یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

گفتگو با برخی کاربران سایت اینترنتی اخبار روز - فرخ نگهدار

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
نظرات جدیدتر
    از : حسین الهیاری

عنوان : حاکمیت مردم کدام ست ؟
آقای فرید راستگو در مزایای و فوائد [آزادی ] کامنت بلند بالائی نوشته و ولی بنظر من موضوع را خیلی دست کم گرفته اند.نظر ایشان قابل احترام ست لطفا به خلاصه ای از صحبت های ایشان عنایت فرمائید عین جملات ایشان:

* چریکها مثل هر سازمان خرده بورژوازی دیگری که سرلوحه خود را نه رسیدن به[ آزادی] بلکه رسیدن به قدرت قرار داده بودند برای سهیم شدن در قدرت به هر کاری دست می زدند.*

*برخی از چپ های ما هم که هنوز بجای اینکه بدنبال [آزادی ]باشند در پی کسب قدرت هستند و شما با چه چیزی و فردی می خواهید چپ خوشنام درست کنید. *

*در ضمن چپ یا نه چپ مهم نیست مهم این است که یک تفکر در پی قدرت است یا در پی [آزادی] ، چون وقتی در پی [آزادی] باشید بیان شما همواره میشود بیان [آزادی] .*

*در برخی موارد ولی تا زمانیکه تحصیل کرده های ما بدنبال [آزادی ] نباشند و بیان [آزادی] را سرلوحه کار خود نسازند باز هم اشتباه خواهند کرد و همچون انقلاب ۵۷ میشوند ستون پایه استبداد.*

*امروز بجای حرفهای قشنگ مثل [آزادی] ، [آزادی بیان] ، [انتخابات آزاد] و غیره باید روشن سازیم در حاکمیت ولایت فقیه غیر ممکن است ما به این [آزادیها] که حق مسلم تمامی ایرانیان و بشریت است برسیم. *

*قانون اساسی قانون اساسی نکنیم قانون در نظام دمکراتیک معنی میدهد نه نظام استبداد.*

*بنا براین باید همه متحد شویم تا حاکمیت مردم بر قرار شود و در این [نظام دمکراتیک] است که می توانیم [آزادیها] را برقرار سازیم و آرام آرام دمکراسی را نهادینه سازیم و از قانون و دولت قانمدار و شهروندان حقوق مدار حرف بزنیم. پس برای رسیدن به [آزادی] و دمکراسی جنبش [آزادی خواهانه] خود را وسعت دهیم تا ۲۲ بهمن را روز عزای نظام ولایت فقیه سازیم.* پایان نقل قول ها

استنباط بنده از رهنمود های آقای فرید راستگو اینست که باید همه متحد شویم و حاکمیت مردم برقرار شود و این نظام هم دموکراتیک هم باشد می توانیم آزادیها را برقرار سازیم و آرام آرام دموکراسی را نهادینه سازیم........

سئوال من از آقای فرید راستگو اینست :
- منظور ایشان از «همه» کیست ؟
- چرا در این مقوله فقط از برخی تحصیلکرده ها صحبت شده ؟ مگر تمام الیت سیاسی ۱۰۰ ساله اخیر تحصیلکرده ی نبودند؟
- مختصات «حاکمیت مردم » کدام ست ؟
- چه باید کرد که حاکمیت مردم در آینده «دموکراتیک » باشد؟
- آزادیها چگونه «بر قرار» می شود ؟
- نقش آحاد مردم در تمام مراحل این پروژه چیست ؟

نظر من اینست که در ۲۰ سال اخیر علیرغم سرکوبهای و کشتار وحشتناک نسلی بالنده کاری کرده کارستان و هزاران سلولهای دمکراسی را در سراسر ایران کاشته و میرود که بار دهد اینها پپشتوانه ی جنبش میلیونی مردم ایران ست.

البته ساختار ناموزون اقتصادی -اجتماعی ایران هنوز دارای اقشار بسیار سنتی و با باورهای مذهبی برای ادامه بقای قدرت روحانیون
و مراجع شرائط را بسیار قطبی نمود که میلیونها توده ی ایرانی با کمال تاسف نظاره گر جنایات ولی فقیه و دارو دسته ی سپاه و بسیج هستند و حتی با آنها همکاری می کنند.

آقای فرید راستگو !
- شاه کو دتا کرد و تا ۵۷ با تز «ارتجاع سرخ و سیاه » تمام نیروهای سیاسی و فرهنگی را سروب یا تحت فشار قرار داد.
- ما انقلاب کردیم و خمینی حق حیات برای کارگزاران حتی مستخدمین دون پایه حکومت ساقط شده قائل نشد و تمام موافقان و مخالفان خود را نیز سرکوب کرد.
- در حاکمیت مردم مورد اشاره شما در ایران آیا شعار «ایران برای تمام ایرانیان » تحقق خواهد یافت یا اگر و مگر دارد ؟
۲۱۴۱۲ - تاریخ انتشار : ۱٨ بهمن ۱٣٨٨       

    از : نیاز

عنوان : به همشهری و به حق
دوستان اینجا دو گروه نظر آمده، یکسری افرادی که به سیاست سازمان اکثریت انتقاد دارند و یکعده با خود شخص نگهدار. من خودم شش سال فعال اکثریتی بودم و با مشی سیاسی این سازمان در گذشته و حال انتقاد اساسی دارم، به سهم خودم در آن شش سالی که با این سازمان کار کردم، حتی اگر نظر انتقادی هم داشتم، بسهم خودم مسعول میدانم و قابل هرگونه انتقادی. اما مسئله من با نگهدار تنها اشتباهات سیاسی او نیست. هر سیاستمدار بیسواد و مسخر شده از یک دید ایدولوژیک میتوانست اشتباهات او را بکند. مشکل من و گروهی از کاربران اینجا شخصیت و منش این فرد است. آری جناب نگهدار مسئله شخصی است، همانگونه که اگر بخواهیم احمدی نژاد را صرفنظر از شخصیتش و تنها بدلیل تحجر فکری اش انتقاد کنیم کافی نیست. اتفاقا بحث با نگهدار از نظر من آنگونه که همشهری میگوید بخاطر نقطه نظر سیاسی او نیست، بخاطر روش های اوست. شما بدانید که بخشی از کسانی هم که از نظر سیاسی در کنار نگهدار ایستاده اند از نقطه نظر شخصیتی و منش با این آدم مشکل دارند و دلشان میخواست این فرد در کنارشان نبود. اینها افرادی هستند که معتقد نیستند که هدف وسیله را توجیه میکند. نگهدار یک سیاستمدار بی پرنسیب و مورد تنفر است نه تنها بدلیل موضع گیری های سیاسی خود. شما باید سابقه این فرد را بهتر مطالعه کنید. حتی از کسانی که با نگهدار در کمیته مرکزی سازمان اکثریت نشسته بودند شما یکنفر را پیدا نمیکنید که به اندازه او مورد نفرت و انتقاد بوده باشد. پس اگر مسئله تنها نقطه نظرهای سیاسی اوست چرا به بقیه همنظران او بند نمیکنند؟
و اما به جناب حق: حق عزیز شما فکر نکن ما همه صبح تا شب نشسته ایم پای این بحث ها و برای حمایت از جنبش سبز در ایران کاری نمیکنیم. خود من دیروز علیه رژیم ایران همزمان با شرکت متکی به آلمان در مونیخ دریک تظراهرات اعتراضی شرکت کردم. همانجا متاسفانه حدود بیست نفر ایرانی بیشتر شرکت نکردند که نصفشان چپ بودند و بقیه مشروطه خواه و مجاهد. در کنار ما نیز هزاران آلمانی به دعوت حزب چپ و بیش از نود سندیکا در حال تظاهرات بودند. متاسفانه اکثریت ایرانیان مقیم خارج سیاسی نیستند و مثلا در مونیخ و حومه که گویا بیش از پنج هزار نفر ایرانی زندگی میکنند تنها همین بیست نفر امده بودند. مطمئن هستم که آن پنج هزار نفر که نیامدند هم پای هیچ بحثی با هم ننشسته اند. شما نگران بحث کردن ما نباشید، نگران آنها باشید که هیچ بحثی نمیکنند. در ضمن من گله گذاری شما از نادیده گرفتن تان را بارها در این سایت دیده ام. ببینید دوست جوان، نه من و نه دیگران شخصا حتی یکنفر را در این بحث ها نمیشناسیم، منجمله شما را. بنابراین بندرت کسی به قصد و عمد کسی را به بحث میگیرد یا میکوشد کسی را نادیده بگیرد. هیچکس اینجا نمیداند که دیگری چه سن و سالی دارد یا متعلق به نسل اول است یا بقول شما دوم وسوم. این بحث ها که اینجا میشود کاملا بدون برنامه ریزی قبلی و تنها بر اساس علاقه شخصی افرادی که بطور اتفاقی همزمان به این سایت سر زده اند و نظری در مورد مقاله ای دارند به پیش میرود. شما که خود بخاطر سن و سال اینترنت را بهتر میشناسید. شما اگر اینجا مخاطب خود را پیدا نمیکنید نباید این را شخصی بگیرید و دلخور یا رنجیده خاطر شوید. کسی اینجا نه رییس یا مسئول است نه پول میگیرد و نه تعهدی دارد که جوابگوی من و شما باشد، نه چهار چوبی یا هدفی مشخص شده. شاید در بحث های دیگر و زمانهای دیگر کسی بیاید که بخواهد با شما بحث کند. اینجا هرکس یک مطلب نظرش را جلب میکند. حتی گاهی نظرها از جانب صاحب این سایت به دلیلی که خودش تشخیص میدهد حذف میشود. مگر شما در مورد نظر هر کاربری نظر میدهید که برعکسش را انتظار دارید؟ اصلا شاید کسی مطلب شما را خوانده و خوشش آمده اما نظری ندارد به آن اضافه کند. پس زودرنج نباشید و بدانید که اگر هم کسی جواب شما را نداد باز هم شما چیزی را از دست نداده اید چرا که شما با فرموله کردن نظر خود تمرین دموکراسی و اظهار نظر کرده اید....
۲۱۴۰٨ - تاریخ انتشار : ۱٨ بهمن ۱٣٨٨       

    از : ‫دوستار ‫مردم

عنوان : همایش گسترده سراسری
کنفرانس تنها راه حل است
‫آقای نگهدار و تمام رهبران و دانه درشتهای چپ، مجاهد و توده ای و سلطنتی، که زمانی نقش رهبری و تولید خط و روش و تأثیرگذاری روی طرفداران خود داشتند، برای جلب نظر مردم به صداقت مورد ادعای خود، شاید باید اول همت کنند و یک همایش گسترده سراسری ترتیب دهند و از همه مردم درگیر، علاقمند و صاحب نظر، و بخصوص منتقدان خود، دعوت کنند تا در این همایش حرف های آنان شنیده شود، تا قوت و ضعف مقاله ها، سخنرانی ها، نظرها و پرسش و پاسخ های انها با همه شرکت کنندگان، چه در مورد مقالات از پیش چاپ شده شان و چه نقد نظرات سخنرانی های آنان در حین همایش، همه چاپ و شفاف گردند تا بتوان از آن چیزی آموخت و بعد ها از آن بعنوان یک سند و مرجع تاریخی استفاده کرد، و کتابی داشت تاریخی و مرجعی برای داوری عموم مردم در تمام زمانهای آینده. مردم در هر زمان براساس شرایط و عرف روز جامعه نظر خواهند داد. ما امروز نمی توانیم از جانب مردم آینده ایران این حکم و نظر آنان را پیشبینی کنیم و پیشداور تاریخ باشیم. بسته به شرایط رشد و تغییر پویای عرف و اخلاق جامعه، داوری آنها ممکن است روزی کاملاً موافق و همگام و روزی دیگر کاملاً مخالف و معارض نمایان گردد. هرچه باشد، خود شناسی، خود نقدی، صداقت، اخلاق و پاکی و خلوص نیت این افراد رده بالای این گروها، سازمانها و احزاب ناموفق نیم قرن گذشته کمک بسیار مهمی اول به خود آنان و سپس در قضاوت و نحوه برخورد مردم ما با آنان در حال و آینده خواهد داشت.
۲۱٣۹۹ - تاریخ انتشار : ۱٨ بهمن ۱٣٨٨       

    از : ب. فرشی

عنوان : توضیحی بر نوشته‌ نیاز در مورد جنگ در کردستان
دوست گرامی نیاز. اگر دقیق به‌ نوشته‌ من توجه‌ می کردید، سئوال شده‌ است:
-دلایل شرکت کردن در جنگ کردستان با رژیم.
- دلایل کنار کشیدن از جنگ کردستان و نزدیک شدن به‌ سیاستهای حزب توده‌.
من دلایل شرکت و پس کشیدن از جنگ را پرسیده‌ام و هیچکدام را تائید یا رد نکرده‌ام. از طرفی سئوالات من در پاسخ دوستانی بود که‌ گفته‌اند آقای نگهدار با گذشته خود در رابطه‌ با مسئولیتهای که‌ داشته‌اند،‌ برخورد کرده‌اند. من خواسته‌ام که‌ این اسناد که‌ دال بر برخورد ایشان است، منتشر شود. خود آقای نگهدار بنارا بر گفتگو گذاشته‌اند، مسائلی هم که‌ من مطرح کرده‌ام، در راستای گفتگو و روشن شدن این گذشته‌ای است، که‌ زندگی انسانها در آن تباه‌ شده‌ است و جنگ نفرت انگیز در کردستان یکی از عوامل ویرانگر بود، فکر نکنم جای افتخار برای کسی هم بوده‌ باشد، بجز جمهوری اسلامی و آنان که‌ هم اکنون در تهران انسان می کشند. درود بر شما
۲۱٣۹۵ - تاریخ انتشار : ۱٨ بهمن ۱٣٨٨       

    از : فرید راستگو

عنوان : آقای حق حق با شما است ولی
هموطن عزیزم: اولاً سئوال خاصی از من نپرسیده بودید که من جواب نداده بودم. ولی به سئوالات شما رجوع کردم و سعی می کنم در حد دانشم به شما جواب دهم. در مورد تظاهرات سبزها در لندن من اطلاعی ندارم. اما در مورد سئوال ۶ شما باید بگویم بدون درس گرفتن از گذشته به هیچ وجه نمی توانیم در مبارزات آینده مان پیروز شویم. مثلاً اگر ندانیم چرا خمینی رهبر شد و عوامل دیکتاتوری خمینی چه بوده است هر آینه خمینی دیگری بر ما مستولی میشود. پس برخورد به گذشته در هر شرایطی خوب است چون گذشته تجربه ما است و ملتی که از تجارب خود استفاده نکند همواره شکست می خورد. در مورد جنگ فدائی ها در کردستان و ترکمن پرسیده اید. واقعیت اینست خرده بورژوازی که از طبقه متوسط است بعد انقلاب سهم خود را از انقلاب می خواست و بدین خاطر بهر نوعی تلاش می کرد اعلام وجود کند. چریکها مثل هر سازمان خرده بورژوازی دیگری که سرلوحه خود را نه رسیدن به آزادی بلکه رسیدن به قدرت قرار داده بودند برای سهیم شدن در قدرت به هر کاری دست می زدند. زمانی جنگ در ترکمن و کردستان راه انداختند و زمانی هم برای رسیدن بقدرت به صاحبان قدرت که در آنزمان آخوندها بودند خدمت می کردند. هدف آنان راه انداختن جنگ داخل یا خارجی نبود، هدف قدرت بود. البته این اشکال اکثر جریانات سیاسی بعد از انقلاب بود و مختص چریکها نبود ولی رهبری چریکها و توده ایها خدمتگزاری را بحدی رساندن که نام دیگری بجز ستون پایه استبداد شدن نمی توان به آن داد. حال شما چطوری می خواهید در خارج یا داخل ایران یک جریان چپ خوشنام درست شود. برادر جان اکثر چپ های ما وقتی به خارج رسیدند بجای برخورد به گذشته خود آرام آرام شدند طرفدار اصلاح طلبان و در دفاع از قانون اساسی ضد دمکراتیک جمهوری اسلامی از خیلی ها پیشی گرفته اند. برخی از چپ های ما هم که هنوز بجای اینکه بدنبال آزادی باشند در پی کسب قدرت هستند و شما با چه چیزی و فردی می خواهید چپ خوشنام درست کنید. در ضمن چپ یا نه چپ مهم نیست مهم این است که یک تفکر در پی قدرت است یا در پی آزادی، چون وقتی در پی آزادی باشید بیان شما همواره میشود بیان آزادی. آری آقای حق حق با شما است در برخی موارد ولی تا زمانیکه تحصیل کرده های ما بدنبال آزادی نباشند و بیان آزادی را سرلوحه کار خود نسازند باز هم اشتباه خواهند کرد و همچون انقلاب ۵۷ میشوند ستون پایه استبداد. امروز بجای حرفهای قشنگ مثل آزادی، آزادی بیان، انتخابات آزاد و غیره باید روشن سازیم در حاکمیت ولایت فقیه غیر ممکن است ما به این آزادیها که حق مسلم تمامی ایرانیان و بشریت است برسیم. قانون اساسی قانون اساسی نکنیم قانون در نظام دمکراتیک معنی میدهد نه نظام استبداد. بنا براین باید همه متحد شویم تا حاکمیت مردم بر قرار شود و در این نظام دمکراتیک است که می توانیم آزادیها را برقرار سازیم و آرام آرام دمکراسی را نهادینه سازیم و از قانون و دولت قانمدار و شهروندان حقوق مدار حرف بزنیم. پس برای رسیدن به آزادی و دمکراسی جنبش آزادی خواهانه خود را وسعت دهیم تا ۲۲ بهمن را روز عزای نظام ولایت فقیه سازیم.
پیروز باشید: راستگو
۲۱٣۹۴ - تاریخ انتشار : ۱٨ بهمن ۱٣٨٨       

    از : احسان

عنوان : نظر قبلی من
نظر من راجع به پیشنهاد بازنشستگی سیاسی دوستان به دلایل نا معلومی حذف شده. حالا یا پیشنهادم خیلی رادیکال بود و دوستان اخبارروز تصمیم گرفتن با حذفش از احساسات شکننده دوستان مراقبت بکنند یا اینکه٬ چون تقریبا تنها نظری بود که توش کسی به چیزی متهم نشده بود و نویسنده از شیلنگ لجن پراکنی استفاده نکرده بود٬ در حد استانداردهای نظرات بقیه عزیزان نبود.

به هر حال موفق باشید و زت زیاد.
۲۱٣۹۲ - تاریخ انتشار : ۱۷ بهمن ۱٣٨٨       

    از : نیاز

عنوان : به حق
دوست عزیز حق، اینجا یکعده بحث هایی مانند انتقاد به نگهدار برای چگونگی شرکت در جنگ کردستان را مطرح کردند. من شخصا بشدت به نگهدار انتقاد دارم اما نظر آقای فرشی نظر من نیست. من فکر نمیکنم که سازمان فداییان خلق اساسا باید درگیری های قومی را دامن میزد و به شکل مسلحانه در کنار اقوام قرار میگرفت و اینهم یکی از اشتباهات خطرناک و بچه بازی های این گروه بود که دودش بیش از همه هم به چشم هم میهنان کرد رفت. یعنی اگر من انتقادی به نگهدار و فداییان دارم برعکس آقای فرشی است که میگوید چرا کم در کنار کردها با ملاها جنگ مسلحانه نکردیم. ضمن احترام به انتقاد آقای فرشی که من بهیچوجه با او همنظر نیستم باید بگویم که این تنها نظر نگهدار نبود و این یک نقطه نظر سیاسی خیلی های دیگر هم هست و دوست ما حق با همین استدلال ساده خود تا ته آن را روشن کرده که بهیچوجه اینکار منطبق با منافع ملی ما نبوده و نیست. بهتر است بیشتر به این بحث اینجا دامن نزنیم چرا که اتفاقا همین نگهدار الان خودش را به مظلوم نمایی میزند و بقیه انتقادها را به خود منحرف میکند. من دیروز نظرم را نوشتم که چند ساعتی هم در این سایت بود اما متاسفانه اخبار روز آن را حذف کرد و نمیدانم چرا، چون در مقایسه با نقدهای تندی که من اینجا میبینم مال من چندان تند هم نبود.
تنها یک نکته اش را تکرار میکنم. نگهدار میگوید حتی مجاهدین و توده ای ها هم نمیخواهند مناظره کنند. تو گویی این گروهها که مثال میاورد از خودش بهترند!!!! نکته دومی که گفتم این بود که کسی از مناظره نمیترسد اما شاید برایش ارزش نداشته باشد چیزی را به نگهدار ثابت کند. بهمین دلیل هم کسی حالا مناظره با احمدی نژاد را ندارد. اگر نگهدار وجدانا بالاخره میخواهد پاسخگو باشد راههای دیگری هم برای اینکار هست. مثلا میتواند یک صفحه در سایتش بگذارد و به همه سوالهایی که در سالهای اخیر از او شده است پاسخ کتبی بنویسد که دیگر وقتش برای جواب دادن به سوالهای تکراری هدر نرود و بتواند پاسخگویی خود را ثابت هم بکند. مشتی از این خروار سوال ها را مسعود نقره کار در مقاله اخیرش یادآوری کرده است. بفرمایید آقای نگهدار پاسخ دهید. به جان فرشتگان و ملائک کسی دست شما را نگرفته است.
۲۱٣۹۱ - تاریخ انتشار : ۱۷ بهمن ۱٣٨٨       

    از : آرمان

عنوان : تفاوت ها
آقای نگهدار بعد از آزادی از زندان رژیم شاه خائن و به اعتبار فداکاری های چریک های فدایی خلق مورد علاقه مردم انقلابی ایران بود و البته توانست در سازمان چریکهای فدایی خلق به رهبری آن ارتقا یابد. زمانی در بحث های سیاسی تلویزیونی به همراه دوست دیگر خود طاهری پور با ملاهای هفت خط امامی شرکت می کرد که از قرار شاید بتواند یا روی آنها را کم کند یا به آنها نشان بدهد که در بحث و جدل وارد هست و یا اینکه باید به او و دوستانش اجازه فعالیت سیاسی و شاید شرکت در قدرت سیاسی داده شود. بعد از انشعاب در سازمان چریکهای فدایی خلق و رهبری او در سازمان اکثریت شتاب نزدیکی به رژیم جانی خمینی وقوع پیوست و او و دوستان اکثریتی او به دلایل ظاهرا ایدولوژیک به حمایت از رژیم در سرکوب بقیه مخالفین مشغول شدند و حتی در زمانی که حزب دوست آنها یعنی حزب توده نیز سرکوب شد به حمایت از کفتارهای درنده خمینی ادامه دادند. این همه در ظاهر به خاطر دفاع از مواضع ضد آمریکایی ( آنها این مواضع ارتجاعی را به اشتباه ضد امپریالیستی می دانستند) رژیم بود. بلاخره رژیم به سراغ خود سازمان آقای نگهدار آمد و بعد تعداد زیادی از اعضا خود این سازمان را اعدام کرد اما باز آقای نگهدار چشم امید از این امازاده های شیاد نبست. حمایت جناب نگهدار و دوستان اکثریتی او از رژیم در زمان جنایتهای وحشتناک رژیم لکه ننگی بر آنها گذاشت که نمی توان آن را حتی به سختی پاک کرد. البته سازمانی مانند مجاهدین خلق نیز در زمانی از خمینی دفاع و حمایت کرد اما این حمایت قبل از کشتارهای وسیع رژیم خمینی بود بنابر این قابل مقایسه با حمایت حزب توده و اکثریت از رژیم نیست. آقای نگهدار که رهبر سازمان اکثریت بود و دوستان ایشان در مقالات نشریه خود بارها از رژیم دعوت کردند که قاطعانه مخالفین از جمله "راه کارگر" و "مجاهدین خلق" و "پیکار" را سرکوب کنند و آنها را دشمنان مردم ایران معرفی می کردند. آقای نگهدار و بسیاری از دوستان ایشان در نهایت با مارکسیسم لنینسم که ایدولوژیی سازمان چریکهای فدایی خلق بود وداع کردند و از قرار به نوعی از لیبرالیسم اکنون وفادار هستند و نزدیکی فکری با این سیسم فکری دارند. البته او و دوستان ایشان در انتخاب مرام فکری آزاد هستند و این به خود او و دوستانشان ارتباط دارد. اما او و دوستانش به خاطر حمایت از فاشیسم حاکم در ایران مورد سرزنش بوده و به حق هنوز نیز می باشند. در کشورهای اروپایی که او و دوستان اکثریتی او در آن ساکن هستند نیز با افراد و احزابی که از فاشیسم حمایت کرده اند با دوستی برخورد نمی کنند و معمولا آنها را ایزوله می کنند و در اغلب موارد مورد نفرت اکثر مردم دمکرات و انساندوست می باشند. آقای نگهدار نیز از این مورد رنج می برد. او و دوستان او که از رژیم در یکی از تیره ترین دوران سرکوب حمایت کردند به حق مورد نفرت بسیاری از ایرانیان هستند و حتی تعدادی از اعضا و هواداران سابق خود سازمان اکثریت نظیر دکتر نقره کار و نویسنده و زندانی سیاسی مهدی اصلانی به شدت مورد انتقاد قرار گرفته اند. آقای نگهدار مطمنا می دانند که آب رفته به جوی را نمی توان باز گرداند. او با اعمال خود آینده سیاسی خود را در دهه شصت رقم زد. بعید است که در ایران "سکولار" و آزاد افراد زیادی به او به عنوان یک شخصیت سیاسی با اعتبار اعتماد کنند. شاید بتوان به جرات گفت که دوران میتینگ های چند دهه هزار نفره حتی در ایرانی آزاد برای او و دوستان ایشان یک رویا بیشتر نخواهد بود. بهرحال آنچه آقای فرخ نگهدار و دوستان ایشان در آن سالها کاشتند را اکنون و در آینده درو خواهند کرد. شاید انتظار محاکمه او و دوستان ایشان مسخره و کینه توزانه باشد اما انتظار نفرت از اعمال گذشته ایشان را می توان کاملا منطقی ارزیابی کرد و این نفرتی ادامه دار خواهد بود. حمایت فعلی او و دوستان همفکر او از بخشهای از رژیم شیادان دین فروش نیز کمکی به کسب اندکی اعتبار برای ایشان نمی کند. رژیم رفتی است و این غیب گویی نیست اما باز آنچه نگهدار اکنون می کارد باز بغیر از نفرت بیشتر برای او ارمغانی نخواهد آورد!
۲۱٣٨۲ - تاریخ انتشار : ۱۷ بهمن ۱٣٨٨       

    از : فقط صداقت

عنوان : جان کلام
من کاربر اخبار روز نیستم اما مطالب شما را هر کجا که باش میخوانم

دوست گرامی شما سیاسی نیستید۰ به عنوان یک توده ای بسیار متاسفم که حزب توده ایران را که اولین مناجی اتحاد با حفظ مواضع برای حفظ و تعمیق انقلاب بود متهم به عدم گفتمان میکنید۰ این حزب تا کنون توانسته حمایت حدود شصت حزب کمو نیست رااز جنبش سبز جلب کند که مسلما به تلاش زیادی نیاز داشته که آنها وظیفه خود میدانند۰

شما سیاستتان را بر مبنای جو غالب روز تنظیم میکنید چه آنروز که با تلاش وافر سیاستمدار زبده و دلسوخته ایران دکتر نورالدین کیانوری راه سیاست را به سلاح بر گزیدید و چه امروز۰ ای کاش کیانوری سیاستورزی با پایبندی به اصول را هم به شما یاد داده بود۰ بله امروز شما حزب ، و سایر وفاداران به مرام توده ای همچون راه توده را به عدم گفتمان متهم کنید چون جو غالب ضد تود ه ای است۰ چون همه نگرانند اعتراف کنند جنبش سبز امروز همان چیزی است که بنیان فکری آن با مرام توده ایها پس از انقلاب اشتراک دارد۰

شما هم مثل همه بکوبید این حزب را چون امروز این سیاست مورد پسند است۰ هر از چند گاهی خاطره ای بیان میکنید بدون آنکه به سوالات پاسخ دهید، شما در دیدارتان پس از یورش اول به حزب با موسوی تبریزی که با پدرتان!! رفته بودید متوجه نشدید که موسوی تبریزی غیر مستقیم به شما گفت؟؟ و شما چه جواب دادید؟؟ شجاعت داشتید؟ آنجاگفتمان !! پر باری داشتید آقای نگهدار۰ مهر تایید زدید بر اینکه حزب ما جاسوس است و سادگی رفقای رهبری حزب که همانروز با شما قرار گذاشتند نمیدانستند این رفیق به آن اندازه بلوغ سیاسی ندارد که پس از دیدار با موسوی تبریزی با رهبری حزب که در تعقیب و گریز است قرار نگذارد۰

تمامی رهبری حزب من نابود شد تا شما و سایر رفقایتان در رهبری سازمان سالم بمانید۰ این است مرام توده ای۰

متاسفم امروز شما آن سلطنت طلب که در سرکوب مردم ایران در سال پنجاه و هفت مستقیما دست داشت و هیچگاه هم حتی به خود انتقاد نکرد را ملاک گفتمان قرار دهید آقای نگهدار توده ایها با کسانی که شما دوست دارید گفتمان نمیکنند۰

توده ایها، فداییان چه اکثریت چه اقلیت و رفقا ی راه گارگر بخصوص در داخل کشور به سبب ریشه مردمی و اعتقاد راسخی که دارند برای پیشبرد این جنبش بدون نام و نشان و پرچم و آرم از جان مایه میگذارند گفتمان در میدان مبارزه است نه با مقاله پراکنی۰ و هر روز به دنبال کسی بودن۰

به عنوان توده ای افتخار میکنم که اخیرا هر از چند گاهی مطابق مد روز به رفقای من انتقاد میکنید۰ چرا که معیار گفتمانتان همان سلطنت طلبی است که یکبار در پنجاه و شش سال پیش و بار دیگر سی و یکسال پیش خون مردم ایران بر دستانش ماسیده۰ ای کاش فداییان و تودهایها ی راستین را برای همیشه فراموش می کردید۰
دوست گرامی شما که هستید، سالمید، هنوز آنقدر پیر نشده اید که فراموشتان شده باشد، به شبهاتی که در مورد شما هست پاسخ دهید۰

با پوزش از اینکه من همچو رفقای دیگر رعایت شما را نمیکنم۰
۲۱٣۷۷ - تاریخ انتشار : ۱۷ بهمن ۱٣٨٨       

    از : حق

عنوان : آقای فرید راستگو و دیگرانی که انقدر می دانید، چرا جواب سئوالات مایی که بعد از شما آمدیم نادیده می گیرید؟ آیا شما وظیفه نسبت به نسل دوم و سوم احساس می کنید، این وظائف چیستند؟
امروز صبح یک سری سئوال از شما نظر دهندگان عالم در این ستون گذاشتم ولی تاکنون هیچ جوابی دریافت نکرده ام. من تعجب می کنم که شما که انقدر سماجت در یافتن پاسخ های خود می کنید و از اینکه فرخ نگهدار شما را بی نصیب و تشنه می گذارد چرا درک نمی کنید که خودتان هم همان رفتار فرخ نگهدار را در مورد دیگران می کنید؟ بیخود نیست که نسل دوم و سومی ها به شما امیدی ندارند و همانطور که از ج.ا عبور کرده اند از شما هم عبور کرده اند. اگر ایران قرار است یک دمکراسی قوی و پا بر جا داشته باشد بالاجبار نیاز به احزابی است که از هر سه طیف راست و میانه و چپ باشند. در حال حاضر من چپ قوی و شایسته ای در افق نمی بینم. آیا این نگران کننده برای شما چپ های قدیمی گیر کرده در گذشته نیست؟ واقع اسف انگیز است که هیچکدام از شما حاضر نیست با نسل دوم و سوم رابطه برقرار کند. آیا برداشت کسانی مثل من از رفتار شما برایتان انقدر بی اهمیت است؟


آقای فرید راستگو و دیگرانی که انقدر می دانید، چرا جواب سئوالات مایی که بعد از شما آمدیم نادیده می گیرید؟ آیا شما وظیفه نسبت به نسل دوم و سوم احساس می کنید، این وظائف چیستند؟
۲۱٣۷۶ - تاریخ انتشار : ۱۷ بهمن ۱٣٨٨       

نظرات قدیمی تر

 
چاپ کن

نظرات (۵٨)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست