پرسش نخست: ماده ۱۷ چه شد؟
-
دکتر امیرحسین گنج بخش
نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از
سیستم نظردهی سایت میباشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... میدانید
لطفا این مسئله را از طریق ایمیل
abuse@akhbar-rooz.com
و با ذکر شمارهای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده
به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
از : روزبه زریننعل
عنوان : تقدس مالکیت خصوصی و برتری آن بر آزادی و حقوق انسانی
حال که این جناب امیر حسین خان دو فقره سوال کرده است پس اجازه بدهیم ما هم از او دو سه فقره سوال کنیم.
۱. آیا می شود این جناب امیر حسین خان بفرمایند که "دکتر" چه هستند؟ آیا او پزشک است یا دکتر افتخاری یا دکتر فلسفه؟ از کدام دانشگاه و در چه سال دکترای خود را گرفته اند؟
امیدوارم ایشان این سوال را دلیل بر جسارت بنده ندانند اما با جنجالی که با دکترای قلابی افتخاری وزیر محترم کشور پیش آمد دیگر باید احتیاط را رعایت کرد!
۲. ایشان از سازمان اکثریت نقل کرده اند که: " سرمایهداری سرچشمه ستم طبقاتی، بیعدالتی، بهرهوری غارتگرانه از طبیعت، جنگ و بیکاری تودهای و منشأ بسیاری از نابسامانیها و ناهنجاریهای اجتماعی است. سرمایهداری در آستانه قرن بیست و یکم آشکارا ناتوانی خود را در پاسخگویی به معضلات بشر که خود موجد بسیاری از آنها بوده است، نشان میدهد."
آیا این جناب دکتر امیر حسین خان اخبار ورشکستگی بانکها و شرکتهای مالی سرمایه داری آمریکا را دنبال نمی کنند و نمی دانند که چه تعداد مردم آن کشور خانه خراب شده اند و از خانه و آشیانه بی نصیب گشته اند؟ آیا در فرهنگنامه آقای دکتر به این گونه موارد نابسامانی و ناهنجاری اجتماعی گفته نمی شود؟ شاید آقای دکتر در عالم خودش است و زیادی گل جمهوری خواهیش گل کرده که دنیای سرمایه داری را حتی اگر آب ببره ایشان را خواب ناز و زیبای سرمایه داری را می برد؟!
۳. اینکه او می گوید که:"البته من تاکنون چنین تبیینی از نظام سرمایه داری از رادیکالترین مخالفان این نظام هم ندیده ام. این سخن از جانب افرادی که در دهات یا شهرستانهای کوچک، بدون دست رسی به وسأیل ارتباط جمعی نظیر اینترنت، زندگی میکنند، قابل فهم است، اما از طرف کسانی که سالهاست در غرب زندگی میکنند و برای مثال پنجاه در صد وسأیلی که امروز استفاده میکنند، ۳۰ سال پیش وجود نداشته است، تعجب آور است."
آیا آقای دکتر در دیسنی لند زندگی می کنند که فکر می کنند بقیه از شهرستانهای کوچک تشریف آورند که این وسائل سرمایه داری را نشان از رحمت نظام برده داری می دانند؟!
"بی جهت هم نیست که در نامه به مادران کوچکترین اشاره ای به اعلامیه جهانی حقوق بشر نمیشود، زیرا در اعلامیه جهانی حقوق بشر در اصل ۱۷ به روشنی مالکیت خصوصی که شامل مالکیت خصوصی بر ابزار تولید هم میشود هم چون حقی در حد آزادی بیان و اجتماعات آورده شده است. ماده ۱۷ از این قرار است:
الف/ هر شخص منفردا یا بطور اجتماع حق مالکیت دارد."
آیا جناب دکتر امیر حسین خان نمی داند که این اعلامیه را سرمایه داران لیبرالی نوشتند که در بسیاری از کشورها مانند شیلی و غیره همین اعلامیه ناقص الخلقه خود را به فراموشی می سپارند و فقط تقدس "مالکیت" بهره کشی آن اعلا میه را به یاد می سپارند؟!
آیا این آقای دکتر تازه از پشت کوه تشریف آوردند که این سوالات حق به جانب را می پرسند؟! پس چرا دوستان سرمایه دار و لیبرال او که زمام امور بسیاری از کشورهای جهان را در دست داشته و دارند با این اعلامیه به مانند یک ورق پاره بی اهمیت رفتار می کنند؟ چرا یادی از این موارد در این رنجنامه خود نمی کنید, آقای دکتر؟!
۴. اما در مورد این روضه خوانی دکتر که: "البته هم تجربه و هم تحلیل از دستگاه فکری سوسیالیسم نشان داده است که این سیاست فقط به درد دوران اپوزیسیون میخورد، و به محض به قدرت رسیدن، تمام وعده ها در بارهٔ آزادیهای بدون قید و شرط فراموش میشود و الزامات ”ساختمان سوسیالیسم” و مقابله با “دسیسههای امپریالیسم” دستگاه سرکوبی را میسازد که اولین قربانی آن همانا اردوی کار بوده است. هنوز استثنایی بر این قاعده نیامده است. ترفند جدیدی هم که رایج شده است، ارجاع به حقوق بشر به طور عام (مثلا سوسیالیسم حقوق بشری!)، و نه اعلامیه جهانی حقوق بشر است. فقط با کند و کاو میتوان دریافت که “حقوق بشر” مورد نظر، حقوقی است که توسط خود این سازمانها نوشته شده و مسلما شامل ماده ۱۷ نمیشود."
آیا همین رجز خوانی جنابعالی شامل کشورهای که سرمایه داران زمام امور آنها را در دست داشته و دارند نمی شود؟! آیا باید لیست این کشورها را برای جنابعالی یاد کنم تا با چشمان تنگ نظر خود ببینید که آنها فقط "مالکیت خصوصی" سرمایه داران را از این اعلامیه قبول داشته و دارند و آزادی و حقوی انسانی را اصلا مغایر با وجودی خود می دانند؟ این را چگونه توضیح می دهید دکتر جان؟!
٣۶۱٨ - تاریخ انتشار : ۹ مهر ۱٣٨۷
|
|
|
چاپ کن
نظرات (۲۱)
نظر شما
اصل مطلب
|