یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

میلانی: استالینیست ها نمی گذاشتند منتشر شود
مدیر انتشارات آگاه: تکذیب می کنم!
- گزارش

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
نظرات جدیدتر
    از : نام محفوظ

عنوان : تشکر از معرفی میلانی
روزبه خان
خیلی ممنون از معرفی آقای میلانی. طبق نوشته شما فردی تحصیل کرده و محقق است. فقط اشکالش در این است که دیگر چپی نیست مثل خیلیهای
دیگر از رفقا.

بهرحال میلانی که حرفی در مورد زرافشان نزده شما اگر فرصت کردی یک مقاله راجح به حرفهای که آقای زرافشان گفته نویس.
۴٨۲۱ - تاریخ انتشار : ۷ آذر ۱٣٨۷       

    از : علی پهلوان

عنوان : توجیه چی
بعد از سی سال رنج و بدبختی درک شما رفقا از سیاستهای سلطه جویانه امریکا در خاورمیانه این است. من کاری به یک جوان دانشجو که ادای سیاستمداران را در میآورد ندارم. این شخصی که این حرفها را میزند بقول شما مارکسیست و روشنفکر است با سالها مبارزه در راه حق و حقیقت ، که گویا فعلا هم همه کاره کانون نو یسندگان است.

دشمن امریکا بودن بجای خود، هیچ کس انتظار ندارد این چند میلیارد آدمی که روی کره خاکی زندگی میکنند همه شان کشته و مرده امریکا باشند.

این حرفهایی که در این مصاحبه زده شده اگر از دهان یک بچه دبیرستانی( توی میدان گمرک) بصورت طنز بیرون بیاید زشت و سخیف است، چه برسد به یک نویسنده، وکیل دادگستری، و مارکسیست مبارز.

شما دوستان چی را دارید توجیه میکنید. حداقل برای مرام خودتان (هرچی که هست) احترام قایل شوید.
۴٨۱۷ - تاریخ انتشار : ۷ آذر ۱٣٨۷       

    از : نام محفوظ

عنوان : راست یا دروغ
دوستانی که خیلی عصبانی شدید. بالاخره این حرفهایی که در مصاحبه آقای زرافشان است را ایشان گفته یا نه دروغ است.

من ایرج مصداقی یا دوستش و قوم خویشش نیستم.

در ضمن مریم و مسعود مجاهد هم فرق زیادی با گوینده این حرفها ندارند.
۴٨۱۶ - تاریخ انتشار : ۷ آذر ۱٣٨۷       

    از : امضا (فعلاً) محفوظ

عنوان : آن اسم، قلابی است!
دوست عزیز! آن چیزی که با امضای قلابی «عباس پهلوان» نوشته شده است، بخشی است از مطلب ایرج مصداقی که در پایین به آن اشاره کرده ام. این هم از زرنگی های مجاهدین است.
اما موضوعی که فراموش کرده بودم بنویسم هم این است که من خودم را وارد نزاع ناصر زرافشان و عباس میلانی نمی کنم. چون نه مسأله من این است، و نه به خودم اجازه می دهم در مورد کسی که از او شناخت لازم ندارم (آقای عباس میلانی) قضاوت کنم.
۴٨۱۵ - تاریخ انتشار : ۷ آذر ۱٣٨۷       

    از : روزبه زریننعل

عنوان : اشتباه و بل گیری مبارزان گرامی آقای زرفشان و آقای ایرج مصداقی
آقای زرفشان و ایرج مصداقی قابل احترام می باشند و هر دو عزیزانی هستند که در سنگر مبارزات مردم ایران فداکاری های زیادی کرده اند. اینکه آقای زرفشان ادعای مضحکی کرده است که "یک اسکادران هموسکسوئل منحرف آمریکای" به عراق فرستاده شده اند که به نوجوانان عراقی تجاوز کنند مطمنا نه ثابت شده است و نه در هیچ منبع خبری موثق دیگری از آن ذکر شده است. البته در تبهکاری های نظامیان آمریکای در عراق و افغانستان و به خصوص در شکنجه گاهای ابوغیریب و گواتاناما دیگر تردیدی نیست اما مطمنا آقای زرافشان یا این مورد را نگفته و این یک جعل خبری است و یا او به دام بنگاههای دورغ پراکنی رژیم اسلامی نظیر بنگاه دورغ پراکنی و اطلاعاتی امثال "فارس" افتاده است و این دوروغ را واقعیت پنداشته است. آقای مصداقی که یک مبارز و نویسنده شجاع می باشد البته با آقای زرفشان خصومتی به نظر شخصی پیدا کرده و متاسفانه سعی در تخریب شخصیت آقای زرفشان دارد و از تمام مصاحبه روشنگر او فقط به این بل گیری چسبیده است که باعث تاسف است. این امر متاسفانه کمکی به نزدیکی نیروهای مبارز و انقلابی نمی کند و بهتر بود او اکتفا می کرد به تذکر به دکتر زرفشان جهت اشتباه نقل خبری این مورد مضحک تا بزرگ کردن این اشتباه.
آقای مصداقی مطمنا همسو با نظرات مجاهدین می باشد اما او با نوشته های خود نشان داده است که مستقل از سازمان مجاهدین مشغول فعالیت سیاسی می باشد. بهرحال امید است این رفیق و دوست مبارز به این جدل های بی مورد خاتمه دهند و نوک حملات خود را متوجه رژیم فاشیست حاکم جمهوری اسلامی کنند.
۴٨۱۴ - تاریخ انتشار : ۷ آذر ۱٣٨۷       

    از : امضا (فعلاً) محفوظ

عنوان : بدون مقدمه
بدون مقدمه وارد اصل مطلب می شوم:
شخصاً نه مارکسیست لنینیست هستم و نه مارکسیست. به ناصر زرافشان، همچنان که به شیرین عبادی، و به همه کسانی که با هوشیاری قابل تحسین و تأثیر گذارشان در برابر خطرات تجاوز نظامی آمریکا به ایران، به راستی نقشی مهم در افکار عمومی مردم ایران و جهان گذاشته اند، بسیار حرمت می گزارم.

دستی در کار دارم، و اندک تردیدی به خودم راه نمی دهم که این دو، اولی به خاطر احترامی که در میان مردم ایران دارد، و دومی به خاطر احترام و اعتباری که هم مردم ایران و هم مردم سراسر جهان برایش قائلند، و حسابی که در محافل بین المللی روی حرف هایش می شود، با موضع گیری های خود در این زمینه، نقشی تعیین کننده و مثبت (و خیلی هم تعیین کننده و مثبت) دارند.

به همین دلیل است که سازمان مجاهدین خلق که بود و نبودش را با تجاوز نظامی آمریکا به ایران گره زده است («راه حل سوم خانم رجوی» نمونه روشن و علنی و رسماً اعلام شده این سیاست است) بسیار در تخریب چهره این دو تن می کوشد.

این سازمان در این راه، از یک طرف به خاطر ترس، و از طرف دیگر به خاطر غیر وابسته نشان دادن این برخورد ها، از عناصر به اصطلاح «مستقل» خود استفاده می کند.

یکی از این عناصر به اصطلاح مستقل که در حال حاضر تا حدود بسیار زیادی لو رفته است، همان کسی است که اخیراً با استفاده از همه «زرنگی» هایش، در نوشته ای که یک نفر (احتمالاً خودش) لینک آن را در این ستون آورده است، و یک یا دو نفر (احتمالاً بازهم خودش) قسمت هایی از آن را هم در این ستون نقل کرده اند، به ناصر زرافشان حمله ور شده است. یعنی آقای ایرج مصداقی.

آقای ایرج مصداقی، به صورت پی گیر در هر جا (با مناسبت یا بی مناسبت) هر گونه هتک حرمتی را (که چیزی جز بیان هراس مریم پاک رهایی از شیرین عبادی و نتایج ملموس فعالیت های او نیست) نسبت به این بانوی بزرگوار روا داشته است. در مورد ناصر زرافشان و در مورد فریبرز رییس دانا هم همین طور.

ایشان پارسال مصاحبه مفصلی هم خودش با خودش ترتیب داده بود در باره ضرورت تحریم همه جانبه مردم ایران تا به لب اوردن جان آنان. خطی که تنها مجاهدین خلق، و بخشی از کثیف ترین سلطنت طلبان افراطی مروج آن هستند.
در همان زمان، سایت روشنگری پاسخی بسیار مستدل و محکم به او داد که به راستی خواندنی و به راستی روشنگر است. نمی دانم آیا می توان آن مقاله را در آرشیو آن سایت یافت یا نه.

آقای ایرج مصداقی، قبل از آن هم مطالب دیگری نوشته بود حاوی این نکته که نباید از هرج و مرج و ویرانی و قتل و کشتاری که حمله آمریکا به ایران ایجاد خواهد کرد نگران بود. چون این ها «هزینه» های مبارزه است.

ایشان در این اواخر، در پی سر و صدایی که پیرامون فشار هایی که مجاهدین بر جدا شدگانشان در قرارگاه «اشرف» وارد می آورند به پا شد، باز هم مطابق معمول به عنوان یک فعال «مستقل» حقوق بشر مقاله ای نوشت حاوی چندین نکته از جمله نکات زیر:

ـ رهبران مجاهدین، فرشتگان نجاتی هستند که در تمام این چند سال مشغول تلاش بی وقفه و شبانه روزی برای کمک به این افراد بوده اند.

ـ اکثر آن هایی که در قرارگاه اشرف از مجاهدین جدا شده اند یا از اول برای کسب و کار یا پناهندگی، به خارج آمده بودند نه برای مبارزه. یا از اول نفوذی رژیم بوده اند. یا بعداً مأمور رژیم شده اند. یا فاسدند و کارشان پورنوگرافی است.

ـ علت این که آمریکایی ها در کمپ تیف (کمپی که در قرارگاه اشرف، برای بعضی از جداشدگان از مجاهدین برپا شده بود و به دست آمریکایی ها اداره می شد) تعدادی از این بچه ها را وحشیانه شکنجه کرده اند و حتی دست و پایشان را شکسته اند، «تخلف» این بچه ها از «مقررات» کمپ بوده است که آمریکایی ها را مجبور به «تنبیه انضباطی» آن ها کرده است.

ـ آنچه در مورد زندان گوانتانامو گفته می شود دروغ است. مثل آنچه در مورد زندان ابوغریب و زندان های دیگر «ضد تروریستی» آمریکا گفته می شود.
و مطالب دیگری از این نوع.

مجاهدین یاد گرفته اند که برای جا انداختن یک فرد وابسته به خود و تحت مسئولیت خود، لازم است که او را موظف کنند تا بعضی انتقاد های بسیار آبکی و بی بو و خاصیت (که از فرط تکراری بودن هیچ ضرر جدیدی متوجه آن ها نمی کند) از مجاهدین بکند. کاری که این فرد هم به انجام آن موظف است.

وقتی که در این ستون سر و کله کسی که «س ... ...» امضا می کند پیدا شد برای من که امروز دیگر کاملاً به هویت واقعی او و شیوه کارش (از طریقی که نمی خواهم بنویسم) پی بره ام، روشن شد که مجاهدین خواسته اند از پرخواننده بودن این گزارش (مثل مورد مقاله محمد علی اصفهانی در باره مجید شریف در همین سایت) استفاده کنند و آنچه را می خواهند به خوانندگان سایت در مورد ناصر زرافشان القا کنند، به عنوان اظهار نظر در قسمت اظهار نظر های سایت بنویسند.
همان موقع می خواستم به موضوع، اشاره کنم اما فکر کردم که این کار ضرورت زیادی نداشته باشد. اما حالا که می بینم پشت سر هم دارند مقاله نفر خودشان (ایرج مصداقی) را با پوشش کامنت گذاری، تبلیغ می کنند نوشتن چند سطر بالا را ضروری دیدم.

به همه توصیه می کنم که برای شناخت سازمانی که برای توجیه «همکاری های ویژه» خود با آمریکا و اسراییل، ناچار است که چهره ای انسانی از دو رژیم ضد انسانی حاکم بر آن دو کشور به خورد مردم بدهد، و افشاگران چهره واقعی این دو رژیم را به خیال خود از میدان بیرون کند (چه آخر و عاقبت شومی!) حتما همین مقاله ای را که خودشان در این ستون با آوردن لینک آن تبلیغ می کنند بخوانند.
۴٨۰۹ - تاریخ انتشار : ۷ آذر ۱٣٨۷       

    از : عباس پهلوان

عنوان : خبررسانی یک روشنفکر ایرانی
از گفته های آقای زرافشان در مصاحبه:
"خبر دارید که این واردکنندگان دموکراسی و حقوق بشر به عراق، اسکادرانی از هموسکسوئل های منحرف امریکایی سازماندهی کرده و آن را با ماموریت تجاوز به کودکان ۱۰ تا ۱۶ ساله عراقی به عراق فرستاده اند؟"

این خبررسانی یک روشنفکر ایرانی است از جنگ امریکا در عراق.

چرا امریکا باید اینکار را بکند. چه نفعی این کار برای امریکا دارد. بغیر از آقای زرافشان هیچ کس دیگری از این خبر داغ مطلع نشد.

فرق این حرف با حرفهایی که آخوندها راجع به امریکا می گویند چیست. شاید این نحوه فکر کردن را ایشان در زمانی که در دفتر حقوقی نخست وزیری مستقر در دادگاه لاهه بودند و به دعاوی ایران بر علیه امریکا رسیدگی میکردنند یاد گرفته اند.

ایشان حالا سخنگوی کانون نویسندگان ایران هم هستند. آیا فکر می کنید ایران آتیه درخشانی با داشتن این قبیل روشنفکران دارد.

حالا شاید دلیل به قدرت رسیدن ملایان را بهتر بتوان درک کرد.
۴٨۰۴ - تاریخ انتشار : ۶ آذر ۱٣٨۷       

    از : کارگر ایرانی

عنوان : نمونه ای موفق ؟
آقای انگوری، شما چه کسی را مارکسیست میدانید؟ شما خیلی راحت درباره هر کس که گندی زده میگویید من او را مارکسیست نمیدانم. خیل خب، شما چه کسی را مارکسیست میدانید؟ آیا برژنف و مائو را مارکسیست میدانید؟ آیا شما حضرت مستطاب آقای اولیانوف (معروف به لنین) را مارکسیست میدانید؟ آیا قهرمان "پیروزمند" مبارزه با امپریالیسم، ویتنام، را مارکسیت میدانید؟ آیا اعلاحضرتِ قدرقدرت سلطان السلاطین فیدل "بزرگ" را مارکسیست میدانید؟
آقای انگوری، این رسم شما کمونیستهاست که وقتی کارهایتان خراب میشود ادعا میکنید که ما هرگز از فلان گروه و بهمان رژیم حمایت نکردیم. رفقای شما در طول دهه های ۵۰ تا ۸۰ میلادی از رژیمهای سرکوبگری چون رژیمهای بعث و یا قذافی حمایت کرده اند. حال که گند کار آنها درآمده، ناگهان "رفقا" پایشان را عقب میکشند و میگویند که ما هرگز از چنین رژیمهایی حمایت نکرده ایم.
آقای انگوری، دنیای غرب، در طول سالهای متمادی، سیاستهای ناروا و ضد مردمی زیادی را در گوشه و کنار دنیا پیشه کرده بود و این مسئله غیر قابل انکار است. ولی واقعیت آن است که دنیای آزاد و دموکرات بسیار تحول پذیر است. امروز شاهد هستیم بسیاری از ملتهایی که در گذشته با غرب و آمریکا در تضاد بودند، بعد از رسیدن به دمرکراسی، گذشته را به فراموشی سپرده اند و با دنیای اقتصاد آزاد روابطی نزدیک بوجود آورده اند (مثل دولت محمود عباس در فلسطین). یکبار دیگر این سوال را از شما میکنم: کدام حکومت کمونیستی را در دنیا سراغ دارید که توانسته باشد نمونه ای موفق در مدیریت اقتصادی و برقراری دموکراسی و عدالت اجتماعی پدید آورده باشد؟
۴٨۰۲ - تاریخ انتشار : ۶ آذر ۱٣٨۷       

    از : حیران !!!

عنوان : بابا اوباما میاد از شر بوش خلاص میشیم -" لیبرال شرمگین"
نمیدونم چه صیغه ایست که بیشتر کسانی که گذرشون به صدای آمریکا میفته ، یا تلفنی بهشون کریدیت میدن و باهاشون مصاحبه میکنن ، مثل همین ایرج مصداقی ، نمک گیر " حسن انتخاب" این رسانه میشوند و "مفت و مجانی" براش جونفشونی میکنند.
راستش نگران این بهروز خلیق خودمونم که دیروز داشت با صدای آمریکا مصاحبه میکرد.

یه چیز بامزه هم اینکه بعضی لیبرال ها ، یا ضد کمونیست ها، فکر میکنن با اومدن اوباما دیگه اینقدر از چپ و راست دیوار گندزدن های بوش رو سرشون خراب نمیشه و اونوقت میتونن دخل هرچی چپیه در بیارن. مقاله های اونارو این روزا بخونید تا ببینید راست میگم یا نه.
۴٨۰۰ - تاریخ انتشار : ۶ آذر ۱٣٨۷       

    از : هوشنگ انگوری

عنوان : آقای سطحی
در باره‌ی جنایت‌هایی که نام می‌برید، " شما که ادعا می‌کنید مارکسیسم عدالت خواه و انسانی است این اعمال ننگین ضد بشری در قلمرو مارکسیست‌ها را باید بیش از جنایات سرمایه داری محکوم کنید نه اینکه اخبارآنرا سانسورکنید۰" من آن ها را سانسور نمی‌کنم و کم و بیش با شما هم‌نظرم. کم و بیش می‌نوبسم چون شما همه را فله‌یی و به یک شکل می‌دانید و من نه. جنایت‌های صدام و اسد و جز این .. هیچ بستگی به مارکسیست‌ها ندارد و شما آن‌ها را با یک نفس در کنار استالین و پولپوت می‌آورید. (تازه من این دو را نیز مارکسیست نمی‌دانم).
در دوران اینترنت و ماهواره کسی نمی‌تواند چیزی را به مدت زیادی از همه پنهان‌کند. جنایت‌های دولت اسراییل با مردم فلسطین، با اینکه روزنامه‌ها و رادیو – تلویزیون‌های غرب آن‌ها را پراکنده نمی‌کنند، به گوش همه‌ی جهان می‌رسد. بنا بر این جنایت‌هایی را که شما نام برده‌اید هم به گوش همه می‌رسد و اگر تا کنون نرسیده باشد، خواهد رسید. و جهان به داوری نشسته و می‌نشیند.
برای من مهم این است که شما هم جنایت‌هایی را که به نام "آزادی" و "بازار آزاد" انجام گرفته و می‌گیرد(بمباران ویتنام و عراق) می‌پذیرید یانه؟ یا این که تنها جنایتِ از سوی " مارکسیست ها" را می‌بینید و اصولن "آن‌ها" را جنایت می‌دانید؟
- چگونه است که شما نمی‌دانید دریای خزر تنها از سوی روسیه غارت نمی‌شود، کشورهای سرمایه‌داری (به گفته برخی دموکراسیهای غرب) نیز در جنوب باختری خزر سهم "شیر" از آن می‌برند. (لوله‌های نفت که از کشور آذربایجان گذشته و به بندر جیحان ترکیه میرسند، مال آن‌هاست). با این تفاوت که روس‌ها در کنار دریای خزرند و انگلیسی ها "کمی" دورتر. (اگر نگویید دیدی باز از روس ها پشتیبانی کرد.)
- قراردادهایی را که نام برده‌اید تنها با روس‌ها بسته‌اند، اگر آمریکا و غرب پیش شرطی نداشتند، با آنها نیز بسته می‌شدند. همانگونه که با دولت کودتایی پرویز مشرف در پاکستان و کشور چین و کشورهایی مانند مصر و عربستان و جز این ... می‌بندند و خواهند بست، و برایشان خقوق بشر و این چیزها مهم نیست. تازه مگر کشورهای غربی با چ.ا. قرارداد ندارند؟ قرارداد کارخانه‌های مونتاژ پژو و مانند آن‌ها در چه زمانی بسته شد؟
سعی کنید که بی‌غرض داوری کنید. همه‌ی کجی‌ها و نادرستی‌ها را ببینید و یکسویه به داوری ننشینید.
۴۷۹٨ - تاریخ انتشار : ۶ آذر ۱٣٨۷       

نظرات قدیمی تر

 
چاپ کن

نظرات (۴٨)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست