شما فوکس را باندازه سی ان ان و بی بی سی "معتبر" می دانید؟ اگر اینطور باشد حتما خود را به رسانه فوکس معرفی کنید که پست مهمی در انتظارتان خواهد بود.
من اگر شما را از سایر بحث های این تارنما نمی شناختم برداشت دیگری از سخنانتان می کردم.
هم میهن گرامی من در نوشته ام متذکر شدم که قصدم دفاع از نظرات اسامی یاد شده نیست. من این آقای حقیقی را نمی شناسم. اما حتی اگر یک مدافع صد در صدی ولایت فقیه به برنامه ای دعوت می شود باید به وی اجازه داد نظراتش را بطور کامل بیان کند. قضاوت با من و شمای بیننده است.
این که در پی هر جمله متلک های بی مزه این مردک بیاید موجب مظلوم نمایی مدافع ولایت می شود.
نمونه دیگر پخش باصطلاح مستقیم سخنرانی احمدی نژاد در سازمان ملل است. قرار بر این بود که این سخنرانی بطور زنده پخش شود. اما پس از هر جمله بیننده باید یکبار متلک های چالنگی و یک بار عربده کشی های این بی سواد "اقتصاد دان" باصطلاح دکتر صبحانی مواجه شود. آیا من بعنوان بیننده حق فکر کردن ندارم که کجا احمدی نژاد دروغ می گوید و یا خیر؟ آیا باید نوچه شاهزاده ایران (صبحانی) به من همانند یک زبان نفهم بفهماند که احمدی نژاد "مزخرف می گوید"؟ نه آقای حسینی شما خیلی مجذوب غرب و شیوه خبر رسانی آنها شده اید. اما در همین اقلیم هستند رسانه هایی که ساز دیگری می نوازند. در همان فرانسه سراغ لوموند دیپلماتیک را بگیرید، حتما کمی به باز شدن چشم و گوشتان کمک خواهد کرد. البته بزبان انگلیسی و فارسی حتی در ایران نیز قابل دریافت است.
٣۶۰۰ - تاریخ انتشار : ۷ مهر ۱٣٨۷       

    از : جواد حسینی

عنوان : در پاسخ جناب "ضد جنگ"
با سلام خدمت هموطنان گرامی، بدون آنکه قصد شرکت در تبادل نظرهایتان را در این بحث داشته باشم، میخواستم توجه هموطن عزیز آقا/خانم "ضد جنگ" را به بحث مورد اشارهء ایشان در صدای آمریکا جلب کنم. جناب/سرکار "ضد جنگ" میفرمایند:
"این آقایان با شلوغ بازی غیر حرفه ای فرصت سخن گفتن را از مخالف خود می گیرند و بخیال خود پیروز از میدان بحث خارج می شوند. بحث سازگارا با حقیقی از نمونه های بارز این امر است" (منظور ایشان از آقایان همان مجریان صدای آمریکاست). اگر اشتباه نکنم اشارهء جناب "ضد جنگ" به بحث سازگارا و حقیقی، همانا اشارهء ایشان به برنامهء "تفسیر خبر" دو هفتهء پیش است که در آن آقای علیرضا حقیقی از تورنتو با دکتر سازگارا منظره میکرد و آقای چالنگی نیز مثل همیشه مجری برنامه بود. در مورد برنامهء مزبور و نحوهء ادارهء آن من کاملاً با جناب "ضد جنگ" مخالفم و بر این باور هستم که صرف نظر از دیدگاههای آقای چالنگی و اینکه ایشان احتمالاً "مزدور امپربالیست" و یا از "طرفداران خانوادهء پهلوی" باشند، روش ادارهء ایشان در آن بحث کذایی بسیار مدبرانه بود.
واقعیت آن است که این آقای حقیقی از ارادتمندان رژیم ولایت فقیه است و همیشه گناه نابسمانیهای موجود را منحصراً بر گردن احمدی نژاد و جناح هوادار او می اندازد. البته ایشان هم به عنوان یک ایرانی میتوانند دیدگاههای خود را در رسانه ها بیان دارند و از این نظر خرده ای بر آقای حقیقی نیست. مشکل کار آقای حقیقی در آن بحث کذایی وارونه جلوه دادن حقایق توسط ایشان بود. او ابراز کرد که بر خلاف القاعده، رژیم ایران هرگز از عملیات تروریستی بر علیه شهروندان بیگناه حمایت نکرده. در اینجا آقای چالنگی حرف او را قطع نمود و همراه با دکتر سازگارا به کمکهای رژیم آخوندی به حماس و حزب الله و تایید بمب گذاری انتحاری فلسطینیها توسط رسانه های رژیم و نام نویسی انتحاریها در ایران توسط اشخاصی چون حسن عباسی اشاره کردند و دروغهای آقای حقیقی را برملا نمودند. در آن لحظه آقای حقیقی به تته پته افتاد و مطلب را به مخالفت فقه شیعه با تروریزم سوق داد. در اینجا آقای چانگی مجدد مداخله کرد و به او گوشزد کرد که بحث ما نه یک بحث فلسفی دربارهء فقه شیعه بلکه در مورد عملکرد رژیم آخوندی است. من اینکار مجری صدای آمریکا را نه "شلوغ بازی غیر حرفه ای" که حرکتی در راه نگاه داشتن بحث در مسیر درست میدانم. در مورد این صحبت شما که:
"این امر (مداخلهء مجری در بحث) در هیچ کجا رسم نیست شما مثال بیاورید بنده اگر خلاف واقع حرفی زده باشم پذیرای اشتباه خودم خواهم بود."
باید به عرض برسانم دوست گرامی، توجه شما را به مباحثات در CNN، CBS، FOX، BBC و تلویزیون TV۵ (شبکهء فرانسوی) و دیگر شبکه های تلویزیونی جلب میکنم تا به اشتباه بودن نظریهء خود در مورد عدم دخالت مجری برنامه در مباحث مطرح شده بیشتر پی ببرید.

با آرزوی موفقیت برای همه.
٣۵۹۹ - تاریخ انتشار : ۷ مهر ۱٣٨۷       

    از : یک دوست

عنوان : به چند یا شاید یک نفر
عده ای پرسیده اند که چرا "یک مارکسیست" به طرفداران صدای امریکا! (گویا صدای امریکا به یک حزب سیاسی تبدیل شده) نسبت مزدوران امریکا داده است؟
ضمن اینکه خالی از فایده نخواهد بود که به این دسته از کاربران این ضرب المثل را گوشزد کنم که "چیزی که عوض دارد جای گله ندارد"، مگر شما مجوز انگ زنی دارید؟ در کل اما چرا بنده باید پاسخگوی نظرات دیگران باشم، از خود ایشان بپرسید!
آقای امیر حمایت از اصلاحات را برابر با مزدوری برای رژیم می نامد! با این حساب نیروهایی چون جاما، نهضت آزادی و شخصیت های وابسته به طیف ملی مذهبی که غالبا خواهان شرکت خاتمی و بعضا عبدالله نوری (هر دو اصلاح طلب) می باشند، همه مزدور رژیم هستند!
امیر ادعا می کند: "جریان اصلاح طلب جمهوری اسلامی که پایبند به رعایت قوانین غیرانسانی اسلامی ست و هیچ مشکل حقوقی و اخلاقی با زندان و شکنجه و اعدام و سنگسار و چندزنی و تبعیض جنسی شرعی و ... ندارد"
سوال اینست که نماینده گان مجلس ششم بپشتوانه تعریفی که شما ارئه داده اید زندانهای مخفی را افشا و تعطیل کردند؟ یکی از آنها دیگر در قید حیات نیست (علیرضا نوری برادر عبدالله نوری) و دیگری ممنوع الخروج شده: خوئینی.
اینجا سوال یا انتظار این است که این دوستان لااقل از شهامتی در حد یک "مارکسیست" برخوردار باشند و خط فکری خود را بصورت عام روشن کنند: مثال با نام هایی چون "پهلوی"، "مجاهد" یا غیره. آنگاه بحث هدفمند تر پیش می رود. اینکه افرادی با نام های متفاوت دیگران را به مزدور و خائن و... متهم کنند هنر نیست. ضمن اینکه ما باندازه ای پیراهن پاره کرده ایم که بدانیم مزدوران واقعی چگونه عمل می کنند. در انجمن های پناهندگی و سازمان های سیاسی اتفاقا این افراد (نفوذی ها) مواضع تندی علیه رژیم اتخاذ می کردند و با برچسب سازشکار و امثالهم به افراد و نیروهای سیاسی در صدد تفرقه افکنی و جدایی و ایجاد بدبینی بین سازمانهای سیاسی و سیاسیون فعال در اروپا بودند. یک مزدور یا جاسوس با پرچم اربابش یا با داعیه دفاع از آن وارد میدان نمی شود برعکس.

گویا این کاربران متوجه نیستند در چه سایتی بحث می کنند. این سایت به جنبش چپ ایران نزدیک است. چپ از تقابل آرا استقبال می کند. چپ از شخصیت محوری گریزان است که تاوان سنگینی از بابت آن پرداخته، در بین چپ ها مرجعیت معنا ندارد. (نه تنها از نوع مذهبی بلکه از هر نوع آن: فردی حال رهبر، فقیه یا شاهزاده و ...باشد) در بین چپ های جدی یک فرد جای دیگران فکر نمی کند و تصمیم نمی گیرد. بنابراین تفاوت آرا نه تنها طبیعی است بلکه مورد استقبال هم واقع می شود. از همین روست که عزیزان گرداننده اخبار روز این امکان جالب را در اختیار کاربران گذاشته اند. و به اعتقاد بنده این روند در این سایت بدین شکل ادامه خواهد یافت. ازین رو با تهمت و انگ زنی نمی شود صدایی را خاموش کرد و یا جو سازی کرد.

و اما در مورد بحث جاری فردی عملکرد رسانه ای بیگانه را منفی قلمداد می کند و راه کاری ارائه می دهد. عده ای در رد یا تائید آن نظر می دهند و یا دیگرانی در جهت تکمیل و ارائه راه کارهای دیگری نظر می دهند. و همین شیوه است که به سایت هایی از نوع اخبار روز اعتبار خاصی می بخشد. اینجا جای مجیز گویی و فخر فروشی از بابت دیدار با روسای جمهور امریکا و یا چاپلوسی های رایج در حکومت ها و سازمان ها و محافل تابع فرد نیست. اگر برای شما چنین شیوه ای برازنده نیست بجای انگ زدن به سایت های همسوی خودتان سری بزنید!
٣۵۹٣ - تاریخ انتشار : ۶ مهر ۱٣٨۷       

    از : فرید راستگو

عنوان : این صدای مردم ایران است
خودصدای آمریکا می گوید : این صدای آمریکا است. بنا براین صدای آمریکا نمی تواند صدای مردم ایران باشد. هیچگاه دولت آمریکا از مردم و مبارزات آنان حمایت نکرده است. کودتا علیه مصدق - حمایت از دیکتاتوری شاه -همکاری آمریکا با خمینی جهت کودتا علیه بنی صدر - معامله ریگان با خمینی ( اکتبر سورپرایز یا ایران گیت) حمایت آمریکا از صدام در دوران جنگ بر علیه تمامیت ایران - حمایت آمریکا از امارات در موضوع سه جزیره همیشه ایرانی- همکاری حکومت آمریکا با جمهوری اسلامی در عراق و افغانستان و دیگر همکاریها با حکومت آدمخوار ایران. تازه اکثر آنانی که صدای آمریکا با آنان مصاحبه می کند یا وابستگان به سلطنت هستند که بوئی از حقوق بشر نبرده اند یا عناصر معلوم الحالی مثل سارگارا و نوری زاده هستند که یک روز از جیب شیخ می خورند و یکروز از جیب شاه اینها انگ نیستند عین حقیت هستند نامه فدایت شوم نوری زاده به خمینی حاضر است و چماقداری وسپاهی بودن سازگارا در حمایت از خمینی و رهبر معظم جرء افتخارات ایشان می باشد. صدای آمریکا بطور مرموزانه ای مبلغ تجزیه ایران است. در پایان باید گفت صدائی می تواند روی مردم اثر بگذارد که بیان کننده منافع و حقوق ملی مردم باشد چنین صدایی نه صدای حکومت ایران و نه صدای حکومت آمریکا است. صدایمان رابر علیه هر گونه استبداد و در دفاع از حقوق ملی مردم ایرا ن رساتر سازیم ،این صدا ی مردم ایران است.
٣۵۹۲ - تاریخ انتشار : ۶ مهر ۱٣٨۷       

    از : ضد جنگ

عنوان : اعلام نظر با شلوغ بازی فرق دارد
آقای احمد م، بنظر بنده وقتی من و شما بعنوان بیننده تفسیر خبر در انتظار شنیدن نظرات گوناگون مفسران مهمان هستیم، نقش مجری برنامه روشن کردن نکات مبهم در تفسیر و تحلیل های مهمانان برنامه است. در اصل وی بینندگان برنامه را که از طیف های مختلف سیاسی و اقشار غیر سیاسی هستند را نمایندگی می کند و بهمین دلیل هم باید رعایت بی طرفی را بکند.
اما مجریانی که بنده نام بردم در بحثها بعنوان یک طرف بحث و در مقام دشمنی با انقلاب ۵۷ (نه حاکمیت برآمده از آن) و دفاع از رژیم ساقط شده پهلوی و سیاست های حاکم در امریکا بر می آیند. این امر در هیچ کجا رسم نیست شما مثال بیاورید بنده اگر خلاف واقع حرفی زده باشم پذیرای اشتباه خودم خواهم بود. ثانیا این آقایان با شلوغ بازی غیر حرفه ای فرصت سخن گفتن را از مخالف خود می گیرند و بخیال خود پیروز از میدان بحث خارج می شوند. بحث سازگارا با حقیقی از نمونه های بارز این امر است.
و اما در مورد محبوبیت ادعایی این رسانه در بین مردم :
اولا کسی آماری در اختیار ندارد که میزان "محبوبیت" این رسانه در چه حد است.
ثانیا تعداد بالای مخاطب حتما بمعنای محبوبیت آن رسانه در بین مردم نیست. من هم جزو مخاطبین آن هستم و آن را رسانه ای در حد صدا و سیما مخرب می بینم.
ثالثا در کشور ما اگر حقانیت با محبوبیت قابل سنجش می بود که کار همه ما زار بود. مداحان و واعظان و اشخاصی (مثل خشا یا داور و شیادانی از این دست) در ایران محبوبیت دارند حال گذرا یا مداوم تر که یک انسان جدی نمی تواند آن را ملاک سنجش خود قرار دهد.
٣۵۹۱ - تاریخ انتشار : ۶ مهر ۱٣٨۷       

نظرات قدیمی تر

 
چاپ کن

نظرات (۴۵)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست